- 3 -
الإمام ناصر محمد اليماني
06 - ذی القعدة - 1430 هـ
25 - 10 - 2009 مـ
۳-آبان-۱۳۸۸ه.ش.
02:30 صبح
ـــــــــــــــ

پاسخ امام مهدی به بسته شدن انجمن گفت‌وگو در پایگاه دکتر محمد العریفی...
اقتباس المشاركة :
بسم الله الرحمن الرحيم
و الصلاة و السلام على جميع المرسلين
و لا حول و لا قوة إلا بالله العلي العظيم
إمامنا المهدي المنتظر خليفة الله على الأرض

امام ما که با نصرتی بزرگ از جانب خداوند تعالی یاری می‌شوید ولو اینکه مشرکان را خوش نیاید؛ بنگرید که چگونه پایگاه دکتر محمد العریفی، بعد از آنکه بیان عظیم شما را در آنجا نقل کردیم؛ انجمن را مسدود کرد و این دلالت بر آن دارد که شما مهدی منتظرحق پروردگارهستید و برای همین منافقان و دشمنان خداوند و اولیای شیطان از نشر بیان حق در پایگاه‌هایشان با آن مخالفند...
[لینک پایگاه العریفی دیگر فعال نیست]
حسبنا الله تعالى و نعم الوكيل
انتهى الاقتباس
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على خاتم الأنبياء والمُرسلين النبي الأميّ مُحمد صلى الله عليه وآله وسلم والتابعين للحق إلى يوم الدين..
و سلام خداوند بر برادر گرامی دکتر محمد العریفی و رحمة الله و برکاته، خداوند رؤیای حق مرا در واقعیت محقق ساخت که احدی نیست که در قرآن عظیم با من به گفت‌وگو و محاجه بپردازد؛ مگر به حق بر او غلبه نمايم. سبحان الله که ما هنوز با علم خاموش‌کننده و مهیمن حق از آیات محکم قرآن وارد تفصیلات نماز نشده‌ایم! و شاید دکتر العریفی از این امر اطلاع پیدا کرده است و این برایش بسیار ناگوار بوده و اگر بگويد او[امام مهدی] سخنانش باطل است، می‌بیند كه نمی‌تواند ولو یک مورد باطل در بیان ناصر محمد یمانی بیابد و اگر بگذارد بیان ما در پایگاهش بماند؛ از دیگران می‌ترسد و برای منصب خود نگران است و لذا تصمیم گرفته است که انجمن را بسته و فقط صفحه اصلی را بگذارد و برای آنکه در حق دکتر محمد العریفی ظلم نکرده باشیم؛ می‌گوییم: خداوند می‌داند که او از بیان ما باخبر شده است یا خیر! ولی تصور نمی‌کنم اداره پایگاه بدون مراجعه به دکتر محمد العریفی، اقدام به بستن انجمن کرده باشد و وقتی آنها سراغ دکتر بروند؛ لابد علت این کار را جویا شده و آنها نیز بی شک‌وتردید به او خبر می‌دهند و او نیزآن بیان را خواسته و نگاهی به آن انداخته و سپس تصمیم‌گیری می‌کند..اما ظن کسی را از حق بی‌نیاز نمی‌کند و ما نمی‌توانیم به طور قطع بگوییم جریان به این ترتیب است و قاعدتاً باید علت اینکه چرا تمام پایگاه به‌جز صفحه اصلی دکتر بسته شده و چرا فقط بخشی [انجمنی] که بیان امام مهدی ناصر محمد یمانی در آن گذاشته شده بود؛ بسته شده است؛ برایمان گفته شود.
ولی جناب دکتر! چرا این‌گونه رفتار می‌کنید؛ ما درمورد شما حسن ظن زیادی داشته و فکر می‌کردیم خیر زیادی داشته باشی و هنوزبه خاطر اسلوب دعوت و پاکی قلبتان، در راه خداوند تو را دوست داریم. ولی برادر کریم سزاوار است که از حق پیروی شود، به خداوند قسم که ما هم‌چنان از آیات محکم قرآن عظیم توضیحات قانع‌کننده‌ای پیرامون نمازها و تعداد رکعت‌ها و کیفیت نماز و اینکه درهر یک از حالات نماز چه بگویید و موعد اذان و اقامه و... داریم که هر عالمی را خاموش می‌سازد و آنها را به صورت مفصل از کتاب خداوند توضیح خواهیم داد. خداوند را به شهادت می‌گیرم که آمادگی و توانایی کامل دارم که به اذن خداوند با تمام علمای امت روبرو شویم و درمورد تفاصیل مربوط به نماز و رکعت‌های آن برهان علمی خاموش کننده در اختیار داریم. ولی عجیب این است که همان بیان اول شما را خاموش ساخته و ما هنوز بیش از دو دهم مطالب درباره «بیان نماز از قرآن عظیم» را به زبان نیاورده‌ایم و آنچه که پنهان است و هنوز بیان نشده بسیار بیشترو مفصل‌تر است. اما من برای منکران این بیان، تفاصيل بيشتر را نزد خود نگه داشتم و انتظارداشتیم صدای ضجه علمای مسلمین بلند شود؛ چون نماز یکی از ارکان دین است و اگر ناصر محمد یمانی آشکارا در گمراهی باشد؛ ایشان اجازه ندارند سکوت کنند. به خداوند قسم اگر من جای یکی از آنان بودم و می‌شنیدم شخصی ادعا می‌کند مهدی متنظر است و پایگاهی برای گفت‌وگو ایجاد كرده و یارانی جمع کرده است، چرا باید در برابر این امر سکوت می‌کردم . به درخواست گفت‌وگو او جواب داده و شرط می‌گذاشتم که گفت‌وگو با احترام فیمابین انجام شده و سبّ و شتم در آن صورت نگیرد و حجت میان او و خود را «حجت علمی» قرار می‌دادم، تا اگر به توافق رسیدیم، انصارش شهادت بدهند و سپس آغاز به آوردن حجت در برابرش می‌کردیم و اگر مرا حذف می‌کرد؛ انصار و تمام پیروانش را از دست می‌داد؛ چون می‌گفتند: «چرا با علمی هدایتگر تر از علم این مرد، او را وادار به سکوت نکرد» ؟ و اگر گفت‌وگو ادامه می‌یافت؛ دربرابرش حجت حق آورده و انصارش را از گمراه شدن توسط او و گم کردن راه درست نجات می‌دادم و اجر من هم با خداوند بود و در خانه خودش به حق او را شکست داده بودم. اگر من یکی از علمای مشهور بودم، چرا باید عناد و تکبر می‌ورزیدم و دفاع از حدود دین و نجات مسلمانان از دست کسانی که ندانسته به خداوند نسبت می‌دهند؛ بر من واجب بود.
ممکن است شیطان از زبان یکی از ناصحان ناحق سخن گفته و بگوید: «با او گفت‌وگو نکنید چون باعث مشهور شدنش می‌شود» . در پاسخ به او می‌گوییم: خیر بلکه با او گفت‌وگو می‌کنم تا مشهور شود که آشکارا گمراه است و انصار و پیروانش او را رها کرده و تنهایش بگذارند و بعد از آن‌ که با برهان علمی وادار به سکوت شد؛ دیگر احدی از او پیروی نکند. اگر من جای یکی از علما یا مفتیان شما بودم؛ چنین می‌کردم.
برادر محمد العریفی و تمام علمای امت و جمله مسلمانان! می‌دانید مصیبت کسانی که خداوند پیش از این آنها را هلاک کرده چیست؟ به خداوند بزرگ قسم که علت هلاک شدن آنان پیروی کورکورانه از گذشتگان و پیشینیانشان بود. سؤالی که مطرح می‌شود این است که: از کجا می‌دانید که سلفی که از او پیروی کرده و سیره او را دنبال می‌کنی؛ واقعاً در مسیر حق بوده است؟ ازکجا می‌دانی که می‌توانی به او اطمینان کنی؟ خداوند به شما عقل داده تا با آن تفکر کنید؛ کسی که از عقلش استفاده می‌کند گمراه نمی‌شود و احدی قادر به گمراه کردن او نخواهد بود.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۚ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَـٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا ﴿۳۶﴾ }
صدق الله العظيم [الإسراء]

این فتوایی است که در آیات محکم کتاب آن را می‌یابید که از شما دعوت می‌کند قبل از تکذیب یا تأیید و پیروی؛ تفکر کنید. ممکن است مدعی، به حق سخن گفته و صراط مستقیم را نشان دهد و ممکن است دعوت‌کننده گمراه بوده و گمراه کننده باشد و خود و امتش را به بیراهه بکشاند؛ تنها نکته این است که قبل از گوش دادن به منطق و برهان علمی فرد و سپس تفکر با عقل و منطق در سخنان او و دریافتن این موضوع که عقل و منطق آن رامی‌پذیرد و بدون اعتراض در برابر آن خاضع می‌گردد و اینکه چیزی است که عقل و منطق آن را می‌پذیرد یا خیر؛ درباره آن قضاوت نکرد. به این ترتیب باید قبل از تصمیم‌گیری، تفکر کرد. موعظه درباره «تفکر قبل از اتخاذ تصمیم» ، از طرف مهدی منتظر نیست؛ بلکه این فتوای خداوند است که به روگردانان از حق آمده در کتابش موعظه می‌نماید و از ایشان دعوت می‌کند قبل از تصمیم‌گیری از فکر خود استفاده نمایند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{ قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا مَا بِصَاحِبِكُمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ لَكُمْ بَيْنَ يَدَيْ عَذَابٍ شَدِيدٍ ﴿۴۶﴾}
صدق الله العظيم [سبأ]

از اولین نبیّ گرفته تا آخرین آنها دعوت به تفکر قبل از تصمیم گرفتن برای پیروی است و این قاعده و ناموس کتاب است؛ به نبیّ الله نوح نظر کنید. خداوند تعالی می‌فرماید:
{ وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ نُوحٍ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِن كَانَ كَبُرَ عَلَيْكُم مَّقَامِي وَتَذْكِيرِي بِآيَاتِ اللَّـهِ فَعَلَى اللَّـهِ تَوَكَّلْتُ فَأَجْمِعُوا أَمْرَكُمْ وَشُرَكَاءَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُنْ أَمْرُكُمْ عَلَيْكُمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُوا إِلَيَّ وَلَا تُنظِرُونِ ﴿۷۱﴾ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَمَا سَأَلْتُكُم مِّنْ أَجْرٍ ۖ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّـهِ ۖ وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ ﴿۷۲﴾ فَكَذَّبُوهُ فَنَجَّيْنَاهُ وَمَن مَّعَهُ فِي الْفُلْكِ وَجَعَلْنَاهُمْ خَلَائِفَ وَأَغْرَقْنَا الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا ۖ فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُنذَرِينَ ﴿۷۳﴾ }صدق الله العظيم [يونس]
ببینید پاسخ مردمش که نصیحت نبیّ خداوند را نپذیرفته و بدون تفکر و به سرعت تصمیم‌گیری کرده و به منطق دعوت کننده و آنچه که به سوی آن دعوت می‌شوند، توجه و تدبر نکردند چه بود، گفتند:

{ قَالُوا يَا نُوحُ قَدْ جَادَلْتَنَا فَأَكْثَرْتَ جِدَالَنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ﴿۳۲﴾ قَالَ إِنَّمَا يَأْتِيكُم بِهِ اللَّـهُ إِن شَاءَ وَمَا أَنتُم بِمُعْجِزِينَ﴿۳۳﴾ }صدق الله العظيم [هود]
ولی با کمال تأسف تصمیم‌شان چه اندوهی برایشان به بار آورد. آنها درباره دعوت و برهان‌های علمی او کوچک‌ترین فکری نکردند؛ بلکه به زعم خود او را دروغگو دانستند چون در ابتدای امر کسانی که از نظر ایشان اراذل بودند از او پیروی کرده و بزرگان و شخصیت‌‌هایی که در نظر ایشان محترم بودند، پیرو او نشدند. پس از پذیرش دعوت حق پروردگار سرباز زده و خداوند نیز ایشان را غرق و وارد آتش جهنم کرد و آنها سخنانی را بر زبان آوردند که آیندگانشان نیز بعدها آن را به زبان آوردند:
{ وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ﴿۱۰﴾ }صدق الله العظيم [الملك]

سبحان الله؛ الآن می‌گویید:
{ وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ }صدق الله العظيم؟!
آیا رسولان خداوند از شما دعوت نکردند که تفکر و تدبر کرده و بدون تدبر با عقل و منطق؛ درباره اینکه دعوت کننده به حق سخن
گفته و راه راست را نشان می‌دهد؛ تصمیم نگیرید؟ برادران مسلمان من آیا می‌دانید مقصود آنان از این گفته چیست که :
{ وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ }
صدق الله العظيم؟
این اعتراف ایشان به این است که مانند چهارپایان و گاوها بدون تفکر کورکورانه عمل کرده‌اند. خداوند تعال
ی می‌فرماید:
{ أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلاَّ كَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلاً ﴿۴۴﴾}صدق الله العظيم [الفرقان]

چرا که انسان عاقل است ولی چیزی که آنان را مانند چهارپایان کرده، عدم استفاده ار تفکر و عقل است؛ چون چهارپایان تفکر نمی‌کنند و لذا انسانی که تفکر نکند، مانند چهارپایان خواهد بود. حقیقت این است که مهدی منتظر می‌بیند بسیاری از علمای شیعه اثنی عشری و بسیاری از علمای اهل تسنن، مانند گاو عمل کرده و تفکر نمی‌کنند؛ با تمام احترامی که برای دکتر محمد العریفی قائل هستم و ایشان ما را انکار نکرده است و شاید از امر ما مطلع نشده و سرپرست پایگاه این تصمیم را بدون تفکر اتخاذ کرده باشد خداوند بهتر می‌داند. ولی باید علت برای‌ ما توضیح داده شود و روشن شود علت بسته شدن پایگاه این نیست که نتوانسته‌اند در بیانات ناصر محمد یمانی که مخالف اعتقادات شیعیان و سنیان و تمام مذاهب اسلامی است؛ خرده‌گیری کنند.

سؤالی که در برابر همه مسلمانان مطرح می‌شود این است که اگر علمای شما از راه درست منحرف باشند؛ آیا تصور می‌کنید قادر به نجات شما از عذاب دردناک خواهند بود؟ به هیچ‌وجه چنین نیست و دربرابر گرفتار شدن شما توسط خداوند؛ هیچ کاری از آنها برنمی‌آید. چون شما دریافتید که ناصر محمد یمانی به حق برتمام علمای امت که خداوند ایشان را از امر او آگاه نموده؛ مهیمن است. ممکن است جاهلان بگویند: « به راستی که علما از دعوت امام ناصر محمد یمانی خبرندارند و مشغول امور دیگری هستند و اگر می‌دانستند تا به حال برای مردم فتوا داده بودند که او دروغگویی گستاخ بوده و مهدی منتطر نیست ولی از این امر بی اطلاعند» . مهدی منتظر در پاسخ می‌گوید: به خداوند قسم که از امام ناصر محمد یمانی باخبرند اما فرار می‌کنند؛ نمونه‌اش شما که خبردار شدی که چرا پایگاه دکتر العریفی بسته شد؛ و این نه به علت تکبر او، بلکه جز برای فرار از گفت‌وگو نبود. مشکل آنان این است که یقین ندارند مهدی منتظر به حق ناصر محمد یمانی است و برای همین است که می‌بینید از امام مهدی منتظر ناصرمحمد یمانی می‌گریزند؛ چرا که می‌ترسند با تکذیب مهدی منتظر حق پروردگارشان، دچار لعنت خداوند شوند و از طرفی می‌ترسند ناصر محمدیمانی را تصدیق کنند ولی او مهدی منتظر نباشد. و این راز فرار آنهاست و هم‌چنان در شک وتردید خود سرگردان هستند تا عذاب دردناک را ببینند.
پس به آنان می‌گوییم ای علمای امت! اگر مهدی منتظر حقاً ناصر محمد یمانی نباشد، پس ناصر محمد یمانی کیست؟ ممکن است شیطان سخنان مرا قطع کرده واز زبان اولیایش بگوید: «تو مسیح دجالی» . پس مهدی منتظر ناصر محمد یمانی در پاسخ او می‌گوید: آیا مسیح دجال از شما دعوت می‌کند تا به عبادت دور از شرک خداوند یکتا بپردازید یا اینکه ادعا خواهد کرد که «انا ربکم الأعلی»؟ باز شیطان یک بار دیگر از زبان اولیای خود سخن مرا قطع کرده و می‌گوید: «برطبق روایات مسیح دجال با ادعای اصلاح شروع می‌کند؛ بعد از آن ادعای ربوبیت خواهد کرد» . مهدی منتظر ناصر محمد یمانی در پاسخ می‌گوید: این روایت از جمله روایات شیطانی است تا شما را از حق بازدارد و متهم تا زمانی که گناهش ثابت نشود، بی‌گناه است پس اگر روزی رسید که ناصر محمد یمانی گفت «أنا ربکم الأعلی» و یا شما را به عبادت غیر خدا فراخواند؛ خوب خداوند به شما گوش و چشم داده است پس او را به شدت لعنت کنید. اما من از لعنت خدا بر شما هراسانم، چرا که من شما را به عبادت بدون شرک خداوند یکتا دعوت می‌کنم. به همین ترتیب یکی از علمای شیعه اثنی عشری که ناصر محمد یمانی را به ناحق و از روی عناد و ظلم به شدت لعنت می‌کند و یکی از آنان می‌گوید: «به من بگو اسم من و اسم پدر و مادرم چیست و به من خبر بده که درچه روز و ساعتی به تو جواب خواهم داد؟ همانا که مهدی منتظر محمدبن‌حسن عسکری که روح من فدای او باد در عالم ما زندگی کرده و از همه چیز آگاه است و اوست که ما را در برابر بسیاری از مصائب حفظ می‌کند» . پس مهدی منتظر در پاسخ او می‌گوید: به خداوندی که خدا و معبودی جز او نیست قسم که تو از مشرکان به خداوند و از بدترين موجوداتی هستی که کرولال هستند و اندیشه نمی‌کنند [اشاره به آیه کریمه: إِنَّ شَرَّ‌ الدَّوَابِّ عِندَ اللَّـهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ ﴿٢٢﴾ انفال]. چه کسی به شما گفته که مهدی منتظر از غیب آگاه است؟! چه کسی به شما گفته است مهدی منتظر از همه چیز باخبر است و آنچه را پنهان و آشکار می‌کنید؛ می‌داند؟! امید دارید مهدی‌تان چه کسی باشد؛ جز اینکه او مانند شما بنده‌ای از بندگان خدا است و همانا که خداوند از نظر علم کتابی که در اختیارشماست و با آن برایتان حجت می‌آورد؛ او را به شما فزونی بخشیده است. ای شیعه! سخن تو چقدر شبیه کافران پیشین است؛ بنگر که آنان به انبیا چه می‌گفتند و پاسخ حق و یکسان تمام انبیا به ایشان چه بوده است و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ قُلْ لَا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلَا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَفَلَا تَتَفَكَّرُون ﴿۵۰﴾ }صدق الله العظيم [الأنعام]

ممکن است یکی از علمای اهل سنت یا پیروانشان بگوید: «ناصر محمد یمانی! تو راست می‌گویی و این فتوای تو درباره شیعیان گمراه درست است» . پس مهدی منتظر در پاسخ به آنها می‌گوید: به خداوند قسم که شما هم خیلی از آنها دور نیستید و همه شما مانند گاوی هستید که هیچ اندیشه نمی‌کنند، شما اهل سنت هستید که باور دارید مسیح دجال به آسمان می‌گوید: «ببار» و آسمان می‌بارد و «ای زمین برویان» و زمین می‌رویاند و سپس مردی را از وسط به دو نیم می‌کند و بین دو نیمه راه رفته و بعد از این او را از مرگ به زندگی باز گردانده و زنده می‌کند. این جزو عقاید شما شده است و از فکر خود استفاده نکرده و به آیات محکم کتاب خداوند عزیز رجوع نکردید تا ببینید در این مورد چه می‌گوید؛ که اگر چنین می‌کردید تفاوت بزرگ بین حق و باطل را می‌دیدید. خداوند تعالی می‌فرماید:
{ قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَمَا يُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا يُعِيدُ﴿۴۹﴾ }صدق الله العظيم [سبأ]

بلکه می‌بینید خداوند درآیات محکم قرآن عظیم مبارزه می‌طلبد و می‌گوید باطلِ مادون خدا، اگر بتواند روح را به جسد بازگرداند در دعوی خود صادق است و خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَلَا أُقْسِمُ بِمَوَاقِعِ النُّجُومِ ﴿٧٥﴾ وَإِنَّهُ لَقَسَمٌ لَّوْ تَعْلَمُونَ عَظِيمٌ ﴿٧٦﴾ إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ ﴿٧٧﴾ فِي كِتَابٍ مَّكْنُونٍ ﴿٧٨﴾ لَّا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ ﴿٧٩﴾ تَنزِيلٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِينَ ﴿٨٠﴾ أَفَبِهَـٰذَا الْحَدِيثِ أَنتُم مُّدْهِنُونَ ﴿٨١﴾ وَتَجْعَلُونَ رِزْقَكُمْ أَنَّكُمْ تُكَذِّبُونَ ﴿٨٢﴾ فَلَوْلَا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ ﴿٨٣﴾ وَأَنتُمْ حِينَئِذٍ تَنظُرُونَ ﴿٨٤﴾ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنكُمْ وَلَـٰكِن لَّا تُبْصِرُونَ ﴿٨٥﴾ فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْجِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾ فَأَمَّا إِن كَانَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ ﴿٨٨﴾ فَرَوْحٌ وَرَيْحَانٌ وَجَنَّتُ نَعِيمٍ ﴿٨٩﴾ وَأَمَّا إِن كَانَ مِنْ أَصْحَابِ الْيَمِينِ ﴿٩٠﴾ فَسَلَامٌ لَّكَ مِنْ أَصْحَابِ الْيَمِينِ ﴿٩١﴾ وَأَمَّا إِن كَانَ مِنَ الْمُكَذِّبِينَ الضَّالِّينَ ﴿٩٢﴾ فَنُزُلٌ مِّنْ حَمِيمٍ ﴿٩٣﴾ وَتَصْلِيَةُ جَحِيمٍ ﴿٩٤﴾ إِنَّ هَـٰذَا لَهُوَ حَقُّ الْيَقِينِ ﴿٩٥﴾ فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ ﴿٩٦﴾} صدق الله العظيم [الواقعة].*
سبحان الله از اعتقادات علمای سنت و شیعه، که برتری طلبی بزرگی در پیشگاه خداست!! ای مردم! چگونه نسبت به مبارزه‌طلبی خداوند در آیات محکم کتابش کافر شده و به چیزی عقیده دارید که درست عکس مبارزه‌طلبی خداوند است و این مبارزه طلبی در این کلام خداوند تعالی؛کاملاً واضح و روشن است:
{فَلَوْلَا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ ﴿٨٣﴾ وَأَنتُمْ حِينَئِذٍ تَنظُرُونَ ﴿٨٤﴾ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنكُمْ وَلَـٰكِن لَّا تُبْصِرُونَ ﴿٨٥﴾ فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْجِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم،
ولی شما به شکست این مبارزه‌طلبی در آیات محکم کتاب باور دارید و سخن باطل می‌گویید، چون معتقدید مسیح دجال مردی را از وسط به دو نیمه می‌کند تا روح از بدنش خارج شود و سپس بین دو شقه بدنش راه می‌رود و بعد او را برانگیخته و روح را به بدنش بازگردانده و ادعای ربوبیت می‌کند! سبحان الله العظیم!! خداوندا تو راست گفته‌ای و رسولت راست گفته است و شیعیان اثنی عشری و روایات اهل سنت دروغ است و من با تمسک به کتاب خداوند عزیز که آن را مهجور گذاشته اید؛ این عقاید را زیر پایم له می‌کنم؛ ای علمای شیعه و سنی! عقلتان کجا رفته؟ به خداوند قسم که اگر شما هنوز در راه درست گام برمی‌داشتید؛ چرا خداوند باید مرا برمی‌انگیخت تا شما و تمام مردم را با قرآن عظیم به راه خداوند عزیز و حمید بازگردانم؛ آیا تقوا نمی‌کنید؟
ای مردم! من یک نصیحت به شما می‌کنم وآن این است که به دعوت ناصر محمد یمانی برای حضور در میز گفت‌وگو لبیک بگویید، حال چه او به حق مهدی منتظر باشد یا شیطانی گستاخ؛ سپس کتاب خداوند را حَکَم قرار می‌دهیم. من از متشابهات سخن نمی‌گویم و اگر با آیات متشابه برایتان دلیل آوردم، حجتی برشما ندارم؛ چون خداوند حجت خود برشما را تنها براساس آیات محکم قرآن قرار داده است؛ آیاتی که برای عالم و جاهلتان بینه و روشن است تا دربرابر خداوند حجتی برایتان نماند. اما شما نمی‌خواهید به حکمیت کتاب خداوند بازگردید چون با بسیاری از اعتقادات باطل شما مخالف است. پس آنچه که به شما می‌گویم این است که به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم! حتی اگر خداوند به مهدی منتظر و شما پنجاه هزار سال عمر برای گفت‌وگو بدهد، من از آوردن حجت خداوند از کتاب محفوظ از تحریف خداوند کوتاه نخواهم آمد، چرا باید از کتاب خداوند و سنت حق رسولش که مخالف با آیات محکم کتاب خداوند نباشد؛ ذره‌ای عدول کنم و جز این چیزی ندارم؛ هرکس می‌خواهد ایمان بیاورد و هرکس می‌خواهد کافر شود...
و خداوند به حق میان ما حکم خواهد کرد که او اسرع الحاسبین است...
ای جماعت کسانی که اندیشه نمی‌کنید! آیا می‌دانید که گفت‌وگو از راه اینترنت قوی‌ترین وسیله برای اقامه حجت برای شماست؟ چرا که اگر من رودررو با شما گفت‌وگو کنم؛ کلام مرا با سخنان باطل خود قطع کرده و جدال ما بسیار بالا می‌گیرد ولی هیهات هیهات... به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم! قسم بنده‌ای راستگو، که اگر به دعوت به پذیرش حکمیت قرآن عظیم پاسخ دهید؛ زبان تمام شما علمای شیعه و سنی و تمام گروه‌هایی که دينشان را فرقه فرقه کرده‌اند خاموش خواهم ساخت و سپس با برهان علمی از آیات محکم قرآن عظیم؛ شما را به حق به سکوت می‌کشانم و چنان جهاد بزرگی با شما خواهم کرد که به کتاب خداوند قرآن عظیم ایمان آورده و تسلیم مطلق آن شوید.
ممکن است یکی از علمای اهل سنت بخواهد بگوید: «آیا تو تصور می‌کنی ما به کتاب خداوند قرآن عظیم ایمان نداریم؟» در پاسخ به ایشان می‌گوییم: پس چرا از آن فرار کرده و از آن رومی‌گردانید؟ مگر مهدی منتظر برایتان فتوا نداده است که حرف آخر فیمابین فقط بر اساس کتاب خداوند است؟ بلکه این خداوند است که به دفعات زیاد در آیات محکم کتابش چنین فتوایی را به شما داده است و سپس خداوند از زبان رسولش مُحمد صلى الله عليه وآله وسلم در این حدیث حق آن را بیان نموده است؛ حدیثی که همگی شما بر آن متفق هستید و به تمام منابعی که آن را نقل کرده‌اند اطمینان دارید اما بعد از دعوت حق پروردگارتان برای حکم قرار دادن قرآن عظیم برای داوری حق در میانتان، اعراض نمودید و مُحمد صلى الله عليه وآله وسلم فرمود:
9188 - ألا إنها ستكون فتنة ، فقلت : ما المخرج منها يا رسول الله ؟ قال : كتاب الله فيه نبأ ما قبلكم ، وخبر ما بعدكم ، وحكم ما بينكم ، وهو الفصل ليس بالهزل من تركه من جبار قصمه الله ، ومن ابتغى الهدى في غيره أضله الله ، وهو حبل الله المتين ، وهو الذكر الحكيم ، وهو الصراط المستقيم . هو الذي لا يزيغ به الأهواء ، ولا تلتبس به الألسنة ، ولا يشبع منه العلماء ، ولا يخلق عن كثرة الرد ، ولا تنقضي عجائبه . هو الذي لم تنته الجن إذ سمعته حتى قالوا : { إنا سمعنا قرآنا عجبا يهدي إلى الرشد فآمنا به } . من قال به صدق ، ومن عمل به أجر ، ومن حكم به عدل ، ومن دعا إليه هدي إلى صراط مستقيم . خذها إليك يا أعور
[«بي گمان فتنه اي در پيش است » گفته شد: «يا رسول الله ! پس راه بيرون رفت از آن فتنه چيست» ؟ فرمودند: «كتاب خداي تبارك و تعالی است ؛ در قرآن خبر پيشينيان شما، خبر پسينيان شما و داوری در ميان شماست ، قرآن سخني است قاطع و فيصله دهنده كه شوخي و بازيچه نيست. هر كس آن را از سر گردن‌كشی و استكبار فرو گذارد، خداوند كمر او را می‌شكند و هركس هدايت را در غير آن طلب كند، خداوند او را گمراه می‌كند. قرآن ريسمان مستحكم خداوند و ذكر حكيم و صراط مستقيم است . قرآن است كه هواها با آن به كجی و انحراف نمی‌گرايند، زبان‌ها بدان التباس و ابهام پيدا نمی‌كنند، علما از آن سير نمی‌شوند، و با وجود بسياری تكرار، كهنه نمی‌شود وعجايب و شگفتی‌های آن به پايان نمی‌رسد وقرآن است كه چون جنيان آن را شنيدند، بی درنگ گفتند: {ما قرآن عجيبی را شنيديم که به سوی رشد راه می‌نمايد} هر كس به قرآن سخن گفت، راست گفت و هر کس به آن عمل نمود پاداش گرفت و هر کس با آن حکم کرد ؛ حکم عادلانه داد و هر كس به سوی قرآن دعوت كرد، به سوی راه راست هدايت شد»].این را داشته باش یا اعور
الراوي: علي بن أبي طالب - خلاصة الدرجة: إسناده مجهول وفي الحارث [الأعور] مقال - المحدث: الترمذي - المصدر: سنن الترمذي - الصفحة أو الرقم: 2906
------------------------------------------------
20669 -
ذكر رسول الله صلى الله عليه وسلم الفتن فقلنا يا رسول الله ما المخرج منها قال كتاب الله فيه نبأ ما قبلكم وفصل ما بينكم وخبر ما بعدكم وهو الفصل ليس بالهزل من تركه من جبار قصمه الله ومن ابتغى الهدى في غيره أضله الله وهو حبل الله المتين وهو الذكر الحكيم وهو الصراط المستقيم وهو الذي لا تلتبس به الألسن ولا تزيغ به الأهواء ولا يخلق عن كثرة الرد ولا يشبع منه العلماء ولا تنقضي عجائبه وهو الذي لم يتناه الجن إذ سمعته أن قالوا { إنا سمعنا قرآنا عجبا } من قال به صدق ومن حكم به عدل ومن اعتصم به هدي إلى صراط مستقيم
[رسول الله صلى الله عليه وسلم از فتنه ها سخن گفت. گفته شد: «يا رسول الله ! پس راه بيرون رفت از آن فتنه چيست» ؟ فرمودند: «كتاب خدای تبارك و تعالی است ؛ در قرآن خبر پيشينيان شما، خبر پسينيان شما و داوری در ميان شماست ، قرآن سخنی است قاطع و فيصله دهنده كه شوخی و بازيچه نيست. هر كس آن را از سر گردن‌كشی و استكبار فرو گذارد، خداوند كمر او را می‌شكند و هركس هدايت را در غير آن طلب كند، خداوند او را گمراه می‌كند. قرآن ريسمان مستحكم خداوند و ذكر حكيم و صراط مستقيم است . قرآن است كه هواها با آن به كجی و انحراف نمی‌گرايند، زبان‌ها بدان التباس و ابهام پيدا نمی‌كنند،علما از آن سير نمی‌شوند، و با وجود بسياری تكرار، كهنه نمی‌شود وعجايب و شگفتی‌های آن به پايان نمی‌رسد وقرآن است كه چون جنيان آن را شنيدند، بی درنگ گفتند: {ما قرآن عجيبی را شنيديم که به سوی رشد راه می‌نمايد} هر كس به قرآن سخن گفت، راست گفت و هر کس به آن عمل نمود پاداش گرفت و هر کس با آن حکم کرد ؛ حکم عادلانه داد و هر كس به سوی قرآن دعوت كرد، به سوی راه راست هدايت شد»].
الراوي: علي بن أبي طالب - خلاصة الدرجة: [فيه] شعيب بن صفوان عامة ما يرويه لا يتابع عليه - المحدث: ابن عدي - المصدر: الكامل في الضعفاء - الصفحة أو الرقم: 5/8
------------------------------------------------
130800 -
ذكر رسول الله صلى الله عليه وسلم الفتن ، فقلنا : ما المخرج منها ؟ قال : كتاب الله عز وجل ، فيه نبأ ما قبلكم وفصل ما بينكم وخبر ما بعدكم ، وهو الفصل ليس بالهزل ، من تركه من جبار قصمه الله ، ومن ابتغى الهدى في غيره أضله الله ، وهو حبل الله المتين وهو الذكر الحكيم وهو الصراط المستقيم وهو الذي لا تلتبس به الألسن ولا تزيغ به الأهواء ولا يخلق عن كثرة الرد ، ولا يشبع منه العلماء ولا تنقضي عجائبه ، وهو الذي لم يتناه الجن إذ سمعته أن قالوا : { إنا سمعنا قرآنا عجبا } من قال به صدق ، ومن حكم به عدل ، ومن اعتصم به فقد هدي إلى صراط مستقيم
[رسول الله صلى الله عليه وسلم از فتنه ها سخن گفت.گفته شد: یا رسول‌الله! راه نجات چیست؟» فرمودند: «كتاب خدای تبارك و تعالی است ؛ در قرآن خبر پيشينيان شما، خبر پسينيان شما و داوری در ميان شماست ، قرآن سخنی است قاطع و فيصله دهنده كه شوخی و بازيچه نيست. هر كس آن را از سر گردن‌كشی و استكبار فرو گذارد، خداوند كمر او را می‌شكند و هركس هدايت را در غير آن طلب كند، خداوند او را گمراه می‌كند. قرآن ريسمان مستحكم خداوند و ذكر حكيم و صراط مستقيم است . قرآن است كه هواها با آن به كجی و انحراف نمی‌گرايند، زبان‌ها بدان التباس و ابهام پيدا نمی‌كنند،علما از آن سير نمی‌شوند، و با وجود بسياری تكرار، كهنه نمی‌شود وعجايب و شگفتی‌های آن به پايان نمی‌رسد وقرآن است كه چون جنيان آن را شنيدند، بی درنگ گفتند: {ما قرآن عجيبی را شنيديم که به سوی رشد راه می‌نمايد} هر كس به قرآن سخن گفت، راست گفت و هر کس به آن عمل نمود پاداش گرفت و هر کس با آن حکم کرد ؛ حکم عادلانه داد و هر كس به سوی قرآن دعوت كرد، به سوی راه راست هدايت شد»].
الراوي: علي بن أبي طالب - خلاصة الدرجة: [فيه] شعيب بن صفوان لا يتابع عليه - المحدث: ابن القيسراني - المصدر: ذخيرة الحفاظ - الصفحة أو الرقم: 3/1348
-----------------------------------------------
15603 -
ألا إنها ستكون فتنة فقلت ما المخرج منها يا رسول الله قال كتاب الله فيه نبأ ما كان قبلكم وخبر ما بعدكم وحكم ما بينكم وهو الفصل ليس بالهزل من تركه من جبار قصمه الله ومن ابتغى الهدى في غيره أضله الله وهو حبل الله المتين وهو الذكر الحكيم وهو الصراط المستقيم هو الذي لا تزيغ به الأهواء ولا تلتبس به الألسنة ولا يشبع منه العلماء ولا يخلق على كثرة الرد ولا تنقضي عجائبه هو الذي لم تنته الجن إذ سمعته حتى قالوا { إنا سمعنا قرآنا عجبا يهدي إلى الرشد فآمنا به } من قال به صدق ومن عمل به أجر ومن حكم به عدل ومن دعا إليه هدي إلى صراط مستقيم
[«بی گمان فتنه‌ای در پيش است»گفته شد: يا رسول الله ! پس راه بيرون رفت از آن فتنه چيست ؟ یا رسول‌الله! راه نجات چیست؟» فرمودند: «كتاب خدای تبارك و تعالی است ؛ در قرآن خبر پيشينيان شما، خبر پسينيان شما و داوری در ميان شماست ، قرآن سخنی است قاطع و فيصله دهنده كه شوخی و بازيچه نيست. هر كس آن را از سر گردن‌كشی و استكبار فرو گذارد، خداوند كمر او را می‌شكند و هركس هدايت را در غير آن طلب كند، خداوند او را گمراه می‌كند. قرآن ريسمان مستحكم خداوند و ذكر حكيم و صراط مستقيم است . قرآن است كه هواها با آن به كجی و انحراف نمی‌گرايند، زبان‌ها بدان التباس و ابهام پيدا نمی‌كنند،علما از آن سير نمی‌شوند، و با وجود بسياری تكرار، كهنه نمی‌شود وعجايب و شگفتی‌های آن به پايان نمی‌رسد وقرآن است كه چون جنيان آن را شنيدند، بی درنگ گفتند: {ما قرآن عجيبی را شنيديم که به سوی رشد راه می‌نمايد} هر كس به قرآن سخن گفت، راست گفت و هر کس به آن عمل نمود پاداش گرفت و هر کس با آن حکم کرد ؛ حکم عادلانه داد و هر كس به سوی قرآن دعوت كرد، به سوی راه راست هدايت شد»].
الراوي: علي بن أبي طالب - خلاصة الدرجة: لا ينبغي أن يعول عليه - المحدث: ابن العربي - المصدر: عارضة الأحوذي - الصفحة أو الرقم: 6/43
-----------------------------------------------
78 -
إنها ستكون فتن ، قلت : فما المخرج منها يا رسول الله ؟ فقال : كتاب الله ، فيه نبأ ما قبلكم ، وخبر ما بعدكم ، وحكم ما بينكم ، هو الفصل ليس بالهزل ، من تركه من جبار قصمه الله ، ومن ابتغى الهدى في غيره أضله الله ، وهو حبل الله المتين ، وهو الذكر الحكيم ، وهو الصراط المستقيم ، وهو الذي لا تزيغ به الأهواء ، ولا تختلف به الآراء ، ولا تلتبس به الألسن ، ولا يخلق عن كثرة الرد ، ولا تنقضي عجائبه ، ولا يشبع منه العلماء ، من قال به صدق ، ومن حكم به عدل ، ومن عمل به أجر ، ومن دعا إليه هدي إلى صراط مستقيم
[«بي گمان فتنه‌ها در پيش است». گفته شد: يا رسول الله ! پس راه بيرون رفت از آن فتنه چيست ؟ یا رسول‌الله! راه نجات چیست؟» فرمودند: «كتاب خدای تبارك و تعالی است ؛ در قرآن خبر پيشينيان شما، خبر پسينيان شما و داوری در ميان شماست ، قرآن سخنی است قاطع و فيصله دهنده كه شوخی و بازيچه نيست. هر كس آن را از سر گردن‌كشی و استكبار فرو گذارد، خداوند كمر او را می‌شكند و هركس هدايت را در غير آن طلب كند، خداوند او را گمراه می‌كند. قرآن ريسمان مستحكم خداوند و ذكر حكيم و صراط مستقيم است . قرآن است كه هواها با آن به كجی و انحراف نمی‌گرايند، زبان‌ها بدان التباس و ابهام پيدا نمی‌كنند،علما از آن سير نمی‌شوند، و با وجود بسياری تكرار، كهنه نمی‌شود وعجايب و شگفتی‌های آن به پايان نمی‌رسد وقرآن است كه چون جنيان آن را شنيدند، بی درنگ گفتند: {ما قرآن عجيبی را شنيديم که به سوی رشد راه می‌نمايد} هر كس به قرآن سخن گفت، راست گفت و هر کس به آن عمل نمود پاداش گرفت و هر کس با آن حکم کرد ؛ حکم عادلانه داد و هر كس به سوی قرآن دعوت كرد، به سوی راه راست هدايت شد»].
الراوي: علي بن أبي طالب - خلاصة الدرجة: [له] طرق - المحدث: ابن تيمية - المصدر: درء التعارض - الصفحة أو الرقم: 5/268
------------------------------------------------
6031 -
إنها ستكون فتنة . فقلت : فما المخرج منها يا رسول الله ؟ قال : كتاب الله ، فيه نبأ ما قبلكم وخبر ما بعدكم وحكم ما بينكم ، هو الفصل ليس بالهزل ، من تركه من جبار قصمه الله ، ومن ابتغى الهدى في غيره أضله الله ، وهو حبل الله المتين وهو الذكر الحكيم وهو الصراط المستقيم ، هو الذي لا تزيغ به الأهواء ولا تلتبس به الألسنة ولا يشبع منه العلماء ولا يخلق عن كثرة الرد ولا تنقضي عجائبه هو الذي لم تنته الجن إذ سمعته حتى قالوا { إنا سمعنا قرآنا عجبا يهدي إلى الرشد فآمنا به } [ الجن / 1 ] من قال به صدق ومن عمل به أجر ومن حكم به عدل ومن دعا إليه هدي إلى صراط مستقيم
[«بی گمان فتنه‌ای در پيش است».گفته شد:« یا رسول‌الله! راه نجات چیست؟» فرمودند: «كتاب خدای تبارك و تعالی است ؛ در قرآن خبر پيشينيان شما، خبر پسينيان شما و داوری در ميان شماست ، قرآن سخنی است قاطع و فيصله دهنده كه شوخی و بازيچه نيست. هر كس آن را از سر گردن‌كشی و استكبار فرو گذارد، خداوند كمر او را می‌شكند و هركس هدايت را در غير آن طلب كند، خداوند او را گمراه می‌كند. قرآن ريسمان مستحكم خداوند و ذكر حكيم و صراط مستقيم است . قرآن است كه هواها با آن به كجی و انحراف نمی‌گرايند، زبان‌ها بدان التباس و ابهام پيدا نمی‌كنند،علما از آن سير نمی‌شوند، و با وجود بسياری تكرار، كهنه نمی‌شود وعجايب و شگفتی‌های آن به پايان نمی‌رسد وقرآن است كه چون جنيان آن را شنيدند، بی درنگ گفتند: {ما قرآن عجيبی را شنيديم که به سوی رشد راه می‌نمايد} هر كس به قرآن سخن گفت، راست گفت و هر کس به آن عمل نمود پاداش گرفت و هر کس با آن حکم کرد ؛ حکم عادلانه داد و هر كس به سوی قرآن دعوت كرد، به سوی راه راست هدايت شد»].
الراوي: علي - خلاصة الدرجة: مشهور من رواية الحارث الأعور وقد تكلموا فيه وقصارى هذا الحديث أن يكون من كلام أمير المؤمنين علي وقد وهم بعضهم في رفعه وهو كلام حسن صحيح - المحدث: ابن كثير - المصدر: فضائل القرآن - الصفحة أو الرقم: 45
------------------------------------------------
143619 -
أتاني جبريل عليه السلام فقال : يا محمد إن أمتك مختلفة بعدك قال : فقلت له : فأين المخرج يا جبريل قال : فقال : كتاب الله تعالى به يقصم الله كل جبار ومن اعتصم به نجا ومن تركه هلك مرتين قول فصل وليس بالهزل لا تختلقه الألسن ولا تفنى أعاجيبه فيه نبأ ما كان قبلكم وفصل ما بينكم وخبر ما هو كائن بعدكم
[جبریل علیه السلام به نزد من آمد و گفت: «ای محمد! امت تو بعد از تو دچار اختلاف خواهند شد». گفت به او گفتم: «راه خروج چیست یا جبریل؛» گفت: «کتاب خداوند تعالی که هر كس آن را از سر گردن‌كشی و استكبار فرو گذارد، خداوند كمر او را می‌شكند و هرکس بدان پای‌‌بند شد، نجات یابد و هرکس آن را رها کرد دوبارهلاک می‌شود. قرآن سخنی است قاطع و فيصله دهنده كه شوخی و بازيچه نيست. زبان‌ها بدان التباس و ابهام پيدا نمی‌كنند وعجايب و شگفتی‌های آن به پايان نمی‌آيد در قرآن خبر پيشينيان شما، خبر پسينيان شما و داوري در ميان شماست و خبرهر آنچه که بعد از شماست»]
الراوي: علي بن أبي طالب - خلاصة الدرجة: إسناده ضعيف جدا - المحدث: أحمد شاكر - المصدر: مسند أحمد - الصفحة أو الرقم: 2/89
------------------------------------------------
42319 -
ألا إنها ستكون فتنة . فقلت : ما المخرج منها يا رسول الله ؟ قال : كتاب الله ، فيه نبأ ما كان قبلكم ، وخبر ما بعدكم ، وحكم ما بينكم ، هو الفصل ليس بالهزل ، من تركه من جبار قصمه الله ، ومن ابتغى الهدى في غيره أضله الله . . الحديث
[«بی گمان فتنه‌ای در پيش است» گفته شد: «يا رسول الله ! پس راه بيرون رفت از آن فتنه چيست» ؟ فرمودند: «كتاب خدای تبارك و تعالی است ؛ در قرآن خبر پيشينيان شما، خبر پسينيان شما و داوری در ميان شماست، قرآن سخنی است قاطع و فيصله دهنده كه شوخيی و بازيچه نيست. هر كس آن را از سر گردن‌كشی و استكبار فرو گذارد، خداوند كمر او را می‌شكند و هركس هدايت را در غير آن طلب كند، خداوند او را گمراه می‌كند»]
الراوي: الحارث - خلاصة الدرجة:ضعيف - المحدث: الألباني - المصدر: السلسلة الضعيفة - الصفحة أو الرقم: 6393
------------------------------------------------
95994 -
أتاني جبريل فقال : يا محمد ! إن أمتك مختلفة بعدك ، قال : فقلت له : فأين المخرج يا جبريل ؟ قال : فقال : كتاب الله تعالى ، به يقصم الله كل جبار ، من اعتصم به نجا ، و من تركه هلك ، مرتين ، قول فصل ، و ليس بالهزل ، لاتختلقه الألسن ، و لا تفنى أعاجيبه ، فيه نبأ ما كان قبلكم ، فصل ما بينكم و خبر ما هو كائن بعدكم
[جبریل علیه السلام به نزد من آمد و گفت: «ای محمد! امت تو بعد از تو دچار اختلاف خواهند شد». گفت به او گفتم: «راه خروج چیست یا جبریل» گفت: «کتاب خداوند تعالی که هر كس آن را از سر گردن‌كشی و استكبار فرو گذارد، خداوند كمر او را می‌شكند و هرکس بدان پای‌‌بند شد، نجات یابد و هرکس آن را رها کرد دوبارهلاک می‌شود. قرآن سخنی است قاطع و فيصله دهنده كه شوخی و بازيچه نيست. زبان‌ها بدان التباس و ابهام پيدا نمی‌كنند وعجايب و شگفتی‌های آن به پايان نمی‌آيد در قرآن خبر پيشينيان شما، خبر پسينيان شما و داوري در ميان شماست و خبرهر آنچه که بعد از شماست»]
الراوي: علي بن أبي طالب - خلاصة الدرجة: ضعيف جداً - المحدث: الألباني - المصدر: السلسلة الضعيفة - الصفحة أو الرقم: 1776
------------------------------------------------
94685 -
إنها ستكون فتن قلت : فما المخرج منها يا رسول الله ؟ قال : كتاب الله ، فيه نبأ ما قبلكم ، وخير ما بعدكم ، وحكم مابينكم ، هو الفصل، ليس بالهزل، من تركه من جبار قصمه الله، ومن ابتغى الهدى في غيره أضله الله ، وهو حبل الله المتين ، وهو الذكر الحكيم ، وهو الصراط المستقيم ، وهو الذي لا تزيع به الأهواء ، ولا تلتبس به الألسن ، ولا تنقضي عجائبه ، ولا تشبع منه العلماء ، من قال به صدق ، ومن عمل به أجر ، ومن حكم به عدل ، ومن دعا إليه هدي إلى صراط مستقيم
[«بی گمان فتنه‌ای در پيش است».گفته شد: يا رسول الله ! پس راه بيرون رفت از آن فتنه چيست ؟ یا رسول‌الله! راه نجات چیست؟» فرمودند: «كتاب خدای تبارك و تعالی است ؛ در قرآن خبر پيشينيان شما، خبر پسينيان شما و داوری در ميان شماست ، قرآن سخنی است قاطع و فيصله دهنده كه شوخی و بازيچه نيست. هر كس آن را از سر گردن‌كشی و استكبار فرو گذارد، خداوند كمر او را می‌شكند و هركس هدايت را در غير آن طلب كند، خداوند او را گمراه می‌كند. قرآن ريسمان مستحكم خداوند و ذكر حكيم و صراط مستقيم است . قرآن است كه هواها با آن به كجی و انحراف نمی‌گرايند، زبان‌ها بدان التباس و ابهام پيدا نمی‌كنند،علما از آن سير نمی‌شوند، و با وجود بسياری تكرار، كهنه نمی‌شود وعجايب و شگفتی‌های آن به پايان نمی‌رسد وقرآن است كه چون جنيان آن را شنيدند، بی درنگ گفتند: {ما قرآن عجيبی را شنيديم که به سوی رشد راه می‌نمايد} هر كس به قرآن سخن گفت، راست گفت و هر کس به آن عمل نمود پاداش گرفت و هر کس با آن حکم کرد ؛ حکم عادلانه داد و هر كس به سوی قرآن دعوت كرد، به سوی راه راست هدايت شد»].
الراوي: علي بن أبي طالب - خلاصة الدرجة: إسناده ضعيف - المحدث: الألباني - المصدر: شرح الطحاوية - الصفحة أو الرقم: 71
-------------------------------------------------
90259 -
أتاني جبريل ، فقال : يا محمد ! إن الأمة مفتونة بعدك ، قلت له : فما المخرج يا جبريل . قال : كتاب الله ، فيه نبأ ما قبلكم ، و خبر ما بعدكم ، و حكم ما بينكم ، و هو حبل الله المتين ، و هو الصراط المستقيم ، و هو قول فصل ، ليس بالهزل ، إن هذا القرآن لا يليه من جبار فيعمل بغيره ، إلا قصمه الله ، و لا يبتغي علما سواه إلا أضله الله ، و لا يخلق عن رده ، و هو الذي لا تفنى عجائبه ، من يقل به يصدق ، و من يحكم به يعدل ، و من يعمل به يؤجر ، و من يقسم به يقسط
[جبریل نزد من آمد و گفت: « یا محمد! امت بعد از تو به فتنه می‌افتند». فرمود: « یا جبریل راه برون رفت چیست.» گفت: « کتاب خداوند که خبر گذشتگان و آیندگان در آن است و حبل متین خداوند و راه راست است و سخن نهایی بوده و بازیچه وسرگرمی نیست و جباری نیست که از آن سرباز زده و عمل دیگری کند و خداوند کمر او را نشکند و عالمی نیست که غیر آن را برگزیند و خداوند او را گمراه نکند. عجایب آن پایان نمی‌یابد و هر كس به قرآن سخن گفت راست گفت و هر کس به آن عمل نمود پاداش گرفت و هر کس با آن حکم کرد ؛ حکم عادلانه داد و هر كس با آن قسمت کرد عدالت نمود»].
الراوي: علي بن أبي طالب - خلاصة الدرجة: ضعيف - المحدث: الألباني - المصدر: ضعيف الجامع - الصفحة أو الرقم: 74
-----------------------------------------------
83464 -
إنها ستكون فتنة ، قيل : فما المخرج منها ؟ قال : كتاب الله ، فيه نبأ من قبلكم ، وخبر من بعدكم ، وحكم ما بينكم، هو الفصل ، ليس بالهزل، من تركه من جبار قصمه الله، ومن ابتغى الهدى في غيره أضله الله، وهو حبل الله المتين، وهو الذكر الحكيم، وهو الصراط المستقيم، هو الذي لا تزيغ به الأهواء، ولا تشبع منه العلماء، ولا تلتبس به الألسن، ولا يخلق عن الرد، ولا تنقضي عجائبه، هو الذي لم تفته الجن إذ سمعته عن أن قالوا: ( إنا سمعنا قرآنا عجبا يهدي إلى الرشد ) من قال به صدق، ومن حكم به عدل، ومن عمل به أجر، ومن دعا إليه هدي إلى صراط مستقيم
[«بی گمان فتنه‌ای در پيش است».گفته شد: پس راه بيرون رفت از آن فتنه چيست؟ فرمودند: «كتاب خدای تبارك و تعالی است ؛ در قرآن خبر پيشينيان شما، خبر پسينيان شما و داوری در ميان شماست ، قرآن سخنی است قاطع و فيصله دهنده كه شوخی و بازيچه نيست. هر كس آن را از سر گردن‌كشی و استكبار فرو گذارد، خداوند كمر او را می‌شكند و هركس هدايت را در غير آن طلب كند، خداوند او را گمراه می‌كند. قرآن ريسمان مستحكم خداوند و ذكر حكيم و صراط مستقيم است . قرآن است كه هواها با آن به كجی و انحراف نمی‌گرايند، زبان‌ها بدان التباس و ابهام پيدا نمی‌كنند،علما از آن سير نمی‌شوند، و با وجود بسياری تكرار، كهنه نمی‌شود وعجايب و شگفتی‌های آن به پايان نمی‌رسد وقرآن است كه چون جنيان آن را شنيدند، بی درنگ گفتند: {ما قرآن عجيبی را شنيديم که به سوی رشد راه می‌نمايد} هر كس به قرآن سخن گفت، راست گفت و هر کس به آن عمل نمود پاداش گرفت و هر کس با آن حکم کرد ؛ حکم عادلانه داد و هر كس به سوی قرآن دعوت كرد، به سوی راه راست هدايت شد»].
الراوي: علي بن أبي طالب - خلاصة الدرجة: ضعيف جداً - المحدث: الألباني - المصدر: ضعيف الجامع - الصفحة أو الرقم: 2081
-------------------------------------------------
36882 -
مررت في المسجد ، فإذا الناس يخوضون في الأحاديث ، فدخلت على علي ، فقلت : يا أميرالمؤمنين ! ألا ترى أن الناس قد خاضوا في الأحاديث ؟ ! قال : و قد فعلوها ؟ قلت : نعم ! قال أما إني سمعت رسول الله صلى الله عليه وسلم يقول : ألا إنها ستكون فتنة ، فقلت : ما المخرج منها يا رسول الله ؟ قال : كتاب الله فيه نبأ ما قبلكم ، وخبر ما بعدكم ، وحكم ما بينكم ، وهو الفصل ليس بالهزل من تركه من جبار قصمه الله ، ومن ابتغى الهدى في غيره أضله الله ، وهو حبل الله المتين ، وهو الذكر الحكيم ، وهو الصراط المستقيم . هو الذي لا يزيغ به الأهواء ، ولا تلتبس به الألسنة ، ولا يشبع منه العلماء ، ولا يخلق عن كثرة الرد ، ولا تنقضي عجائبه . هو الذي لم تنته الجن إذ سمعته حتى قالوا : { إنا سمعنا قرآنا عجبا يهدي إلى الرشد فآمنا به } . من قال به صدق ، ومن عمل به أجر ، ومن حكم به عدل ، ومن دعا إليه هدي إلى صراط مستقيم . خذها إليك يا أعور
[از مسجد می گذشتم که شنیدم مردم در مورد احادیث باهم اختلاف داشتند؛ بر امیر المؤمنین علی وارد شدم و گفتم: «نمی‌بینی مردم در مورد احادیث باهم اختلاف داشتند» گفت: «این کار را کرده اند؟»گفتم: «بله».فرمود اما من شنیدم که رسول‌الله ‏ ‏صلى الله عليه وسلم ‏ ‏می فرمایند: «بی گمان فتنه‌ای در پيش است».گفته شد: «یا رسول‌الله! راه نجات چیست؟» فرمودند: «كتاب خدای تبارك و تعالی است ؛ در قرآن خبر پيشينيان شما، خبر پسينيان شما و داوری در ميان شماست ، قرآن سخنی است قاطع و فيصله دهنده كه شوخی و بازيچه نيست. هر كس آن را از سر گردن‌كشی و استكبار فرو گذارد، خداوند كمر او را می‌شكند و هركس هدايت را در غير آن طلب كند، خداوند او را گمراه می‌كند. قرآن ريسمان مستحكم خداوند و ذكر حكيم و صراط مستقيم است . قرآن است كه هواها با آن به كجی و انحراف نمی‌گرايند، زبان‌ها بدان التباس و ابهام پيدا نمی‌كنند،علما از آن سير نمی‌شوند، و با وجود بسياری تكرار، كهنه نمی‌شود وعجايب و شگفتی‌های آن به پايان نمی‌رسد وقرآن است كه چون جنيان آن را شنيدند، بی درنگ گفتند: {ما قرآن عجيبی را شنيديم که به سوی رشد راه می‌نمايد} هر كس به قرآن سخن گفت، راست گفت و هر کس به آن عمل نمود پاداش گرفت و هر کس با آن حکم کرد ؛ حکم عادلانه داد و هر كس به سوی قرآن دعوت كرد، به سوی راه راست هدايت شد»].
الراوي: الحارث - خلاصة الدرجة: ضعيف - المحدث: الألباني - المصدر: ضعيف الترمذي - الصفحة أو الرقم: 2906
-------------------------------------------------
99779 -
ألا إنها ستكون فتنة ، فقلت : ما المخرج منها يا رسول الله ؟ ! قال : كتاب الله : فيه نبأ ما قبلكم ، وخبر ما بعدكم ، وحكم ما بينكم ، هو الفصل ، ليس بالهزل ، من تركه من جبار قصمه الله ، ومن ابتغى الهدى في غيره أضله الله ، وهو حبل الله المتين ، وهو الذكر الحكيم ، وهو الصراط المستقيم ، وهو الذي لا تزيغ به الأهواء ، ولا تلتبس به الألسنة ، ولا يشبع منه العلماء ، ولا يخلق عن كثرة الرد ، ولا تنقضي عجائبه ، هو الذي لم تنته الجن إذ سمعته حتى قالوا : { إنا سمعنا قرآنا عجبا . يهدي إلى الرشد فآمنا به } ، من قال به صدق ، ومن عمل به أجر ، ومن حكم به عدل ، ومن دعا إليه هدي إلى صراط مستقيم
[«بی گمان فتنه‌ای در پيش است».گفته شد: «يا رسول الله ! پس راه بيرون رفت از آن فتنه چيست؟» فرمودند: «كتاب خدای تبارك و تعالی است ؛ در قرآن خبر پيشينيان شما، خبر پسينيان شما و داوری در ميان شماست ، قرآن سخنی است قاطع و فيصله دهنده كه شوخی و بازيچه نيست. هر كس آن را از سر گردن‌كشی و استكبار فرو گذارد، خداوند كمر او را می‌شكند و هركس هدايت را در غير آن طلب كند، خداوند او را گمراه می‌كند. قرآن ريسمان مستحكم خداوند و ذكر حكيم و صراط مستقيم است . قرآن است كه هواها با آن به كجی و انحراف نمی‌گرايند، زبان‌ها بدان التباس و ابهام پيدا نمی‌كنند،علما از آن سير نمی‌شوند، و با وجود بسياری تكرار، كهنه نمی‌شود وعجايب و شگفتی‌های آن به پايان نمی‌رسد وقرآن است كه چون جنيان آن را شنيدند، بی درنگ گفتند: {ما قرآن عجيبی را شنيديم که به سوی رشد راه می‌نمايد} هر كس به قرآن سخن گفت، راست گفت و هر کس به آن عمل نمود پاداش گرفت و هر کس با آن حکم کرد ؛ حکم عادلانه داد و هر كس به سوی قرآن دعوت كرد، به سوی راه راست هدايت شد»].
الراوي: علي بن أبي طالب - خلاصة الدرجة: مخرج في "السلسلة الضعيفة" - المحدث: الألباني - المصدر: مشكاة المصابيح - الصفحة أو الرقم: 2080
-------------------------------------------------

198020 - إن هذا القرآن مأدبة الله فاقبلوا مأدبته ما استطعتم إن هذا القرآن حبل الله والنور المبين والشفاء النافع عصمة لمن تمسك به ونجاة لمن اتبعه لا يزيغ فيستعتب ولا يعوج فيقوم ولا تنقضي عجائبه ولا يخلق من كثرة الرد اتلوه فإن الله يأجركم على تلاوته كل حرف عشر حسنات أما إني لا أقول الم حرف ولكن ألف حرف ولام حرف وميم حرف

[به راستی که این قرآن ولیمه خداوند است و تا توان دارید این ولیمه را بپذیرید. این قرآن حبل الهی و نور آشکار و شفایی سودمند است. عصمت کسی است که به آن تمسک جوید؛ راه نجات برای کسی است که از آن پیروی نماید. به راه کج نمی‌رود مگر که درست می‌شود و منحرف نمی‌شود مگر که [با قرآن] مورد عتاب واقع می‌شود و عجائب این قرآن پایانی ندارد و با وجود بسياری تكرار كهنه نمی‌شود. آن را بخوانید که خداوند به خاطر تلاوت هر حرف آن به شما ده اجر می‌دهد اما من نمی‌گویم «الم» يك حرف است بلکه می گویم «الف» يك حرف، «لام» يك حرف و «میم» يك حرف است]
الراوي: عبدالله بن مسعود - خلاصة الدرجة: [فيه] إبراهيم الهجري عن أبي الأحوص - المحدث: المنذري - المصدر: الترغيب والترهيب - الصفحة أو الرقم: 2/302
-------------------------------------------------

88138 - إن هذا القر آن مأدبة الله فاقبلوا من مأدبته ما استطعتم
[به راستی که این قرآن ولیمه خداوند است و تا توان دارید این ولیمه را بپذیرید]
الراوي: عبدالله بن مسعود - خلاصة الدرجة: ضعيف - المحدث: الألباني - المصدر: ضعيف الجامع - الصفحة أو الرقم: 2024
-------------------------------------------------

80467 - إن هذا القرآن مأدبة الله ، فاقبلوا مأدبته ما استطعتم ، إن هذا القرآن حبل الله ، والنور المبين ، والشفاء النافع ، عصمة لمن تمسك به ، ونجاة لمن اتبعه ، لا يزيغ فيستعتب ، ولا يعوج فيقوم ، ولا تنقضي عجائبه ، ولا يخلق من كثرة الرد ، اتلوه ؛ فإن الله يأجركم على تلاوته كل حرف عشر حسنات ، أما إني لا أقول لكم : ( ألم ) حرف ، ولكن ألف ولام وميم
[به راستی که این قرآن ولیمه خداوند است و تا توان دارید این ولیمه را بپذیرید. این قرآن حبل الهی و نور آشکار و شفایی سودمند است. عصمت کسی است که به آن تمسک جوید؛ راه نجات برای کسی است که از آن پیروی نماید. به راه کج نمی‌رود مگر که درست می‌شود و منحرف نمی‌شود مگر که [با قرآن] مورد عتاب واقع می‌شود و عجائب این قرآن پایانی ندارد و با وجود بسياری تكرار كهنه نمی‌شود. آن را بخوانید که خداوند به خاطر تلاوت هر حرف آن به شما ده اجر می‌دهد اما من نمی‌گویم «الم» يك حرف است بلکه می گویم «الف» يك حرف، «لام» يك حرف و «میم» يك حرف است]
الراوي: عبدالله بن مسعود - خلاصة الدرجة: ضعيف - المحدث: الألباني - المصدر: ضعيف الترغيب - الصفحة أو الرقم: 867
-------------------------------------------------
207092 -
دخلت على رسول الله صلى الله عليه وسلم فذكر الحديث بطوله إلى أن قال : قلت يا رسول الله أوصني . قال : أوصيك بتقوى الله ، فإنها زين لأمرك كله . قلت : يا رسول الله زدني قال : عليك بتلاوة القرآن وذكر الله عز وجل ، فإنه ذكر لك في السماء ، ونور لك في الأرض . قلت : يا رسول الله زدني ، قال : عليك بطول الصمت ، فإنه مطردة للشيطان ، وعون لك على أمر دينك . قلت : زدني ، قال : إياك وكثرة الضحك ، فإنه يميت القلب ، ويذهب بنور الوجه . قلت : زدني ، قال : قل الحق ، وإن كان مرا . قلت : زدني ، قال : لا تخف في الله لومة لائم ، قلت : زدني . قال : ليحجزك عن الناس ما تعلم من نفسك
[به نزد رسول الله صلى الله عليه وسلم رفتم و ایشان حدیثی طولانی بیان فرمودند تا به اینجا رسید که از ایشان خواستم یا رسول الله به من سفارش کنید؛ فرمودند: تو را به داشتن تقوا توصیه می‌کنم که تمام امورت را درست خواهد کرد. گفتم یا رسول الله بیش از این چه؟ فرمود: بر توست تلاوت قرآن و ذکر خداوند عزوجل و این ذکر تو در آسمان و نور تو در زمین است. گفتم رسول الله بیشتر بفرمایید. فرمود: بر توست که سکوتت طولانی باشد که شیطان را طرد می‌کند ویار تو در امر دین توست. گفتم: بیشتر بفرمایید. فرمود از زیاد خندیدن بپرهیز که قلب را میرانده و نور چهره را کم می‌کند. گفتم بیشتر بفرمایید. فرمود: حق را بگو ولو تلخ باشد. گفتم بیشتر. فرمود: در راه خداوند از ملامت احدی مترس. گفتم بیشتر. فرمود:عيب‌های [گناهان] خودت، تو را از ذكر عيوب [گناهان] مردم بازدارد
الراوي: أبو ذر الغفاري - خلاصة الدرجة: [إسناده صحيح أو حسن أو ما قاربهما] - المحدث: المنذري - المصدر: الترغيب والترهيب - الصفحة أو الرقم: 4/23
----------------------------------------
ای مردم! من چیزی جز سخن نبی الله نوح علیه الصلاة و السلام به مردمش را به شما نمی‌گویم که:
{ قَالَ يَا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَآَتَانِي رَحْمَةً مِنْ عِنْدِهِ فَعُمِّيَتْ عَلَيْكُمْ أَنُلْزِمُكُمُوهَا وَأَنْتُمْ لَهَا كَارِهُونَ ﴿۲۸﴾}صدق الله العظيم [هود]
به خداوند قسم که من از علمای شما به شدت در تعجبم، اینکه دکتر محمد العریفی بیان ما درباره نماز را درپایگاهش گذاشته بود؛ برای ما بشارت بود و گفتیم این شیخ از کسانی است که از ملامت کسی نمی‌هراسد و حق که برایش روشن شد از آن پیروی می‌کند، ولی او پایگاهش را بسته و پشت کرده و پشت سرش را هم نگاه نکرد تا امام مهدی در پایگاهش با او گفت‌وگو نکند!! اما جناب شیخ محمد العریفی! ما در برابر تو حجت آورده‌ایم و حتی اگر پایگاهت را ببندی؛ فرار از گفت‌وگو با مهدی منتظر امام ناصر محمد یمانی در برابر خداوند نفعی برایت نخواهد داشت و الله المستعان...
ای جماعت انصار! سست نشده و از انتشار بیانات و تبلیغ دل‌سرد نشوید تا در برابر خداوند عذر داشته باشید که شما تبلیغ خود را انجام داده‌اید. خداوند تعالی می‌فرماید:

{ وَإِذَ قَالَتْ أُمَّةٌ مِّنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا اللّهُ مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا قَالُواْ مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ﴿۱۶۴﴾}
صدق الله العظيم [الأعراف:164]

چه شده است که می‌بینم برخی از انصار به مجرد اینکه دیدند صاحبان پایگاه‌ها مطالبشان را حذف کرده و یا مانع حضورشان در پایگاه می‌شوند، دل‌سرد شده و احساس شکست کرده و از تبلیغ دست برمی‌دارند و غمگین شده و سست می‌شوند؛ آنان از صاحبان عزم و اراده[اولی العزم] نیستند و فرموده خداوند تعالی را به یاد داشته باشید:
{ وَإِذَ قَالَتْ أُمَّةٌ مِّنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا اللّهُ مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا قَالُواْ مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ﴿۱۶۴﴾ }
صدق الله العظيم [الأعراف]

و برای شما نیز این عذری در برابر پروردگارتان است که ابلاغ را انجام داده و سست نشده و از تبلیغ شبانه‌روزی دست برنداشته و آرام نگرفته‌اید. چقدر اجر مبلغانی که برای نجات مردم از عذاب سیاره عذاب که در راه است تلاش می‌کنند، در نزد خداوند بسیار است.
وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..
أخو المؤمنين بالقرآن العظيم الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
_______________
* بیان:{فَلَا أُقْسِمُ بِمَوَاقِعِ النُّجُومِ ﴿٧٥﴾ وَإِنَّهُ لَقَسَمٌ لَّوْ تَعْلَمُونَ عَظِيمٌ ﴿٧٦﴾} صدق الله العظيم [الواقعة].
https://mahdialumma.org/showthread.php?p=321194#post_321194


اقتباس المشاركة 47654 من موضوع ( بيانات الإمام في أحكام الوضوء والصلاة وميقاتها )


- 3 -

الإمام ناصر محمد اليماني
06 - 11 - 1430 هـ
25 - 10 - 2009 مـ
02:30 صباحاً
ـــــــــــــــ


رد المهدي على إغلاق منتدى الحوار في موقع الدكتور محمد العريفي..


اقتباس المشاركة :
بسم الله الرحمن الرحيم
و الصلاة و السلام على جميع المرسلين
و لا حول و لا قوة إلا بالله العلي العظيم
إمامنا المهدي المنتظر خليفة الله على الارض
إنظر إمامنا المؤيد بالنصر العظيم من الله تعالى و لو كره المشركون كيف أقفل موقع الدكتور محمد العريفي منتداه بعد أن تم فيه نشر بيانك العظيم فهذا إن دل على شيء فهو يدل على أنك المهدي المنتظر الحق من ربه و لذلك خاف المنافقون أعداء الله و أولياء الشياطين من نشر بيان الحق في منتدياتهم ..

(رابط للعريفي قديم لا يعمل)
حسبنا الله تعالى و نعم الوكيل
انتهى الاقتباس

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على خاتم الأنبياء والمُرسلين النبيّ الأميّ مُحمد صلى الله عليه وآله وسلم والتابعين للحقّ إلى يوم الدين..
وسلامُ الله على أخي الكريم الدكتور مُحمد العريفي ورحمة الله وبركاته، وأصدقني الله الرؤيا الحقّ بالحقّ إنّهُ لن يُحاجِجني أحدٌ من القرآن العظيم إلا غلبته بالحقّ.
ويا سُبحان الله، فلم ندخل بعد في تفصيل الصلوات من محكم القرآن بالعلم المُلجم والمُهيمن بالحقّ! ولعل الدكتور العريفي اطّلع على هذا فأُحرج حرجاً شديداً، فإن قال إنهُ باطل فهو يرى أنه لن يستطيع لأنه لم يجد ولو نقطة واحدة من الباطل في بيان ناصر محمد اليماني، وإن ترك بياني في موقعه فقد خشي الآخرين وخشي على منصبه ومن ثم قرر إغلاق المُنتدى إلا الرئيسية لموقعه، وحتى لا أظلمُ الدكتور مُحمد العريفي أقول: الله أعلم هل اطّلع على البيان أم لا! ولكنّي لا أظنّ أنّ الإدارة سوف تغلق المنتدى من غير الرجوع إلى الدكتور محمد العريفي، وحين الرجوع إلى الدكتور فلا بُدّ أن يسألهم عن السبب وسوف يخبرونه لا شكّ ولا ريب، ومن ثم يطلب البيان لينظر ما فيه ومن ثم اتخذ قراره. غير إنّ الظنّ لا يُغني من الحقّ شيئاً فلا أستطيع أن أقول إنّ هذا ما حدث لديهم، فمن المفروض أن يفتونا عن سبب إغلاق المنتدى بأسره عدا موقع الدكتور الرئيسي، ولماذا لم يتمّ إغلاق منتدى واحد فقط من الموقع وهو الذي كان فيه بيان الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني!

ولكن لماذا يا دكتور هذا التصرف منك، فضيلتكم؟ فقد كنت أظنّ فيك خيراً كثيراً ولا نزال نُحبك في الله نظراً لأسلوبك الدعوي وطيبة قلبك؟
ولكن يا أخي الكريم إنّ الحقّ أحقّ أن يُتبع، ألا والله إنّهُ لا يزال لدينا التفصيل المُقنع والمُلجم لأيّ عالم من مُحكم القرآن العظيم عن تفصيل الصلوات وبرهان الركعتين وكيفية الصلوات وما تقولون في جميع حركاتها ومواقيت الأذان والإقامة ثم نُفصّلها من كتاب الله تفصيلاً.

وأشهدُ الله إنّي على استعداد تام بإذن الله لمواجهة عُلماء الأمّة جميعاً بسُلطان العلم المُلجم في تفصيل الصلوات والركعات، ولكن العجيب في الأمر أن تلجمهم من أول بيانٍ ولم نقل بعد إلا اثنين من عشرة في شأن بيان الصلاة من القرآن العظيم فما خُفي كان أعظم وأشدّ تفصيلاً، ولكنّي مُحتاطٌ به لمواجهة من أنكر هذا البيان وتوقّعت ضجةً من كافة عُلماء المُسلمين نظراً لأنّ الصلاة ركنٌ من أركان الدين فلا يجوز لهم السكوت عن ناصر محمد اليماني إن كان على ضلالٍ مُبين، ألا والله لو كنت مكان أحدهم فسمعت شخصاً يدعي إنّه المهديّ المُنتظَر وفتح له موقع حوار وصار لديه أنصار لما سكتُّ عنه شيئاً لأجبتُ طلبه للحوار واشترطت بيني وبينه الاحترام في الحوار وعدم السبِّ والشتم فنجعل الحُجّة بيني وبينه هي حُجّة العلم، حتى إذا اتّفقنا فسوف أشهد عليه أنصاره ومن ثم أبدأ بقيام الحُجّة عليه، فإن قام بحذفي خسر أنصاره وكافة أتباعه لأنّهم سوف يقولون: لماذا لم تُلجم الرجل بعلم أهدى من علمه؟ وإن استمر الحوار أقمت عليه الحجّة بالحقّ وأنقذتُ أنصاره من أن يضلهم عن سواء السبيل وأجري على الله فأهزمه بالحقّ في عقر داره، هذا لو كنت أحد العلماء المشهورين لما تكبّرتُ ولرأيت إنّه من الواجب عليّ الذود عن حياض الدين وإنقاذ المُسلمين من الذين يقولون على الله ما لا يعلمون.

و لربما يتكلم الشيطان على لسان أحد الناصحين بغير الحقّ فيقول: "فلا تحاوره لأنك سوف تشهره". ومن ثمّ أردّ عليه وأقول: بل سوف أحاوره فأشهره بأنّه على ضلالٍ مُبينٍ فأخسِّره أنصاره و أتباعه فأذره وحيداً فريداً فلا يتّبعه أحد من بعد أن أُلجمه بسلطان العلم، وهذا لو كنت مكان أحد عُلمائكم أو أحد مُفتي دياركم.

ويا أخي مُحمد العريفي وكافة عُلماء الأمّة وكافة المُسلمين، فهل تعلمون ما هي مُصيبة الذين أهلكهم الله من قبلكم؟ إنّهُ والله العظيم أنّه كان سبب إهلاكهم هو الاتّباع الأعمى لأسلافهم الذين من قبلهم. والسؤال الذي يطرح نفسه هو: فما يُدريك عن سلفك هذا الذي اقتفيت أثره فنهجت نهجه فهل هو حقاً كان على الهُدى؟ فما يُدريك حتى تمنحه ثقتك وقد جعل الله لكم عقولاً تفكرون بها؟ وما ضلّ من استخدم فكره ولن يستطيع أن يضله أحدٌ. تصديقاً لقول الله تعالى:
{وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۚ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَـٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا ﴿3﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].

فهذه فتوى تجدونها في محكم الكتاب تدعوكم إلى التفكّر من قبل التكذيب ومن قبل الاتّباع، فلربما الداعية ينطق بالحقّ ويهدي إلى صراطٍ مُستقيم، ولربما أنّ الداعية ضالٌ ومُضلٌ فأضّل نفسه وأمّته غير إنه لا يجوز الحكم عليه من قبل الاستماع إلى منطقه وسُلطان علمه ثم التفكر بالعقل والمنطق في قوله هل يقبله العقل والمنطق فيخضع لقوله دون أي اعتراض نظراً لأنّه شيء يقبله العقل والمنطق؟ إذاً لا بُدَّ من التفكر من قبل اتخاذ القرار؛ موعظة التفكر من قبل اتخاذ القرار لم يقلها لكم المهديّ المنتظَر بل الله هو من أفتاكم بذلك في وعظ المُعرضين عن الحقّ في معرض كتابه فدعاهم إلى استخدام الفكر من قبل اتخاذ القرار. وقال الله تعالى: {قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا مَا بِصَاحِبِكُمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ لَكُمْ بَيْنَ يَدَيْ عَذَابٍ شَدِيدٍ} صدق الله العظيم [سبأ:46].

وهذه قاعدة وناموس في الكتاب بالدعوة إلى التفكر من قبل اتخاذ القرار بالاتّباع من أوّل نبيّ مبعوثٍ إلى خاتمهم، فانظروا لنبيّ الله نوح عليه الصلاة والسلام. وقال الله تعالى:
{وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ نُوحٍ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِن كَانَ كَبُرَ عَلَيْكُم مَّقَامِي وَتَذْكِيرِي بِآيَاتِ اللَّـهِ فَعَلَى اللَّـهِ تَوَكَّلْتُ فَأَجْمِعُوا أَمْرَكُمْ وَشُرَكَاءَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُنْ أَمْرُكُمْ عَلَيْكُمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُوا إِلَيَّ وَلَا تُنظِرُونِ ﴿71﴾ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَمَا سَأَلْتُكُم مِّنْ أَجْرٍ ۖ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّـهِ ۖ وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ ﴿72﴾ فَكَذَّبُوهُ فَنَجَّيْنَاهُ وَمَن مَّعَهُ فِي الْفُلْكِ وَجَعَلْنَاهُمْ خَلَائِفَ وَأَغْرَقْنَا الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا ۖ فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُنذَرِينَ ﴿73﴾} صدق الله العظيم [يونس].

فانظروا لقول قومه الذين لم يأخذوا بنصيحة نبيّ الله بالتفكّر بل اتخذوا القرار سريعاً من غير تفكّر في منطق دعوته وما يدعوهم إليه، وقالوا:

{قَالُوا يَا نُوحُ قَدْ جَادَلْتَنَا فَأَكْثَرْتَ جِدَالَنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ﴿
32﴾ قَالَ إِنَّمَا يَأْتِيكُم بِهِ اللَّـهُ إِن شَاءَ وَمَا أَنتُم بِمُعْجِزِينَ﴿33﴾} صدق الله العظيم [هود].

فللأسف قرارهم كان عليهم غُمّة لأنهم لم يتفكّروا في دعوته وسلطان علمه شيئاً؛ بل استدلوا على كذبه حسب زعمهم إنّه لم يتّبعه إلا الذين هم أراذلهم بادئ الأمر ولم يصدقه الكُبار والشخصيات المُحترمة في نظرهم، فأعرضوا عن دعوة الحقّ من ربهم فأغرقهم الله وأدخلهم نار جهنم، ومن ثم قالوا كمثل قول أصحابهم من بعدهم:
{وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ} صدق الله العظيم [الملك:10].

ويا سُبحان الله العظيم الآن تقولون:
{لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ} صدق الله العظيم! ألم يدعوكم رسل الله إلى التفكّر والتدبّر وعدم اتخاذ القرار من قبل التدبر بالعقل والمنطق هل ينطق الداعية بالحقّ ويهدي إلى صراط مُستقيم؟ ويا إخواني المُسلمين هل تعلمون ما يقصدون من قولهم {وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ} صدق الله العظيم؟ فذلك اعتراف منهم أنّهم كالأنعام والبقر التي لا تتفكّر فاتّبعت الاتّباع الأعمى. وقال الله تعالى: {أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلاَّ كَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلاً} صدق الله العظيم [الفرقان:44].

وذلك لأنّ الإنسان عاقلٌ ولكن الذي جعلهم كالأنعام هو عدم التفكّر باستخدام العقل وذلك لأنّ الأنعام لا تتفكر، فإذا كان الإنسان لا يتفكّر فهو كالأنعام، وحقيقة إنّ المهديّ المُنتظَر يرى كثيراً من عُلماء الشيعة الاثنى عشر وكثيراً من عُلماء السُّنة كالبقر التي لا تتفكّر مع احترامي للدكتور مُحمد العُريفي فإنّه لم ينكر أمرنا ولربما لم يطلع عليه فربما إنّ المُشرف هو من اتخذ القرار من غير تفكّر والله أعلم، وكان من المفروض أن يخبرونا عن السبب وليس قفل منتداهم لأنّهم لم يجدوا ما يطعنوا فيه في بيان ناصر محمد اليماني المُخالف لما هم عليه سنة وشيعة وكافة المذاهب الإسلاميّة.

والسؤال الذي يطرح نفسه لكافة المُسلمين: فإذا كان عُلماؤكم قد ضلّوا عن سواء السبيل فهل ترون أنهم مُنقذيكم من العذاب الأليم؟ كلا وربّي لا يغنوا عنكم من بأس الله شيئاً لأنّكم قد علمتم أنّ ناصر محمد اليماني هو حقاً المُهيمن على كافة عُلماء الأمّة من الذين أظهرهم الله على شأني.

ولربّما الجاهلون يقولون: "إنّ العلماء لا يعلمون بدعوة الإمام ناصر محمد اليماني فهم مشغولون بأمور أخرى ولو علموا به لأفتوا الناس من زمن إنّ هذا كذاب أشِر وليس المهديّ المنتظَر ولكنهم لا يعلمون من الأمر شيء". ومن ثمّ يردّ عليهم المهديّ المنتظَر وأقول: بل والله إنّهم ليعلمون عن الإمام ناصر محمد اليماني ولكنهم يهربون، وها أنت قد علمت بنفسك فلماذا تمّ قفل منتدى الدكتور العريفي إلا هرباً من الحوار وليس تكبراً منه، ولكن مُشكلتهم أنّهم لم يوقنوا أنّ المهديّ المنتظَر هو حقاً ناصر محمد اليماني ولذلك تجدهم يهربون من الإمام المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني خشية أن تصيبهم لعنة الله إن كذّبوا بالمهديّ المنتظَر الحقّ من ربهم، وكذلك يخشون أن يُصدقوا ناصر محمد اليماني وهو ليس المهديّ المنتظَر. فهذا هو سرّ الهروب فلا يزالون في ريبهم يترددون حتى يروا العذاب الأليم.

ومن ثم أقول لهم يا عُلماء الأمّة إذا لم يكن المهديّ المنتظَر هو حقاً ناصر محمد اليماني فمن عساه يكون ناصر محمد اليماني؟ فلربّما يودّ أن يقاطعني الشيطان على لسان أحد أوليائه فيقول: "بل أنت المسيح الدجال". ومن ثمّ يردّ عليه المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني ونقول: وهل المسيح الدجال سوف يدعوكم إلى عبادة الله وحده لا شريك له أم إنّه سوف يقول أنا ربكم الأعلى؟ ومن ثم يقاطع الشيطان مرةً أخرى على لسان الإنسان فيقول: "إن المسيح الدجال حسب الروايات يدّعي الصلاح بادئ الأمر ومن ثم يدعي الربوبية". ومن ثمّ يردّ عليه المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني: إنّ هذه من ضمن روايات الشيطان حتى يصدّونكم عن الحقّ صدوداً، والمُتهم بريء حتى تثبت إدانته، فإذا ثبت يوماً ما إنّ ناصر محمد اليماني قال أنا ربكم الأعلى أو دعاكم إلى عبادة غير الله فعند ذلك قد جعل الله لكم سمعاً وبصراً فالعنوه لعناً كبيراً، ولكني أخشى عليكم لعنة الله لأني أدعوكم إلى عبادة الله وحده لا شريك له، فإذا أحدٌ من الشيعة الاثنى عشر من يلعن ناصر محمد اليماني لعناً كبيراً بغير الحقّ؛ بل عدواناً وظُلماً ومنهم من يقول: "أخبرني ما اسمي و ما اسم أبي وأمي؟ وأخبرني متى سوف أردّ عليك و في أي يوم وفي أي ساعة؟ فإنّ المهدي المنتظر مُحمد بن الحسن العسكري روحي له الفداء يعيش في عالمنا فيحيط بكُلّ شيء علماً فهو يرعانا من كثير من المصائب"! ومن ثمّ يردّ عليه المهديّ المنتظر وأقول: والله الذي لا إله غيره ولا معبودَ سواه إنّك لمن المُشركين بالله ومن أشرّ الدواب الصُمّ البُكم الذين لا يعقلون، ومن قال لكم إن المهديّ المنتظَر يعلمُ الغيب؟ ومن قال لكم إنّ المهديّ المنتظَر قد أحاط بكُلّ شيء علماً ويعلم ما تبدون وما كنتم تكتمون؟ فمن عساه يكون مهديّكم هذا إلا عبداً من عبيد الله كمثلكم وإنما يزيده الله بسطةً عليكم بعلم الكتاب الذي بين أيديكم وأحاجكم به. فما أشبه قولك أيها الشيعي بقول الكفار من قبل، فانظر لما يقولون لأنبيائهم وانظر لردّ أنبيائهم عليهم بالحقّ رداً واحداً موحداً، وقال الله تعالى:
{قُلْ لَا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلَا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَفَلَا تَتَفَكَّرُون} صدق الله العظيم [الأنعام:50].

ولربما يعجب بكلامي هذا عالِمٌ سُنّي أو أحدُ أتباعهم فيقول: "صدقت يا ناصر محمد اليماني في هذه الفتوى الحقّ في شأن الشيعة الضالين". ومن ثمّ يُردّ عليه المهديّ المنتظَر: ألا والله ما أنتم منهم ببعيد فجميعكم بقرٌ لا تتفكّرون شيئاً، فقد صَدَّقتُم يا معشر السُّنة أنّ المسيح الدجال يقول يا سماء أمطري فتمطر ويا أرض أنبتي فتنبت ثم يقطع رجلاً إلى نصفين فيمر بين الفلقتين ثم يبعثه من بعد موته، فصارت هذه عقيدة لديكم ولم تتفكروا فترجعوا إلى محكم كتاب الله العزيز ما يقول في شأن هذه العقيدة، وسوف تجدون بين الحقّ والباطل اختلافاً كثيراً. وقال الله تعالى:
{قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَمَا يُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا يُعِيدُ} صدق الله العظيم [سبأ:49].

بل سوف تجدون التحدي في مُحكم القرآن العظيم، فيقول الله لئِن استطاع الباطل الذي من دون الله أن يرجع الروح إلى الجسد فقد صدقوا في دعوتهم من دون الله. وقال الله تعالى:
{فَلَا أُقْسِمُ بِمَوَاقِعِ النُّجُومِ ﴿75﴾ وَإِنَّهُ لَقَسَمٌ لَّوْ تَعْلَمُونَ عَظِيمٌ ﴿76﴾إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ ﴿77﴾ فِي كِتَابٍ مَّكْنُونٍ ﴿78﴾ لَّا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ ﴿79﴾ تَنزِيلٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِينَ ﴿80﴾ أَفَبِهَـٰذَا الْحَدِيثِ أَنتُم مُّدْهِنُونَ ﴿81﴾ وَتَجْعَلُونَ رِزْقَكُمْ أَنَّكُمْ تُكَذِّبُونَ ﴿82﴾ فَلَوْلَا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ ﴿83﴾ وَأَنتُمْ حِينَئِذٍ تَنظُرُونَ ﴿84﴾ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنكُمْ وَلَـٰكِن لَّا تُبْصِرُونَ ﴿85﴾ فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ ﴿86﴾ تَرْجِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿87﴾ فَأَمَّا إِن كَانَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ ﴿88﴾ فَرَوْحٌ وَرَيْحَانٌ وَجَنَّتُ نَعِيمٍ ﴿89﴾ وَأَمَّا إِن كَانَ مِنْ أَصْحَابِ الْيَمِينِ ﴿90﴾ فَسَلَامٌ لَّكَ مِنْ أَصْحَابِ الْيَمِينِ ﴿91﴾ وَأَمَّا إِن كَانَ مِنَ الْمُكَذِّبِينَ الضَّالِّينَ ﴿92﴾ فَنُزُلٌ مِّنْ حَمِيمٍ ﴿93﴾ وَتَصْلِيَةُ جَحِيمٍ ﴿94﴾ إِنَّ هَـٰذَا لَهُوَ حَقُّ الْيَقِينِ ﴿95﴾ فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ ﴿96﴾ } صدق الله العظيم [الواقعة].

سُبحانك ربي عمّا يعتقد عُلماء السُّنة والشيعة علوَّاً كبيراً! فكيف يا قوم تكفرون بتحدِّي الله للباطل في محكم كتابه فتعتقدون بعكس تحدّي الله تماماً وذلك لأنّ التحدّي واضحٌ وجليٌّ في قول الله تعالى:
{فَلَوْلَا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ ﴿83﴾ وَأَنتُمْ حِينَئِذٍ تَنظُرُونَ ﴿84﴾ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنكُمْ وَلَـٰكِن لَّا تُبْصِرُونَ ﴿85﴾ فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ ﴿86﴾ تَرْجِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿87﴾} صدق الله العظيم؟

و لكنّكم تعتقدون كسْرَ هذا التحدي في مُحكم الكتاب فتقولون القول الباطل بأنّ المسيح الدجال سوف يقطع رجُلاً إلى نصفين حتى يزهق روحه ومن ثم يمرّ بين الفلقتين ومن ثمّ يبعثه فيُرجع إليه روحه مع إنّه يدّعي الربوبيّة! ويا سبحان الله العظيم! اللهم إنّي صدّقتك وصدّقتُ نبيّك وكذبتُ الشيعة الاثنى عشر وروايات السُّنة الباطلة وأفركها بنعل قدمي مُستمسكاً بكتاب الله العزيز الذي اتخذوه مهجوراً، فأين عقولكم يا علماء الشيعة والسُّنة؟ فوالله لو لم تزالوا على الهُدى لما ابتعثني الله لهدايتكم والناس أجمعين بالقرآن العظيم إلى صراط العزيز الحميد، أفلا تتقون؟

ويا قوم، إنما أعظكم بواحدةٍ وهو أن تلبّوا دعوة ناصر محمد اليماني إلى طاولة الحوار سواء كان هو حقاً المهديّ المُنتظَر أو شيطانٌ أشِرٌ، ثم نحتكم إلى كتاب الله لا أقول مُتشابهه لأني إن حاججتكم من المُتشابه فلا حُجة لي عليكم، فلم يجعل الله حُجّته عليكم إلا في مُحكم القرآن في آياته البيّنات لعالمكم و جاهلكم حتى لا تكون لكم الحُجّة على الله، ولكنكم لا تريدون الاحتكام إلى كتاب الله نظراً لأنه سوف يخالف كثيراً من مُعتقداتكم الباطلة، ومن ثم أقول لكم والله الذي لا إله غيره لا ولن أتنازل عن حُجّة الله عليكم بالحقّ كتاب الله المحفوظ من التحريف لو عمّر الله المهديّ المنتظر للحوار وعمّركم خمسين ألف سنة لما تزحزحتُ عن كتاب الله وسنّة رسوله الحقّ التي لا تخالف لمحكم كتاب الله وما عندي غير ذلك، فمن شاء فليؤمن ومن شاء فليكفر، وسوف يحكمُ الله بيننا بالحقّ وهو أسرع الحاسبين.

فهل تعلمون يا معشر الذين لا يعقلون أنّ الحوار عبر الإنترنت لهو أشدّ وسيلةٍ لإقامة الحُجّة عليكم؟ وذلك لأنّي لو كنت أحاوركم جهرةً لقاطعتم كلامي بكلام الباطل وجادلتم به جدالاً كبيراً، ولكن هيهات هيهات.. والله الذي لا إله غيره قسمُ العبد البار لأن أجبتُم دعوة الاحتكام إلى القرآن العظيم لأخرسن ألسنتكم يا علماء الشيعة والسُّنة وكافة الفرق الذين فرقوا دينهم شيعاً، ثم أهيمن عليكم بسلطان العلم فألجمكم بالحقّ إلجاماً من مُحكم كتاب الله القرآن العظيم، فأجاهدكم به جهاداً كبيراً حتى تؤمنوا بكتاب الله القرآن العظيم فتسلموا تسليماً.

و لربّما يودّ أحد عُلماء السُّنة أن يقول: "فهل تظننا لا نؤمن بكتاب الله القرآن العظيم؟". ومن ثم نُرد عليهم: فلماذا تهربون منه وعنه تُعرضون؟ أفلم يُفتِكم المهديّ المنتظَر بأنّ الفصل فيما بينكم هو حصرياً في كتاب الله؟ بل أفتاكم الله بذلك في محكم كتابه كثيراً ثم بيّن الله لكم على لسان رسوله مُحمد -صلى الله عليه وآله وسلم- كما بيّن لكم في هذا الحديث الحقّ الذي اتفقتم عليه جميعاً ثم آمنتم بكافة مصادره ثم أعرضتم عن دعوة الحقّ من ربكم إلى الاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم للفصل فيما بينكم بالحقّ. وقال محُمدٌ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم:
9188 -
ألا إنها ستكون فتنة ، فقلت : ما المخرج منها يا رسول الله ؟ قال : كتاب الله فيه نبأ ما قبلكم ، وخبر ما بعدكم ، وحكم ما بينكم ، وهو الفصل ليس بالهزل من تركه من جبار قصمه الله ، ومن ابتغى الهدى في غيره أضله الله ، وهو حبل الله المتين ، وهو الذكر الحكيم ، وهو الصراط المستقيم . هو الذي لا يزيغ به الأهواء ، ولا تلتبس به الألسنة ، ولا يشبع منه العلماء ، ولا يخلق عن كثرة الرد ، ولا تنقضي عجائبه . هو الذي لم تنته الجن إذ سمعته حتى قالوا : { إنا سمعنا قرآنا عجبا يهدي إلى الرشد فآمنا به } . من قال به صدق ، ومن عمل به أجر ، ومن حكم به عدل ، ومن دعا إليه هدي إلى صراط مستقيم . خذها إليك يا أعور
الراوي: علي بن أبي طالب - خلاصة الدرجة: إسناده مجهول وفي الحارث [الأعور] مقال - المحدث: الترمذي - المصدر: سنن الترمذي - الصفحة أو الرقم: 2906

20669 -
ذكر رسول الله صلى الله عليه وسلم الفتن فقلنا يا رسول الله ما المخرج منها قال كتاب الله فيه نبأ ما قبلكم وفصل ما بينكم وخبر ما بعدكم وهو الفصل ليس بالهزل من تركه من جبار قصمه الله ومن ابتغى الهدى في غيره أضله الله وهو حبل الله المتين وهو الذكر الحكيم وهو الصراط المستقيم وهو الذي لا تلتبس به الألسن ولا تزيغ به الأهواء ولا يخلق عن كثرة الرد ولا يشبع منه العلماء ولا تنقضي عجائبه وهو الذي لم يتناه الجن إذ سمعته أن قالوا { إنا سمعنا قرآنا عجبا } من قال به صدق ومن حكم به عدل ومن اعتصم به هدي إلى صراط مستقيم
الراوي: علي بن أبي طالب - خلاصة الدرجة: [فيه] شعيب بن صفوان عامة ما يرويه لا يتابع عليه - المحدث: ابن عدي - المصدر: الكامل في الضعفاء - الصفحة أو الرقم: 5/8


130800 -
ذكر رسول الله صلى الله عليه وسلم الفتن ، فقلنا : ما المخرج منها ؟ قال : كتاب الله عز وجل ، فيه نبأ ما قبلكم وفصل ما بينكم وخبر ما بعدكم ، وهو الفصل ليس بالهزل ، من تركه من جبار قصمه الله ، ومن ابتغى الهدى في غيره أضله الله ، وهو حبل الله المتين وهو الذكر الحكيم وهو الصراط المستقيم وهو الذي لا تلتبس به الألسن ولا تزيغ به الأهواء ولا يخلق عن كثرة الرد ، ولا يشبع منه العلماء ولا تنقضي عجائبه ، وهو الذي لم يتناه الجن إذ سمعته أن قالوا : { إنا سمعنا قرآنا عجبا } من قال به صدق ، ومن حكم به عدل ، ومن اعتصم به فقد هدي إلى صراط مستقيم
الراوي: علي بن أبي طالب - خلاصة الدرجة: [فيه] شعيب بن صفوان لا يتابع عليه - المحدث: ابن القيسراني - المصدر: ذخيرة الحفاظ - الصفحة أو الرقم: 3/1348

15603 -
ألا إنها ستكون فتنة فقلت ما المخرج منها يا رسول الله قال كتاب الله فيه نبأ ما كان قبلكم وخبر ما بعدكم وحكم ما بينكم وهو الفصل ليس بالهزل من تركه من جبار قصمه الله ومن ابتغى الهدى في غيره أضله الله وهو حبل الله المتين وهو الذكر الحكيم وهو الصراط المستقيم هو الذي لا تزيغ به الأهواء ولا تلتبس به الألسنة ولا يشبع منه العلماء ولا يخلق على كثرة الرد ولا تنقضي عجائبه هو الذي لم تنته الجن إذ سمعته حتى قالوا { إنا سمعنا قرآنا عجبا يهدي إلى الرشد فآمنا به } من قال به صدق ومن عمل به أجر ومن حكم به عدل ومن دعا إليه هدي إلى صراط مستقيم
الراوي: علي بن أبي طالب - خلاصة الدرجة: لا ينبغي أن يعول عليه - المحدث: ابن العربي - المصدر: عارضة الأحوذي - الصفحة أو الرقم: 6/43

78 -
إنها ستكون فتن ، قلت : فما المخرج منها يا رسول الله ؟ فقال : كتاب الله ، فيه نبأ ما قبلكم ، وخبر ما بعدكم ، وحكم ما بينكم ، هو الفصل ليس بالهزل ، من تركه من جبار قصمه الله ، ومن ابتغى الهدى في غيره أضله الله ، وهو حبل الله المتين ، وهو الذكر الحكيم ، وهو الصراط المستقيم ، وهو الذي لا تزيغ به الأهواء ، ولا تختلف به الآراء ، ولا تلتبس به الألسن ، ولا يخلق عن كثرة الرد ، ولا تنقضي عجائبه ، ولا يشبع منه العلماء ، من قال به صدق ، ومن حكم به عدل ، ومن عمل به أجر ، ومن دعا إليه هدي إلى صراط مستقيم
الراوي: علي بن أبي طالب - خلاصة الدرجة: [له] طرق - المحدث: ابن تيمية - المصدر: درء التعارض - الصفحة أو الرقم: 5/268

6031 -
إنها ستكون فتنة . فقلت : فما المخرج منها يا رسول الله ؟ قال : كتاب الله ، فيه نبأ ما قبلكم وخبر ما بعدكم وحكم ما بينكم ، هو الفصل ليس بالهزل ، من تركه من جبار قصمه الله ، ومن ابتغى الهدى في غيره أضله الله ، وهو حبل الله المتين وهو الذكر الحكيم وهو الصراط المستقيم ، هو الذي لا تزيغ به الأهواء ولا تلتبس به الألسنة ولا يشبع منه العلماء ولا يخلق عن كثرة الرد ولا تنقضي عجائبه هو الذي لم تنته الجن إذ سمعته حتى قالوا { إنا سمعنا قرآنا عجبا يهدي إلى الرشد فآمنا به } [ الجن / 1 ] من قال به صدق ومن عمل به أجر ومن حكم به عدل ومن دعا إليه هدي إلى صراط مستقيم
الراوي: علي - خلاصة الدرجة: مشهور من رواية الحارث الأعور وقد تكلموا فيه وقصارى هذا الحديث أن يكون من كلام أمير المؤمنين علي وقد وهم بعضهم في رفعه وهو كلام حسن صحيح - المحدث: ابن كثير - المصدر: فضائل القرآن - الصفحة أو الرقم: 45

143619 -
أتاني جبريل عليه السلام فقال : يا محمد إن أمتك مختلفة بعدك قال : فقلت له : فأين المخرج يا جبريل قال : فقال : كتاب الله تعالى به يقصم الله كل جبار ومن اعتصم به نجا ومن تركه هلك مرتين قول فصل وليس بالهزل لا تختلقه الألسن ولا تفنى أعاجيبه فيه نبأ ما كان قبلكم وفصل ما بينكم وخبر ما هو كائن بعدكم
الراوي: علي بن أبي طالب - خلاصة الدرجة: إسناده ضعيف جدا - المحدث: أحمد شاكر - المصدر: مسند أحمد - الصفحة أو الرقم: 2/89

42319 -
ألا إنها ستكون فتنة . فقلت : ما المخرج منها يا رسول الله ؟ قال : كتاب الله ، فيه نبأ ما كان قبلكم ، وخبر ما بعدكم ، وحكم ما بينكم ، هو الفصل ليس بالهزل ، من تركه من جبار قصمه الله ، ومن ابتغى الهدى في غيره أضله الله . . الحديث
الراوي: الحارث - خلاصة الدرجة: ضعيف - المحدث: الألباني - المصدر: السلسلة الضعيفة - الصفحة أو الرقم: 6393

95994 -
أتاني جبريل فقال : يا محمد ! إن أمتك مختلفة بعدك ، قال : فقلت له : فأين المخرج يا جبريل ؟ قال : فقال : كتاب الله تعالى ، به يقصم الله كل جبار ، من اعتصم به نجا ، و من تركه هلك ، مرتين ، قول فصل ، و ليس بالهزل ، لاتختلقه الألسن ، و لا تفنى أعاجيبه ، فيه نبأ ما كان قبلكم ، فصل ما بينكم و خبر ما هو كائن بعدكم
الراوي: علي بن أبي طالب - خلاصة الدرجة: ضعيف جداً - المحدث: الألباني - المصدر: السلسلة الضعيفة - الصفحة أو الرقم: 1776

94685 -
إنها ستكون فتن قلت : فما المخرج منها يا رسول الله ؟ قال : كتاب الله ، فيه نبأ ما قبلكم ، وخير ما بعدكم ، وحكم مابينكم ، هو الفصل، ليس بالهزل، من تركه من جبار قصمه الله، ومن ابتغى الهدى في غيره أضله الله ، وهو حبل الله المتين ، وهو الذكر الحكيم ، وهو الصراط المستقيم ، وهو الذي لا تزيع به الأهواء ، ولا تلتبس به الألسن ، ولا تنقضي عجائبه ، ولا تشبع منه العلماء ، من قال به صدق ، ومن عمل به أجر ، ومن حكم به عدل ، ومن دعا إليه هدي إلى صراط مستقيم
الراوي: علي بن أبي طالب - خلاصة الدرجة: إسناده ضعيف - المحدث: الألباني - المصدر: شرح الطحاوية - الصفحة أو الرقم: 71

90259 -
أتاني جبريل ، فقال : يا محمد ! إن الأمة مفتونة بعدك ، قلت له : فما المخرج يا جبريل . قال : كتاب الله ، فيه نبأ ما قبلكم ، و خبر ما بعدكم ، و حكم ما بينكم ، و هو حبل الله المتين ، و هو الصراط المستقيم ، و هو قول فصل ، ليس بالهزل ، إن هذا القرآن لا يليه من جبار فيعمل بغيره ، إلا قصمه الله ، و لا يبتغي علما سواه إلا أضله الله ، و لا يخلق عن رده ، و هو الذي لا تفنى عجائبه ، من يقل به يصدق ، و من يحكم به يعدل ، و من يعمل به يؤجر ، و من يقسم به يقسط
الراوي: علي بن أبي طالب - خلاصة الدرجة: ضعيف - المحدث: الألباني - المصدر: ضعيف الجامع - الصفحة أو الرقم: 74

83464 -
إنها ستكون فتنة ، قيل : فما المخرج منها ؟ قال : كتاب الله ، فيه نبأ من قبلكم ، وخبر من بعدكم ، وحكم ما بينكم، هو الفصل ، ليس بالهزل، من تركه من جبار قصمه الله، ومن ابتغى الهدى في غيره أضله الله، وهو حبل الله المتين، وهو الذكر الحكيم، وهو الصراط المستقيم، هو الذي لا تزيغ به الأهواء، ولا تشبع منه العلماء، ولا تلتبس به الألسن، ولا يخلق عن الرد، ولا تنقضي عجائبه، هو الذي لم تفته الجن إذ سمعته عن أن قالوا: ( إنا سمعنا قرآنا عجبا يهدي إلى الرشد ) من قال به صدق، ومن حكم به عدل، ومن عمل به أجر، ومن دعا إليه هدي إلى صراط مستقيم
الراوي: علي بن أبي طالب - خلاصة الدرجة: ضعيف جداً - المحدث: الألباني - المصدر: ضعيف الجامع - الصفحة أو الرقم: 2081

36882 -
مررت في المسجد ، فإذا الناس يخوضون في الأحاديث ، فدخلت على علي ، فقلت : يا أمير المؤمنين ! ألا ترى أن الناس قد خاضوا في الأحاديث ؟ ! قال : و قد فعلوها ؟ قلت : نعم ! قال أما إني سمعت رسول الله صلى الله عليه وسلم يقول : ألا إنها ستكون فتنة ، فقلت : ما المخرج منها يا رسول الله ؟ قال : كتاب الله فيه نبأ ما قبلكم ، وخبر ما بعدكم ، وحكم ما بينكم ، وهو الفصل ليس بالهزل من تركه من جبار قصمه الله ، ومن ابتغى الهدى في غيره أضله الله ، وهو حبل الله المتين ، وهو الذكر الحكيم ، وهو الصراط المستقيم . هو الذي لا يزيغ به الأهواء ، ولا تلتبس به الألسنة ، ولا يشبع منه العلماء ، ولا يخلق عن كثرة الرد ، ولا تنقضي عجائبه . هو الذي لم تنته الجن إذ سمعته حتى قالوا : { إنا سمعنا قرآنا عجبا يهدي إلى الرشد فآمنا به } . من قال به صدق ، ومن عمل به أجر ، ومن حكم به عدل ، ومن دعا إليه هدي إلى صراط مستقيم . خذها إليك يا أعور
الراوي: الحارث - خلاصة الدرجة: ضعيف - المحدث: الألباني - المصدر: ضعيف الترمذي - الصفحة أو الرقم:
2906

99779 -
ألا إنها ستكون فتنة ، فقلت : ما المخرج منها يا رسول الله ؟ ! قال : كتاب الله : فيه نبأ ما قبلكم ، وخبر ما بعدكم ، وحكم ما بينكم ، هو الفصل ، ليس بالهزل ، من تركه من جبار قصمه الله ، ومن ابتغى الهدى في غيره أضله الله ، وهو حبل الله المتين ، وهو الذكر الحكيم ، وهو الصراط المستقيم ، وهو الذي لا تزيغ به الأهواء ، ولا تلتبس به الألسنة ، ولا يشبع منه العلماء ، ولا يخلق عن كثرة الرد ، ولا تنقضي عجائبه ، هو الذي لم تنته الجن إذ سمعته حتى قالوا : { إنا سمعنا قرآنا عجبا . يهدي إلى الرشد فآمنا به } ، من قال به صدق ، ومن عمل به أجر ، ومن حكم به عدل ، ومن دعا إليه هدي إلى صراط مستقيم
الراوي: علي بن أبي طالب - خلاصة الدرجة: مخرج في "السلسلة الضعيفة" - المحدث: الألباني - المصدر: مشكاة المصابيح - الصفحة أو الرقم: 2080

198020 -
إن هذا القرآن مأدبة الله فاقبلوا مأدبته ما استطعتم إن هذا القرآن حبل الله والنور المبين والشفاء النافع عصمة لمن تمسك به ونجاة لمن اتبعه لا يزيغ فيستعتب ولا يعوج فيقوم ولا تنقضي عجائبه ولا يخلق من كثرة الرد اتلوه فإن الله يأجركم على تلاوته كل حرف عشر حسنات أما إني لا أقول الم حرف ولكن ألف حرف ولام حرف وميم حرف
الراوي: عبدالله بن مسعود - خلاصة الدرجة: [فيه] إبراهيم الهجري عن أبي الأحوص - المحدث: المنذري - المصدر: الترغيب والترهيب - الصفحة أو الرقم: 2/302

88138 -
إن هذا القر آن مأدبة الله فاقبلوا من مأدبته ما استطعتم
الراوي: عبدالله بن مسعود - خلاصة الدرجة: ضعيف - المحدث: الألباني - المصدر: ضعيف الجامع - الصفحة أو الرقم: 2024

80467 -
إن هذا القرآن مأدبة الله ، فاقبلوا مأدبته ما استطعتم ، إن هذا القرآن حبل الله ، والنور المبين ، والشفاء النافع ، عصمة لمن تمسك به ، ونجاة لمن اتبعه ، لا يزيغ فيستعتب ، ولا يعوج فيقوم ، ولا تنقضي عجائبه ، ولا يخلق من كثرة الرد ، اتلوه ؛ فإن الله يأجركم على تلاوته كل حرف عشر حسنات ، أما إني لا أقول لكم : ( ألم ) حرف ، ولكن ألف ولام وميم
الراوي: عبدالله بن مسعود - خلاصة الدرجة: ضعيف - المحدث: الألباني - المصدر: ضعيف الترغيب - الصفحة أو الرقم: 867

207092 -
دخلت على رسول الله صلى الله عليه وسلم فذكر الحديث بطوله إلى أن قال : قلت يا رسول الله أوصني . قال : أوصيك بتقوى الله ، فإنها زين لأمرك كله . قلت : يا رسول الله زدني قال : عليك بتلاوة القرآن وذكر الله عز وجل ، فإنه ذكر لك في السماء ، ونور لك في الأرض . قلت : يا رسول الله زدني ، قال : عليك بطول الصمت ، فإنه مطردة للشيطان ، وعون لك على أمر دينك . قلت : زدني ، قال : إياك وكثرة الضحك ، فإنه يميت القلب ، ويذهب بنور الوجه . قلت : زدني ، قال : قل الحق ، وإن كان مرا . قلت : زدني ، قال : لا تخف في الله لومة لائم ، قلت : زدني . قال : ليحجزك عن الناس ما تعلم من نفسك
الراوي: أبو ذر الغفاري - خلاصة الدرجة: [إسناده صحيح أو حسن أو ما قاربهما] - المحدث: المنذري - المصدر: الترغيب والترهيب - الصفحة أو الرقم: 4/23
________________

فيا قوم، لا أقول لكم إلا ما قاله نبيّ الله نوحٍ عليه الصلاة والسلام لقومه:
{قَالَ يَا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَآَتَانِي رَحْمَةً مِنْ عِنْدِهِ فَعُمِّيَتْ عَلَيْكُمْ أَنُلْزِمُكُمُوهَا وَأَنْتُمْ لَهَا كَارِهُونَ} صدق الله العظيم [هود:28].

ألا والله العظيم إنّي لفي عجبٍ شديدٍ من علمائكم فاستبشرنا بالدكتور محمد العريفي إذ وجدنا بيان الصلاة منشوراً في موقعه فقلنا هذا شيخٌ لا يخاف في الله لومة لائم تبين له الحقّ فاتَّبعه، فإذا هو يغلق مُنتداه فيولّي مُدبراً ولم يُعقّب حتى لا يحاوره الإمام المهديّ في موقعه! ولكننا قد أقمنا عليك الحجّة يا شيخ محمد العريفي حتى ولو أقفلت مُنتداك فلن ينفعك بين يدي الله إن فررت من الحوار مع المهديّ المُنتظَر الإمام ناصر محمد اليماني، والله المُستعان..

فيا معشر الأنصار لا تهنوا ولا تحزنوا في النشر والتبليغ معذرةً لكم بين يدي ربكم أنكم بلغتم. وقال الله تعالى:
{وَإِذَ قَالَتْ أُمَّةٌ مِّنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا اللّهُ مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا قَالُواْ مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ} صدق الله العظيم [الأعراف:164].

فما بالي أرى بعض الأنصار بمجرد ما يجد أنّ أصحاب المواقع يحذفون مشاركاته أو يحظرونه فيصاب بالإحباط فيتراجع عن التبليغ فحَزِنَ ووَهَنَ! وليسوا أولئك من أولي العزم. وتذكروا قول الله:
{وَإِذَ قَالَتْ أُمَّةٌ مِّنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا اللّهُ مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا قَالُواْ مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ} صدق الله العظيم. وأنتم كذلك معذرة إلى ربكم أنكم بلّغتم وما وهنتم وما استكنتم عن التبليغ ليلاً نهاراً، فكم أجر المُبلغين عند الله عظيمٌ لإنقاذ الأمّة من العذاب الأليم القادم من كوكب جهنم!

وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله رب العالمين..
أخو المؤمنين بالقرآن العظيم الإمام المهديّ؛ ناصر محمد اليماني.
_______________