الإمام ناصر محمد اليماني
26 - 08 - 1427 هـ
20 - 09 - 2006 مـ
۲۹-شهریور-۱۳۸۵ه.ش
06:26 صباحـاً

________

خطاب یمانی منتظر به هیئت علمای بزرگ عربستان...

بسم الله الرحمن الرحيم، از عبد و خلیفه خدا بر بشر یمانی منتظر از اهل بیت پاک ومطهر به برادر گرامی خادم الحرمین شریفین محترم ملک عبدالله بن عبدالعزیز آل سعود و تمام رهبران عرب و مسلمین و همین طور برادر گرامی رییس هیئت علماي بزرگ شیخ عبىد العزیز بن عبدالله آل شیخ محترم و تمام علمای مسلمین در سراسر عالم و تمام مسلمانان؛
السلام ورحمة الله تعالى وبركاته و اما بعد....
ای مسلمانان و تمام مردم، این حقیقت است و من به جز حق سخنی به خداوند نسبت نمی‌دهم، تا به حق قرآن عظیم را به درستی برای‌تان توضیح دهم. کتابی که خداوند آن را برخاتم الأنبياء والمُرسلين محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم نازل کرده و رحمتی برای عالمیان است و انس و جن همگی مشمول رسالت آن می شوند:
{ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُون} صدق الله العظیم
[التوبة:۳۳]
خداوند مرا رسول یا نبی قرار نداده است؛ بلکه امامی از جانب خداوند هستم تا دراختلافات شما؛ داوری و حکمیت کنم. من آغازگر( مبتدع دینی جدید) نیستم بلکه پیرو کتاب خداوند و سنت رسول- صلوات و سلام بر او و دیگر اولیاء خداوند باد- می‌باشم. چه این اولیاء از مسلمانان باشند؛ چه مسیحیان و چه" اُمیین" باشند و بین رسولان خداوند فرقی نگذاشته و از مسلمانان هستم....
ای علمای مذاهب مختلف اسلامی از امیین و از مسیحیان اگر(حقیقتاً) به قرآن عظیم ایمان دارید بیائید تا از آن (قرآن) با شما گفتگو کنم. خداوند قرآن را حجت بین من و شما قرار داده است تا به واسطه آن به شما ثابت کنم که خداوند از نظر علمی و جسمی مرا به شما برتری داده است. بدن من بعد از مرگ لاشه‌ای متعفن واستخوانی پوسیده نخواهد بود (بسطة فی الجسم). خداوند مرا از نظر علمی بر تمام مسلمانان و مسیحیان برتری داده است تا نه با سخنانی بیهوده؛ بلکه با حکم عادلانه؛ سخن نهایی- قول الفصل- را بیان نمایم. کسی نیست که از قرآن عظیم با من مجادله نماید و مغلوب حق نشود و اگر به دنبال حق باشد- با اوست که به حق سرنهد- یا علی‌رغم آگاه شدن از حق ،غرور و تعصب او را به گناه بکشاند که سرانجامش جهنم است واز شیاطین بشر است که دانسته از سخن حق اعراض می‌کنند و می‌خواهند آن را دگرگونه نشان دهند و باوجود اندیشیدن در کلام پروردگار، آن را تحریف می‌کنند. اینان شیاطین بشرهستند که علی‌رغم ایمان داشتن به خداوند؛ به او کافر شده و به جای او طاغوت وشیطان را به ولایت گرفته‌اند. حکایت آنها مانند عنکبوت است که خانه‌ای برای خود اختیار کرده؛ اما باید بدانند خانه عنکبوت سست ترین خانه هاست. خداوند برای این جماعت دو زندگی و دو مرگ مقرر داشته است. اینان از میعاد یهودیان بنی اسراییل و فرزندان‌شان یأجوج و مأجوج که پدران‌شان از شیاطین بشر و مادران‌شان شیاطین مؤنث جن هستند آگاهند. یهودیان و پیشگویان(رمال‌ها)، از راه حرام وهمان‌گونه که مرد به همسرش نزدیک می‌شود به آنها نزدیک شده و سپس شیاطین مؤنث با باری که برداشته‌اند به زمین مفروشه که در باطن کره زمین بوده و سرزمین مسیح دجال و بهشت فتنه اوست **،به نزد پدرشان ابلیس شیطان رجیم باز می‌گردند و به زاد و ولد می‌پردازند .به این ترتیب بر جمعیت یأجوج و مأجوج که از فرزندان انسان‌هایی هستند که اولیاء شیطان گردیده‌اند، افزوده می شود. منظور خداوند تعالی در این فرموده زیر همین است:
{وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُم مِّنَ الْإِنسِ ۖ وَقَالَ أَوْلِيَاؤُهُم مِّنَ الْإِنسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنَا بِبَعْضٍ وَبَلَغْنَا أَجَلَنَا الَّذِي أَجَّلْتَ لَنَا ۚ قَالَ النَّارُ مَثْوَاكُمْ خَالِدِينَ فِيهَا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ ۗ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ ‎﴿١٢٨﴾} صدق الله العظيم [الأنعام]
ای ساحران و رمالان و ای بندگان طاغوت؛ شما می‌دانید که در این خطابه چه واقعیتی را بیان کرده‌ام .شما با معبودان مؤنثی که از جنس شیاطین جن هستند نکاح کرده‌اید و همان گونه از آنها بهره گرفته‌اید که از زنان بشر بهره مند م‌ شوید تا نسل انسانی به هلاکت کشیده شود...خداوند شما را بکشد چگونه از حق منحرف می شوید؟
سحر را از شیاطین آموخته و با شیاطین مؤنث زنا می‌کنید تا مثل هاروت و ماروت، خلقت خداوند را تغییر دهید. شیاطین به شما گفته‌اند که ما فتنه هستیم (کار ما فتنه گری در خفاست) پس در ظاهر کافر نباشید (خود را به مردم مسلمان نشان دهید). ما می‌دانیم که شیاطین (مردم را) به سوی کفر دعوت می‌کنند .آنها به شما گفته‌اند که با وجود کفر باطنی، تظاهر به ایمان کرده و به مساجد بروید تا جایی که مردم تصور کنند افراد صالحی هستید. شما از رفتن به مساجد هراسناکید چرا که از ریاکاری خود آگاهید و می‌ترسید خداوند بر سر یکی از شما صاعقه بفرستد. شما ازنمازگزارانی هستید که از نماز خود غافل هستند. آنها خود را در حضور خداوند احساس نمی‌کنند و برای این که مردم آنها را درشمار صالحان بدانند و در حالی که جنب هستند به مساجد خداوند می‌روند. از ماعون(جایگاه نسل یعنی رحم) جلوگیری کرده وسعی درقطع کردن نسل انسان و اختلاف انداختن بین شوهر و همسرش می‌کنید تا-بتوانید- مرتکب این جرم و جنایت خود شوید..شما قومی هستید که خداوند تعالی درباره شما می فرماید:

{وَمِنَ النَّاسِ مَن يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيُشْهِدُ اللَّـهَ عَلَىٰ مَا فِي قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ ﴿٢٠٤﴾ وَإِذَا تَوَلَّىٰ سَعَىٰ فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ ۗ وَاللَّـهُ لَا يُحِبُّ الْفَسَادَ ﴿٢٠٥﴾}[البقرة] صدق الله العظيم
الحرث= زن و النسل= مرد..
روز میعاد شما فرا رسیده، وشما زبونانه به دنیا بازخواهید گشت و ما بر شما پیروزخواهیم بود. نه لشکری که جمع کرده‌اید به کارتان خواهد آمد و نه نیرنگ‌های‌تان کارساز خواهد شد. من یمانی منتظرم و خداوند مرا دشمن شیطان بزرگ، مسیح دجال که همان ابلیس است، قرار داده، او که در صدد است به مسیح عیسی بن مریم نسبت دروغ داده و خود را مسیح عیسی بن مریم معرفی کند و ادعای خدایی نماید. فرزند مریم چنین ادعایی نخواهد کرد، اما ابلیس دروغ گفته و مسیح عیسی بن مریم نیست و به همین دلیل نیز به او مسیح کذاب یا "مسیخ "گفته می شود. خداوند فرزند مریم را تنها به این جهت باز می‌گرداند تا فرق بین مسیح حق -که خواهد گفت من (فقط) بنده خدایی هستم که کتاب و نبوت را به من عطا نموده است- با کسی که خود را مسیح عیسی بن مریم نامیده و ادعای خدایی می‌کند؛ روشن شود....
ای مسیحیان بدانید که از زمان‌های بسیار دور شیاطین بشر -از قوم یهود - با ابلیس طاغوت به توافق رسیده‌اند تا او خود را مسیح عیسی بن مریم معرفی کرده و ادعای خدایی کند. به این ترتیب شما علاوه بر فتنه‌ای که خود دچار آن هستید به فتنه دیگری نیز دچار می‌شوید.. آنها باعث شدند که پدران شما به مبالغه ناحق در حق فرزند مریم بپردازند. یهودیان گفتند "عزیر" فرزند خداست تا مسیحیان را عصبانی و تحریک کنند. سپس گفتند این شایسته مسیح عیسی بن مریم است که فرزند خدا باشد و عزیر پدر دارد و مسیح عیسی بن مریم پدری جز خداوند ندارد و به این ترتیب بود که پدران شما را به گمراهی کشاندند . آنان قصد گمراه کردن شما را هم دارند پس پیروامیال قوم گمراهی که باعث انحراف عده کثیری شدند نشوید. به شما و تمام مسلمانان بشارت (بازگشت) بنده و رسول خداوند مسیح عیسی بن مریم حقیقی- که سلام و صلوات بر او و مادر صدیقه و قدیسه اش باد- را می‌دهم. مریم صدیقه که کلام خداوند را پذیرفت و گواه آن شد. با کلمه قدرت خداوند "کن فیکون" بار برداشت وبا کلمه "کن فیکون " فرزندی به دنیا آورد. معجزه خداوند در آفرینش آدم بسیار بزرگ‌تر از معجزه آفریدن مسیح عیسی بن مریم است، چرا که پسر مریم مادر داشت اما خداوند آدم را بدون هیچ پدر و مادری با کلمات قدرت "کن فیکون"از خاک آفرید وخداوند تعالی می فرماید:
{ إِنَّ مَثَلَ عِيسَىٰ عِندَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ ۖ خَلَقَهُ مِن تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُن فَيَكُونُ ‎﴿٥٩﴾‏ } صدق الله العظيم [آل‌عمران]

ای مردم من یمانی منتظر هستم، بدانید که در رمضان سال ۱۴۲۶ه.ق خورشید به ماه رسید و در رمضان ۱۴۲۷ه.ق. صحت این امر برای‌تان آشکار و روشن خواهد شد و در ابتدای آن ماه ، خواهید دید که خورشید به ماه رسیده و ادراک رخ داده است ولی شما با غفلت از آن روی می‌گردانید. چقدرعجیب است با وجودی که می‌دانید هلال ماه رمضان ۱۴۲۷ه.ق. قبل از غروب خورشید متولد و سپس افول می‌کند؛ باز هم رسیدن خورشید به ماه را انکار خواهید کرد ای مردم قبل از آن که شب بر روز پیشی بگیرد و خورشید از مغرب طلوع کند توبه کرده و به سوی خداوند بازگردید.....
ای مردم من از روز جمعه هشت آوریل 2005 به شما هشدار می دهم منتظر نزول عذاب خداوند باشید؛ بیایید تا راز روز جمعه هشتم آوریل 2005 را برای‌تان بیان کنم. از زمان‌های قدیم از همین نقطه (در فضا) روز شمسی آغاز شده و در همین نقطه اولین کسوف تاریخ شمسی رخ داده است و در روز جمعه هشتم آوریل 2005 مجدداً در همان نقطه کسوف خورشید شکل گرفته است . من هم به تاریخ شمسی و هم به تاریخ قمری پای‌بندم ( مقصود تاریخ شمسی و قمری مرسوم نیست بلکه منظور گذشت زمان بر روی خود ماه یا خورشید است) اما خداوند کلید راز زمان و ماه و سال را در(کره) ماه قرار داده است تا بر اساس آن ازشمارش سال وحساب تقویم آگاهی یابید. [اشاره به آیه کریمه سوره یونس: هُوَ الَّذِي جَعَلَ الشَّمْسَ ضِيَاء وَالْقَمَرَ نُورًا وَقَدَّرَهُ مَنَازِلَ لِتَعْلَمُواْ عَدَدَ السِّنِينَ وَالْحِسَابَ(۵)].خداوند همه چیز را برای اندیشمندان به تفصیل بیان نموده است. ای علمای امت بیایید تا دانش بیشتری به شما بیاموزم .خداوند راز تاریخ زمان را در" روز قمری "نهاده است .اما شما یک روز قمری را معادل یک سال آن درنظر می گیرید.اگر این چنین که شما می گویید باشد، این بدان معناست که یک روز قمری ؛ یک سال آن طول می کشد . بزرگترین خطای ستاره شناسان از همین جا شروع شده و شما نیز پیرو کسانی شده‌اید که (از حقیقت )آگاهی ندارند. از خداوند آموخته‌اید که شمار ماهها نزد خداوند در كتاب الهى [لوح محفوظ] ازروزى كه آسمانها و زمين آفریده شده اند، دوازده ماه است [ اشاره به سوره التوبه آیه 36:إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِندَ اللّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْرًا فِي كِتَابِ اللّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَات وَالأَرْضَ ]این قاعده کتاب خداوند به صورت کلی درمورد تمام اجرام آسمانی صدق می‌کند. یعنی در تمام این اجرام، سال دوازده ماه و سیصد و شصت روز دارد؛ که البته طول مدت آن بر اساس گذشت زمان در روی همان سیاره است یعنی حتی اگر طول یک روز در روی یک سیاره برابر هزار سال ما باشد؛ طول سال در روی آن سیاره برابر ۳۶۰ روز همان سیاره ( یعنی ۳۶۰ هزار سال ما) خواهد بود. در کتاب خداوند طول مدت یک ماه برابر سی روز و یک سال معادل ۳۶۰روز است اما شما به دنبال "النسیء" افتادید [اشاره به سوره التوبه آیه 37:إِنَّمَا النَّسِيءُ زِيَادَةٌ فِي الْكُفْرِ يُضَلُّ بِهِ الَّذِينَ كَفَرُواْ يُحِلِّونَهُ عَامًا وَيُحَرِّمُونَهُ عَامًا لِّيُوَاطِؤُواْ عِدَّةَ مَا حَرَّمَ اللّهُ فَيُحِلُّواْ مَا حَرَّمَ اللّهُ] . این کاری بود که قوم یهود انجام می‌دادند و آن افزایشی است در کفر،چرا که با به تأخیر انداختن مواعیدی که خداوند تعیین فرموده(الذي اتخذه اليهود زيادة في الكُفر ليواطئوا عدة ما حرم الله)؛ حرام خدا را حلال و تاریخ را تغییر داده و حساب سالها را به هم ریختند. پس بیایید تا (حقیقت امر را) برایتان روشن کنم، راز تاریخ جهان در روز قمری نهفته است و با دقت زیادی بر اساس حرکت ماه و روز آن بنا نهاده شده است...به همین سبب است که خداوند تعالی می فرماید:
{ وَالْقَمَرِ إِذَا اتَّسَقَ ﴿١٨﴾ لَتَرْكَبُنَّ طَبَقًا عَن طَبَقٍ ﴿١٩﴾ } صدق الله العظيم . [الإنشقاق]
درست است که زمان جهان بر اساس حرکت خورشید و ماه شکل گرفته اما راز محاسبات در روز قمری نهفته است...
ای علمای امت شما می‌دانید که طول مدت یک روز قمری( مدتی که طول می‌کشد ماه یکبار دور خود بچرخد) برابر یک ماه زمینی است (یعنی سی روز). اما من دریافته‌ام راز حساب در کتاب بر اساس روز قمری است
؛ خواه روز ۲۴ ساعته شما در سطح کره زمین باشد یا طول روز در باطن زمین( زمین مفروش) که شب آن ۶ ماه و روز آن نیز ۶ ماه است . ای علمای امت بیایید تا چگونگی شمارش سال و تقویم را برای‌تان بیان نمایم....

حساب ما بر اساس روز قمری خواهد بود، یعنی از زمانی که خورشید شروع به روشن کردن سطح ماه می‌کند تا زمانی که غروب کرده و شما شاهد تاریکی ماه ویا همان محاق باشید. همان طور که می‌دانید طول این روز برابر یک ماه کامل است؛ تقویم محاسباتی ما بر اساس ام القرای عالم "مکه مکرمه "است و ما یا باید هلال ماه را ببینیم یا شعبان سی روزه شود سپس روزه بگیریم. گواه فرموده خداوند تعالی است که :
{ فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ } صدق الله العظيم . [البقرة: ١٨٥]
یعنی روزه نمی‌گیریم مگر این که هلال را ببینیم یا شعبان سی روز شود. این درباره روزه است. اما محاسبات تاریخ بر اساس روز زمینی ما نیست بلکه بر اساس روز قمری است چون طول یک ماه ناقص نیست ( ۳۰ روز است) اما ما تا زمانی که چندین ساعت از عمر ماه نگذشته باشد قادر به دیدن هلال نیستیم. لذا به همین جهت؛ خداوند حساب را دقیقا بر اساس روز قمری نهاده (ولكنا لا نستطيع رؤية الهلال إلا وقد فات من عمر الشهر ساعات لذلك جعل الله الحساب الدقيق بيوم القمر) وگذر روز و شب آن را درست جلوی چشمان ما و مبنای تقویم‌مان گذاشته است . حال به سراغ سال قمری برویم....
ای دانشمندان نجوم سال قمری چقدر است؟ آیا روز و سال آن را معادل هم درنظر می گیرید؟ این اشتباه فاحشی است . مدت سال قمری معادل ۳۶۰ روز قمری (بر اساس مدت روز در ماه) است . می خواهم بدانم مدت ماه قمری چقدر است؟ تنها با تاریخ قمری قادر به دانستن وضعیت زمان در باطن زمین (زمین مفروشه) هستم. یک چیز را فراموش نکنید و آن "روز حسابی "است که ما آن را با تاریخ حقیقی محاسبه می‌کنیم تا به تاریخ حقیقی زمین برسیم . تا از روز قمری استفاده نکنیم نم‌ توانیم با دقت کامل تقویم را تطبیق دهیم . مدت یک روز قمری برابر یک ماه (زمینی) است ؛ لذا یک سال در کره ماه معادل ۳۶۰ ماه زمینی ما خواهد بود .اما به یاد داشته باشید این ۳۶۰ ماه(زمینی) چیزی نیست جز ۳۶۰ روز قمری. شما به یقین می‌دانید که یک ماه قمری معادل سی روز قمری است یعنی معادل سی ماه ما؛ لذا اگر بخواهیم برای‌تان حساب کنیم، ۳۰ ماه معادل چند سال در روی زمین خواهد شد؛ برابر دو سال و شش ماه خواهد بود . دوباره تکرار می کنم تعداد ماه های قمری ۱۲ عدد است وهر ماه آن برابر دو سال و شش ماه ما ( یا سی ماه زمینی) است. لذا دوازده ماه قمری می‌شود یک سال قمری و سی سال زمینی و نتیجه آن طول ماه در زمین مفروشه است. می‌دانید که مدت روز و شب در آن جا هریک شش ماه است و شما مجموع آن را یک سال حساب می‌کنید اما در کتاب؛ این مدت معادل تنها یک شبانه روز است که شبش ۶ ماه و روزش هم ۶ ماه طول می‌کشد . حال اگر بخواهیم بدانیم در آن جا طول یک ماه چقدراست، براساس طول روز در آن جا محاسبه می‌کنیم: یک ماه در زمین مفروشه یعنی سی روز به حساب همان مکان، پس یک ماه در زمین مفروشه (باطن زمین) معادل سی سال ما می شود. که اگر با سال قمری تطابق دهیم یعنی یک ماه در زمین مفروشه معادل ۳۶۰ ماه (یا سی سال ) درسطح زمین است.اما تعداد ماه در زمین مفروشه ۱۲ ماه است و هر ماه هم که معادل سی سال در سطح زمین است ( پس می شود ۳۶۰ سال زمینی). این محاسبات بر اساس طول شبانه روز در زمین مفروشه(باطن زمین) است که روز آن شش ماه و شب آن شش ماه طول می کشد. حال بیایید درست بودن محاسبه را بر اساس ماه قمری ( طول مدت ماه در روی کره ماه) بررسی کنیم. می‌بینیم طول یک ماه قمری؛ سی روز قمری یعنی سی ماه زمینی یا دوسال و نیم ماست. اما بر اساس محاسبات در کره ماه این زمان، تنها معادل یک ماه است.و می‌خواهیم این را تکرار کنیم که ۱۲ ماه داریم که هر ماه آن معادل دو سال و شش ماه ماست و نتیجه محاسبات می‌شود ۳۰ سال که معادل یک ماه در زمین مفروشه است. و می‌خواهیم تکرار کنیم که در زمین مفروشه هم دوازده ماه داریم ؛ پس نتیجه محاسبات ۳۶۰ سال می‌شود و این برابر یوم الحساب در زمین مفروشه است که طول آن ۱۲ ماه است و شب آن شش ماه و روز آن شش ماه است پس باید سال آن معادل ۳۶۰ سال ما باشد. فقط این که نزد خداوند یک روز مانند هزار سالی است که شما می‌شمارید:
{ قَالَ كَمْ لَبِثْتُمْ فِي الْأَرْضِ عَدَدَ سِنِينَ ﴿١١٢﴾ قَالُوا لَبِثْنَا يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ فَاسْأَلِ الْعَادِّينَ ﴿١١٣﴾ }صدق الله العظیم [المؤمنون]
پس چرا می‌گویند یک روز یا قسمتی از یک روز؟ سپس می‌گویند از شمارندگان بپرسید در حالی که قبل آن گفته بودند یک روز تا قسمتی از یک روز؟ این بدان علت است که آنها می‌دانند مدت یوم الحساب یک سال است و می گویند یک روز یا قسمتی از آن ، از شمارندگان بپرسید...
اگر ۳۶۰ را در ۱۰۰۰ ضرب کنیم =۳۶۰ هزار سال می‌شود که این تنها یک روز کیهانی( یوم کونی واحد) از زمان آفرینش آدم علیه السلام است و این روز؛ طول عمر بشریت است و زمانی بر او گذشت که هیچ نامی از انسان در میان نبود (وقد أتى عليه حين من الدهر لم يكن شيئا" مذكورا)...
ای مردم این روز تمام شده است و شما غافل بوده و از آن روبرمی‌گردانید و مرا مسخره می کنید. پس چگونه می‌توانم برای بیعت با شما در کنار رکن یمانی حاضر شوم .اگر قبل از ظهور مرا باور نکنید؛ از روز جمعه هشتم آوریل 2005 در آخرین ماه قمری از راه شبکه جهانی اینترنت بر سرتان فریاد می کشم و از روز کسوف هشتم آوریل سال 2005 دوازده ماه گذشته است و به شما گفته بودم که یک ماه قمری معادل سی روز قمری و سی ماه ما یعنی دو سال و نیم است؛براساس حساب باطن زمین نیز از روز جمعه (هشت اوریل 2005 ) 12 ماه از آن گذشته است. و یک سال و شش ماه آن باقی می ماند که روز تولد هلال ماه رمضان سال1426 در روز دوشنبه شش ماه هم سپری شد . در روز تولد هلال ماه رمضان 1426 خورشید به ماه رسید و تنها یک سال به حساب قمری باقی مانده که جمعه آینده به اذن خداوند تمام خواهد شد و سفر اول به پایان می رسد.....
به این ترتیب می‌بینید که خورشید به ماه رسیده و از آن پیشی گرفته و ماه در حالی که هلال متولد شده به دنبال خورشید روان گردیده است. اگرعلمای مکه و تمام علمای مسلمانان به شأن من اعتراف کرده و به تمام مردم خبر دهند که من خلیفه خداوند بر تمام مردم هستم ،تا زمانی که به درگاه خداوند استغفار کرده و به تأویل درست در مورد شمارش سال و تقویم که بر اساس کتاب خداوند است باور داشته باشند خداوند آنها را عذاب نخواهد کرد. روز میعاد بنی اسراییل و اولین بازگشت مردگان (بعث اول) در حالی فرا رسیده است که حیات بشری هنوز استمرار دارد . این روز همان است که به عنوان ( یوم الأزفه) خوانده می‌شود ومنظور، روز برانگیختگی تمام عالمیان ( بعثی که شامل همه می گردد) نیست بلکه این روز میعاد کافران مجرم است و عده‌ای از مردم به حیات‌شان ادامه می دهند ( یعنی در حالی که حیات بشر هنوز ادامه دارد کافران مجرم به دنیا باز می گردند) .آنان همان ها هستند که "العادین " خطاب می شوند و مقصود کافران ازاینکه می‌گویند مدت اقامت ما یک روز یا قسمتی از آن بوده و از شمارندگان بپرسید همین کسانی هستند که هنوز در قید حیاتند...
قبلا از شمارندگان صحبت کردیم. آنها کسانی هستند که به اذن خداوند،زنده اند و من به اذن خداوند از آنها هستم....
ای کسانی که پیگیر این خبر بزرگ در فضای اینترنت هستید؛ در برابر رب العالمین این مسئولیت را بر گردن‌تان می‌گذارم تا ازاین خطبه کپی (نسخ) کرده و به دست علمای مسلمانان رسانده و در بین مسلمانان و تمام مردم عالم پخش نمایید. کسی که این خطابه را کپی کرده و در میان مردم پخش کند ؛ از عذاب و هول روزی که دود در آسمان آشکار ( دخان المبین)خواهد شد در امان است و کسی که از این خبر مطلع شده ولی مرا مورد تمسخر قرار دهد و ایراد لغوی به آن گرفته و بگوید چگونه این شخص که ادعای امامت می‌کند ایراد لغوی دارد ؛جوابش این است که من از تو باهوش‌تر بوده و علی رغم برتری شما در علم نحو و تجوید ، تفسیر من ( از قرآن) بهترین تأویل است واین همان معجزه این بیان است؛ همان‌ گونه که خاتم الأنبیاء سواد نداشت و نمی‌دانست چگونه نام خود را بنویسد. فصاحت شما به کارتان نیامده؛ چرا که خداوند تأویل این قرآن عظیم را به شما نیاموخته است. من در تأویل قرآن عظیم چه در محکمات و چه درمتشابهات آن؛ چه درظاهر و چه درباطن آن واز ابتدا تا انتهای آن شما را -عل یرغم برتری‌تان در علم نحو و تجوید- به چالش می‌کشم. چرا که خداوند آن را علی رغم میل من بر من الهام کرده تا آنرا بدانم و بفهمم که : إن الله على كُل شيئ قدير ..
کسی که این خبر بزرگ را به هر روشی ( شنیداری ؛ دیداری یا نوشتاری) منتشر کند به سعادت و پیروزی بزرگی دست یافته است . ای مردم این خبر مانند خواب شیخ احمد کلید دار مسجد (مسجد الحرام) نیست بلکه بیان حق قرآن عظیم است . از من پیروی کنید تا شما را به راه راست- صراط المستقیم- راهنمایی کنم...

از ساکنین مملکت عربستان سعودی -چه دولتیان وچه مردم عادی- می‌خواهم این بیان را به دست هیئت علمای بزرگ مکه برسانند و آنها نیز مردم را ازمن و مأموریتم آگاه نمایند. بعد ازاعلان؛ در کنار رکن یمانی برای بیعت حاضر خواهم شد واگر روبرگردانده و از تصدیق آن خودداری کنید ؛ خداوند یک شبه علی رغم میل بشریت؛ امر مرا آشکار کرده و به جز عده کمی از مردم ، باقی راهی برای نجات از هلاکت نخواهند داشت...
و سلام بر کسی که پیرو نبی امی و یاور او ناصر محمد یمانی است .خداوند خبر و مأموریت مرا در اسمم نهاده است..
( وإلى الله تُرجع جميع الأمور)

ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــ
پی نوشت:
*توصیه می شود برای فهم بهتر مطلب به ترجمه بیان امام در باره توضیح آیه "الشمس و القمربحُسبان.."مراجعه شود
**زمین مفروشه زمینی است که در باطن کره خاکی ما -تحت الثری- قرار دارد. به بیان "پاسخی از کتاب (قرآن) درباره حدود ملکوت آسمان ها و زمین" مراجعه شود.

اقتباس المشاركة 245172 من موضوع خِطاب اليمانيّ المُنتَظَر إلى هيئة كِبار العُلَماء ..َ

الإمام المهديّ ناصر محمد اليمانيّ
27 - شعبان - 1427 هـ
20 - 09 - 2006 مـ
06:26 صباحًا
(بحسب التقويم الرسمي لأم القرى)
____________


خطاب اليماني المنتظَر إلى هيئة كبار العلماء ..


بسم الله الرحمن الرحيم..
مِن عَبْد الله وخليفته على البشر اليمانيّ المُنتَظَر من أهل البيت المطهّر إلى الأخ الكريم خادم الحرمين الشريفين الملك عبد الله بن عبد العزيز آل سعود المحترم، وإلى جميع قادة العرب والمسلمين، وكذلك إلى الأخ الكريم رئيس هيئة كِبار العُلماء الشيخ عبد العزيز بن عبد الله آل الشيخ المحترم، وإلى جميع علماء المسلمين في العالمين وإلى معشر المسلمين أجمعين، السلام عليكم ورحمة الله تعالى وبركاته، ثمّ أمّا بعد..

يا معشر المسلمين والناس أجمعين، حقيق لا أقول على الله إلا الحَقّ لأُبَيِّن لكُم البيان الحقّ لهذا القرآن العظيم الذي أنزله الله إلى خاتم الأنبياء والمُرسَلين محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - رحمةً للعالمين ورسالةً شاملة للإنس والجنّ أجمعين
{لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ} [التوبة:33]، ولم يجعلني الله نبيًّا ولا رسولًا؛ بل إمامًا وحَكَمًا بينكم بالحقّ فيما كُنتم فيه تختلفون، ولم يجعلني مُبتَدِعًا؛ بل مُتَّبِعًا لكتاب الله وسنة رسوله عليه الصلاة والسلام وعلى أوليائه من المسلمين (من النّصارى والأُمّيِّين) ولا أفرق بين أحدٍ من رُسل الله أجمعين وأنا من المسلمين.

يا معشر علماء المسلمين على مختلف مذاهبهم مِن الأُمّيِّين والنَّصارى تعالوا لأحاوركم من القرآن العظيم إن كُنتم به مؤمنين، فقد جعله الله الحُجّة بيني وبينكم فأُبرهن لكم بأنّ الله زادني بسطةً في العِلم والجِسم فلا يكون جسمي من بعد الموت جيفةً قذرةً ولا عِظامًا نَخِرةً، وقد جعلني الله مُهيمِنًا بالعلم على المسلمين والنّصارى وحَكَمًا عَدلًا وذا قولٍ فصلٍ وما هو بالهزل، فلا يُجادلني أحدٌ من القرآن العظيم إلَّا غلبتهُ بالحَقّ إن كان يريد الحقّ أو تأخذه العزة بالإثم وهو يعلم أنهُ الحَقّ وحسبهُ جهنَّم وهو من شياطين البشر الذين يُعرِضون عن الحقّ وهم يعلمون بأنه الحقّ ويبغونها عِوَجًا ويحَرِّفون كلام الله من بعد ما عقلوه أولئك هم شياطين البشر يؤمنون بالله وهم به كافرون واتَّخذوا الشيطان الطاغوت وليًّا من دون الله كمثل العنكبوت اتَّخذت بيتًا وإن أوهن البيوت لبيت العنكبوت لو كانوا يعلمون، أولئك كَتَب الله لهم ضِعف الحياة وضِعف الممات،
وهم يعلمون بمِيعاد اليهود من بني إسرائيل وذُريَّاتهم يأجوج ومأجوج آباؤهم من شياطين البشر وأمهاتهم من إناث شياطين الجنّ يخلوا بِهِنّ شياطين البشر من اليهود والعَرَّافين بالحَرام كما يُجامِع الرَّجُل زوجته ثم تذهب به فتضعه بين يدي أباها إبليس الشيطان الرَّجيم في الأرض المَفروشة من تحت الثَّرى في مملكة المسيح الدجال وجَنَّة الفِتنة، واستكثروا حَرث الشياطين من الجنّ من ذُريَّات أوليائهم من الإنس فأنجبوا عددًا كبيرًا من قوم يأجوج ومأجوج.

وذلك هو المراد من قوله تعالى:
{وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا يَا مَعْشَرَ الجنّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُم مِّنَ الْإِنسِ وَقَالَ أَوْلِيَاؤُهُم مِّنَ الْإِنسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنَا بِبَعْضٍ وَبَلَغْنَا أَجَلَنَا الَّذِي أَجَّلْتَ لَنَا قَالَ النَّارُ مَثْوَاكُمْ خَالِدِينَ فِيهَا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ} صدق الله العظيم [الأنعام].

ويا معشر المُشعوذين والعَرَّافين وعبدة الطاغوت إنَّكم لتعلمون حقيقة ما جاء في خطابي هذا، وإنَّكم لتَنَكَحون آلِهَتكم من إناث الجنّ الشياطين وتستمتعون بِهِنّ كما تستمتعون بحرث الإنس فتُهلِكوه قاتلَكم الله أنَّى تؤفَكون.

وعلَّمتكم الشياطين السِّحر وتفعلون الزِّنى بإناث الشياطين لتغيير خلق الله كما فعل المَلَك هاروت وماروت، وقال لكم الشياطين: "إنَّما نحن فتنة فلا تكفُر"، ونحن نعلم بأنّ الشياطين يدعون إلى الكُفر، وإنما قالوا لكم أن تؤمنوا ظاهِر الأمر وتكفرون باطنه وتذهبون إلى المساجد وذلك حتى يظنّ الناس بأنكم صالحون، وما كان لكم أن تدخلوا مساجد الله إلَّا خائفين لأنكم تعلمون إنما ذلك رياء فيخاف أحدكم أن يُرسِل الله عليه صاعقةً من السماء؛ بل أنتم المصَلّون الذين هم عن صلاتهم ساهون غافلون فهم ليسوا واقفين بين يدي الله؛ بل تُراؤون الناس بأنكم من الصالحين وتذهبون إلى مساجد الله جُنُبًا وأنتم تمنعون الماعون (حَرْث الإنسان) فتُفَرِّقون بين المَرء وزوجه لتقتَرِفوا ما أنتم مُقتَرِفون؛ بل أنتم القوم الذين قال الله عنهم:
{وَمِنَ النَّاسِ مَن يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيُشْهِدُ اللَّهَ عَلَىٰ مَا فِي قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ ﴿٢٠٤﴾ وَإِذَا تَوَلَّىٰ سَعَىٰ فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الْفَسَادَ ﴿٢٠٥﴾} صدق الله العظيم [البقرة].

والحَرْث: المرأة، والنَّسْل: الرَّجل.

لقد جاء يوم ميعادكم وإنَّا فوقكم قاهرون؛ فقد جاء بَعْث الخِزي فَلن يُغني عنكم جَمعُكم شيئًا وما كنتم تمكرون.

وأنا اليماني المنتظَر قد جعل الله خصمي الشيطان الأكبر المسيح الدجال إبليس الذي يريد أن يفتري على المسيح عيسى ابن مريم فيقول أنَّهُ المسيح عيسى ابن مريم وأنَّهُ الله ربّ العالمين، وما كان لابن مريم أن يقول ذلك فإنهُ كَذَّاب فليس هو المسيح عيسى ابن مريم لذلك اسمهُ المسيح الكذاب يا من تسمونه المسيخ، فهل أخَّر الله ابن مريم إلَّا من أجل أن تُفَرِّقوا بين المسيح الحقّ الذي يقول: "إني عبد الله أتاني الكتاب وجعلني نبيًّا" مِن الذي يقول إنَّهُ المسيح عيسى ابن مريم و إنَّهُ الله ربّ العالمين؟

ويا معشر النّصارى لقد اتَّفقت شياطين البشر من اليهود مع إبليس الطاغوت مُنذ أمَدٍ بعيدٍ أن يقول إنَّه المسيح عيسى ابن مريم وإنَّهُ الله ربّ العالمين لكي يفتنوكم فوق فتنتكم لأنفسكم؛ بل هم من فَتَن آباءكم حتى بالغوا في ابن مريم بغير الحق! وقالت اليهود: "عُزير ابن الله"، وذلك حتى يغضب النّصارى فيقولون: "بل المسيح عيسى ابن مريم أَولَى أن يكون ابن الله وعُزير له أب وليس لابن مريم أب غير الله"، فأضَلّوا آباءكم كما يريدون أن يضلوكم، فلا تتَّبِعوا أهواء قومٍ ضَلّوا وأضَلّوا كثيرًا، وأُبَشِّركم وأُبَشِّر جميع المسلمين بعبد الله ورسوله المسيح الحقّ عيسى ابن مريم صلى الله عليه وسلم وعلى أمّه القدّيسة الصدّيقة التي صَدَّقت بكلمات رَبِّها أنها سوف تلد بكُن فيكون فأنجبت وَلدًا بكلمةٍ من الله (كُن فيكون)؛ بل مُعجزة الله في خلق آدم أكبر من مُعجزته في خلق المسيح عيسى ابن مريم ذلك بأنّ ابن مريم له أم وآدم خلقه الله بغير أم ولا أب من التراب (كُن فيكون)، وقال الله تعالى:
{إِنَّ مَثَلَ عِيسَىٰ عِندَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِن تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُن فَيَكُونُ} صدق الله العظيم [آل عمران:٥٩].

و يا معشر البشر أنا اليماني المنتظَر لقد أدركت الشمس القمر في رمضان 1426 وسوف يتبيّن لكم الحقّ في أول رمضان 1427 فترون بأنه حقًّا أدركت الشمس القمر وأنتم في غفلةٍ مُعرضون، فيا عجبي من أمركم كيف تعلمون بأنّ هلال رمضان 1427 سوف يُولَد ثم يغيب قبل الشمس ثم تُنكِرون بأنها حقًّا أدركت الشمس القمر؟! يا معشر البشر توبوا إلى الله جميعًا قبل أن يسبق الليل النّهار فتطلع الشمس من مغربها.

و يا أيها الناس إني أنذركم بعذاب الله منذ ثمانية إبريل من يوم الجُمعة 2005، فتعالوا لِأُعَلِّمكم سرّ يوم الجمعة ثمانية إبريل: فَمِن تلك النقطة بدأ اليوم الشمسيّ مُنذ الأَزَل البعيد وكان أول كسوف شمسي في تاريخ الكسوف الشمسيّ هو في نفس النقطة الذي حدث فيها كسوف الشمس ليوم الجمعة ثمانية إبريل 2005. وأنا مُلتزم بالتاريخ الشمسيّ وبالتاريخ القمريّ ولكن المفتاح لِسِرِّ الدَّهر والشهر قد جعله الله في القمر لتعلموا عدد السنين والحساب، وكلّ شيءٍ فَصَّله الله تفصيلًا لقومٍ يعلمون، فتعالوا لأزيدكم عِلمًا يا معشر علماء الأمّة: فإنّ الله قد جعل سرّ تاريخ الدهر والشهر في يوم القمر، أم إنكم جعلتم السنة كاليوم؟! فإذا كان يوم القمر كما تقولون مثل سنته أي طوله مثل طول سنته فإنه بذلك قد أخطأ علماء الفلك خطأً كبيرًا وأنتم اتَّبَعتم قول الذين لا يعلمون، وقد علّمكم الله بأنّ عدّة الشهور عند الله اثنا عشر شهرًا في كتاب الله يوم خلق الله السماوات والأرض، وهذه قاعدة في كتاب الله تُطَبَّق بشكلٍ عام على جميع الكواكب السيّارة بأنّ سنة كُلّ كوكبٍ اثنا عشر شهرًا وكلّ كوكب سنته تعادل 360 يومًا بيوم الكوكب نفسه حتى لو كان طول يومه ألف سنةٍ مِمَّا تعدُّون فلا بدّ أن تكون سنته 360 يومًا حسب أيامه، وطول الشهر في كتاب الله 30 يوماً والسنة 360 يومًا، ولكنكم اتَّبعتم النسيء والذي اتخذه اليهود زيادة في الكُفر ليواطئوا عِدَّة ما حَرَّم الله لكي يُحِلّوا ما حرَّم الله فَغَيَّروا التاريخ ولخبطوا لكم السنين، فتعالوا لنبيّن لكم بأنه حقًّا تاريخ الدَّهر سرّه في يوم القمر ومحسوب بدقة مُتناهية بحركة القمر ويومه لذلك قال تعالى:
{وَالْقَمَرِ إِذَا اتَّسَقَ ﴿١٨﴾ لَتَرْكَبُنَّ طَبَقًا عَن طَبَقٍ ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [الانشقاق].

إذًا حركة الدَّهر مربوطة بحركة الشمس والقمر غير أن سِرّ الحساب مربوط بيوم القَمَر.

يا معشَر علماء الأمّة إنكم تعلمون بأنّ يوم القمر طوله شهر بأيامكم 24 ساعة (30 يومًا) غير أني أجد سرّ الحساب في الكتاب يتحكَّم فيه يوم القمر نفسه سواء في يومكم 24 ساعة أو اليوم في الأرض المجوفة والذي ليله ستة أشهر ونهاره ستة أشهر، فتعالوا يا معشر علماء الأمّة لأُعَلِّمكم عدد السنين والحساب، وحسابنا سوف يكون حسب طول يوم القمر مُنذ أن تشرق الشمس على وجهه وحتى تغيب فيواجهكم بليله المُظلم في المحاق وطول ذلك اليوم كما تعلمون شهر تمامًا، والتاريخ لدينا لميقات الحساب حسب توقيت أم قرى العالم (مَكّة المُكَرَّمة)، ونحن لا نصوم حتى نرى الهلال أو نكمِل عِدَّة شعبان 30 يومًا. تصديقًا لقوله تعالى:
{فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ} صدق الله العظيم [البقرة:١٨٥].

بمعنى أن لا نصوم حتى نرى الهلال أو نُكمِل عِدَّة شعبان ثلاثين يَومًا، وهذا بالنسبة للصيام، ولكنّي لا أحسب التاريخ بيومنا الأرضي؛ بل باليوم القمريّ ذلك بأنّ الشهر ليس ناقِصًا ولكنَّا لا نستطيع رؤية الهلال إلَّا وقد فات من عمر الشهر ساعات لذلك جعل الله الحساب الدقيق بيوم القمر وجعل الله ليله ونهاره يتعاقب أمام أعيننا وحسابنا سوف نبدأه بالسَّنة القمريّة.

فكم سنة القمر يا معشر علماء الفلك؟ فهل تجعلون يومه كسنته فذلك غباء فاحش فالسَّنة القمريّة 360 يومًا حسب أيام القمر، ولكني أريد أن أعلم كَم هو شَهر القَمَر؟ ولن أستطيع معرفة التاريخ بالأرض المجوفة إلَّا بالتاريخ القمريّ، فلا تنسوا شيئًا واحِدًا وهو: يوم الحساب الذي نحسب به التاريخ الحقيقيّ حتى نتوصَّل إلى التاريخ الأرضيّ الحقيقيّ، فلا يمكن أن يتطابق الحساب بدقة مُتناهية حتى نجعلهُ بحساب يوم القمر والذي طوله شَهَر، والسَّنة القمريّة 360 شهرًا بأيامنا، ولكن لا ننسى بأن 360 شهرًا بحساب أيام القمر ليست إلَّا 360 يومًا قمريًّا وأنتم تعلمون عِلم اليقين بأن شهر القمر ثلاثون يومًا بيوم القمر أي: أنَّه ثلاثون شهرًا بأيامنا، وإذا حسبنا كَم الثلاثون شهرًا من سنين سوف يطلع لنا الناتج: (سنتين وستَّة أشهر) ومن ثم علينا أن نُكَرِّر الشهر القمري اثني عشر شهرًا وكلّ شهر سوف يكون بأيامنا سنتين وستة أشهر وسوف نجد الناتج لشهور القمر الاثني عشر شهرًا بالتمام والكمال: (30 سنة) وناتجهُ هو الشهر في الأرض المجوفة، فأنتم تعلمون بيومٍ في الأرض ليله ستة أشهر ونهاره ستة أشهر وتحسبون ذلك سنة، ولكنّه يومٌ واحدٌ في الكتاب ليله ستة أشهر ونهاره ستة أشهر، فإذا أردنا أن نعلم كَم الشهر الواحد في الأرض المجوفة فسوف نحسبه حسب طول يومه فيكون: (ثلاثين سنة)، حيث تُوافق السَّنة القمريّة 360 شهرًا (30 سنة أرضية) أي: شهرًا واحدًا فقط من الشهور في الأرض المجوفة، ولكن الشهور في الأرض المجوفة لا بُد لها وأن تكون اثني عشر شهرًا وكلّ شهر يُعادل 30 سنة بحساب اليوم في الأرض المجوفة والذي ليله ستة أشهر ونهاره ستة أشهر، فتعالوا نُطَبِّق صحة الحساب على الشهر القمريّ حسب أيام القمر فسوف نجد بأن الشهر القمريّ طوله ثلاثون شهرًا أي سنتين وستة أشهر بأيامنا ولكنه في حساب القمر ليس إلا شهرًا واحدًا، ونريد أن نُكَرِّر ذلك اثني عشر شهرًا وكلّ شهر سنتين وستة أشهر ومن ثم نحسب فيطلع الناتج: (30 عامًا) وذلك هو الشهر في الأرض المجوفة، ونريد أن نكرِّر الشهر في الأرض المجوفة اثني عشر شهرًا فيطلع الناتج: (360 سنة) وذلك مُطابِق ليوم الحساب في الأرض المجوفة والذي طوله اثنا عشر شهرًا و ليله ستة أشهر ونهاره ستة أشهر، إذًا لا بُد لسنته أن تكون 360 سنة من سنيننا، غير أن يومًا عند الله كألف سنةٍ مِمَّا تَعدُّون:
{قَالَ كَمْ لَبِثْتُمْ فِي الْأَرْضِ عَدَدَ سِنِينَ ﴿١١٢﴾ قَالُوا لَبِثْنَا يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ فَاسْأَلِ الْعَادِّينَ ﴿١١٣﴾} [المؤمنون].

فلماذا قالوا يومًا أو بعض يومٍ ثم يقولون فاسأل العادّين رغم أنهم قالوا يومًا أو بعض يوم؟! وذلك لأنهم قد علموا بأنّ اليوم الحسابيّ طوله سنة لذلك قالوا يومًا أو بعض يوم فاسأل العادين.

فإذا قمنا بضرب 360 في 1000 =360 ألف سنة وذلك يوم كونيّ واحد فقط منذ أن خلق الله آدم عليه السلام وذلك اليوم هو عمر البشرية وقد أتى عليه حينٌ مِن الدَّهر لم يكُن شيئًا مَذكورًا.

و يا أيها الناس، لقد انتهى هذا اليوم الكَونيّ وأنتم في غفلةٍ مُعرضون وبأمري مُستهزئون، وكيف لي أن أظهر لمُبايعتكم عند الركن اليمانيّ ما لم تُصَدِّقوا بأمري قبل ظهوري؟! وأنا أصرخ فيكم عبر شاشة الإنترنت العالميّة منذ يوم الجمعة ثمانية إبريل 2005 في آخر شهرٍ قمريّ، ويوم كسوف ثمانية إبريل 2005 قد مضى منهُ اثنا عشر شهرًا، وقد نبَّأتكم بأن الشهر القمريّ ثلاثون يومًا بأيام القمر أي ثلاثون شهرًا بأيامنا أي سنتين وستة أشهر وقد مضى منها يوم الجمعة بحساب الأرض المجوفة أي اثني عَشر شهرًا وبقي سنة وستة أشهر، فأما الستة أشهر فانقضت إلى يوم الإثنين يوم ميلاد هلال رمضان 1426 والذي أدركت فيه الشمس القمر ومن ثم بقي من الشهر القمري سنة واحدة فتنتهي يوم الجُمعة القادم بإذن الله وانتهت الرحلة الأولى.

لذلك سوف تجدون الشمس تُدرِك القَمَر فتتقدّمه وهو من ورائها رغم ولادته، فإن اعترف علماء مكة بأمري وجميع علماء المسلمين فأعلنوا بشأني للعالمين وأني خليفة الله عليهم أجمعين فما كان الله مُعَذِّبهم وهم يستغفرون ومُصَدِّقون بالتأويل الحقّ لعدد السنين والحساب من الكتاب وقد جاء يوم ميعاد بني إسرائيل والبعث الأول، ولا تزال عجلة الحياة مُستمرة؛ بل جاء يوم الآزفة وليس يوم البعث الشامل؛ بل يوم الميعاد للكُفَّار المُجرمين وأُمَّة منكم لا تزال على قيد الحياة، وأولئك هم العادُّون والمقصودون مِن قول الكُفَّار لَبِثنا يومًا أو بعض يومٍ فاسأل العادّين.
والعادّون كما أسلفنا ذكره بأنهم أُمّة منكم لا يزالون على قيد الحياة بإذن الله، وأنا منهم بإذن الله.

ويا معشر عالم الإنترنت المُتابعين لهذا النَّبأ العظيم، إني أُحمِّلكم المسؤولية بين يدي الله ربّ العالمين بأن تنسخوا خطابي هذا فتُبَلِّغوه إلى علماء المسلمين فتنشروه بين صفوف المسلمين لينشروه نشرًا للعالمين، ومن نسخ هذا الخطاب فوزّعه بين الناس فإنهُ مِن فَزَع الدخان المُبين لَمِن الآمنين، ومن اطَّلع فاستهزأ بأمري وافتتن بأخطائي اللغويّة وقال: "كيف له أن يُخطئ في اللغة هذا الإمام المَزعوم؟" فأقول له: لكني أذكى منك فقد جئتك بخير تفسير وأحسن تأويل رغم تفوقك عليّ في النحو والتجويد، فتلك مُعجزة البيان كما كان خاتم الأنبياء أُمّيًّا لا يعرف أن يكتب اسمه، وما أغنت عنكم فصاحتكم ما لم يُعَلِّمكُم الله فهم التأويل لهذا القرآن العظيم، وإنّي لأتحداكم في تأويل القرآن العظيم مُحكَمه ومُتشابِهه ظاهره وباطنه مِن أوَّله إلى آخره رغم تفوقكم عليّ بالنحو والتجويد ذلك بأن الله يُلهِمني رغم أنفي فأعلَمه وأفهَمه إن الله على كُلّ شيءٍ قَدير.

ومَن أعلن بهذا النَّبأ العظيم عَبر وسائل الإعلام المَرئية والمسموعة والمقروءة فقد فاز فوزًا عَظيمًا.

ويا أيها الناس، إنها ليست رؤيا كما فعل الشيخ أحمد حامل مفاتيح المسجد بل البيان الحقّ لهذا القرآن العظيم فاتَّبِعوني أهدِكم صراطًا________________ مستقيمًا..

ويا معشر المواطنين بالمملكة العربيّة السعوديّة حُكومةً وشَعبًا، بَلّغوا خطابي هذا إلى هيئة كبار علماء مكة ليفتوا الناس في أمري ويعلنوا لهم بخبري، ومن ثم وبعد الإعلان سوف أظهر لكم عند الركن اليمانيّ للمُبايعة، وإن أبيتم التصديق فسوف يُظهرني الله في ليلةٍ رغم أنف البشر أجمعين فلا ينجو من الهلاك من الناس إلا قليلٌ.

والسلام على مَن اتَّبع النَّبي الأُميّ والناصر له (ناصر محمد اليمانيّ)؛ قد جعل الله في اسمي خبري وعنوان أمري، وإلى الله تُرجع جميع الأمور..
___________________
اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..