سلسله گفت‌وگوهای امام درپایگاه أشراف أونلاین
- 18 -

الإمام ناصر محمد اليماني
08 - صفر - 1432 هـ
14 - 01 - 2011 مـ
۲۴-دی-۱۳۸۹ه.ش.
06:41 صبح
ـــــــــــــــــ


برهان آشکار کسانی که خداوند ایشان را امام مردم قرار می‌دهد، نسب آنان نیست بلکه این است که احاطه بیشتر و فراگیرتری از علم کتاب داشته باشند...

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدي محمد رسول الله وآل محمد المُكرمين وجميع المُسلمين التابعين للحقّ إلى يوم الدين..
مسلمانان و حق‌جویان عزیزم؛ بیایید تا برای داوری به نزد پروردگار عالمیان برویم تا حکم نماید کدام یک از ما در مسیر صواب هستیم؛ آیا خداوند انبیا و رسولان و ائمه منتخب را از میان مردم برمی‌گزیند تا درباره نسب و خاندان خود برای آنان حجت بیاورند و یا بر اساس کتاب حجت علمی برایشان اقامه کنند؟ حکم حق که در آیات محکم کتاب پیدا می‌کنید این است که حجت خداوند بر شما کتاب اوست که از تحریف محفوظ است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنْزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَى مِنْهُمْ فَقَدْ جَاءَكُمْ بَيِّنَةٌ من ربّكم وَهُدًى وَرَحْمَةٌ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَصَدَفَ عَنْهَا سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ﴿١٥٧} صدق الله العظيم [الأنعام]؛
{فَقَدْ جَاءَكُمْ بَيِّنَةٌ من ربّكم وَهُدًى وَرَحْمَةٌ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَصَدَفَ عَنْهَا سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ﴿١٥٧} صدق الله العظيم [الأنعام]؛
لذا شرط اساسی برای دعوت کننده به سوی خداوند این است که خداوند برهانی علمی به عنوان حجت به او عطا نماید تا مردم را با بصیرتی که به حق از جانب پروردگارش آمده به سوی او دعوت کند؛ فرقی ندارد دعوت کننده رسول پروردگار باشد یا از ائمه برگزیده خداوند؛ خداوند بصیرت برعلم کتاب را حجت بندگانش قرار داده است؛ چه دعوت کننده محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم باشد یا ائمه پیرو او و یا علمای مسلمین. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلى بصيرةٍ أَنَا وَمَنْ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنْ الْمُشْرِكِينَ
﴿١٠٨} صدق الله العظيم [يوسف].
و نمی‌بینید که خداوند به نبیّ خود فرمان داده باشد تا درباره اثبات نسبت خود به رسول الله إبراهيم عليهم الصلاة والسلام با مردم مجادله نماید وهمین طور انبیا که بعضی از آنان از خاندان یکدیگر بودند؛ مردمان از آنها نمی‌خواستند که ثابت نمایند ایشان از ذریه رسولان علیهم الصلاة و السلام هستند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ كُلًّا هَدَيْنَا وَنُوحًا هَدَيْنَا مِنْ قَبْلُ وَمِنْ ذُرِّيَّتِهِ دَاوُدَ وَسُلَيْمَانَ وَأَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَمُوسَى وَهَارُونَ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ﴿٨٤} صدق الله العظيم [الأنعام].
آنها اصلا نمی‌دانستند که از فرزندان انبیا هستند و این خداوند بود که ایشان را از این امر مطلع نمود و امام مهدی ناصر محمد یمانی نیز نمی‌دانست که از ذریه امام حسین بن علی علیه الصلاة و السلام است؛ به راستی که خداوند از طریق جدّم محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم، این خبر را به من داد؛ آیا شما ائمه آل بیت را عبادت می‌کنید یا خداوند را؟ چه بسيارند کسانی که خود را از آل بیت می‌دانند و هیچ یک نمی‌توانند همانند امام مهدی ناصر محمد یمانی با برهان قوی علمی از قرآن بر کسانی که با آنان مجادله می‌کنند؛ چیره شوند.
سؤالی که مطرح می‌شود این است که: آیا اگر از ناصر محمد یمانی پیروی کرده و دعوت حق پروردگارتان را استجابت نمودید تا او شما را به مسیر نبوت اول و کتاب خداوند وسنت رسول حق اوبازگرداند؛ اگر او امام ناصرمحمد یمانی از آل بیت نباشد، تصورمی‌کنید از راه راست-صراط مستقیم- به بیراهه رفته‌اید؟ شما خداوند راعبادت می‌کنید یا بندگانی که مادون او هستند؛ آیا تقوا نمی‌کنید؟ به خداوند قسم که کسی از آل بیت که عاقل باشد؛ نمی‌تواند بدون اینکه از خداوند برایش فتوا رسیده باشد که ذریه چه کسی است؛ به خداوند قسم بخورد که بی شک وتردید از آل بیت است! و اینکه امام ناصرمحمد یمانی قسم می‌خورد از ذریه امام علی ابن ابی‌طالب و فاطمة دخترمحمد صلی الله علیه و آله وسلم است؛ براساس فتوای خداوند به بنده‌اش استوار است؛ شما را چه می‌شود که سخن را درک نمی‌کنید؟
زهرانی هرکسی که می‌خواهی باش؛ برای من اهمیتی ندارد چه کسی هستی؛ اگر مسلمان و از علمای امتی؛ با من درباره آنچه که در کتاب بر شما نازل شده است گفتگو نما و جدال در نسب و خاندان نیست؛ به خداوندی که خدایی جز او نیست؛ حتی اگر پروردگار از ورای حجاب خود به شما ندا دهد و بفرماید که ناصر محمد یمانی از ذریه إمام علي بن أبي طالب وفاطمة دختر محمد رسول الله صلى الله عليه وآله است اما علم کتاب را به من عنایت نکرده باشد؛ هیچ نمی‌توانم با برهان علمی بر شما چیره شوم و نمی‌توانم شما را به راه درست هدایت نمایم و نمی‌توانم در موارد اختلاف میان شما حکم کنم؛ یا شما نمی‌دانید که خداوند تنها بعد از آن‌ به ملائکه فرمان داد که برای آدم سجده کنند که آنها را در معرض آزمون قرار داد تا روشن شود به چه کسی دانش و علم بیشتری عنایت شده است و خلیفه خدا آدم ثابت کند که خداوند وی را بر ایشان برگزیده و دانش او را فزونی بخشیده است و خلیفه خداوند آدم با برهانی آشکار ثابت نمود که پروردگار دانش و علم او را فزون ساخته و خلیفة الله آدم به ملائکه مقرب خداوند رحمن از آنچه که نمی‌دانستند خبر داد. سپس بعد از آنکه با دلیل و برهان علمی برایشان حجت اقامه شد؛ از سوی خداوند فرمان عملی سجده در برابر خلیفة الله صادر گردید. تدبر کنید که فرمان عملی سجده در چه زمانی صادر شد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَ‌ضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَـٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٣١﴾ قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا ۖ إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ ﴿٣٢﴾ قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ ۖ فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ ﴿٣٣﴾ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَىٰ وَاسْتَكْبَرَ‌ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِ‌ينَ ﴿٣٤﴾}
صدق الله العظيم [البقرة].
لذا فرمان عملی سجده از روی طاعت؛ تنها زمانی صادر شد که آدم در برابر ملائکه که خداوند او را خلیفه آنان نموده بود حجت برتری علمی را اقامه نمود؛ با اینکه خداوند از قبل با فرشتگان سخن گفته و به ایشان خبر داده بود که خلیفه‌ی خود در زمین را از خاک خواهد آفرید و بر آنان است که در برابر خلیفه پروردگارشان سجده کنند؛ ولی تصدیق فرمان صادر نشد مگر بعد از آنکه خلیفة الله آدم فزونی علمی خود را بر ملائکه ثابت نمود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ ۖ فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ ﴿٣٣﴾ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَىٰ وَاسْتَكْبَرَ‌ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِ‌ينَ ﴿٣٤﴾} صدق الله العظيم [البقرة].*
لذا برهان کسی که خداوند او را به عنوان امام مردم برمی‌گزیند فزونی در علم و همین‌طور جسم است و جسم او بعد از مرگ نه لاشه‌ای پوسیده می‌شود و نه استخوان‌هایی درهم شکسته و این هم نشانه‌ای برای امام برگزیده خداوند حتی بعد از مرگ است. خداوند تعالی می فرماید:
{وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكاً قَالُوا أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أحقّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِنَ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ
﴿٢٤٧} صدق الله العظيم [البقرة].
لذا فزونی فراگیر و کامل در علم کتاب خداوند؛ برهان آشکار کسی است که خداوند او را به عنوان امام مردم برمی‌گزیند؛ آیا تقوا نمی‌کنید؟ و به راستی که علمای شما برخی چیزها را می‌دانند و برخی چیزها را نمی‌دانند و در برخی موارد ممکن است گمراه باشند در حالی‌ که از گمراهی خود بی‌خبرند؛ امام مهدی همانند علمای شما نیست که مهدی منتظر را با آنها مقایسه ‌کنید -برای اثبات این امر- بیایید و حتی شده در یک مسئله در قرآن عظیم، بر امام ناصر محمد یمانی چیره گردید. به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم که اگر تمام علمای جن و انس به یاری یکدیگر بیایند، باز هم نمی‌توانند حتی در یک مورد قرآنی بر امام ناصر محمد یمانی غلبه نمایند. می‌بینید که در اولین موردی که در این پایگاه، گفتگو درباره آن آغازشده یعنی رد عذاب در حفره قبر که جسد در آن گذاشته می‌شود و اثبات وقوع عذاب بعد از مرگ در خود آتش جهنم بر شما چیره شده است و به هیچ‌وجه نتوانستید آیات خداوند را تخطئه نمایید؛ چون من حربه‌ای را که با آن به مردم درمورد عذاب قبر دروغ می‌گفتید از دستتان خارج کردم و بدون هیچ شک و تردیدی بیان حق را که بهتر از -تفسیر- شما و بهترین تأویل است را آوردم.
و می‌خواهیم سراغ موضوعی دیگر برویم که به نفع مسلمانان و مردم عالم باشد و شما و آنها را به پذیرش حکمیت کتاب خداوند دعوت نماییم ولی شما هنوز به تخطئه درباره نسب‌ها مشغولید! خداوند مرا برنیانگیخته است تا خاندان خود یا شما را ثابت کنم؛ بلکه برای آوردن حجت از کتاب خداوند قرآن عظیم و جهادی عظیم با شما -با کتاب خداوند- برانگیخته است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَجَاهِدْهُم بِهِ جِهَاداً كَبِيراً} صدق الله العظيم [الفرقان:۵۲].
محمد رسول الله صلى الله عليه وسلم با مردم درباره نسبت خود با رسول الله إبراهيم عليهم الصلاة والسلام مجادله نمی‌فرمود؛ بلکه آنان را به سوی خداوند فرا می‌خواند و از آیات بینه برای‌شان حجت می‌آورد تا با قرآن مجید ایشان را به راه خداوند عزیز و حمید هدایت نماید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{الر كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيد﴿١} صدق الله العظيم [إبراهيم]،
ولی ای زهرانی تو از پیروی از آیات کتاب رومی‌گردانی و چگونه می‌شود که از عذاب شوندگان نباشی؟
و اما درباره عذر‌خواهی؛ تو خود می‌دانی که من در حق تو هیچ ظلمی نکرده‌ام و تو از کسانی هستی که غرور وتعصب ایشان را به گناه می‌کشاند و جهنم برایت کافی است و اگر می‌خواهی به بهانه عذرخواهی نکردن من از گفت‌وگو بگریزی -درهرحال- ما درباره نفی عذاب قبر دربرابرت حجت آورده و ثابت کردیم که عذاب بعد از مرگ در آتش است که برای کسانی که روگردانده و استکبار بورزند؛ بسیار بد جایگاهی است.
می‌خواهیم به موضوع دیگری بپردازیم که در کتاب به دین اختصاص داشته باشد نه به نسب و خاندان؛ خداوند مرا برنیانگیخته تا درباره نسب و خاندان با شما گفت‌وگو کنم چرا که نسب باعث بالا رفتن مرتبه شما نزد خداوند نمی‌گردد؛ پسر هرکسی که باشی این نسبت به هیچ وجه به کارت نخواهد آمد؛ بلکه نسبت حق در کتاب منتسب بودن به تقوا است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ
﴿١٣} صدق الله العظيم [الحجرات].
زهرانی می‌بینم تو از کسانی هستی که از پروردگارشان نمی‌هراسند چون از آنانی هستی که نمی‌خواهند از ذکر محفوظ از تحریف خداوند پیروی نمایند؛ بلکه از آنچه که برخلاف محکمات ذکر است پیروی می‌نمایی و برای همین برایمان روشن شده از کسانی نیستی که درنهان از پروردگارشان می‌ترسند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّمَا تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَخَشِيَ الرَّحْمَن بِالْغَيْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ كَرِيمٍ﴿١١} صدق الله العظيم [يس].

به خداوند قسم که اگر تو از کسانی بودی که تابع کتاب خداوند قرآن عظیم و سنت حق رسولش هستند؛ چرا باید با امام مهدی ناصر محمد یمانی اختلاف داشته باشی. چون من تنها آنچه را که از نزد خداوند نیامده باشد انکار می‌کنم. اما اینکه چگونه برای من روشن شود چیزی از نزد خداوند نیست؛ باید از قاعده کشف احادیثی که به صورت جعلی وارد سنت شده‌اند استفاده کرد و به آیات محکم قرآن رجوع نمود. اگر حدیث دروغ باشد حتما با آیات محکم قرآن اختلاف زیادی خواهد داشت. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَ‌زُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ‌ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِ‌ضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُ‌ونَ الْقُرْآن ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ‌ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اختلافاً كَثِيرً‌ا ﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم [النساء].
براساس این قاعده شما را به گفتگو دعوت می‌کنم تا همگان را به مسیر اولیه نبوت بازگردانم؛ اگر به آن ایمان دارید.... وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
بوسیدن بیت الحرام...
و اما شما بوسیدن خانه را منحصر به بوسیدن حجرالأسود کرده‌اید به این ترتیب خانه خدا را نمی‌بوسید بلکه حجرالأسود را می‌بوسید و این بدعتی است که خداوند برای آن دلیلی نفرستاده است؛ چون می‌توان هر جایی از خانه معظم خداوند را بوسید و تفاوتی بین سنگ‌های آن نیست و با این بدعت بدون اینکه بدانید گرفتار شرک شده‌اید...
حد سنگسار...
و می‌خواهیم به موضوع دیگری پرداخته و حد سنگسار را نفی کنیم و از آیات محکم کتاب که برای عالم و جاهل بینه و روشن هستند برایتان حکم جایگزین و حق را بیاورم. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{سُورَ‌ةٌ أَنزَلْنَاهَا وَفَرَ‌ضْنَاهَا وَأَنزَلْنَا فِيهَا آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ لَّعَلَّكُمْ تَذَكَّرُ‌ونَ ﴿١﴾ الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ ۖ وَلَا تَأْخُذْكُم بِهِمَا رَ‌أْفَةٌ فِي دِينِ اللَّـهِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ‌ ۖ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿٢﴾} صدق الله العظيم [النور].
واین حد زنا در آیات محکم کتاب است که ازروشن‌ترین و واضح‌ترين حدودی است که در کتاب آمده است؛ برای هر یک صد ضربه تازیانه، حال چه متأهل باشند یا مجرد و اما در مورد بردگان و کنیزان فرقی ندارد متأهل باشند یا مجرد حد پنجاه ضربه است و اگر روبگردانید به شما خواهیم گفت که تصور شما درباره حد کنیز در این فرموده خداوند تعالی چیست که:
{فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ}
صدق الله العظيم [النساء:۲۵].
و این بیان حد زنا برای کنیزی است که با ازدواج محصنه است و هم‌چنین حد زنا برای زن آزادی است که با ازدواج محصنه شده است. برایتان روشن شد که حد زنا برای زن متأهل آزاد صد ضربه تازیانه و برای کنیز متأهل نصف این مقدار یعنی پنجاه ضربه است؛ آیا تقوا نمی‌کنید؟ درباره نفی حد سنگسار مانند گفتگو درباره عذاب قبر‌آن قدر ادامه می‌دهیم تا به بیست صفحه برسد. اگر به بیست صفحه رسید و زهرانی و دیگران نه به آن اقرار کردند و نه انکار؛ به ناتوانی آنها اکتفا کرده و به جای درخواست اقرار به این امر به آوردن حجت بسنده می‌نماییم؛ چون درموضوع اول گفتگو به بیست صفحه رسید و نه ابوفراس و نه دیگران اعتراف نکردند که عذاب بعد از مرگ به حق در آتش است نه در حفره قبر که جسد در آن رها می‌شود؛ با اینکه از دادن جواب از آیات محکم کتاب عاجزند و حق آشکار شد ای خردمندان.
پس به نفی حد سنگسار که در سنت نبوی مطرح شده می‌پردازیم و در این مورد نیز به همین نتیجه خواهیم رسید؛ پس امام مهدی ناصر محمد یمانی با برهانی آشکار حد زنا را آورده و به صورت مفصل توضیح خواهیم داد که-زنا- کاری بس زشت و راهی بسیار بد است. وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
أخو عُلماء المسلمين وأمتهم؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.

ــــــــــــــــــ
*بیان: مقصود خداوند از الاسماء کلها: « وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَـٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٣١﴾» البقرة
https://mahdialumma.org/showthread.php?p=187107

اقتباس المشاركة 36847 من موضوع سلسلة حوارات الإمام في منتديات أشراف أونلاين..

- 18 -
الإمام ناصر محمد اليماني
08 - 02 - 1432 هـ
14 - 01 - 2011 مـ
06:41 صباحاً
ـــــــــــــــــ



بسطة العلم الشامل لكتاب الله هو البرهان المبين لمن اصطفاه الله للناس إماماً وليس النسب ..

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدي محمد رسول الله وآل محمد المكرمين وجميع المسلمين التابعين للحقّ إلى يوم الدين..
أحبتي في الله جميع المسلمين والباحثين عن الحقّ تعالوا لنحتكم إلى ربّ العالمين ليحكم بيننا أيُّنا على الصواب، فهل الله يبتعث أنبياءه ورسله والأئمة المصطفين للناس من الناس فيبعثهم الله لكي يُحاجّوهم في النسب أم يقيمون عليهم حجّة العلم من الكتاب؟ والحكم الحقّ تجدونه في محكم الكتاب أن حجّة الله عليكم هو كتاب الله المحفوظ من التحريف، تصديقاً لقول الله تعالى:
{أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَىٰ مِنْهُمْ ۚ فَقَدْ جَاءَكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ ۚ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّـهِ وَصَدَفَ عَنْهَا ۗ سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ ﴿١٥٧} صدق الله العظيم [الأنعام]؛ {فَقَدْ جَاءَكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ ۚ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّـهِ وَصَدَفَ عَنْهَا ۗ سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ} صدق الله العظيم، إذاً حجّة الدّاعية إلى الله شرطٌ أساسي أن يؤتيه الله سلطان العلم حتى يدعو إلى ربّه على بصيرةٍ من الله بالحقّ سواء يكون من المرسَلين أو من الأئمة المصطفين فقد جعل الله الحجّة على عباده هي بصيرة العلم للكتاب سواء محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم أو الأئمة التابعين وعلماء المسلمين، تصديقاً لقول الله تعالى: {قُلْ هَـٰذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّـهِ ۚ عَلَىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي ۖ وَسُبْحَانَ اللَّـهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿١٠٨} صدق الله العظيم [يوسف].

ولم تجدوا أنّ الله أمر نبيّه ليجادلهم في إثبات نسبه إلى رسول الله إبراهيم شيئاً عليهم الصلاة والسلام وكذلك الأنبياء بعضهم من بعضٍ لم يطلب منهم أقوامهم إثبات النسب أنّهم من ذريات الرسل عليهم الصلاة والسلام. تصديقاً لقول الله تعالى:
{وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ ۚ كُلًّا هَدَيْنَا ۚ وَنُوحًا هَدَيْنَا مِن قَبْلُ ۖ وَمِن ذُرِّيَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ وَأَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَمُوسَىٰ وَهَارُونَ ۚ وَكَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ ﴿٨٤} صدق الله العظيم [الأنعام].

فهم أصلاً لم يكونوا يعلمون أنّهم من ذريّات نبيّ وإنما علّمهم الله بذلك، وكذلك الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني لم يكن يعلم أنّه من ذريّة الإمام الحسين بن علي عليه الصلاة والسلام وإنما علّمه الله بذلك عن طريق جدي محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم. فهل تعبدون أئمّة آل البيت يا هذا أم تعبدون الله؟ فما أكثر الذين يدّعون أنّهم من آل البيت فلم يستطِع أحد منهم أن يهيمن بسلطان العلم من القرآن على من يجادله من القرآن كما يفعل الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.

والسؤال الذي يطرح نفسه: فهل لو اتّبعتم ناصر محمد اليماني فاستجبتم لدعوة الحقّ من ربّكم حتى أعادكم إلى منهاج النبوّة الأولى كتاب الله وسنة رسوله الحقّ؛ فإذا لم يكن الإمام ناصر محمد اليماني من آل البيت فهل ترون أنّكم قد ضللتم عن الصراط المستقيم؟ فهل تعبدون الله أم عباده من دونه أفلا تتقون؟ ألا والله لا يستطيع عاقلٌ من آل البيت أن يقسم لكم بالله العظيم أنّه من آل البيت لا شكّ وريب ما لم تأتيه الفتوى من الله مِنْ ذرية مَنْ هو، ولذلك تجدون الإمام ناصر محمد اليماني يقسم أنّه من ذرية الإمام علي بن أبي طالب وفاطمة بنت محمد صلى الله عليه وآله وسلم بناءً على فتوى الله إلى عبده، فما خطبكم لا تفقهون قولاً؟

ويا زهراني كن من تكون فلا يهمني من تكون، فإن كنت من المسلمين من علماء الأمّة فجادلني فيما تنزّل عليكم في الكتاب وليس الجدل في الأنساب، ألا والله الذي لا إله غيره لو ناداكم الله من وراء الحجاب وقال لكم أنّ ناصر محمد اليماني من ذرية الإمام علي بن أبي طالب وفاطمة بنت محمد رسول الله صلى الله عليه وآله ولم يؤتِني الله علم الكتاب لما استطعتُ أن أهيّمن عليكم بسلطان العلم شيئاً ولما استطعت أن أهديكم سبيلاً ولما استطعت أن أحكم بينكم فيما كنتم فيه تختلفون، أم إنّكم لا تعلمون أنّ الله لم يأمر ملائكته بالسجود لآدم إلا بعد أن وضعهم في ساحة الاختبار عن بسطة العلم حتى إذا أثبت خليفته آدم أنّ الذي اصطفاه عليهم زاده بسطةً في العلم وأثبت خليفة الله آدم بالبرهان المبين أنّ الله زاده بسطةً في العلم ثم نبّأ خليفة الله آدمُ ملائكة الرحمن المقربين بما لم يكونوا يعلمون ومن ثمّ صدر أمر الرحمن بالسجود الفعلي لخليفة الله من بعد أن أقام عليهم حجّة العلم والسلطان، فتدبّروا في أي لحظةٍ جاء أمر السجود الفعلي. وقال الله تعالى:
{وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَ‌ضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَـٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٣١﴾ قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا ۖ إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ ﴿٣٢﴾ قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ ۖ فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ ﴿٣٣﴾ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَىٰ وَاسْتَكْبَرَ‌ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِ‌ينَ ﴿٣٤﴾} صدق الله العظيم [البقرة].

إذاً أمر السجود الفعلي بالطاعة لم يأتِ إلا بعد ان أقام آدم على الملائكة الذين استخلفه الله عليهم حجّة بسطة العلم برغم أنّ الله كلَّمهم من قبل تكليماً وأخبرهم بأنّه سوف يخلق خليفةً له في الأرض من طينٍ وعليهم أن يسجدوا لخليفة ربّهم ولكن تصديق الأمر لم يأتِ إلا بعد أن أقام عليهم خليفة الله آدم بسطة العلم. تصديقاً لقول الله تعالى:
{قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ ۖ فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ ﴿٣٣﴾ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَىٰ وَاسْتَكْبَرَ‌ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِ‌ينَ ﴿٣٤﴾} صدق الله العظيم [البقرة].

إذاً برهان الذي اصطفاه الله للناس إماماً هو بسطة العلم وكذلك بسطة الجسم، فلا يكون جسمه من بعد موته جيفةً قذرةً ولا عظاماً نخرةً، وتلك أيضاً آية للإمام المصطفى حتى من بعد موته. وقال الله تعالى: {وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّـهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا ۚ قَالُوا أَنَّىٰ يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِّنَ الْمَالِ ۚ قَالَ إِنَّ اللَّـهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ ۖ وَاللَّـهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَن يَشَاءُ ۚ وَاللَّـهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﴿٢٤٧} صدق الله العظيم [البقرة].

إذاً بسطة العلم الشامل لكتاب الله هو البرهان المبين لمن اصطفاه الله للناس إماماً، أفلا تتقون؟ وإنما العالِم منكم يعلم بأشياء ويجهل أشياء ويكون على ضلالٍ في أشياء وهو لا يعلم أنه على ضلالٍ، وليس الإمام المهديّ كمثل علمائكم الذي تقارنون الإمام المهديّ المنتظَر بهم، فهيا فليهيمنوا على الإمام ناصر محمد اليماني حتى في نقطةٍ واحدةٍ في القرآن العظيم، والله الذي لا إله غيره لا يستطيع علماء الإنس والجنّ أن يهيمنوا على الإمام ناصر محمد اليماني في نقطةٍ في القرآن ولو كان بعضهم لبعضٍ ظهيراً، وها هو قد هيمن عليكم الإمام ناصر محمد اليماني في النقطة الأولى لبدء الحوار في هذا الموقع لنفي عذاب القبر في حفرة السوءة وإثباته في نار جهنم ولم تستطيعوا أن تفنِّدوا بآيات الله شيئاً كوني أخذت منكم ما كنتم تفنّدون به للناس لإثبات عذاب القبر فبيّنته لكم بالحقّ لا شكّ ولا ريب خيراً منكم وأحسن تأويلاً.

ونريد الانتقال إلى نقطةٍ أخرى تفيد المسلمين والعالمين وأدعوكم وأدعوهم للاحتكام إلى الكتاب وأنتم لا تزالون تفندون في الأنساب! ولم يبتعثني الله لكي أثبت لكم نسبي ولا أنسابكم بل لكي أحاجكم بكتاب الله القرآن العظيم فأجاهدكم به جهاداً كبيراً. تصديقاً لقول الله تعالى:
{وَجَاهِدْهُم بِهِ جِهَاداً كَبِيراً} صدق الله العظيم [الفرقان:52].

وما كان محمد رسول الله صلى الله عليه وسلم يجادل الناس في نسبه إلى رسول الله إبراهيم عليهم الصلاة والسلام؛ بل كان يدعوهم إلى الله ويحاج بآيات الكتاب البيّنات ليهديهم بالقرآن المجيد إلى صراط العزيز الحميد. تصديقاً لقول الله تعالى:
{الر ۚ كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَىٰ صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ ﴿١} صدق الله العظيم [إبراهيم]، ولكنك تصدف عن اتّباع آيات الكتاب يا زهراني فكيف لا تكون من المعذبين؟

وأما بالنسبة للاعتذار فأنت تعلم أني لم أظلمك شيئاً وإنك من الذين تأخذهم العزّة بالإثم وحسبه جهنم، فإن أردت الهروب من الحوار بحجّة عدم الاعتذار فقد أقمنا عليك الحجّة في نفي عذاب القبر وأثبتناه في النار وبئس القرار لمن أبى واستكبر.

ونريد الانتقال إلى موضوعٍ آخر يخصّ الدين في الكتاب وليس الأنساب، وما ابتعثني الله لكي أحاجكم في الأنساب كون الأنساب لا ترفعكم عند الله شيئاً، فكن ابن من تكون فلن يُغني عنك نسبك شيئاً؛ بل
النسب الحقّ في الكتاب هو نسب التقوى. تصديقاً لقول الله تعالى: {يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَىٰ وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا ۚ إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّـهِ أَتْقَاكُمْ ۚ إِنَّ اللَّـهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ ﴿١٣} صدق الله العظيم [الحجرات].

وأرى أنك لست من الذين يخشون ربهم يا زهراني كونك من الذين لا يريدون أن يتّبعوا الذِّكر المحفوظ من التحريف بل يتّبعون ما خالف لمحكم الذكر ولذلك تبيّن لنا أنّك لست من الذين يخشون ربهم بالغيب. تصديقاً لقول الله تعالى:
{إِنَّمَا تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَخَشِيَ الرَّحْمَـٰنَ بِالْغَيْبِ ۖ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ كَرِيمٍ ﴿١١} صدق الله العظيم [يس].

ألا والله لو كنتَ من الذين يتّبعون كتاب الله القرآن العظيم وسنة رسوله الحقّ لما اختلفتَ مع الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني شيئاً كوني لا أنكرُ إلا ما جاء من عند غير الله، وأما كيف يتبيّن لي أنه من عند غير الله فلا بد من تطبيق الناموس لكشف الأحاديث المدسوسة بالرجوع إلى محكم القرآن فما كان من الأحاديث مُفترى فحتماً أجد بينه وبين محكم القرآن اختلافاً كثيراً. تصديقاً لقول الله تعالى:
{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَ‌زُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ‌ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِ‌ضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُ‌ونَ الْقُرْآن ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ‌ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اختلافاً كَثِيرً‌ا ﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم [النساء]، وبناء على هذا الناموس أدعوكم للحوار حتى نعيدكم إلى منهاج النبوّة الأولى إن كنتم به مؤمنين، وسلامٌ على المرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..


تقبيل البيت الحــرام ..
وأما إنكم جعلتم تقبيل البيت حصريّاً على الحجر الأسود فذلك كونكم لا تقبّلون بيت الله؛ بل تقبلون الحجر الأسود، وتلك بدعةٌ ما أنزل الله بها من سلطان، كون تقبيل بيت الله المعظم يكون في أي موضعٍ فيه من غير تفريق في حجارته، فقد أدخلوكم في الإشراك بالبدع وأنتم لا تعلمون.


حــدّ الرجــــــــــــــم ..
ونريد أن ننتقل إلى موضوع آخر وننفي حدّ الرجم ونأتيكم بالبديل الحقّ من محكم الكتاب من آيات الكتاب البيّنات للعالِم والجاهل. تصديقاً لقول الله تعالى:
{سُورَ‌ةٌ أَنزَلْنَاهَا وَفَرَ‌ضْنَاهَا وَأَنزَلْنَا فِيهَا آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ لَّعَلَّكُمْ تَذَكَّرُ‌ونَ ﴿١﴾ الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ ۖ وَلَا تَأْخُذْكُم بِهِمَا رَ‌أْفَةٌ فِي دِينِ اللَّـهِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ‌ ۖ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿٢﴾} صدق الله العظيم [النور].

وهذا هو حدّ الزنى في محكم كتاب الله لمِن أشدّ الحدود بياناً وتوضيحاً للحرّ والحرّة الزناة؛ مائة جلدة لكلٍّ منهما سواء يكونون متزوجين أم عُزاب. وأما العبد والأمَة فخمسون جلدة لكلٍّ منهما سواء يكونون متزوجين أم عُزاباً، وإن أبيتُم فسوف نقول لكم فما ظنّكم في حدّ الأمَة في قول الله تعالى:
{فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ} صدق الله العظيم [النساء:25].

فهنا بيان حدّ الزنى للأمَة المُحصنة بالزواج وبيان حدّ الزنى للحرة المُحصنة بالزواج
فتبيّن لكم أنّ للحرة المتزوجة مائة جلدة والأمّة المتزوجة النصف من ذلك خمسون جلدة، أفلا تتقون؟ وسوف نُنظر هذا الحوار في نفي حدّ الرجم حتى يبلغ حوار عذاب القبر عشرين صفحة فإذا بلغ عشرين صفحة والزهراني وغيره لم يُقرّوا ولم يُنكروا فسوف نكتفي بعجزهم وإقامة الحجّة عليهم بدل عن المطالبة بالإقرار، كون الموضوع الأول بلغ عشرين صفحة ولم يعترف أبو فراس ولا غيره بأن العذاب من بعد الموت هو حقاً في النار وليس في حفرة السوءة برغم أنهم عاجزون بردِّ الجواب من محكم الكتاب، وحصحص الحقّ يا أولي الألباب.

وسوف ننتقل إلى نفي حدّ الرجم الموضوع في السُّنة النبويّة وكذلك نفس النتيجة فسوف يأتيكم الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني بالبرهان المبين لحدّ الزنى ونفصله تفصيلاً إنه كان فاحشةً وساء سبيلاً.

وسلامٌ على المرسلين والحمدُ لله ربّ العالمين ..
أخو علماء المسلمين وأمتهم الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني .
_________________