سلسله گفت‌وگوهای امام در پایگاه اشراف آنلاین
- 7 -
الإمام ناصر محمد اليماني
16 - محرم - 1432 هـ
23 - 12 - 2010 مـ
۲-دی-۱۳۸۹ه.ش.
01:25 صبح
ــــــــــــــــــــــ


یکی دیگر از پاسخ‌های امام مهدی در پایگاه علمی خاندان هاشمی...

بسْم الْلَّه الْرَّحْمَن الْرَّحِيْم، وَالْصَّلَاة وَالْسَّلَام عَلَى جَدِّي مُحَمَّد رَسُوْل الْلَّه صَلَّى الْلَّه عَلَيْه وَآلِه الْأَطْهَار وَجَمِيِع الْمُسْلِمِيْن وَأُسَلِّم تَسْلِيْماً..

برادر گرامی با شناسه‌ی «من یخاف وعید» از محضر گرامی شما درخواست می‌کنم بیاناتی را که نقل نموده‌اید بازبینی کرده و کلماتی را که به یکدیگر چسبیده‌اند، از هم جدا کنید تا حق‌جویان، مفهوم آنها را درست درک کنند. برای جلوگیری از تشتت فکری حق‌جویان، ضرورتی ندارد نسخه‌ای از بیانات من در این پایگاه گذاشته شوند و تا زمانی که امام ناصرمحمد یمانی میهمان این پایگاه است تا از علمای امت و مفتیان دعوت کند که با هم به گفت‌وگو بپردازند تا برای مسلمانان روشن شود آیا سخنان امام ناصر محمد یمانی حق است و مردم را به راه راست [صراط مستقیم] دعوت می‌کند [یا خیر]؟
امام ناصر محمد یمانی ، به کسی که می‌گوید چرا ناصر محمد یمانی با علمای امت از جمله عایض القرنی و دیگر علمای مسلمین گفت‌وگو نمی‌کند، پاسخ می‌دهد: مگر حضور ما در این پایگاه، برای دعوت علمای مسلمین از مذاهب و فرقه‌های مختلف به گفت‌وگو نیست، با وجود اینکه در پایگاه
«مُنْتَدَيَات الْبُشْرَى الْإِسْلَامِيَّة پایگاه الْإِمَام نَاصِر مُحَمَّد الْيَمَانِي»،میزی برای گفت‌وگوی جهانی ایجاد کرده‌ایم و بسیاری از علما، البته با نام مستعار، با من گفت‌وگو کرده‌اند ، و من برای آنان که با من گفت‌وگو کردند، از آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم دلیل و حجت حق آورده‌ام؛ هم چنان که با بسیاری از جاهلان و حق جویان نیز
گفت‌وگو داشته و برای آنها نیز حجت حق آورده‌ام و برای کسانی که در باره آیات قرآن عظیم سؤالاتی داشتند نیز بیاناتی آورده‌ایم و منتظر تشریف‌فرمایی علمای مشهور به پایگاه، برای گفت‌وگو و مباحثه با امام ناصر محمد یمانی بودیم. میز گفت‌وگوی جهانی که حضور همه علمای امت در آن آزاد است و ما شش سال است که منتظریم، اما کسی از علمای مشهور امت جلو نیامد. دلیل آنها را می‌دانیم، می‌گویند چگونه با ناصر محمد یمانی در پایگاه خود او گفتگو کنیم، شاید از حضور ما سوء استفاده کرده و چیزهایی را که نگفته‌ایم به ما نسبت دهد و یا دلایل و حجت‌هایی را که در پاسخ به او بیان می‌کنیم، حذف نماید. امام ناصر محمد یمانی به آنها پاسخ می‌دهد: پناه بر خدا که از جاهلان باشم. چگونه ممکن است ادعا کنم امام مهدی و یاریگر [ناصر] حق هستم، اما حقوق دیگران را محفوظ نگه ندارم؟ در برابر نسبت‌های شما از خداوند استمداد می‌طلبیم... شک شما به امام ناصر محمد یمانی ناحق است، خدا از شما بگذرد و اگر متقی هستید از شک‌ؤگمان زیاد که دلیلی برای آن وجود ندارد، اجتناب نمایید. آنها به همین بهانه در پایگاه امام ناصر محمد یمانی حاضر نشده‌اند و لذا ناصر محمد یمانی مجبور شده است در پایگاه‌هایی حضور پیدا کند که نسبت به دعوت امام ناصر محمد یمانی به سوی پیروی از قرآن عظیم و سنت حق رسولش [که مخالف آیات محکم قرآن عظیم نیست] بی‌طرف بوده و نه جزو انصار او هستند و نه از مخالفینش و از علمای امت دعوت نماید که در این پایگاه‌ها با او به گفت‌وگو بپردازند. آنها هنوز منتظرند تا صحت سخنان امام ناصر محمد یمانی را بیازمایند و منتظرند تا علمای امت در برابر او حجت و دلیل بیاورند و این باعث شرف و سربلندی آنها خواهد بود که خداوند آنها را وسیله‌ای قرار داده است تا اگر امام ناصر محمد یمانی در گمراهی آشکار باشد، مسلمانان را از او حفظ نمایند. چرا که اگر علما بتوانند دلایل و برهان‌های قاطعی از آیات محکم قرآن در برابر امام ناصر محمد یمانی بیاورند، انصار امام در نقاط مختلف جهان از اطرافِ او پراکنده می‌شوند و این برای پایگاه خاندان هاشمی افتخاری خواهد بود که بتوانند مسلمانان را از منحرف شدن از راه راست به دست امام ناصر محمد یمانی حفظ نمایند. از طرف دیگر برای اعضای این پایگاه فخر بزرگی خواهد بود که خداوند آنها را وسیله‌ای قرار داده است تا حقیقت دعوت امام مهدی ناصر محمد یمانی برای علمای مسلمین و پیروانشان روشن گردد، چرا که با بی‌طرفی، میزبانِ امام ناصر محمد یمانی شده‌اند تا در پایگاهشان با علمای امت به بحث بپردازد و آنها به حق شاهد این مباحثات باشند. آنها هنوز منتظرند شخصیت‌های علمی امت برای بحث با امام ناصر محمد یمانی، میهمان پایگاهشان شوند تا جایگاه امام ناصر محمد یمانی برای آنها و علمای امت روشن شود که آیا او گمراهی است که مردم را از راه راست منحرف می‌سازد یا راهنمای حق و هدایت است و دعوت او به سوی قرآن مجید و راه خداوند عزیز و حمید است و مردم را از تاریکی‌ها خارج و به سوی نور می‌برد؟ ولی ازعزیزانم، مدیران محترم پایگاه خاندان هاشمی، سؤال می‌کنم: اگر ناصر محمد یمانی در خانه یکی از شما میهمان باشد، آیا اجازه می‌دهید فرد جاهلی بیابد و به میهمان شما بی‌ادبی کرده و با فحاشی و سخنان زشت و ناحق؛ او را بیازارد؟ شایسته نیست اجازه بدهید، نادانان و جاهلان؛ به افترا و زخم زدن‌های خود ادامه داده و با نوشته‌های خود به امام ناصر محمد یمانی نسبت ناروا داده و مطالبی را که بیان نکرده به او نسبت دهند و او را مورد استهزا قرار داده و مجنون و هذیان‌گو بخوانند. امام ناصر محمد یمانی جوابی را به نادانان می‌دهد که خداوند فرمان داده‌است، بگوییم:
{لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ لَا نَبْتَغِي الْجَاهِلِينَ ﴿٥٥﴾} [القصص]
ما برای گفت‌وگو با علمای مسلمین آمده‌ایم، کسانی که حجت را با حجت پاسخ می‌دهند، بدگویی و بدنام کردن و افترازدن ارزش نیست و از منش مؤمنان نمی‌باشد. نصیحت من به شما این است که بگذارید علمای مسلمین با امام ناصر محمد یمانی گفت‌وگو کنند تا اگر در گمراهی است و حق با آنهاست، شرّ او از سرتان کوتاه شده و زبانش با دلایل و حجت‌های حق و علمی آنها بسته شود و اگر حق با او باشد، با دلایل و برهان‌های محکمی که از قرآن عظیم می‌آورد، بر علمای امت چیره شود و شایسته این است که از حقیقت پیروی شود. نادانانی که بدون داشتن برهان از نزد «الرحمن» به‌ناحق در بیان آیات قرآن مجادله می‌کنند از خدا تقوا کنند که این کار خشم شدید خداوند و مؤمنان را در پی خواهد داشت. کلام خداوند تعالی را به‌یاد داشته باشید که می‌فرماید:
{الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّـهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ ۖ كَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّـهِ وَعِندَ الَّذِينَ آمَنُوا ۚ كَذَٰلِكَ يَطْبَعُ اللَّـهُ عَلَىٰ كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ ﴿٣٥} صدق الله العظيم [غافر].
ای مسلمانان عقل و منطق نمی‌پذیرد، قبل از اینکه هیئت علمای بزرگ مکه مکرمه مهدی منتظر را تصدیق کنند، او برای بیعت در کنار بیت عتیق حاضر شود. مهدی منتظر برای بیعت با علمای مسلمین در کنار بیت العتیق حاضر نخواهد شد مگر آنکه قبل از آن علمای مسلمین او را تأیید کرده و اولیای مسجد الحرام – خاندان حکومتی و مفتیان کشورشان- اجازه دهند در کنار بیت عتیق حاضر شود. آیا می‌دانید علت گمراهی جهیمان*[فردی که به دروغ ادعای مهدویت کرده و وارد مسجد الحرام شده بود] پیروی از روایات دروغ است، روایاتی که می‌گویند مهدی منتظر قبل از تصدیق و تأیید امرش برای بیعت [در مسجد الحرام] حاضر می‌شود و به همین دلیل نیز لشکری به مقابله با او برمی‌خیزد که در مسیر خود برای رسیدن به مسجد الحرام به اراده خداوند در صحرا به زمین فرو می‌رود؟ چگونه ممکن است خداوند مردم را قبل از اینکه جهیمیان برایشان با علم برهان حجت بیاورد، عذاب نماید؟ بلکه بی‌مقدمه و بدون تصدیق شدن، در کنار بیت عتیق برای گرفتن بیعت حاضر شود؟
اجازه از جانب اولیای مسجد الحرام لازم است چرا که کارِ نیک، این نیست که از پشتِ خانه‌ها وارد شوید؛ بلکه نیکی این است که پرهیزگار باشید! و از درِ خانه‌ها وارد شوید [اشاره به بخشی از آیه کریمه سوره البقرة:
وَلَيْسَ الْبِرُّ بِأَن تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِن ظُهُورِهَا وَلَـٰكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَىٰ ۗ وَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا ۚ وَاتَّقُوا اللَّـهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (۱۸۹)] به همین علت مهدی منتظری که به حق از جانب خداوند آمده است تنها بعد از گفت‌وگو و تأیید شدنش، برای بیعت در کنار بیت عتیق حاضر خواهد شد و بعد از تصدیق، مهدی منتظر جهت بیعت در کنار بیت العتیق حاضر خواهد شد، آیا عقل خود را بکار نمی‌گیرید؟ در این صورت به ما خوش آمد گفته خواهد شد و باعث ریخته شدن قطره‌ای از خون مسلمانان در بیت الله المعظم نخواهیم شد. جهیمان فرجام اشتباهاتش را دید و با تأسف علت گمراه شدن او علمایی از امت هستند که از روایات جعلی در سنت نبوی پیروی می‌کنند، برای مثال این روایت جعلی درباره رسول و همسران مکرم ایشان :
اقتباس المشاركة :

[عَن عَائِشَة وَحَفْصَة وَأُم سَلَمَة فَفِى صَحِيْح مُسْلِم عَن أُم سَلَمَة قَالَت قَال رَسُوْل الْلَّه: (يَعُوّذ عَائِذ بِالْبَيْت فَيُبْعَث إِلَيْه بَعْث فَإِذ كَانُوْا بِبَيْدَاء مِن الْأَرْض خُسِف بِهِم فَقُلْت يَا رَسُوْل الْلَّه فَكَيْف بِمَن كَان كَارِها قَال يُخْسَف بِه مَعَهُم وَلَكِنَّه يُبْعَث يَوْم الْقِيَامَة عَلَى نِيَّتِه.
وَفِى الْصَّحِيْحَيْن عَن عَائِشَة قَالَت: (عَبَث رَسُوْل الْلَّه فِى مَنَامِه فَقُلْنَا يَا رَسُوْل الْلَّه صَنَعْت شَيْئا فِى مَنَامِك لَم تَكُن تَفْعَلُه فَقَال الْعَجَب أَن نَاسا مِن أُمَّتِى يَؤُمُّون هَذَا الْبَيْت بِرَجُل مِن قُرَيْش وَقَد لَجَأ إِلَى الْبَيْت حَتَّى إِذَا كَانُوْا بِالْبَيْدَاء خَسَفَت بِهِم فَقُلْنَا يَا رَسُوْل الْلَّه أَن الْطَّرِيْق قَد يَجْمَع الْنَّاس قَال نَعَم فِيْهِم الْمُسْتَنْصِر وَالْمَجْنُوْن وَإِبْن الْسَّبِيل فَيَهْلِكُون مَهْلَكا وَاحِدا وَيَصْدُرُوْن مَصَادِر شَتَّى يَبْعَثُهُم الْلَّه عَز وَجَل عَلَى نِيَّاتِهِم.
وَفِى لَفْظ لِلْبُخَارِى عَن عَائِشَة قَالَت قَال رَسُوْل الْلَّه: ( يَغْزُو جَيْش الْكَعْبَة فَإِذَا كَانُوْا بِبَيْدَاء مِن الْأَرْض يُخْسَف بِأَوَّلِهِم وَآَخِرِهِم قَالَت قُلْت يَا رَسُوْل كَيْف يُخْسَف بِأَوَّلِهِم وَآَخِرِهِم وَفِيْهِم أَسْوَاقُهُم وَمَن لَيْس مِنْهُم قَال يُخْسَف بِأَوَّلِهِم وَآَخِرِهِم ثُم يُبْعَثُوْن عَلَى نَياتِهِم) ]. أنْتَهِى

خلاصه ترجمه: از قول همسران حضرت رسول نقل شده است که ایشان یک شب از خواب می‌پرند و وقتی عایشه علت را از ایشان سؤال می‌کند می‌فرمایند عجب از مردمی از امتم که قصد مردی از قریش را می‌کنند که به خانه خدا پناه برده است ودر بیابان به زمین فرو می‌روند عایشه می‌گوید یا رسول الله این محل مسیر عبور بسیاری از مردم است و ایشان پاسخ می‌فرمایند بله همه هلاک خواهند شد و خداوند آنها را بر اساس نیتی که با آن عازم شده بودند برخواهد انگیخت.پایان روایت.
انتهى الاقتباس
به همین دلیل جهیمان منتظر بود خداوند ارتش سعودی را که برای بیرون راندن او از بیت الله المعظم می‌آمدند در زمین فرو برد؛ اما خداوند حق را بر باطل پیروز کرد و جهیمان کشته شد و پیروانش که بدون داشتن علمی از جانب خداوند توسط او گمراه شده و باعث ریخته شدن خون در بیت الله المحرم گردیدند، دستگیر شدند. سؤالی که مطرح می‌شود این است که چرا جهیمان به خانه خدا که فساد [و خونریزی] در آن حرام است پناهنده شد؟ این تنها به علت پیروی علمای مسلمین از روایات جعلی است که نه تنها با عقل و منطق نمی‌خوانند، بلکه بر خلاف آیات محکم کتاب خداوند نیز هستند. چگونه ممکن است خداوند سپاهی را در زمین فرو برد که عزم بر بیرون راندن کسی را دارند که قبل از تأیید شدنش می‌خواهد در کنار بیت عتیق بیعت بگیرد؟ چگونه بدانند او مهدی منتظر است و چگونه ممکن است خداوند آنها را قبل از این که برایشان دلیل و حجت قاطع و روشنی بیاورد؛ عذاب کند؟ آیا فکر نمی‌کنید؟
پس بیایید تا برایتان بگویم خداوند چگونه مهدی منتظر، خلیفه خود در زمین را بر مردم چیره خواهد کرد. او مردم را به پیروی از ذکر محفوظ از تحریف [قرآن عظیم] دعوت کرده و از آنها می‌خواهد، در موارد اختلاف حکمیت آن را بپذیرند. تمام مردم قرآن عظیم را می‌شناسند و خداوند قرآن را قبل از برانگیختن مهدی منتظر حجت بر آنها قرار داده است و مهدی منتظر آنها را با کتاب خداوند، قرآن عظیم که ذکری برای تمام عالمیان است، اندرز می‌دهد تا هر کسی که بخواهد در راه راست قدم بردارد از آن پیروی کند. اگر از دعوت مهدی منتظر برای پذیرش حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم روبرگردانند و سپس اگرعلمای مسلمین و نصاری و یهود و پیروانش اعراض کرده و دنباله‌رو مطالبی از تورات و انجیل و روایات جعلی سنت نبوی شوند که مخالف آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم است، این باعث خشم و غضب خداوند به‌خاطر خواهد شد، تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{حم ﴿١﴾ وَالْكِتَابِ الْمُبِينِ ﴿٢﴾ إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُّبَارَ‌كَةٍ ۚ إِنَّا كُنَّا مُنذِرِ‌ينَ ﴿٣﴾ فِيهَا يُفْرَ‌قُ كُلُّ أَمْرٍ‌ حَكِيمٍ ﴿٤﴾ أَمْرً‌ا مِّنْ عِندِنَا ۚ إِنَّا كُنَّا مُرْ‌سِلِينَ ﴿٥﴾ رَ‌حْمَةً مِّن رَّ‌بِّكَ ۚ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ﴿٦﴾ ربّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَمَا بَيْنَهُمَا ۖ إِن كُنتُم مُّوقِنِينَ ﴿٧﴾ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ يُحْيِي وَيُمِيتُ ۖ رَ‌بُّكُمْ وربّ آبَائِكُمُ الْأَوَّلِينَ ﴿٨﴾ بَلْ هُمْ فِي شكّ يَلْعَبُونَ ﴿٩﴾ فَارْ‌تَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّمَاءُ بِدُخَانٍ مُّبِينٍ ﴿١٠﴾ يَغْشَى النَّاسَ ۖ هَـٰذَا عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿١١﴾ رَّ‌بَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ ﴿١٢﴾ أَنَّىٰ لَهُمُ الذِّكْرَ‌ىٰ وَقَدْ جَاءَهُمْ رَ‌سُولٌ مُّبِينٌ ﴿١٣﴾ ثُمَّ تَوَلَّوْا عَنْهُ وَقَالُوا مُعَلَّمٌ مَّجْنُونٌ ﴿١٤﴾ إِنَّا كَاشِفُو الْعَذَابِ قَلِيلًا ۚ إِنَّكُمْ عَائِدُونَ ﴿١٥﴾ يَوْمَ نَبْطِشُ الْبَطْشَةَ الْكُبْرَ‌ىٰ إِنَّا مُنتَقِمُونَ ﴿١٦﴾} صدق الله العظيم [الدخان].
خداوند در کتاب خود به کسانی که از دعوت به پذیرش احکام ذکر [قرآن عظیم] و کافر شدن به آنچه که مخالف آن است، روبرگردانند وعده داده است که گرفتار عذاب خواهند شد. نشانه و آیت «دخان مبین»، دود آشکارِ سیاره عذاب، در تأیید این وعده می‌آید. خداوند به‌خاطر کتابش خشمگین شده و خلیفه خود را برای دعوت به آن ظاهر خواهد ساخت و او را با نشانه «دخان مبین» بر آنان پیروز خواهد کرد؛ عذابی که تمام مسلمانان و کافرانی را که از قرآن عظیم روبرگردانند در بر خواهد گرفت. سپس مردم می‌گویند:
{رَّ‌بَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ ﴿١٢﴾ أَنَّىٰ لَهُمُ الذِّكْرَ‌ىٰ وَقَدْ جَاءَهُمْ رَ‌سُولٌ مُّبِينٌ ﴿١٣﴾ ثُمَّ تَوَلَّوْا عَنْهُ وَقَالُوا مُعَلَّمٌ مَّجْنُونٌ ﴿١٤﴾ إِنَّا كَاشِفُو الْعَذَابِ قَلِيلًا ۚ إِنَّكُمْ عَائِدُونَ ﴿١٥﴾ يَوْمَ نَبْطِشُ الْبَطْشَةَ الْكُبْرَ‌ىٰ إِنَّا مُنتَقِمُونَ ﴿١٦﴾} صدق الله العظيم.
و این «بطشة الکبری» چیست؟ همانا که «الساعة» است. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{بَلِ السَّاعَةُ مَوْعِدُهُمْ وَالسَّاعَةُ أَدْهَىٰ وَأَمَرُّ ﴿٤٦} صدق الله العظيم [القمر].
همانا که عذاب «روز عقیم»، روزی بی‌نظیر از نظر شدت عذاب، قبل از زمان قیامت رخ خواهد داد و نشانه‌ای از نشانه‌های بزرگ ساعت است و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَا يَزَالُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي مِرْيَةٍ مِّنْهُ حَتَّىٰ تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً أَوْ يَأْتِيَهُمْ عَذَابُ يَوْمٍ عَقِيمٍ ﴿٥٥} صدق الله العظيم [الحج].

سؤال این است: آیا عذاب روز عقیم شرطی از شرط‌های قیامت است و قبل از برپایی قیامت اتفاق خواهد افتاد؟ و آیا تنها شهرهایی را فرا می‌گیرد که مردمانشان به قرآن کافرند؟ یا عذاب و هلاکت شامل حال تمام آبادی‌ها از کافر و مسلمان می‌شود؟ جواب را در آیات محکم کتاب خداوند پیدا می‌کنید که می‌فرماید:

{وَإِن مِّن قَرْ‌يَةٍ إِلَّا نَحْنُ مُهْلِكُوهَا قَبْلَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَابًا شَدِيدًا ۚ كَانَ ذَٰلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورً‌ا ﴿٥٨﴾ وَمَا مَنَعَنَا أَن نُّرْ‌سِلَ بِالْآيَاتِ إِلَّا أَن كَذَّبَ بِهَا الْأَوَّلُونَ ۚ وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَ‌ةً فَظَلَمُوا بِهَا ۚ وَمَا نُرْ‌سِلُ بِالْآيَاتِ إِلَّا تَخْوِيفًا ﴿٥٩﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].
سؤال دیگر اینکه: آیا این عذاب در کتاب خداوند ثبت شده است؟ جواب را در آیات محکم کتاب خداوند پیدا می‌کنید که می‌فرماید:
{فَارْ‌تَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّمَاءُ بِدُخَانٍ مُّبِينٍ ﴿١٠﴾ يَغْشَى النَّاسَ ۖ هَـٰذَا عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿١١﴾ رَّ‌بَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ ﴿١٢﴾} صدق الله العظيم .
سؤال دیگر اینکه: این عذاب تنها شامل حال کافران به قرآن می‌شود یا تمام جوامع بشری [مسلمان و کافر] را در برمی‌گیرد و جواب را در قرآن عظیم پیدا می‌کنید:{يَغْشَى النَّاسَ ۖ هَـٰذَا عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿١١﴾ رَّ‌بَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ ﴿١٢﴾} صدق الله العظيم [الدخان].
آیا معنای آن این است که عذاب تمام جوامع بشری را چه مسلمان باشند و چه کافر در برخواهد گرفت؟ جواب را در آیات محکم کتاب خداوند پیدا می‌کنید که می‌فرماید:
{وَإِن مِّن قَرْ‌يَةٍ إِلَّا نَحْنُ مُهْلِكُوهَا قَبْلَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَابًا شَدِيدًا ۚ كَانَ ذَٰلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورً‌ا ﴿٥٨﴾ وَمَا مَنَعَنَا أَن نُّرْ‌سِلَ بِالْآيَاتِ إِلَّا أَن كَذَّبَ بِهَا الْأَوَّلُونَ ۚ وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَ‌ةً فَظَلَمُوا بِهَا ۚ وَمَا نُرْ‌سِلُ بِالْآيَاتِ إِلَّا تَخْوِيفًا ﴿٥٩﴾}
صدق الله العظيم [الإسراء].

سؤال دیگر اینکه: آیا خداوند اقوام مسلمان را نیز همراه کافران به قرآن عظیم، عذاب خواهد کرد؟ و جواب را در آیات محکم قرآن عظیم پیدا می‌کنید:
{وَمَا كَانَ رَبُّكَ لِيُهْلِكَ الْقُرَىٰ بِظُلْمٍ وَأَهْلُهَا مُصْلِحُونَ ﴿١١٧} صدق الله العظیم [هود].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَمَا كُنَّا مُهْلِكِي الْقُرَى إِلَّا وَأَهْلُهَا ظَالِمُوْن} صَدَق الْلَّه الْعَظِيْم [القصص:۵۹]
این یعنی خداوند تا زمانی که زمین از جور و ستم لبریز نشده باشد، مهدی منتظر را بر نمی‌انگیزد. سپس خلیفه‌ی خدا آنان را به اصلاح امور و برقراری صلح بین تمام مردم عالم فرا می‌خواند تا مسلمان و کافر در آرامش و صلح زندگی کنند؛ اما انسان‌های مفسد فی الارض حاضر به پیروی از ذکر [قرآن عظیم] نمی‌شوند. مسلمانان نیز نمی‌پذیرند تا از ذکری که از تحریف مصون مانده یعنی قرآن عظیم تبعیت کنند. لذا مثل کافرانی خواهند بود که از دعوت به ایمان به کتاب خداوند قرآن عظیم روی برگردانده‌اند و حتی مسلمانان و علمای آنها نیز حاضر نیستند احکام آن را پذیرفته و از آن پیروی کنند و نسبت به هر چه که مخالف آن است، کافر گردند؛ مگر عده کمی از خردمندان که خداوند به آنها رحم کرده است؛ آنها که از عقل خود استفاده کرده و در بیان حق قرآن عظیم تدبر و اندیشه می‌کنند و متوجه می‌شوند او [مهدی منتظر] مردم را به راه حق و راست دعوت و هدایت می‌کند. اما اگر امام مهدی برای کسانی که فکر نمی‌کنند، هزار آیه و برهان محکم از قرآن بیاورد تا شاید از آیات محکم کتاب پیروی کنند؛ اگر آیات بر خلاف یکی از روایاتشان باشد این آیات روشن را که در نفی حدیث جعلی آورده می‌شوند، هر چه که باشند، پشت سر انداخته و از آنها پیروی نمی‌کنند؛ گویا که این آیات را نشنیده و از وجودشان بی‌خبرند و دنبال مطالبی می‌روند که با آیه‌های محکم کتاب مغایرت دارند و دلیلشان هم این است که این احادیث و روایات از افراد معتبر و موثق نقل شده‌اند ولو اینکه با آیات محکم کتابی که برای عالم و جاهل روشن و واضح است، مغایرت داشته باشند. برای مثال این حدیث جعلی که به پیامبر و صحابه حق او نسبت داده شده است :
اقتباس المشاركة :
عَن ابْن عُمَر رَضِي الْلَّه عَنْهُمَا ، أَن رَسُوْل الْلَّه صَلَّى الْلَّه عَلَيْه وَسَلَّم قَال : [أُمِرْت أَن أُقَاتِل الْنَّاس ، حَتَّى يَشْهَدُوَا أَن لَا إِلَه إِلَّا الْلَّه ، وَأَن مُحَمَّدا رَسُوْل الْلَّه ، وَيُقِيْمُوْا الصَّلَاة ، وَيُؤْتُوْا الْزَّكَاة ، فَإِذَا فَعَلُوْا ذَلِك عَّصَمُوْا مِنِّي دِمَاءَهُم وَأَمْوَالَهُم إِلَّا بِحَق الْإِسْلَام ، وَحِسَابُهُم عَلَى الْلَّه تَعَالَى] رَوَاه الْبُخَارِي و مُسْلِم .
خلاصه ترجمه حدیث جعلی:از عمر رضی الله نقل شده است که از رسول الله صلی الله علیه و سلم نقل کرده است:[ به من فرمان داده شده است تا با مردم بجنگم تا زمانی که شهادت به یگانگی خداوند و رسالت محمد بدهند و نماز بپا دارند و زکات بدهند.اگر چنین کردند خون و اموالشان از من درامان است مگر به حکم اسلام و حسابشان با خداست]
انتهى الاقتباس
اما خداوند به نبی خود فرمان نداده است تا مردم را به زور وادار کند که ایمان بیاورند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَوْ شَاءَ رَ‌بُّكَ لَآمَنَ مَن فِي الْأَرْ‌ضِ كُلُّهُمْ جَمِيعًا ۚ أَفَأَنتَ تُكْرِ‌هُ النَّاسَ حَتَّىٰ يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ ﴿۹۹﴾} [يونس]
{لَا إِكْرَ‌اهَ فِي الدِّينِ ۖ قَد تَّبَيَّنَ الرُّ‌شْدُ مِنَ الْغَيِّ ۚ فَمَن يَكْفُرْ‌ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللَّـهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْ‌وَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انفِصَامَ لَهَا ۗ وَاللَّـهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿۲۵۶﴾} [البقرة]
{وَقُلِ الْحَقُّ مِن رَّ‌بِّكُمْ ۖ فَمَن شَاءَ فَلْيُؤْمِن وَمَن شَاءَ فَلْيَكْفُرْ‌ ۚ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ نَارً‌ا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَ‌ادِقُهَا ۚ وَإِن يَسْتَغِيثُوا يُغَاثُوا بِمَاءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ ۚ بِئْسَ الشَّرَ‌ابُ وَسَاءَتْ مُرْ‌تَفَقًا ﴿۲۹﴾} [الكهف]
{وَإِن مَّا نُرِ‌يَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ ﴿۴۰﴾} صَدَق الْلَّه الْعَظِيْم [الرعد]
به فرموده خداوند تعالی بنگرید:
{فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ}
صَدَق الْلَّه الْعَظِيْم
پس حال که چنین است رسولان خداوند تنها مأمورند که [پیام خداوند را] را به صورت آشکار ابلاغ نمایند. خدا آنها را مأمور نکرده است تا مردم را به زور وادار کنند که ایمان بیاورند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَأَطِيعُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ ۚ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَإِنَّمَا عَلَىٰ رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿١٢} [التغابن].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَأَطِيعُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَاحْذَرُوا ۚ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا عَلَىٰ رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿٩٢} صدق الله العظيم [المائدة].
و این مأموریت تمام رسولان خداوند است که در کتاب آمده است؛ آنها تنها مأمورند تا [پیام خداوند را] به صورت آشکار ابلاغ کنند. خداوند به آنها فرمان نداده است که با مردم بجنگند و با خونریزی مردم را مجبور کنند که زبونانه ایمان بیاورند. بلکه خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَإِن تُكَذِّبُوا فَقَدْ كَذَّبَ أُمَمٌ مِّن قَبْلِكُمْ ۖ وَمَا عَلَى الرَّ‌سُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿١٨﴾} صدق الله العظيم [العنكبوت]
فرمان خداوند به تمام رسولانش از اولین آنها گرفته تا آخرینشان که مُحَمَّد رَسُوْل الْلَّه صَلَّى الْلَّه عَلَيْه وَآلِه وَسَلَّم است همین است؛ حال سؤالی که مطرح می‌شود این است که آیا برایتان روشن نشد که خداوند به رسولش فرمان جنگ و خونریزی و غصب اموال و تصاحب زنان مردم را برای اجبار زبونانه آنها به ایمان آوردن نداده است؟ بلکه این فتوای شیطان رجیم است تا باعث انزجار مردم از مسلمانان گردد و ببینند که مسلمانان تشنه خونریزی و تصاحب اموال و زنان هستند و از اسلام و مسلمانان منزجر شوند. علت جعل این حدیث و نسبت دادن آن به رسول خدا و صحابه گرامی‌اش از سوی شیطان همین است.
اقتباس المشاركة :

[عَن ابْن عُمَر رَضِي الْلَّه عَنْهُمَا، أَن رَسُوْل الْلَّه صَلَّى الْلَّه عَلَيْه وَسَلَّم قَال: ( أُمِرْت أَن أُقَاتِل الْنَّاس ، حَتَّى يَشْهَدُوَا أَن لَا إِلَه إِلَّا الْلَّه ، وَأَن مُحَمَّدا رَسُوْل الْلَّه، وَيُقِيْمُوْا الصَّلَاة، وَيُؤْتُوْا الْزَّكَاة، فَإِذَا فَعَلُوْا ذَلِك عَّصَمُوْا مِنِّي دِمَاءَهُم وَأَمْوَالَهُم إِلَّا بِحَق الْإِسْلَام، وَحِسَابُهُم عَلَى الْلَّه تَعَالَى) رَوَاه الْبُخَارِي و مُسْلِم ].
انتهى الاقتباس
از آنجایی که این حدیث به دروغ به نبیّ خداوند نسبت داده شده است؛ می‌بینید فرمانی که در این حدیث به رسول داده شده است با فرمانی که در آیات محکم کتاب خداوند به ایشان داده شده؛ تفاوت بسیاری دارد. بلکه دو امر کاملأ متناقض است چرا که «حق» و باطل دروغ با یک‌دیگر موافق نیستند، آیا از خدا پروا نمی‌کنید؟ همان‌طور که ما این حدیثِ کتاب بخاری و مسلم را غربال کردیم؛ تمام موارد باطل و جعلی را که برخلاف آیات محکم کتاب خداوند قرآن باشند، در هر کتابی که آمده باشد خواه در تورات و انجیل باشد یا کتاب‌های حدیث و روایت سنت نبوی، غربال کرده و کنار می‌زنیم. من نمی‌توانم مسلمانان و مردم عالم را تا زمانی که به دعوت به پذیرش حکم کتاب خداوند قرآن عظیم و کافر شدن به هرچه که مغایرت با آن است گردن ننهند هدایت کنم؛ چیز دیگری در اختیار من نیست؛ هرکه می‌خواهد ایمان بیاورد و هر که می‌خواهد کافر شود، شایسته نیست مهدی منتظری که به راستی از جانب پرورگارتان آمده است از امیال شما پیروی کند؛ اما مردم خود را به جهالت می‌زنند.
و اما در پاسخ به کسانی که سؤال می‌کنند امام ناصر محمد یمانی در نزد کدام یک از مشایخ علمی آموزش دیده است؟ امام مهدی ناصر محمد یمانی می‌گوید: به خدایی که جز او خداوندی نیست قسم، الحمد الله رب العالمین که من در تمام عمرم زیر دست هیچ یک از علمای دین و مفتیان آموزش ندیده‌ام چراکه اگر در نزد علمای شما آموزش می‌دیدم از راه راست منحرف می‌شدم. خداوند تعالی می‌فرماید:

{قُل لَّا أَتَّبِعُ أَهْوَاءَكُمْ ۙ قَدْ ضَلَلْتُ إِذًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُهْتَدِينَ ﴿٥٦﴾ قُلْ إِنِّي عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِّن رَّ‌بِّي} صدق الله العظیم[الأنعام].
{قُل هَاتُوْا بُرْهَانَكُم إِن كُنْتُم صَادِقِين} صَدَق الْلَّه الْعَظِيْم [البقرة:۱۱۱]
ای مردم چگونه امکان داشت اگر عده‌ای از علمای شما معلم امام مهدی بوده باشند، او بتواند در بین تمام علمای مسلمین درباره اختلافاتشان حکم کند؟ سؤالی که در برابر عقل و منطق مطرح می‌شود این است که اگر امام مهدی در نزد علمای سنت و جماعت دانش آموخته بود چگونه می‌توانست بر علمای شیعه پیروز شود چون با علمی که در اختیار علمای سنت بود قبل از اینکه مهدی منتظر برانگیخته شود، آنها می‌توانستند علمای شیعه را قانع کنند؛ اگر علم امام مهدی برابر دانش علمای سنت یا شیعه باشد اصلا چه ضرورتی داشت که برانگیخته شود؟ او نه می‌توانست علمای سنت را با علمی که نزد عالمان شیعه آموخته بود قانع نماید و نه می‌توانست علمای شیعه را با دانشی که نزد علمای سنت آموخته اقناع کند. بلکه خداوند واحد قهار، امام مهدی منتظر را به عنوان خلیفه خود بر تمام عالمیان برگزیده و دانش او را در زمینه بیان حق قرآن بر دیگران فزونی داده است تا با بیان حق «قرآن از خود قرآن» بر تمام علمای اهل سنت و شیعه و تمام مذاهب و فرق دینی [که در امر دین متفرق شده و هریک به داشته خود دلخوش هستند] غلبه کند.
به خداوند قسم محال است که تمام مسلمانان از مهدی منتظری که حقاً از جانب خداوند آمده است راضی باشند. اگر مهدی منتظر از خواسته‌های علمای اهل سنت پیروی کند، عالمان شیعه کافر شده و او را به شدت مورد لعن قرار خواهند داد و اگر از خواسته‌های عالمان شیعه پیروی کند از جانب علمای اهل سنت مورد تکفیر و لعنت قرار خواهد گرفت و پناه بر خدا که مهدی منتظر از شیعیان، سنیان و یا هر یک از دیگر گروه‌های دینی باشد، بلکه من امام مهدی خداوند را به شهادت می‌گیرم و اعلام می‌کنم که نسبت به تعدد مذاهب بطور مطلق کافر هستم چرا که باعث تفرقه در بین مسلمانان شده و آنها را به گروه‌های مختلفی تقسیم کرده است که هر یک به داشته‌های خود دلخوش هستند. شایسته امام مهدی حق نیست که از امیال شما پیروی کند؛ بلکه من مسلمان حنیف بوده و از مشرکان نیستم و مردم را با بصیرت بیان حق قرآن عظیم به سوی خداوند دعوت می‌کنم، همان بصیرتی که با جدِّ من مُحَمَّد رَسُوْل الْلَّه صَلَّى الْلَّه عَلَيْه وَآلِه وَسَلَّم آمده بود؛ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{قُلْ هَـٰذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّـهِ ۚ عَلَىٰ بَصِيرَ‌ةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي ۖ وَسُبْحَانَ اللَّـهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِ‌كِينَ ﴿١٠٨﴾} صدق الله العظیم [يوسف]
شایسته مهدی منتظر نیست که بشریت را به سوی اسلام دعوت کند و سپس بگوید من از شیعیان اثنی عشری هستم و همچنین شایسته او نیست که مردم را به اسلام دعوت کرده و سپس بگوید من از اهل سنت و جماعت هستم بلکه از بشریت، با بصیرتی که از جانب خداوند آمده‌آست دعوت می‌کند و نمی‌خواهد گروه‌بندی جدیدی در بین مسلمانان ایجاد کند و می‌گوید من از مسلمانان هستم. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِّمَّن دَعَا إِلَى اللَّـهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ ﴿٣٣﴾} صدق الله العظيم [فصلت].
خداوند تعالی نفرموده است که: بگو من از شیعیان یا ازاهل سنت و جماعت هستم، چگونه می‌توانید مردم را قانع کنید که به اسلام رو کنند، درحالی‌که خودتان در دین خدا متفرق و دسته‌دسته‌اید و عده‌ای از شما عده‌ی دیگر را تکفیر و برخی یک‌دیگر را مورد لعن قرار می‌دهید آیا پروا نمی‌کنید؟ ای علمای امت اسلامی در هر مذهب و فرقه‌ای که هستید از خدا تقوا کنید؛ شما از فرمان او در آیات محکم کتابش سرپیچی کرده‌اید که می‌فرماید:
{وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّ‌قُوا وَاخْتَلَفُوا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ ۚ وَأُولَـٰئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿۱۰۵﴾} صَدَق الْلَّه الْعَظِيْم [آل عمران]
آیا نمی‌دانید اختلاف و تفرقه‌ای که بین شماست باعث ضعف و از بین رفتن شوکتتان شده و شما را به امتی ذلیل و مستضعف تبدیل نموده است و تا زمانی که امت واحدی در راه راست خداوند و مسلمان حنیف نسبت به رب العالمین نباشید و هم چنان یک‌دیگر را شیعه و سنی و مالکی و یا صوفی بخوانید؛ شوکت و عزت و مجدتان باز نخواهد گشت؛ آیا پروا نمی‌کنید؟ آیا خداوند در آیات محکم کتابش شما را از این کار نهی نکرده است؟ خداوند تعالی می‌فرماید:
{شَرَ‌عَ لَكُم مِّنَ الدِّينِ مَا وَصَّىٰ بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَ‌اهِيمَ وَمُوسَىٰ وَعِيسَىٰ ۖ أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّ‌قُوا فِيهِ ۚ كَبُرَ‌ عَلَى الْمُشْرِ‌كِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ ۚ اللَّـهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَن يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَن يُنِيبُ ﴿۱۳﴾} صَدَق الْلَّه الْعَظِيْم [الشورى]
آیا نمی‌دانید اختلاف و تفرقه‌ای که میان شماست باعث ضعف و از بین رفتن شوکتتان شده و شما را به امتی ذلیل و مستضعف تبدیل نموده است و تا زمانی که امت واحدی در راه راست خداوند و مسلمان حنیف نسبت به رب العالمین نباشید و هم‌چنان یکدیگر را شیعه و سنی و مالکی و یا صوفی بخوانید؛ شوکت و عزت و مجدتان بازنخواهد گشت؟ آیا تقوا نمی‌کنید؟ آیا خداوند در آیات محکم کتابش شما را از این کار نهی نکرده است ؟ خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّـهِ جَمِيعًا} [آل عمران:۱۰۳]
{وَأَنَّ هَـٰذَا صِرَ‌اطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ ۖ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّ‌قَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ ۚ ذَٰلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ﴿۱۵۳﴾} [الأنعام]

{مُنِيبِينَ إِلَيْهِ وَاتَّقُوهُ وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَلَا تَكُونُوا مِنَ الْمُشْرِ‌كِينَ ﴿٣١﴾ مِنَ الَّذِينَ فَرَّ‌قُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا ۖ كلّ حزبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِ‌حُونَ ﴿٣٢﴾} [الروم].
{وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِ‌يحُكُمْ ۖ} صَدَق الْلَّه الْعَظِيْم [الأنفال:۴۶]

اما شما متفرق شده و دینتان را به فرقه‌های مختلف تقسیم کرده‌اید و هر گروهی به دانشی که در نزدشان است دلخوش است و همگی از پذیرش حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم در موارد اختلافشان اعراض می‌کنید. حکم با خداست و تنها وظیفه‌ای که بر عهده مهدی منتظر است این است که حکم حق را از آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم برایتان استنباط نماید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِن شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّـهِ} صَدَّق الْلَّه الْعَظِيْم [الشورى:۱۰]
اگر به کتاب خداوند ایمان دارید پس چرا حاضر نیستید داوری کتاب خداوند قرآن عظیم در میانتان را بپذیرید. خداوند تعالی می‌فرماید:
{أَفَحُكْمَ الْجاهليّة يَبْغُونَ ۚ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّـهِ حُكْمًا لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ ﴿٥٠﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
علمای مسلمین و پیروانشان را مورد خطاب قرار می‌دهم از خداوند آن‌گونه که شایسته اوست، تقوا کنید. برای خدا مسلمان بوده و در برابر حکم او تسلیم باشید و از دعوت به پذیرش حکمیت خداوند اعراض نکنید که شما را با عذابی از جانب خود نابود می‌سازد. طاغوت، شیطان رجیم قصد دارد با احادیث و روایاتی که برخلاف آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم هستند، شما را به سختی گمراه سازد.
ای علمای امت، قسم به خداوند عظیم، پروردگار آسمان‌ها و زمین و آنچه بین آنهاست و قسم به خداوند عرش عظیم که من مهدی منتظر حق هستم که از جانب خداوند به عنوان خلیفه شما برگزیده شده‌ام. من سر خود این انتخاب را انجام نداده‌ام بلکه خداوند در رویای صادق و از طریق رسول خود این فتوی را به من داده است که من مهدی منتظر هستم وعالمی از قرآن با من مجادله نخواهد کرد مگر آنکه مغلوب من شود و این [حجت] بین من و شماست که من با علم و دانش قاطع و روشنی که از آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم دارم بر همه علما غلبه می‌کنم.
ای علمای عزیز امت شما را به خدا سوگند می‌دهم آیا عقل و منطق می‌پذیرد که امام مهدی منتظر حق از جانب خداوند برانگیخته شود و او علمای مسلمین و نصاری و یهودی را به پذیرش احکام کتاب بخاری و مسلم که در نزد اهل سنت و یا کتاب بحار الانوار که در نزد شیعیان است دعوت کند؟ به خداوند که اگر درست فکر کنید عقلتان آن را مطلقاً رد می‌کند و سپس به شما می‌گوید منطق حکم می‌کند که اگر مهدی منتظر برای داوری بین آراء مختلف دینی فرستاده شده باشد باید همه را به سوی کتاب خداوند قرآن عظیم دعوت کرده و این کتاب را مرجع حل اختلافاتی قرار دهد که در تورات؛ انجیل یا سنت نبوی وجود دارند؛ چرا که برانگیخته شدن امام مهدی تنها برای دعوت مسلمانان نیست، بلکه دعوت او متوجه تمام علمای مسلمان و نصاری و یهود و تمام مردم است. او همگان را به سوی ذکری دعوت می‌کند که برای تمام عالمیان فرستاده شده است تا به احکام آن عمل کرده و از آن پیروی کنند و نسبت به هر چه که مخالف با آیات محکم آن است کافر شوند. اما شش سال بر من گذشته است و حتی علمای مسلمین به دعوت من برای پذیرش حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم پاسخ نداده و ناصر محمد یمانی را به جنون و هذیان‌ گویی و ارتداد و گمراهی متهم می‌کنند. جرم او چیست که بخشیده نمی‌شود؟ آیا گناه او این است که از شما دعوت می‌کند تا با بصیرتی که از جانب خداوند فرستاده شده به عبادت خداوندی رو آورید که جز او خدایی نیست و شریکی ندارد و این بصیرت یعنی قرآن عظیم همان بصیرتی است که به مُحَمَّد رَسُوْل الْلَّه داده شده است؟ ومُحَمَّد رَسُوْل الْلَّه -صَلَّى الْلَّه عَلَيْه وَآلِه وَسَلَّم- با وجود اینکه تورات و انجیل از جانب خداوند آمده بودند؛ اما با استناد به آنها با مردم بحث نمی‌نمود چرا که هر دو تحریف شده‌اند؛ همچنان که احادیث و روایات سنت نبوی تحریف شده‌اند و شما از آن آگاه هستید. دیگر چه چیزی جز قرآن عظیم هست تا شما را به پذیرش احکام آن و کافر بودن به هرچه که بر خلاف آیات محکم آن است، دعوت کنم؟ آیا فکر نمی‌کنید؟
از انصار برگزیده پیشگام و تمام حق‌جویان می‌خواهم که گفت‌وگو را به علمای امت و امام ناصر محمد یمانی واگذار کنند. در پایگاه هاشمی تنها کسانی به بحث با من بپردازند که از علمای مسلمین باشند تا اعضای این پایگاه در تنگنا قرار نگرفته و ما را از اینجا بیرون نکنند؛ امام مهدی ناصر یمانی برای بحث با علمای امت، کافی است و شما نمی‌توانید مانند امام مهدی ناصر یمانی در برابر آنها حجت حق بیاورید. همچنین در مورد کسانی که بیانات مرا در پایگاه‌های اسلامی نشر می‌دهند، چه کسی شما را از تصحیح املایی آنها منع کرده است؟ بلکه از نظر املایی آنها را تصحیح کنید. شما می‌دانید ناصر محمد یمانی هیچ‌گاه یکی از علمای مسلمین نبوده است و بیان حق قرآن را خداوند به او آموخته است و اما برهان بیان (حق قرآن) ، الحمدالله که ما آن را همان‌گونه که خداوند به ما الهام کرده است می‌نویسیم. اما من به علت حکمت خداوند در نحو و املا مهارت ندارم و علی‌رغم اینکه علمای امت همگی از نظر علم نحو و املا و تجوید بر امام ناصر محمد یمانی برتری دارند اما نمی‌توانند بیان و شرحی هدایتگرتر و برتر از بیان امام ناصر محمد یمانی ارائه دهند .
سؤالی که مطرح می‌شود این است که چه کسی بیان حق قرآن را به امام مهدی آموزش داده است؟ پاسخ امام مهدی این است که از خدا بترسید و چیزی را که نمی‌دانید به خداوند نسبت ندهید و سپس خداوند به شما می‌آموزد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَاتَّقُوا اللَّـهَ ۖ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّـهُ ۗ وَاللَّـهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿۲۸۲﴾} صَدَق الْلَّه الْعَظِيْم [البقرة]
اما در مورد ْمَسِيْح عِيْسَى ابْن مَرْيَم -صَلَّى الْلَّه عَلَيْه وَآلِه وَسَلَّم- خداوند روح او را مانند روح اصحاب کهف قرار داد و او بعدها به آن جمع افزوده شد [رقیم]. او در تابوت سکینه قرار دارد. خداوند روح مَسِيْح عِيْسَى ابْن مَرْيَم –صَلَّى الْلَّه عَلَيْه وَآلِه وَسَلَّم- را بالا برد و جسدش را مطهر و پاک نمود و کافران نتوانستند به آن [جسد عیسی علیه السلام] آسیبی برسانند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِذْ قَالَ اللَّـهُ يَا عِيسَىٰ إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَرَ‌افِعُكَ إِلَيَّ وَمُطَهِّرُ‌كَ مِنَ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا(۵۵)} صَدَق الْلَّه الْعَظِيْم [آل عمران]
اما فرموده خداوند تعالی: {إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَرَ‌افِعُكَ إِلَيَّ} منظور روح مسیح عیسی بن مریم صلی الله علیه و سلم است و اما این فرموده خداوند تعالی : {وَمُطَهِّرُ‌كَ مِنَ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا} منظور جسد مسیح عیسی بن مریم صلی الله علیه و سلم است که از قصد سوء کافران پاک ماند آنها نه او را به قتل رساندند و نه سرش را از بدنش جدا کنند.
بلکه روح القدس و فرشتگان او را در تابوت سکینه قرار دادند و او «رقیم» است که به اصحاب کهف اضافه شده‌است. مسیح عیسی بن مریم –صلی الله علیه و علی امه و اسلم تسلیما- باز خواهد گشت، چون مسیح کذاب ادعا می‌کند مسیح عیسی بن مریم است و سپس ادعای خدایی می‌کند. او عیسی مسیحِ حق و فرزند مریم نیست بلکه دروغ گفته و شخصیت عیسی مسیح فرزند مریم را جعل می‌کند و به این دلیل مسیح کذاب نامیده می‌شود که مسیح عیسی بن مریم حق که بر او و مادرش سلام و صلوات باد نیست. هر کس می‌خواهد مسیح حق را بشناسد باید به حقایقی که در ده آیه‌ی اول سوره «کهف» آمده است توجه کامل کند تا به دنبال مسیح کذاب نیفتد. این آیات حاوی واقعیات مربوط به مسیح حق هستند. آیا شما حقایق مربوط به مسیح عیسی بن مریم حق که در ده آیه‌ی اول سوره کهف آمده است درنیافته‌اید؟ خداوند تعالی می‌فرماید:
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّ‌حْمَـٰنِ الرَّ‌حِيمِ
{الْحَمْدُ لِلَّـهِ الَّذِي أَنزَلَ عَلَىٰ عَبْدِهِ الْكِتَابَ وَلَمْ يَجْعَل لَّهُ عِوَجًا ۜ ﴿١﴾ قَيِّمًا لِّيُنذِرَ‌ بَأْسًا شَدِيدًا مِّن لَّدُنْهُ وَيُبَشِّرَ‌ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرً‌ا حَسَنًا ﴿٢﴾ مَّاكِثِينَ فِيهِ أَبَدًا ﴿٣﴾ وَيُنذِرَ‌ الَّذِينَ قَالُوا اتَّخَذَ اللَّـهُ وَلَدًا ﴿٤﴾ مَّا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ وَلَا لِآبَائِهِمْ ۚ كَبُرَ‌تْ كَلِمَةً تَخْرُ‌جُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ ۚ إِن يَقُولُونَ إِلَّا كَذِبًا ﴿٥﴾ فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَّفْسَكَ عَلَىٰ آثَارِ‌هِمْ إِن لَّمْ يُؤْمِنُوا بِهَـٰذَا الْحَدِيثِ أَسَفًا ﴿٦﴾ إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَى الْأَرْ‌ضِ زِينَةً لَّهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا ﴿٧﴾ وَإِنَّا لَجَاعِلُونَ مَا عَلَيْهَا صَعِيدًا جُرُ‌زًا ﴿٨﴾ أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّ‌قِيمِ كَانُوا مِنْ آيَاتِنَا عَجَبًا ﴿٩﴾ إِذْ أَوَى الْفِتْيَةُ إِلَى الْكَهْفِ فَقَالُوا رَ‌بَّنَا آتِنَا مِن لَّدُنكَ رَ‌حْمَةً وَهَيِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِ‌نَا رَ‌شَدًا ﴿١٠﴾}
صدق الله العظيم.

برانگیخته شدن اصحاب کهف یکی از نشانه‌های بزرگ قیامت است؛ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَكَذَٰلِكَ أَعْثَرْ‌نَا عَلَيْهِمْ لِيَعْلَمُوا أَنَّ وَعْدَ اللَّـهِ حَقٌّ وَأَنَّ السَّاعَةَ لَا رَ‌يْبَ فِيهَا} صَدَق الْلَّه الْعَظِيْم [الكهف:۲۱]
حکمت پیدا شدن آنها این بود که بنایی برای استتار آنها ساخته شود تا زمانی که حکمت خداوند از ماندنشان است فرارسد. چرا که مردم آنها را درحالی‌که در خواب بودند پیدا کردند. صدایشان کرده و تلاش کردند بیدارشان کنند اما نتوانستند و نمی‌دانستند داستان بقای آنها و حکمت آن در چیست لذا علم آن را به خداوند واگذار کرده و گفتند:
{ابْنُوا عَلَيْهِم بُنْيَانًا ۖ رَّ‌بُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ} صَدَق الْلَّه الْعَظِيْم [الكهف:۲۱]
اما خداوند سبحان حکمت بقای آنها را برای ما بیان نموده است .خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَكَذَٰلِكَ أَعْثَرْ‌نَا عَلَيْهِمْ لِيَعْلَمُوا أَنَّ وَعْدَ اللَّـهِ حَقٌّ وَأَنَّ السَّاعَةَ لَا رَ‌يْبَ فِيهَا} صَدَق الْلَّه الْعَظِيْم [الكهف:۲۱]
برانگیخته شدن مسیح عیسی بن مریم نیز از نشانه‌های بزرگ ساعت و قیامت است و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَإِنَّهُ لَعِلْمٌ لِّلسَّاعَةِ فَلَا تَمْتَرُ‌نَّ بِهَا وَاتَّبِعُونِ ۚ هَـٰذَا صِرَ‌اطٌ مُّسْتَقِيمٌ ﴿۶۱﴾} صِدّق الْلَّه الْعَظِيْم [الزخرف]
لذا به اصحاب کهف اضافه شده است تا از نشانه‌های بزرگ ساعت باشد و همچنین در میان اصحاب کهف باشد که خود نشانه‌ای شگفت از جانب خداوند برای مردم هستند.وَسَلَام عَلَى الْمُرْسَلِيْن وَالْحَمْد لِلَّه رَب الْعَالَمِيْن..
أَخُوْكُم الْإِمَام الْمَهْدِي نَاصِر مُحَمَّد الیمانی
ـــــــــــــــــــــ
*جهیمان یکی از مدعیان مهدویت بود که درمحرم سال 1400 با اغفال مردم ساده و وارد کردن سلاح داخل تابوت مردگان اقدام به اشغال مسلحانه مسجد الحرام کرد که با دخالت نیروهای دولتی منجر به کشته شدن عده زیادی شد.

اقتباس المشاركة 36836 من موضوع سلسلة حوارات الإمام في منتديات أشراف أونلاين..

- 7 -
الإمام ناصر محمد اليماني
16 - 01 - 1432 هـ
23 - 12 - 2010 مـ
01:25 صباحاً
ــــــــــــــــــــــ



أحد الردود في المنتديات العلميّة الهاشميّة ..

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله صلى الله عليه وآله الأطهار وجميع المسلمين وأسلم تسليماً..
ويا أخي الكريم (من يخاف وعيد)، أرجو من شخصكم الكريم مراجعة البيانات التي قمت بنسخها فتفصل الكلمات المشبوكة عن بعضها ليفقه البيانَ الباحثُ عن الحقّ فهذه ملاحظة، ولا داعي لنسخ بياناتي إلى هذا الموقع حتى لا يتشتت فكر الباحث عن الحقّ، وما دام الإمام ناصر محمد اليماني ضيفاً في هذا الموقع لطلب الحوار مع كافة الباحثين عن الحقّ من علماء الأمّة ومفتي الديار حتى يتبيّن للمسلمين شأن الإمام ناصر محمد اليماني هل ينطق بالحقّ ويهدي إلى صراطٍ مستقيمٍ.

ويا أيها الرجل الذي يقول لناصر محمد اليماني لماذا لم يحاور علماء الأمّة أمثال عايض القرني وغيره من علماء المسلمين؟ ومن ثمّ يردّ عليه الإمام ناصر محمد اليماني وأقول: فلماذا نحن هنا إلا للدعوة إلى الحوار بين الإمام ناصر محمد اليماني وبين علماء المسلمين على مختلف مذاهبهم وفرقهم برغم أني قد أعددت لهم طاولة الحوار العالميّة
(منتديات البشرى الإسلاميّة موقع الإمام ناصر محمد اليماني)، وحاورني كثيرٌ من العلماء ولكن بأسماءٍ مستعارةٍ، وأقمت على الذين حاوروني منهم الحجّة بالحقّ من محكم كتاب الله القرآن العظيم، وكذلك حاورني كثيرٌ من الجاهلين والباحثين عن الحقّ وأقمت عليهم الحجّة بالحقّ، وكذلك كم أجبنا على السائلين عن بيان آيات بالقرآن العظيم، وانتظرنا قدوم علماء الأمّة المشهورين يفدون لحوار الإمام ناصر محمد اليماني في طاولة الحوار العالميّة الحرة لكافة علماء الأمّة للحوار مع الإمام ناصر محمد اليماني فانتظرت لهم ست سنواتٍ ولم يحضر علماء الأمّة المشهورون، وعلمنا بحجّتهم أنهم يقولون: "كيف نحاور المدعو ناصر محمد اليماني في موقعه فلربما يستغل معرفاتنا لديه فيكتب علينا ما لم نقله أو يقوم بحذف الردود التي نقيم عليه الحجّة فيها". ومن ثمّ يردّ عليهم الإمام ناصر محمد اليماني وأقول: أعوذ بالله أن أكون من الجاهلين، فكيف أدّعي أني الإمام المهدي الناصر للحقّ ثم لا تكون الحقوق محفوظةً لدينا؟ والله المستعان على ما يصفون. فذلك ظنٌّ بغير الحقّ في الإمام ناصر محمد اليماني، وعفا الله عنهم فليجتنبوا كثيراً من الظنّ الذي ليس له برهانٌ إن كانوا يتقون، وبسبب حجتهم هذه عن سبب القدوم لحوار الإمام ناصر محمد اليماني في موقعه مما أجبر المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني أن يدعو علماء الأمّة للحوار في موقعٍ محايدٍ فلا أصحابه من أنصار ناصر محمد اليماني ولا هم ضدّ دعوة الإمام ناصر محمد اليماني في الدعوة إلى اتّباع كتاب الله القرآن العظيم وسنّة رسوله الحقّ التي لا تخالف لمحكم القرآن العظيم، فهم لا يزالون يريدون أن يتبيّنوا من الإمام ناصر محمد اليماني وينتظروا لعلماء الأمّة هل يقيمون الحجّة على الإمام ناصر محمد اليماني، ومن ثمّ يكون لهم الشرف أن جعلهم الله سبباً لإنقاذ المسلمين من أن يضلّ المسلمين الإمامُ ناصر محمد اليماني إن كان على ضلالٍ مبينٍ، كون العلماء إذا أقاموا على الإمام ناصر محمد اليماني حجّة العلم والسلطان من محكم القرآن فحتماً سوف ينفضّ عن الإمام ناصر محمد اليماني أنصارُه في مختلف دول العالمين، فيكون للمنتديات العالميّة الهاشميّة الفخر أنّ الله جعلهم سبباً في إنقاذ المسلمين من أن يضلّهم الإمام ناصر محمد اليماني عن الصراط المستقيم، أو يكون لأصحاب هذا الموقع الفخر العظيم بالحقّ في أنّ الله جعلهم السبب في تبيان حقيقة الإمام المهدي ناصر محمد اليماني لعلماء المسلمين وأمّتهم كونهم استضافوا الإمام ناصر محمد اليماني لحوار علماء الأمّة في موقعهم المحايد ليكونوا شهداء بالحقّ فهم لا يزالون ينتظرون وفود شخصياتٍ من علماء الأمّة لحوار الإمام ناصر محمد اليماني حتى يتبيّن لهم ولعلماء الأمّة شأن الإمام ناصر محمد اليماني، فهل هو من الضالين المُضلّين عن الصراط المستقيم؟ أم إنّه ليدعو إلى الحقّ ويهدي بالقرآن المجيد إلى صراط العزيز الحميد فيخرج الناس من الظلمات إلى النور؟

ولكن يا أحبتي في الله المشرفين المكرمين على المنتديات العلميّة الهاشميّة أرأيتم لو أنّ ناصر محمد اليماني ضيفٌ عند أحدكم في داره فهل يترك أحد من السفهاء يأتي فيجرح ضيفه ويسبّه ويشتمه بغير الحقّ؟ فليس من اللّائق أن تتركوا السفهاء الجاهلين أن يتمادوا بالافتراء والتجريح فيكتبون ما يفترون على الإمام ناصر محمد اليماني بما لم يقله ويستهزئون بشأنه ويصفونه بالهلوسة والجنون ويقول الإمام ناصر محمد اليماني للسفهاء ما أمرنا الله أن نقوله لهم:
{لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ لَا نَبْتَغِي الْجَاهِلِينَ ﴿٥٥﴾} [القصص]، وإنما جئنا لحوار علماء المسلمين الذين يقرعون الحجّة بالحجّة، وأمّا الجرح والقدح والافتراء فليس من القيم ولا من شيم المؤمنين، ونصيحتي لكم ذروا الحوار مع الإمام ناصر محمد اليماني لعلماء المسلمين وسوف يكفونكم شرّ الإمام ناصر محمد اليماني إن كان على ضلالٍ مبينٍ فيخرسوا لسان ناصر محمد اليماني بسلطان العلم الحقّ إن كان الحقّ معهم، أو يقيم عليهم الإمام ناصر محمد اليماني حجّة العلم والسلطان من محكم القرآن إن كان الحقّ مع الإمام ناصر محمد اليماني، فالحقّ أحقّ أن يتبع. فاتقوا الله أيها الجاهلون الذين يحاجّون في بيان آيات القرآن بغير سلطانٍ آتاهم من الرحمن، وسوف ينالون مقت الله ومقت المؤمنين. فتذكروا قول الله تعالى: {الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّـهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ ۖ كَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّـهِ وَعِندَ الَّذِينَ آمَنُوا ۚ كَذَٰلِكَ يَطْبَعُ اللَّـهُ عَلَىٰ كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ ﴿٣٥} صدق الله العظيم [غافر].

ويا معشر المسلمين، ليس من العقل والمنطق أن يظهر لكم المهديّ المنتظَر للمبايعة عند البيت العتيق من قبل التصديق من هيئة كبار العلماء بمكة المكرمة، فلن يظهر المهديّ المنتظَر عند البيت العتيق ليبايعه علماء المسلمين على اتّباع الحقّ إلا من بعد أن يصدق بشأنه علماءُ المسلمين ويأذن له بالظهور أولياء المسجد الحرام من الأسرة الحاكمة ومفتي ديارهم، أفلا تعلمون أنّ سبب ضلال جهيمان عن الحقّ كونه اتّبع الروايات المفتراة أنّ المهدي المنتظَر يظهر للبيعة من قبل التصديق ثم يغزوه جيشٌ فيخسف الله بهم في البيداء؟ فكيف يعذب الله القوم وجهيمان لم يقم عليهم حجّة العلم والسلطان؟ بل ظهر عند البيت العتيق للبيعة من قبل التصديق والإذن من أولياء المسجد الحرام، فليس البرّ أن تأتوا البيوت من ظهورها ولكن البرّ أن تتقوا الله وتأتوا البيوت من أبوابها، ولذلك لن يظهر المهديّ المنتظَر الحقّ من ربّكم للمبايعة عند البيت العتيق إلا من بعد الحوار والتصديق، ومن ثمّ يظهر لكم المهديّ المنتظَر عند البيت العتيق إن كنتم تعقلون، ثم يلاقي الترحيب، ولن يكون سبباً في سفك قطرة دم مسلمٍ في بيت الله المعظم، وقد ذاق جهيمان وبال أمره ولكن للأسف إنّ سبب ضلال جهيمان هو أنّ علماء الأمّة يتّبعون رواياتٍ مفترياتٍ في السُّنة النبويّة كمثل قول المفترين عن النبيّ وزوجاته المكرمات:
اقتباس المشاركة :
[عن عائشة وحفصة وأم سلمة ففى صحيح مسلم عن أم سلمة قالت قال رسول الله: (يعوّذ عائذ بالبيت فيبعث إليه بعث فإذ كانوا ببيداء من الأرض خسف بهم فقلت يا رسول الله فكيف بمن كان كارها قال يخسف به معهم ولكنه يبعث يوم القيامة على نيته.
وفى الصحيحين عن عائشة قالت: (عبث رسول الله فى منامه فقلنا يا رسول الله صنعت شيئا فى منامك لم تكن تفعله فقال العجب أن ناسا من أمتى يؤمون هذا البيت برجل من قريش وقد لجأ إلى البيت حتى إذا كانوا بالبيداء خسفت بهم فقلنا يا رسول الله أن الطريق قد يجمع الناس قال نعم فيهم المستنصر والمجنون وإبن السبيل فيهلكون مهلكا واحدا ويصدرون مصادر شتى يبعثهم الله عز وجل على نياتهم.
وفى لفظ للبخارى عن عائشة قالت قال رسول الله: ( يغزو جيش الكعبة فإذا كانوا ببيداء من الأرض يخسف بأولهم وآخرهم قالت قلت يا رسول كيف يخسف بأولهم وآخرهم وفيهم أسواقهم ومن ليس منهم قال يخسف بأولهم وآخرهم ثم يبعثون على نياتهم) ]
انتهى الاقتباس
انتهى
ولذلك كان جهيمان ينتظر أن يخسف الله بالجيش السعودي الذي جاء ليخرجه من بيت الله المعظم، ولكن الله نصر الحقّ على الباطل وتَمّ قتل جهيمان، وأُلقي القبض على أتباعه الذين أضلهم بغير علم من الله؛ بل تسبب في سفك الدم في بيت الله المحرم. والسؤال الذي يطرح نفسه هو فما السبب الذي جعل جهيمان يلجأ لبيت الله المحرم للفساد فيه؟ ألا وإن ذلك حدث بسبب اتّباع علماء المسلمين للروايات المفتراة التي تخالف العقل والمنطق وتخالف لما أنزل الله في محكم كتابه، فكيف يخسف الله بالجيش الذي يأتي لإخراج رجلٍ يريد الظهور عند البيت العتيق للبيعة من قبل التصديق؟ فما يدريهم أنه هو المهديّ المنتظَر ولم يعذبهم الله وهو لم يقم الحجّة عليهم بسلطان العلم؟ أّفّلا تتقون؟

فتعالوا لنعلّمكم كيف سوف يُظهر اللهُ خليفته في الأرض المهديّ المنتظَر، وذلك لأنّه سوف يدعو البشر إلى اتّباع الذكر المحفوظ من التحريف الذي بين أيديهم والاحتكام إليه فيما كانوا فيه يختلفون، وقد عَلِمَ بذكر القرآن العظيم كافةُ البشر وهو الحجّة عليهم من قبل أن يبعث الله المهديّ المنتظَر، وإنما المهديّ المنتظَر يذكّرهم بكتاب الله القرآن العظيم ذكر العالمين أن يتّبعوه من شاء منهم أن يستقيم، فإذا أعرضوا عن دعوة المهديّ المنتظَر إلى الاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم، ومن ثم يعرض علماء المسلمين والنصارى واليهود وأمّتهم ويتبعوا ما خالف لمحكم كتاب الله القرآن العظيم في التوراة والإنجيل والأحاديث المفتراة في السُّنة النبويّة، ومن ثمّ يغضب الله لكتابه تصديقاً لقول الله تعالى:
{حم ﴿١﴾ وَالْكِتَابِ الْمُبِينِ ﴿٢﴾ إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُّبَارَ‌كَةٍ ۚ إِنَّا كُنَّا مُنذِرِ‌ينَ ﴿٣﴾ فِيهَا يُفْرَ‌قُ كُلُّ أَمْرٍ‌ حَكِيمٍ ﴿٤﴾ أَمْرً‌ا مِّنْ عِندِنَا ۚ إِنَّا كُنَّا مُرْ‌سِلِينَ ﴿٥﴾ رَ‌حْمَةً مِّن رَّ‌بِّكَ ۚ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ﴿٦﴾ ربّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَمَا بَيْنَهُمَا ۖ إِن كُنتُم مُّوقِنِينَ ﴿٧﴾ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ يُحْيِي وَيُمِيتُ ۖ رَ‌بُّكُمْ وربّ آبَائِكُمُ الْأَوَّلِينَ ﴿٨﴾ بَلْ هُمْ فِي شكّ يَلْعَبُونَ ﴿٩﴾ فَارْ‌تَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّمَاءُ بِدُخَانٍ مُّبِينٍ ﴿١٠﴾ يَغْشَى النَّاسَ ۖ هَـٰذَا عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿١١﴾ رَّ‌بَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ ﴿١٢﴾ أَنَّىٰ لَهُمُ الذِّكْرَ‌ىٰ وَقَدْ جَاءَهُمْ رَ‌سُولٌ مُّبِينٌ ﴿١٣﴾ ثُمَّ تَوَلَّوْا عَنْهُ وَقَالُوا مُعَلَّمٌ مَّجْنُونٌ ﴿١٤﴾ إِنَّا كَاشِفُو الْعَذَابِ قَلِيلًا ۚ إِنَّكُمْ عَائِدُونَ ﴿١٥﴾ يَوْمَ نَبْطِشُ الْبَطْشَةَ الْكُبْرَ‌ىٰ إِنَّا مُنتَقِمُونَ ﴿١٦﴾} صدق الله العظيم [الدخان].

وآية الدخان تأتيهم من كوكب العذاب تصديقاً للوعد الحقّ في محكم الكتاب للذين أعرضوا عن الدعوة إلى الاحتكام إلى القرآن واتباعه والكفر بما يخالف لمحكمه، ومن ثمّ يغضب الله لكتابه فيُظهر خليفته الداعي إليه بآية الدخان المبين الذي يغشى الناس منه عذاب أليم مسلمهم والكافر المعرضين عن القرآن العظيم، ومن ثمّ يقولون:
{رَّ‌بَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ ﴿١٢﴾ أَنَّىٰ لَهُمُ الذِّكْرَ‌ىٰ وَقَدْ جَاءَهُمْ رَ‌سُولٌ مُّبِينٌ ﴿١٣﴾ ثُمَّ تَوَلَّوْا عَنْهُ وَقَالُوا مُعَلَّمٌ مَّجْنُونٌ ﴿١٤﴾ إِنَّا كَاشِفُو الْعَذَابِ قَلِيلًا ۚ إِنَّكُمْ عَائِدُونَ ﴿١٥﴾ يَوْمَ نَبْطِشُ الْبَطْشَةَ الْكُبْرَ‌ىٰ إِنَّا مُنتَقِمُونَ ﴿١٦﴾} صدق الله العظيم.

فما هي البطشة الكبرى؟ ألا وإنها الساعة. تصديقاً لقول الله تعالى: {بَلِ السَّاعَةُ مَوْعِدُهُمْ وَالسَّاعَةُ أَدْهَىٰ وَأَمَرُّ ﴿٤٦} صدق الله العظيم [القمر].

وإنما عذاب يومٍ عقيمٍ يأتيهم قبل قيام الساعة وهو شرطٌ من أشراط الساعة الكبرى. وقال الله تعالى: {وَلَا يَزَالُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي مِرْيَةٍ مِّنْهُ حَتَّىٰ تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً أَوْ يَأْتِيَهُمْ عَذَابُ يَوْمٍ عَقِيمٍ ﴿٥٥} صدق الله العظيم [الحج].

والسؤال هو: فهل عذاب يومٍ عقيمٍ شرطٌ من أشراط الساعة يحدث قبل قيام الساعة؟ وهل سوف يشمل فقط قرى الكفار بالذكر أم قرى الكفار والمسلمين بشكل عام ما بين عذاب وهلاك؟ والجواب تجدوه في محكم الكتاب في قول الله تعالى:
{وَإِن مِّن قَرْ‌يَةٍ إِلَّا نَحْنُ مُهْلِكُوهَا قَبْلَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَابًا شَدِيدًا ۚ كَانَ ذَٰلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورً‌ا ﴿٥٨﴾ وَمَا مَنَعَنَا أَن نُّرْ‌سِلَ بِالْآيَاتِ إِلَّا أَن كَذَّبَ بِهَا الْأَوَّلُونَ ۚ وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَ‌ةً فَظَلَمُوا بِهَا ۚ وَمَا نُرْ‌سِلُ بِالْآيَاتِ إِلَّا تَخْوِيفًا ﴿٥٩﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].

وسؤالٌ آخر هو: فما هو ذلك العذاب المسطور في الكتاب؟ والجواب تجدونه في محكم الكتاب في قول الله تعالى:
{فَارْ‌تَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّمَاءُ بِدُخَانٍ مُّبِينٍ ﴿١٠﴾ يَغْشَى النَّاسَ ۖ هَـٰذَا عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿١١﴾ رَّ‌بَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ ﴿١٢﴾} صدق الله العظيم .

وسؤال آخر يقول: وهل العذاب سوف يغشى الكفار بالذكر فقط أم المسلمين والكافرين؟ والجواب تجدونه في قول الله تعالى:
{يَغْشَى النَّاسَ ۖ هَـٰذَا عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿١١﴾ رَّ‌بَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ ﴿١٢﴾} صدق الله العظيم [الدخان].

فهل هذا يعني أنه سوف يغشى كافة قرى البشر مسلمهم والكافر؟ والجواب تجدونه في محكم الكتاب في قول الله تعالى:
{وَإِن مِّن قَرْ‌يَةٍ إِلَّا نَحْنُ مُهْلِكُوهَا قَبْلَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَابًا شَدِيدًا ۚ كَانَ ذَٰلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورً‌ا ﴿٥٨﴾ وَمَا مَنَعَنَا أَن نُّرْ‌سِلَ بِالْآيَاتِ إِلَّا أَن كَذَّبَ بِهَا الْأَوَّلُونَ ۚ وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَ‌ةً فَظَلَمُوا بِهَا ۚ وَمَا نُرْ‌سِلُ بِالْآيَاتِ إِلَّا تَخْوِيفًا ﴿٥٩﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].

وسؤال آخر يقول: وهل يعذّب الله قرى المسلمين مع قرى الكافرين بالقرآن العظيم؟ والجواب تجدونه في محكم الكتاب في قول الله تعالى:
{وَمَا كَانَ رَبُّكَ لِيُهْلِكَ الْقُرَىٰ بِظُلْمٍ وَأَهْلُهَا مُصْلِحُونَ ﴿١١٧} [هود].

وقال الله تعالى:
{وَمَا كُنَّا مُهْلِكِي الْقُرَى إِلَّا وَأَهْلُهَا ظَالِمُوْن}
صدق الله العظيم [القصص:59].

فهذا يعني أنّ الله لن يبعث المهديّ المنتظَر إلا وقد ملئت الأرض جوراً وظلماً ثمّ يدعوهم خليفة الله إلى الإصلاح والدخول في السلام العالميّ بين شعوب البشر والتعايش السلميّ بين المسلم والكافر، فأعرض المفسدون في الأرض من البشر عن اتباع الذكّر وأعرض المسلمون عن اتباع الذكر المحفوظ من التحريف القرآن العظيم، فأصبح مثلهم كمثل الكافرين بدعوة الإيمان بكتاب الله القرآن العظيم والاحتكام إليه واتباعه والكفر بما يخالف لمحكمه حتى المسلمين وعلمائهم إلا من رحم ربي؛ قليلٌ من أولي الألباب من الذين حكّموا عقولهم وتدبروا في البيان الحقّ للقرآن العظيم فوجدوا أنه يدعو إلى الحقّ ويهدي إلى صراطٍ مستقيمٍ، وأمّا الذين لا يعقلون فحتى لو يأتيهم الإمام المهدي بألف آيةٍ كبرهان محكم من القرآن جاء مخالفاً لأحد الروايات والأحاديث لما اتبعوا محكم كتاب الله مهما كانت الآيات بيّنات تنفي ذلك الحديث المفترى، فلن يتبعوا كلام الله بل سوف ينبذون آيات الله المحكمات وراء ظهورهم وكأنهم لم يسمعوها أو لا يعلمونها ومن ثم يتبعون ما يخالف لآيات الكتاب المحكمات في الأحاديث والروايات بحجة أنها وردت عن أناس ثقاتٍ برغم أنها لتخالف آيات الكتاب المحكمات البيّنات لعالمكم وجاهلكم منها الحديث المفترى عن النبيّ وصحابته الحقّ أنه قال:
اقتباس المشاركة :
عن ابن عمر رضي الله عنهما، أن رسول الله صلى الله عليه وسلم قال: [أمرت أن أقاتل الناس، حتى يشهدوا أن لا إله إلا الله، وأن محمدا رسول الله، ويقيموا الصلاة، ويؤتوا الزكاة، فإذا فعلوا ذلك عصموا مني دماءهم وأموالهم إلا بحق الإسلام، وحسابهم على الله تعالى]. رواه البخاري ومسلم.
انتهى الاقتباس
ولكن الله لم يأمر نبيّه أن يكره الناس على الإيمان. وقال الله تعالى: {وَلَوْ شَاءَ رَ‌بُّكَ لَآمَنَ مَن فِي الْأَرْ‌ضِ كُلُّهُمْ جَمِيعًا ۚ أَفَأَنتَ تُكْرِ‌هُ النَّاسَ حَتَّىٰ يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ ﴿٩٩﴾} [يونس].


{لَا إِكْرَ‌اهَ فِي الدِّينِ ۖ قَد تبيّن الرُّ‌شْدُ مِنَ الْغَيِّ ۚ فَمَن يَكْفُرْ‌ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللَّـهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْ‌وَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انفِصَامَ لَهَا ۗ وَاللَّـهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿٢٥٦﴾} [البقرة].

{وَقُلِ الحقّ مِن رَّ‌بِّكُمْ ۖ فَمَن شَاءَ فَلْيُؤْمِن وَمَن شَاءَ فَلْيَكْفُرْ‌ ۚ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ نَارً‌ا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَ‌ادِقُهَا ۚ وَإِن يَسْتَغِيثُوا يُغَاثُوا بِمَاءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ ۚ بِئْسَ الشَّرَ‌ابُ وَسَاءَتْ مُرْ‌تَفَقًا ﴿٢٩﴾} [الكهف].

{وَإِن مَّا نُرِ‌يَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ ﴿٤٠﴾} صدق الله العظيم [الرعد]، فانظروا لقول الْلَّه تَعَالَى: {فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ} صدق الله العظيم، إذاً فما على الرسل إلا البلاغ المبين ولم يأمرهم الله أن يكرهوا الناس حتى يكونوا مؤمنين. وقال الله تعالى: {وَأَطِيعُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ ۚ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَإِنَّمَا عَلَىٰ رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿١٢} [التغابن].

وقال الله تعالى:
{وَأَطِيعُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَاحْذَرُوا ۚ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا عَلَىٰ رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿٩٢} صدق الله العظيم [المائدة].

وهذه مهمة كافة المرسلين في الكتاب فقط البلاغ المبين ولم يأمرهم الله أن يقاتلوا الناس فيسفكوا دماءهم حتى يكونوا مؤمنين كرهاً وهم صاغرون؛ بل قال الله تعالى:
{وَإِن تُكَذِّبُوا فَقَدْ كَذَّبَ أُمَمٌ مِّن قَبْلِكُمْ ۖ وَمَا عَلَى الرَّ‌سُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿١٨﴾} صدق الله العظيم [العنكبوت]، فهذا ما أمر الله به كافة الرسل من أولهم إلى خاتمهم محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم، والسؤال الذي يطرح نفسه: ألم يتبيّن لكم أنّ الله لم يأمر نبيّه أن يقاتل الناس فيسفك دماءهم وينهب أموالهم ويسبي نساءهم حتى يكونوا مؤمنين وهم صاغرون؟ بل أفتاكم بذلك الشيطان الرجيم لكي يُكَرِّه البشر في المسلمين فيرون أنهم متعطشون لسفك دماء الناس ونهب أموالهم وسبي نسائهم فيكرهون الإسلام والمسلمين، فذلك ما يرجوه الشيطان من ذلك الافتراء عن النبيّ وصحابته المكرمين في الحديث المفترى:
اقتباس المشاركة :
[عن ابن عمر رضي الله عنهما، أن رسول الله صلى الله عليه وسلم قال: ( أمرت أن أقاتل الناس، حتى يشهدوا أن لا إله إلا الله، وأن محمدا رسول الله، ويقيموا الصلاة، ويؤتوا الزكاة، فإذا فعلوا ذلك عصموا مني دماءهم وأموالهم إلا بحق الإسلام، وحسابهم على الله تعالى) رواه البخاري ومسلم ].
انتهى الاقتباس
وبما أنّ ذلك الحديث مفترًى عن النبيّ ولذلك وجدتم أنّ بين الأمر إلى نبيّه في الحديث وبين الأمر إلى نبيّه في محكم القرآن اختلافاً كثيراً؛ بل أمران متناقضان تماماً، كون الحقّ والباطل المفترى نقيضان لا يتفقان. أّفّلا تتقون؟ وكما نسفنا هذه الرواية في كتاب البخاري ومسلم نسفاً كذلك سوف ننسف الباطل المفترى في كافة الكتب التي تأتي مخالفة لمحكم كتاب الله القرآن العظيم سواء يكون المفترى في التوراة أو في الإنجيل أو في كتب الأحاديث والروايات في السُّنة النبويّة، ولن أستطيع هدي المسلمين والعالمين ما لم يستجيبوا لدعوة الاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم واتباع محكمه والكفر بما يخالف لمحكم كتاب الله القرآن العظيم، فما عندي غير ذلك فمن شاء فليؤمن ومن شاء فليكفر. وما ينبغي للمهديّ المنتظَر الحقّ من ربكم أن يأتي متبعاً لأهوائكم ولكنكم قوم تجهلون.

وأما بالنسبة للسائلين الذين يقولون: "من هم مشايخ العلم الذين تعلم الإمام ناصر محمد اليماني العلم على أيديهم؟". ومن ثمّ يردّ عليهم الإمام المهدي ناصر محمد اليماني وأقول: والله الذي لا إله غيره ما عمري درست علوم الدين بين يدي علماء المسلمين ولا مفتي ديارهم والحمد لله ربّ العالمين، فلو كنت طالب علم لدى علمائكم لضللت عن الصراط المستقيم. وقال الله تعالى:
{قُل لَّا أَتَّبِعُ أَهْوَاءَكُمْ ۙ قَدْ ضَلَلْتُ إِذًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُهْتَدِينَ ﴿٥٦﴾ قُلْ إِنِّي عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِّن رَّ‌بِّي} [الأنعام:56-57].

{قُل هَاتُوْا بُرْهَانَكُم إِن كُنْتُم صَادِقِين} صدق الله العظيم [البقرة:111].

ويا قوم كيف يستطيع الإمام المهدي أن يحكم بين كافة علماء المسلمين فيما كانوا فيه يختلفون إذا كانت طائفةً من علمائكم هم المعلمون للإمام المهدي؟ والسؤال الذي يطرح نفسه للعقل والمنطق فإذا كان تعلم الإمام المهدي العلم لدى علماء أهل السُّنة والجماعة فهل ترونه يستطيع أن يهيمن على علماء الشيعة فيقنعهم بما تعلمه من العلم لدى علماء أهل السُّنة والجماعة؟ إذاً لأقنع علماء السُّنة علماء الشيعة من قبل أن يبعث الله المهديّ المنتظَر فلا داعي لبعثه ما دام علمه يساوي علم علماء السُّنة أو الشيعة. ولن يستطيع أن يقنع علماء السُّنة إذا كان تعلم العلم لدى الشيعة، ولن يستطيع أن يقنع علماء الشيعة إذا تعلم العلم لدى علماء السُّنة؛ بل الإمام المهديّ المنتظَر يصطفيه الله الواحد القهار خليفةً له على العالمين فيزيده بسطةً في علم البيان الحقّ للقرآن حتى يجعله الله المهيمن بالبيان الحقّ للقرآن من ذات القرآن على كافة علماء السُّنة والشيعة وكافة المذاهب والفرق الذين فرّقوا دينهم شيعاً وكلّ حزبٍ بما لديهم فرحون.

ألا والله إنّ رضوان المسلمين جميعاً لشيء يستحيل أن يناله المهديّ المنتظَر الحقّ من ربكم، فإن جاء المهديّ المنتظَر متبعاً لأهواء علماء الشيعة فسوف يكفر به علماء السُّنة ويلعنونه لعناً كبيراً، وكذلك لو يأتي المهديّ المنتظَر متبعاً لأهواء علماء أهل السُّنة والجماعة فسوف يكفر به الشيعة ويلعنونه لعناً كبيراً، ويعوذ بالله المهديّ المنتظَر الحقّ من ربكم أن يكون شيعياً أو سنياً أو ينحاز إلى أحد طوائفكم الدينية؛ بل إني الإمام المهدي أشهد الله أني أعلن الكفر المطلق بالتعدديّة المذهبيّة في الدين التي كانت السبب في تفرّق المسلمين إلى شيعٍ وأحزابٍ وكلّ حزبٍ بما لديهم فرحون، وما كان للإمام المهدي الحقّ من ربكم أن يتبع أهواءكم بل حنيفاً مسلماً وما أنا من المشركين أدعو إلى الله على بصيرةٍ من ربي البيان الحقّ للقرآن العظيم، وهي ذاتها بصيرة جدّي محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم. تصديقاً لقول الله تعالى:
{قُلْ هَـٰذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّـهِ ۚ عَلَىٰ بَصِيرَ‌ةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي ۖ وَسُبْحَانَ اللَّـهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِ‌كِينَ ﴿١٠٨﴾} [يوسف].

فلا ينبغي للمهديّ المنتظَر أن يدعو البشر إلى الإسلام ثم يقول وأنا من الشيعة الاثني عشر، وما ينبغي للمهديّ المنتظَر أن يدعو البشر إلى الإسلام ثم يقول وأنا من أهل السُّنة والجماعة؛ بل يدعو البشر على بصيرةٍ من ربّه فلا يزيد المسلمين فرقةً جديدةً بل يقول: وأنا من المسلمين. تصديقاً لقول الله تعالى:
{وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِّمَّن دَعَا إِلَى اللَّـهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ ﴿٣٣﴾} صدق الله العظيم [فصلت].

ولم يقل الله تعالى: وقال إنني من الشيعة أو من أهل السُّنة والجماعة، فكيف تستطيعون أن تقنعوا الناس بدين الإسلام وأنتم متفرقين في دين الله إلى طوائف وأحزابٍ ويكفّر بعضكم بعضاً ويلعن بعضكم بعضاً أفلا تتقون؟ ويا علماء أمّة الإسلام على مختلف مذاهبهم وفرقهم وأتباعهم اتقوا الله فقد خالفتم أمر الله إليكم في محكم كتابه في قول الله تعالى:
{وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّ‌قُوا وَاخْتَلَفُوا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ ۚ وَأُولَـٰئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿١٠٥﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].

أفلا تعلمون إنّ الاختلاف والتفرّق هو سبب فشلكم وذهاب ريحكم حتى أصبحتم أذلةً مستضعفين، فلن تقوى شوكتكم ويعود عزّكم ومجدكم حتى تكونوا أمّةً واحدةً على صراطٍ مستقيمٍ حنفاء مسلمين لله ربّ العالمين، فلا للتفرق في الدين هذا شيعي وهذا سنّي وهذا مالكي وهذا صوفي أّفّلا تتقون؟ ألم ينهكم الله عن ذلك في محكم كتابه وقال الله تعالى:
{شَرَ‌عَ لَكُم مِّنَ الدِّينِ مَا وَصَّىٰ بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَ‌اهِيمَ وَمُوسَىٰ وَعِيسَىٰ ۖ أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّ‌قُوا فِيهِ ۚ كَبُرَ‌ عَلَى الْمُشْرِ‌كِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ ۚ اللَّـهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَن يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَن يُنِيبُ ﴿١٣﴾} صدق الله العظيم [الشورى].

أفلا تعلمون أنّ الاختلاف والتفرّق هو سبب فشلكم وذهاب ريحكم حتى أصبحتم أذلةً مستضعفين فلن تقوى شوكتكم ويعود عزّكم ومجدكم حتى تكونوا أمّةً واحدةً على صراطٍ مستقيمٍ حنفاء مسلمين لله ربّ العالمين، فلا للتفرق في الدين هذا شيعي وهذا سنّي وهذا مالكي وهذا صوفي أّفّلا تتقون؟ ألم ينهاكم الله عن ذلك في محكم كتابه وقال الله تعالى:
{وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّـهِ جَمِيعًا} [آل عمران:103].

{وَأَنَّ هَـٰذَا صِرَ‌اطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ ۖ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّ‌قَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ ۚ ذَٰلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ﴿١٥٣﴾} [الأنعام].

{مُنِيبِينَ إِلَيْهِ وَاتَّقُوهُ وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَلَا تَكُونُوا مِنَ الْمُشْرِ‌كِينَ ﴿٣١﴾ مِنَ الَّذِينَ فَرَّ‌قُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا ۖ كلّ حزبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِ‌حُونَ ﴿٣٢﴾} [الروم].

{وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِ‌يحُكُمْ} صدق الله العظيم [الأنفال:46].

ولكنكم تفرّقتُم وفرّقتم دينكم إلى شيعٍ وأحزابٍ وكلّ حزبٍ بما لديهم فرحون بما عندهم من العلم مُعرضون عن دعوة الاحتكام إلى محكم كتاب الله القرآن العظيم ليحكم بينهم فيما كانوا فيه يختلفون؛ بل الله هو الحكم وما على الإمام المهدي إلا أن يستنبط لكم الحكم الحقّ من محكم كتاب الله القرآن العظيم. تصديقاً لقول الله تعالى:
{وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِن شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّـهِ} صدق الله العظيم [الشورى:10]، فلماذا ترفضون حكم الله بينكم إن كنتم بكتابه القرآن العظيم تؤمنون. وقال الله تعالى: {أَفَحُكْمَ الْجاهليّة يَبْغُونَ ۚ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّـهِ حُكْمًا لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ ﴿٥٠﴾} صدق الله العظيم [المائدة].

ويا معشّر علماء المسلمين وأمّتهم اتقوا الله حق تقاته وكونوا مسلمين لله مستسلمين لحكمه فلا تعرضوا عن دعوة الاحتكام إلى الله فيسحتكم بعذابٍ من عنده، ويريد الطاغوت الشيطان الرجيم أن يضلّكم ضلالاً بعيداً باتباع الأحاديث والروايات التي تأتي مخالفة لمحكم كتاب الله القرآن العظيم.

ويا معشّر علماء الأمّة أقسم بالله العظيم ربّ السماوات والأرض وما بينهم وربّ العرش العظيم إني المهديّ المنتظَر الحقّ من ربكم خليفة الله عليكم ولم أصطفِ نفسي من ذات نفسي لولا فتوى اللّه إلى عبده عن طريق رسوله في الرؤيا الصادقة أني المهديّ المنتظَر وأنه لا يحاجني عالِمٌ من القرآن إلا غلبته فذلك بيني وبينكم أن تجدونني المهيمن عليكم بسلطان العلم البين من محكم كتاب الله القرآن العظيم.

ويا أحبتي علماء الأمّة سألتكم بالله العظيم هل من العقل والمنطق أنّ الإمام المهديّ المنتظَر الحقّ من ربّكم سوف يبعثه الله ليدعو علماء المسلمين وعلماء النصارى وعلماء اليهود إلى الاحتكام إلى كتاب البخاري ومسلم لدى أهل السُّنة أو كتاب بحار الأنوار لدى الشيعة؟ ألا والله لترفض ذلك عقولكم رفضاً مطلقاً إن كنتم تعقلون، ثم تقول لكم عقولكم: "بل المنطق أن المهديّ المنتظَر إذا ابتعثه الله حكماً بين المختلفين في الدين فسوف يدعوهم إلى كتاب الله القرآن العظيم فيجعله المرجعيّة الحقّ فيما اختلفتم فيه في التوراة أو الإنجيل أو السُّنة النبويّة، كون الإمام المهدي لم يبتعثه الله خصيصاً لدعوة المسلمين؛ بل لدعوة كافة علماء المسلمين والنصارى واليهود والناس أجمعين". فأدعوهم إلى ذكر العالمين كافّة القرآن العظيم للاحتكام إليه واتباعه والكفر بما يخالف لمحكمه، ولكن صار لي ست سنوات ولم يستجِب لدعوة الاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم حتى علماء المسلمين؛ بل يصفون ناصر محمد اليماني بالجنون وبالهلوسة والزندقة والضلال، فما هي جريمته التي لا تغتفر؟ هل لأنه يدعوكم إلى عبادة الله وحده لا شريك له على بصيرةٍ من ربّه وهي ذات بصيرة محمد رسول الله القرآن العظيم؟ ولم يكن محمد رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلم- يحاج البشر بكتاب التوراة والإنجيل برغم أنها كتبٌ من عند الله ولكنه تمّ تحريفها وكذلك تمّ تحريف الأحاديث والروايات في السُّنة النبويّة وأنتم تعلمون، فما هو المضمون الذي أدعوكم إلى الاحتكام إليه والكفر بما يخالف لمحكمه غير القرآن العظيم؟ أّفّلا تعقلون؟

ويا معشر الأنصار السابقين الأخيار، ويا معشر الباحثين عن الحقّ دعوا الحوار بين علماء الأمّة والإمام ناصر محمد اليماني فلا يحاورني في المنتديات الهاشميّة إلا من كان عالماً من علماء المسلمين حتى لا يتضايق منّا أصحاب هذا الموقع المبارك فيطردوننا من موقعهم؛ بل يكفيكم الإمام المهدي ناصر محمد اليماني لحوار علماء الأمّة فلن تستطيعوا إقامة الحجّة عليهم بالحقّ كما يفعل الإمام المهدي ناصر محمد اليماني، وكذلك الذين ينسخون بياناتي إلى المنتديات الإسلاميّة فمن الذي نهاكم عن تصحيحها إملائياً؟ بل قوموا بتصحيحها إملائياً فأنتم تعلمون أنّ ناصر محمد اليماني لم يكن يوماً ما عالماً من علماء المسلمين وإنما يعلّمه الله البيان الحقّ من القرآن، فأمّا سلطان البيان فالحمد لله نقوم بنسخه كما يلهمني اللّه به، ولكني لا أجيد النحو والإملاء لحكمةٍ من الله، فبرغم أنّ علماء الأمّة ليتفوّقون على الإمام ناصر محمد اليماني في النحو والإملاء والتجويد ولكنهم لا يستطيعون أن يأتوا ببيانٍ للقرآن هو أهدى من بيان الإمام ناصر محمد اليماني سبيلاً وأقوم قيلاً.

والسؤال الذي يطرح نفسه إذاً فمن الذي علم الإمام المهدي البيان الحقّ للقرآن؟ ومن ثمّ يردّ عليهم الإمام المهدي وأقول: اتقوا الله ولا تقولوا على الله ما لا تعلمون ومن ثمّ يعلمكم الله. تصديقاً لقول الله تعالى:
{وَاتَّقُوا اللَّـهَ ۖ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّـهُ ۗ وَاللَّـهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿٢٨٢﴾} صدق الله العظيم [البقرة].

وأما المسيح عيسى ابن مريم - صلى الله عليه وآله وسلم - فتوفاه الله كما توفى أصحاب الكهف وهو الرقيم المضاف إليهم مؤخراً، فهو في تابوت السكينة، وإنما رفع الله روح المسيح عيسى ابن مريم إليه عليه الصلاة والسلام وأما الجسد فطهّره الله من الذين كفروا ولم يمسّوه بسوء. وقال الله تعالى:
{إِذْ قَالَ اللَّـهُ يَا عِيسَىٰ إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَرَافِعُكَ إِلَيَّ وَمُطَهِّرُكَ مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا} صدق الله العظيم [آل عمران:55].

فأما قول الله تعالى:
{إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَرَافِعُكَ إِلَيَّ}؛ فيقصد روح المسيح عيسى ابن مريم صلى الله عليه وسلم، وأما قول الله تعالى {وَمُطَهِّرُ‌كَ مِنَ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا} فيقصد جسد المسيح عيسى ابن مريم - صلى الله عليه وآله وسلم - أنه طهره من الذين كفروا فما قتلوه وما صلبوه ولم يمسّوه بسوءٍ؛ بل جعله روحُ القدس والملائكة بتابوت السكينة، وهو الرقيم المضاف إلى أصحاب الكهف، والحكمة من عودة المسيح عيسى ابن مريم - صلى الله عليه وعلى أُمّه وأسلم تسليماً - كون المسيح الكذاب سوف يقول إنّه المسيح عيسى ابن مريم ويدّعي الربوبيّة وما كان هو المسيح عيسى ابن مريم الحقّ بل هو كذابٌ يفتري شخصيّة المسيح عيسى ابن مريم ولذلك يسمى المسيح الكذاب كونه ليس المسيح عيسى ابن مريم الحقّ عليه وعلى أمّه الصلاة والسلام، فمن أراد أن يعلم المسيح الحقّ فيعتصم بحقائق الآيات العشر الأولى من سورة الكهف ففيهن خبر المسيح الحقّ حتى لا يتبع المسيح الكذاب، أم إنّكم لم تجدوا المسيح عيسى ابن مريم الحقّ من ضمن حقّائق الآيات العشر الأولى من سورة الكهف وقال الله تعالى:
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّ‌حْمَـٰنِ الرَّ‌حِيمِ
{الْحَمْدُ لِلَّـهِ الَّذِي أَنزَلَ عَلَىٰ عَبْدِهِ الْكِتَابَ وَلَمْ يَجْعَل لَّهُ عِوَجًا ۜ ﴿١﴾ قَيِّمًا لِّيُنذِرَ‌ بَأْسًا شَدِيدًا مِّن لَّدُنْهُ وَيُبَشِّرَ‌ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرً‌ا حَسَنًا ﴿٢﴾ مَّاكِثِينَ فِيهِ أَبَدًا ﴿٣﴾ وَيُنذِرَ‌ الَّذِينَ قَالُوا اتَّخَذَ اللَّـهُ وَلَدًا ﴿٤﴾ مَّا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ وَلَا لِآبَائِهِمْ ۚ كَبُرَ‌تْ كَلِمَةً تَخْرُ‌جُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ ۚ إِن يَقُولُونَ إِلَّا كَذِبًا ﴿٥﴾ فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَّفْسَكَ عَلَىٰ آثَارِ‌هِمْ إِن لَّمْ يُؤْمِنُوا بِهَـٰذَا الْحَدِيثِ أَسَفًا ﴿٦﴾ إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَى الْأَرْ‌ضِ زِينَةً لَّهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا ﴿٧﴾ وَإِنَّا لَجَاعِلُونَ مَا عَلَيْهَا صَعِيدًا جُرُ‌زًا ﴿٨﴾ أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّ‌قِيمِ كَانُوا مِنْ آيَاتِنَا عَجَبًا ﴿٩﴾ إِذْ أَوَى الْفِتْيَةُ إِلَى الْكَهْفِ فَقَالُوا رَ‌بَّنَا آتِنَا مِن لَّدُنكَ رَ‌حْمَةً وَهَيِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِ‌نَا رَ‌شَدًا ﴿١٠﴾}
صدق الله العظيم.

ذلك لأنّ بعث أصحاب الكهف بعثهم شرطٌ من أشراط الساعة الكبرى. تصديقاً لقول الله تعالى:
{وَكَذَٰلِكَ أَعْثَرْنَا عَلَيْهِمْ لِيَعْلَمُوا أَنَّ وَعْدَ اللَّـهِ حَقٌّ وَأَنَّ السَّاعَةَ لَا رَيْبَ فِيهَا} صدق الله العظيم [الكهف:21].

وإنما الحكمة من الله لدى الذين عثروا عليهم إنما لكي يقيموا بناءٍ للتمويه عنهم حتى يأتي موعد الحكمة من بقائهم كون الذين عثروا عليهم وجدوهم نائمين ونادوهم وحاولوا أن يوقظوهم فلم يستطيعوا ولم يعلموا ما هي الحكمة من بقائهم وما هي قصتهم! فمن ثمّ ردّوا علمهم لله، ولذلك قالوا:
{ابْنُوا عَلَيْهِم بُنْيَانًا ۖ رَّ‌بُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ} صدق الله العظيم [الكهف:21]، ولكن الله سبحانه قد بيّن لنا الحكمة من بقائهم. وقال الله تعالى: {وَكَذَٰلِكَ أَعْثَرْنَا عَلَيْهِمْ لِيَعْلَمُوا أَنَّ وَعْدَ اللَّـهِ حَقٌّ وَأَنَّ السَّاعَةَ لَا رَيْبَ فِيهَا} صدق الله العظيم.

وكذلك بعث المسيح عيسى ابن مريم لمن أشراط الساعة الكبرى. وقال الله تعالى:
{وَإِنَّهُ لَعِلْمٌ لِّلسَّاعَةِ فَلَا تَمْتَرُ‌نَّ بِهَا وَاتَّبِعُونِ ۚ هَـٰذَا صِرَ‌اطٌ مُّسْتَقِيمٌ ﴿٦١﴾} صدق الله العظيم [الزخرف]، ولذلك تمت إضافته مع أصحاب الكهف ليكون من ضمن أشراط الساعة الكبرى، وكذلك ليكون ضمن أصحاب الكهف من آيات الله عجباً للناس من أنفسهم.

وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين ..
أخوكم الإمام المهدي ناصر محمد اليماني .
______________