- 3 -
الإمام ناصر محمد اليماني
04 - شعبان - 1435 هـ
02 - 06 - 2014 مـ
۱۲- خرداد -۱۳۹۳ه.ش.
07:43 صبح
( بحسب التقويم الرسمي لأمّ القرى )
[ لمتابعة رابط المشاركــة الأصلية للبيـــان ]
https://nasser-alyamani.org/showthread.php?p=145556

ـــــــــــــــ

به راستی که ذات خداوند بسیار عظیم است، ذات خداوند از هر چیز بزرگی، عظیم‌تر است و به همین دلیل است که کوه بزرگ نیز توانایی تحمل رویت ذات الهی را ندارد...

بسم الله الرحمن الرحيم و صلوات و سلام بر تمامی انبیا و خاندان پاکشان و تمام پیروان حق تا یوم الدین و اما بعد...
ای کاظم که در حق خود ظلم می‌کنی! ما پیش از این پاسخ تو را دادیم، آن روزی که در حال زمینه‌چینی بودی و می‌خواستی بدانی امام ناصر محمد، به دعوت تو به‌ سوی الحاد به خداوند چه پاسخی خواهد داد. این مکر تو بود و داشتی آماده می‌شدی تا پاسخی بدهی که با آن حق را با باطل بپوشانی به هرصورت....فرقی نمی‌کند که کاظم باشی یا «باحث عن البینه»، مهم این است که می‌دانی ما تو را می‌شناسیم و امثال تو از ما مخفی نیستند و مهم‌ترین چیز اقامه حجت حق در برابر توست و به اذن خداوندی که ذاتش از هر چیزی بزرگتر است به حق سخن خواهیم گفت:
هیچ چیزی تحمل دیدن ذات اعظم خداوند را ندارد، مگر مانند خود خداوند عظیم باشد و هیچ چیز در عالم مخلوقات خداوند، هرچقدر هم که عظیم باشد، مانند خداوند نیست.
زمانی که خداوند در پاسخ به درخواست بنده و رسول خود، موسی علیه الصلاة و السلام، برای دیدن مستقیم و آشکار ذات خود، فتوا داد، به او فرمود: «لن ترانی»؛ یعنی «نمی‌توانی مرا ببینی». سؤالی که مطرح می‌شود این است: مقصود خداوند از اینکه قابل دیدن نیست این بود که خداوند، چیزی [شیء] درعالم وجود نیست و به همین دلیل قابل دیده شدن نیست؟ و جواب اینکه چرا موسی نمی‌تواند پروردگارش را ببیند، می‌توان در محکمات کتاب خداوند پیدا کرد؛ دلیل این است که نبی الله موسی علیه الصلاة و السلام توانایی تحمل دیدن عظمت ذات پروردگار سبحان را ندارد! خداوند به نبیّ خود می‌فرماید ذات خود را برای کوهی بزرگ متجلی خواهد کرد، اگر کوه عظیم بتواند در برابر دیدن ذات خداوند برجا بماند، اوهم خداوند را خواهد دید. باز تکرار می‌کنم: اگر کوه بزرگ، در برابر دیدن ذات خداوند پا برجا بماند، آن‌گاه موسی نبی الله نیز می‌تواند خداوند را ببیند؛ چون خداوند قادر است به بندگان خود عظمتی همانند عظمت کوه‌ها عطا کند تا بتوانند تحمل دیدن ذات عظیم پروردگار خود را داشته باشند؛ لذا خداوند به نبی خود موسی می فرماید:

{قَالَ لَن تَرَانِي وَلَٰكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي} [الأعراف:۱۴۳].
ولی اگر کوه بزرگ، تحمل دیدن عظمت ذات پروردگار را نداشته باشد، چگونه انسان ضعیف قادر است دیدن عظمت ذات پروردگار را تاب بیاورد؟! پس هیچ چیز نمی‌تواند عظمت ذات الهی را تحمل کند، مگر مانند خود او باشد و در میان تمام آفریده‌های او، چیزی همانند او نیست و او سمیع و بصیر است. لغت کاملاً روشن و واضح است، منظور خداوند از «تجلی»، ظهور است. تصدیق فرموده خداوند تعالی است:
{وَالنَّهَارِ‌ إِذَا تَجَلَّىٰ ﴿٢﴾} صدق الله العظيم [الليل]
یعنی «عیان و آشکار شدن»، از اینجا استنباط می‌کنیم که: مقصود از تجلی، ظاهر شدن [ظهور] شیء است؛ برای همین، می‌نگریم تا ببینیم نتیجه تجلی ذات پروردگار بر کوه بزرگ چه بود، چه شد؟ آیا برجای خود استوار ماند؟ و جواب خداوند تعالی:
{فَلَمَّا تَجَلَّىٰ رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَىٰ صَعِقًا ۚ فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ ﴿۱۴۳﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
در فرموده خداوند تعالی تدبر و تفکر کن:
{وَوَاعَدْنَا مُوسَىٰ ثَلَاثِينَ لَيْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ۚ وَقَالَ مُوسَىٰ لِأَخِيهِ هَارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ ﴿۱۴۲﴾ وَلَمَّا جَاءَ مُوسَىٰ لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنظُرْ إِلَيْكَ ۚ قَالَ لَن تَرَانِي وَلَـٰكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي ۚ فَلَمَّا تَجَلَّىٰ رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَىٰ صَعِقًا ۚ فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ ﴿۱۴۳﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
همان‌طور که با محکمات کتاب ثابت کردیم، مقصود از «تجلی»، آشکار و عیان شدن است؛ برای مثال در این فرموده:
{وَالنَّهَارِ‌ إِذَا تَجَلَّىٰ ﴿٢﴾} صدق الله العظيم [الليل]
پس یه یقین می دانیم «تجلی»، ظهور شیء است؛ حال بر سر کوهی که بسیار عظیم هم بود چه آمد؟ اما عظمت ذات خداوند، آن چنان عظیم است که چیزی با آن قابل قیاس نبوده و حدودی ندارد! برای همین هم کوه بزرگ توانایی تحمل دیدن عظمت ذات الهی را ندارد، گواه آن فرموده خداوند تعالی است که:
{وَلَمَّا جَاءَ مُوسَىٰ لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنظُرْ إِلَيْكَ ۚ قَالَ لَن تَرَانِي وَلَـٰكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي ۚ فَلَمَّا تَجَلَّىٰ رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَىٰ صَعِقًا ۚ فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ ﴿۱۴۳﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
و برایتان روشن شد، ذات عظیمِ خداوند، چیزی است که از هر شیء دیگری عظیم‌تر است و هیچ چیز تاب دیدن این عظمت را ندارد، مگر اینکه عظمتی مانند آن داشته باشد و خداوند منزه است [از اینکه همانندی داشته باشد]! و هیچ یک از مخلوقاتش مانند او نیست و قبل او چیزی وجود نداشته و هیچ خدایی جز او نیست و معبودی جز او وجود ندارد.
پس به این نتیجه می‌رسیم که خداوند شیئی است که هیچ همانندی ندارد و هیچ یک از مخلوقاتش عظمت او را ندارند و برای همین کوه بزرگ تاب دیدن ذات عظیم خداوند سبحان را نیاورد! لذا خداوند تعالی می فرماید:
{وَلَمَّا جَاءَ مُوسَىٰ لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنظُرْ إِلَيْكَ ۚ قَالَ لَن تَرَانِي وَلَـٰكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي ۚ فَلَمَّا تَجَلَّىٰ رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَىٰ صَعِقًا ۚ فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ ﴿۱۴۳﴾} صدق الله العظيم [الأعراف]
به فرموده خداوند تعالی بنگر:
{فَلَمَّا تَجَلَّىٰ رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا
} صدق الله العظيم
آیا متلاشی
و نابود شدن کوه ناشی از هیچ چیز [لا شيء في الوجود] بود؟! یا اینکه خداوند با ذات عظیم خود بر کوه متجلی شد و باعث گردید از هم بپاشد؟ باز تکرار کرده و می‌گوییم: معنی لغوی و اصطلاحی «تجلی»، ظهور حق یا دیدن شیء است. مهم این است که بی هیچ تردیدی، تجلی به معنی ظاهر شدن شیء در برابر شیء دیگر است. ما بار دیگر برای تو حجت آوردیم و هنوز دلایل و حجت‌های علمی بیشتر و قاطعی داریم که از محکمات قرآن عظیم برایتان استنباط می‌کنیم؛ پس هر که می‌خواهد ایمان بیاورد و هر که می‌خواهد کافر شود. حکم از آن خداوند است و او از هر حساب‌رسی سریع‌تر است.
و اما درباره زیارت قبور، اگر دیدار و زیارت قبر برای دعا و طلب رحمت و استغفار برای متوفی باشد، اشکالی ندارد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلَا تُصَلِّ عَلَىٰ أَحَدٍ مِّنْهُم مَّاتَ أَبَدًا وَلَا تَقُمْ عَلَىٰ قَبْرِهِ ۖ إِنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَمَاتُوا وَهُمْ فَاسِقُونَ ﴿۸۴﴾} صدق الله العظيم [التوبة].
از اینجا درمی‌یابیم، دعا برای اهل قبور مجاز است، به شرط آنکه از شیاطین بشری نباشند. اما زیارت با هدف توسل به صالحان و خواندن آنها به‌ جای خداوند، شرک به پروردگار است. آنها دعای شما را نمی‌شنوند؛ چرا که اجسادشان به علت خارج شدن روح از آن مرده است؛ اگر هم بشنوند پاسخی به شما نخواهند داد و روز قیامت نسبت به شرک شما کافرند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَالَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِهِ مَا يَمْلِكُونَ مِن قِطْمِيرٍ‌ ﴿١٣﴾ إِن تَدْعُوهُمْ لَا يَسْمَعُوا دُعَاءَكُمْ وَلَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجَابُوا لَكُمْ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكْفُرُ‌ونَ بِشِرْ‌كِكُمْ وَلَا يُنَبِّئُكَ مِثْلُ خَبِيرٍ‌ ﴿١٤﴾} صدق الله العظيم [فاطر]
و تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ لَا يَخْلُقُونَ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ ﴿۲۰﴾ أَمْوَاتٌ غَيْرُ أَحْيَاءٍ ۖ وَمَا يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ ﴿۲۱﴾} صدق الله العظيم [النحل]
تو را از کسانی می‌بینم که کفار را به‌ سوی الحاد نسبت به وجود خداوند و مؤمنان را به شرک به او دعوت می‌کنند و خداوند در برابر کسانی که با آگاهی از حق، باز هم راه پیروی از ذات عزیز و حمید او را منحرف کرده و آن را کج نشان می‌دهند، برای من کافی است. برای آنان که راه مستقیم خداوند را منحرف می‌کنند عذاب عظیمی است و شما خواهید دانست و حکم از آن پروردگار جهان است.
وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربِّ العالمين..
الداعي إلى صراط العزيز الحميد؛ خليفة الله وعبده الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.

اقتباس المشاركة 145569 من موضوع الردّ الملجم بسلطان العلم على (الباحث عن البينة) الذي هو ذاته (الباحث عن الباطل)..

- 3 -
[ لمتابعة رابط المشاركــة الأصلية للبيـــان ]
https://nasser-alyamani.org/showthread.php?p=145556

الإمام ناصر محمد اليماني
04 - شعبان - 1435 هـ
02 - 06 - 2014 مـ
07:43 صباحاً
( بحسب التقويم الرسمي لأمّ القرى )
ـــــــــــــــ


إنّ ذات الله شيءٌ عظيمٌ وهو الأعظم من كلّ شيءٍ عظيمٍ، ولذلك لم يتحمل رؤيةَ ذات الله الجبلُ العظيم ..

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على كافة النّبيين وآلهم الطيبين والتّابعين الحَقّ إلى يوم الدين، أمّا بعد..
ويا كاظم أيّها الظالم لنفسه، لقد أجبناك من قبل يوم كنت تمهّد لما تريد حين كنت تريد أن تعلم ماذا سوف يكون جواب الإمام ناصر محمد إلى الدعاة إلى الإلحاد بالله وذلك مكرٌ منك لتستعد بالردّ لتلبس الحقّ بالباطل، وعلى كلِّ حالٍ سواءً أكنتَ كاظماً أو الباحث عن البينة فأهم شيءٍ أنّك تعلم أننا نعلمُ من تكون فلا يخفون علينا أمثالك، وأهمّ شيءٍ إقامة الحجّة عليك بالحقِّ والحقّ أقول بإذن الله الأعظم في ذاته على كلّ شيءٍ عظيمٍ:

فلن يتحمل رؤية عظمة ذات الله سبحانه إلا شيءٌ مثله وليس كمثله شيء في خلقه أجمعين مهما كان عظيماً، وحين أفتى اللهُ عبدَه ورسولَه موسى عليه الصلاة والسلام الذي طلب من ربِّه رؤية ذات ربِّه جهرةً فمن ثم أفتاه الله إنك لن تراني
. والسؤال الذي يطرح نفسه: فهل يقصد الله أنه لن يرى ذات ربِّه لكونه ليس شيئاً في الوجود سبحانه؟ والجواب تجدونه في محكم الكتاب أنّ السبب هو أنّ موسى لن يرى ربَّه لكون نبيّ الله موسى عليه الصلاة والسلام لن يتحمل رؤية عظمة ذات ربِّه سبحانه! وأخبر نبيَّه أنّه سوف يتجلى بذاته للجبل العظيم فإذا استقر الجبلُ العظيم مكانه أمام رؤية عظمة ذات الله فسوف تراني. أكرر القول؛ فإن استقر الجبل العظيم مكانه أمام رؤية عظمة ذات ربّه فهنا سوف يرى نبيُّ الله موسى ربَّه لكون الله قادر على أن يجعل عظمة العبيد كعظمة الأوتاد حتى يكونوا قادرين على تحمل رؤية عظمة ذات الله، ولذلك قال الله لنبيه موسى: {قَالَ لَن تَرَانِي وَلَٰكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي} [الأعراف:143].

ولكن إذا لم يتحمل الجبل العظيم رؤية عظمة ذات الله فكيف يتحمل رؤية عظمة ذات الله الإنسان الضعيف؟ فهنا لن يتحمل رؤيةَ عظمةِ ذات الربِّ إلا شيءٌ مثله، وليس كمثله شيء من خلقه أجمعين وهو السميع البصير. ومعلومٌ لغةً واصطلاحاً أن التجلّي يُقصد به الظهور. تصديقاً لقول الله تعالى:
{وَالنَّهَارِ‌ إِذَا تَجَلَّىٰ ﴿٢﴾} [الليل]، أي ظهر وبانَ. ونستنبط من ذلك: أن التجلّي يقصد به ظهور الشيء، ولذلك فلننظر إلى النتيجة من بعد تجلي ذات الربِّ للجبل العظيم فماذا حدث وهل استقر مكانه؟ والجواب قال الله تعالى: {فَلَمَّا تَجَلَّىٰ رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَىٰ صَعِقًا ۚ فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ (143)} صدق الله العظيم [الأعراف].

فتدبَّر وتفكَّر في قول الله تعالى:
{وَوَاعَدْنَا مُوسَىٰ ثَلَاثِينَ لَيْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ۚ وَقَالَ مُوسَىٰ لِأَخِيهِ هَارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ (142) وَلَمَّا جَاءَ مُوسَىٰ لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنظُرْ إِلَيْكَ ۚ قَالَ لَن تَرَانِي وَلَٰكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي ۚ فَلَمَّا تَجَلَّىٰ رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَىٰ صَعِقًا ۚ فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ (143)} صدق الله العظيم.

وكما أثبتنا من محكم الكتاب أنّ المقصود لكلمة تجلّى أي ظهر وبانَ؛ مثال قول الله تعالى:
{وَالنَّهَارِ‌ إِذَا تَجَلَّىٰ ﴿٢﴾} صدق الله العظيم. ومن ثمّ نعلم علم اليقين أنّ التجلّي هو ظهور الشيء، فماذا حدث للجبل برغم أنّ الجبل شيءٌ عظيمٌ؟ ولكنّ عظمة ذات الله شيءٌ أعظم بفارقٍ لا حدود له! ولذلك لم يتحمل الجبل العظيم رؤية عظمة ذات الله. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَلَمَّا جَاءَ مُوسَىٰ لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنظُرْ إِلَيْكَ ۚ قَالَ لَن تَرَانِي وَلَٰكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي ۚ فَلَمَّا تَجَلَّىٰ رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَىٰ صَعِقًا ۚ فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ (143)} صدق الله العظيم. وتبيّن لكم أنّ عظمة ذات الله شيءٌ أعظم من كلِّ شيءٍ، ولن يتحمل رؤية عظمة ذات الله إلا شيءٌ مساوٍ لعظمته سبحانه! وليس كمثله شيء في خلقه وليس قبله شيء في الوجود؛ لا إله غيره ولا معبود سواه.

ونخرج بنتيجةٍ أنّ الله شيءٌ ليس كمثل عظمته شيءٌ في خلقه، ولذلك لم يتحمل الجبل العظيم رؤية ذات الله العظيم سبحانه! ولذلك قال الله تعالى:
{وَلَمَّا جَاءَ مُوسَىٰ لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنظُرْ إِلَيْكَ ۚ قَالَ لَن تَرَانِي وَلَٰكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي ۚ فَلَمَّا تَجَلَّىٰ رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَىٰ صَعِقًا ۚ فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ (143)} صدق الله العظيم.

فانظر لقول الله تعالى:
{فَلَمَّا تَجَلَّىٰ رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا} صدق الله العظيم. فهل الجبل صار دكّاً دكّاً من لا شيء في الوجود! أم إنّه تجلّى له اللهُ بذاته العظيمة فجعله دكّاً؟ ونكرر ونقول: إنّ التجلّي لغةً واصطلاحاً هو ظهور الحَقّ أو رؤية الشيء، والمهم أنّ التجلّي يُقصد به ظهور الشيء لشيءٍ آخر لا شك ولا ريب. وها نحن نقيم عليك الحجّة مرةً أخرى ولدينا مزيداً من سلطان العلم المحكم نستنبطه لكم بإذن الله من محكم القرآن العظيم، ومن شاء فليؤمن ومن شاء فليكفر، والحكم لله وهو أسرع الحاسبين.

وبالنسبة لزيارة القبور، فإذا كانت الزيارة بغرض الدعاء لصاحب القبر بالرحمة والاستغفار فلا حرجَ في ذلك. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَلَا تُصَلِّ عَلَىٰ أَحَدٍ مِّنْهُم مَّاتَ أَبَدًا وَلَا تَقُمْ عَلَىٰ قَبْرِهِ ۖ إِنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَمَاتُوا وَهُمْ فَاسِقُونَ (84)} صدق الله العظيم [التوبة:84].
ونستنبط من ذلك جواز الدعاء لأصحاب القبور إلا أن يكون من شياطين البشر، وأما زيارة التوسل بالصالحين لدعائهم من دون الله فذلك هو الشرك وإنّهم لا يسمعونكم لكونهم أمواتٌ غيرُ أحياءٍ أجسادَهم بسبب مغادرة أرواحهم، ولو سمعوكم لما استجابوا لكم ويوم القيامة يكفرون بشرككم بدعائهم من دون الله. تصديقاً لقول الله تعالى:
{وَالَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِهِ مَا يَمْلِكُونَ مِن قِطْمِيرٍ‌ ﴿١٣﴾ إِن تَدْعُوهُمْ لَا يَسْمَعُوا دُعَاءَكُمْ وَلَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجَابُوا لَكُمْ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكْفُرُ‌ونَ بِشِرْ‌كِكُمْ وَلَا يُنَبِّئُكَ مِثْلُ خَبِيرٍ‌ ﴿١٤﴾} صدق الله العظيم [فاطر].

وتصديقاً لقول الله تعالى:
{وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ لَا يَخْلُقُونَ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ (20) أَمْوَاتٌ غَيْرُ أَحْيَاءٍ ۖ وَمَا يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ (21)} صدق الله العظيم [النحل].

وإني أراك من دعاة الكفار إلى الإلحاد بوجود الله ومن الدعاة إلى المؤمنين إلى الشرك بالله، وحسبي الله على كلِّ من يصدُّ عن صراط العزيز الحميد ويبغيها عوجاً وهو يعلم الحَقَّ من ربِّه، وأولئك لهم عذابٌ عظيمٌ؛ الذين يصدّون عن الصراط المستقيم، ولسوف تعلمون، والحكم لله ربّ العالمين.

وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربِّ العالمين..
الداعي إلى صراط العزيز الحميد؛ خليفة الله وعبده الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
__________________