- 2 -
الإمام ناصر محمد اليماني
14 - رمضان - 1430 هـ
03 - 09 - 2009 مـ
۱۲ -شهریور-۱۳۸۸ه.ش.
04:56 صباحاً
ــــــــــــــــــــــ
ای مسلمانان! اگر خداپرست هستید، پس چگونه کسی که شما را به عبادت خداوند یکتا و رقابت در راه حب و قرب او فرا می‌خواند، گمراه می‌دانید؟
بسم الله الرحمن الرحيم و صلوات و سلام بر خاتم الأنبياء والمرسلين و پیروان حق تا یوم الدین والحمدُ لله ربّ العالمين:
خداوند تعالی می‌فرماید:
{ قُلْ رَبِّي أعلم بِعِدَّتِهِمْ مَا يَعْلَمُهُمْ إِلَّا قَلِيلٌ فَلَا تُمَارِفِيهِمْ إِلَّا مِرَاءً ظَاهِرًا وَلَا تَسْتَفْتِ فِيهِمْ مِنْهُمْ أَحَدًا } صدق الله العظيم [الكهف:٢٢]
محمود مصری! آیا می‌دانی خداوند به رسول الله امر نمود از چه کسانی در مورد اصحاب کهف فتوا نخواهد؟ مقصود گروهی ازاهل کتاب یعنی نصارا [مسیحیان] و یهودیان بود، کسانی که بدون دانش و برهان، تیری در تاریکی انداخته و تعداد اصحاب کهف را حدس می‌زدند. از آنجا که خداوند، نه محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم را از امر آنان باخبر کرد و نه اهل کتاب را و از آنجا که شأن آنها [اصحاب کهف] به محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم مربوط نبود؛ لذا به ایشان امر نمود که علم مربوط به اصحاب کهف را به خداوند بسپارد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{ قُلْ رَبِّي أعلم بِعِدَّتِهِمْ مَا يَعْلَمُهُمْ إِلَّا قَلِيلٌ فَلَا تُمَارِ فِيهِمْ إِلَّا مِرَاءً ظَاهِرًا وَلَا تَسْتَفْتِ فِيهِمْ مِنْهُمْ أَحَدًا } صدق الله العظيم [الكهف:٢٢]
خداوند به رسول خود، صلّى الله عليه وآله وسلّم امر نفرموده بود که تعداد و داستان آنها را برای مردم روشن و ثابت نماید و برای همین هم رسول خود را از حال ایشان آگاه نکرد، بلکه مهدی منتظر را که علم کتاب به او عنایت شده از حال آنان باخبر نمود؛ چرا که آنها وزرای مهدی منتظر هستند و امر آنها به او اختصاص دارد. آنان نشانه‌ای برای اثبات خلافت او هستند و مهدی منتظر از حزب محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم است و به همین دلیل خداوند تعالی می‌فرماید:
{ثُمَّ بَعَثْنَاهُمْ لِنَعْلَمَ أَيُّ الْحِزْبَيْنِ أَحْصَىٰ لِمَا لَبِثُوا أَمَدًا} صدق الله العظيم [الكهف:١٢]
مقصود برانگیخته شدن دوم آنها در برابر مردم است تا روشن شود کدام حزب در مورد تعداد و مدت اقامت آنها در غار درست می‌گویند.
برادر گرامی، بعد از بیعت کردنت، شیطان در آرزو و خواسته تو پیرامون حق شک ایجاد کرده است؛ من دلیل آن را برایت بیان خواهم کرد: تو یقین کرده‌ای ناصر محمد یمانی مهدی منتظر است و در قلبت این اعتقاد محکم را داشتی که به هیچ وجه قلبت در مورد مهدی منتظر بودن ناصر محمد یمانی دچار فتنه نخواهد شد؛ در این مورد اشتباه کردی! از کجا می‌دانی قلبت گرفتار فتنه نمی‌شود؟ درحالی‌که این خداوند است که بین قلب و انسان حائل می‌گردد... خداوند اراده نمود تو را ادب کند تا هیچ به خودت اعتماد نکنی و مطمئن نباشی؛ بلکه همان را بگویی که خداوند در آیات محکم خود فرموده است تا بعد از هدایت بگویید:
{ رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ } صدق الله العظيم [آل عمران:٨]
لذا به تو خبر می‌دهم که قلبت از ذکر پروردگار خاشع نخواهد شد و اشک از چشمانت جاری نمی‌گردد، مگر اینکه به درگاه خداوند انابه کنی تا قلبت را هدایت نماید. برادر گرامی، این تو نیستی که رحمت خدا و درجات علمی بین بندگان را تقسیم می‌کنی. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ أَهُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَةَ رَبِّكَ } صدق الله العظيم [الزخرف:٣٢].
می‌بینم که با دعایت، برای اینکه محمد رسول الله بیش از تو مورد محبت خدا باشد و به قرب او برسد، گرفتار شرک شده‌ای. چون در قلبت، محمد رسول الله را بیش از خداوند دوست داری. اما مهدی منتظر می‌گوید: خداوندا! من درجه عالی و رفیع بهشت را در برابر اینکه مرا به حب و قرب بیشتر خود برسانی، به جّدم محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم انفاق می‌کنم. علت این دعا این است که مهدی منتظر از کسانی است که برای حب و قرب خداوند رقابت می‌کنند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ يَبْتَغُونَ إِلَى ربّهم الْوَسِيلَةَ أيّهم أَقْرَبُ } صدق الله العظيم [الإسراء:٥٧]
و اگر دعا کنم که جدّم بیش از من مورد حب و قرب خدا باشد، به خدا شرک آورده‌ام و محبت من نسبت به جدّم، بیش از محبت من به پروردگارم شده است و پناه برخدا که از مشرکان باشم. فقط اینکه من رسول الله را به خودم و مادر و پدرم و ملکوت دنیا و آخرت ترجیح می‌دهم مگر در امر حب وقرب خداوند، چون من محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم را نمی‌پرستم بلکه از ایشان در عبادت خداوند یکتا پیروی کرده و با او تمام بندگان مقرب خداوند رقابت می‌کنم تا کدام یک به بالاترین مقام قرب خدا دست یابیم. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ يَبْتَغُونَ إِلَى ربّهم الْوَسِيلَةَ أيّهم أَقْرَبُ } صدق الله العظيم [الإسراء:٥٧]
و از آنجا که می‌دانم به این فوز نائل شده و رفیع‌ترین و عالی‌ترین درجه بهشت را به دست آورده‌ام، آن را وسیله‌ای برای تحقق نعیم اعظم قرار داده و در این راه آن را به جدّم محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم بخشیدم تا به درجه حب و قرب من نزد خداوند افزوده شود، چون خدا را بیش از جدم دوست دارم. اگر ترجیح می‌دادم جدّم بیش از من مورد حب خدا ب.ده و از من مقرب‌تر باشد؛ محبت من به جدم بیش از محبتم به خداست و در این صورت ولی و نصیری جز خدا نخواهم یافت. هان که محبت باعث غیرت می‌شود و من در مورد حب خداوند در برابر جدّم محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم و تمام مقربان دچار غیرت می‌شوم، چون خداوند از همه چیز در نزد من محبوب‌تر است. جناب محمود مصری! اگر تو هم خداوند را بیش از محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم و مهدی منتظر دوست داری باید در برابر محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم و مهدی منتظر و تمام مقربین به‌خاطر خدا احساس غیرت کنی و در راه حب و قرب خداوند با ما رقابت نمایی. اگر جز خدا، چیزی را نمی‌پرستی، پس از بندگانی باش که خداوند در آیات محکم کتابش در باره آنان می‌فرماید:
{ يَبْتَغُونَ إِلَىٰ ربّهم الْوَسِيلَةَ أيّهم أقرب وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ ربّك كَانَ مَحْذُورًا } صدق الله العظيم [الإسراء:٥٧]
ای جماعت مسلمانان! اگرتنها خدا را می‌پرستید و لاغیر، اگر معبودی جز او ندارید، پس چگونه ممکن است کسی که شما را به عبادت خداوند یکتا و رقابت در راه حب و قرب او دعوت می‌کند، گمراه باشد؟ و بله من، مهدی منتظر، محمد رسول الله را بیش از خود و مادر و پدر و تمام انسان‌ها دوست دارم و لذا آرزو دارم خداوند درجه عالی و رفیع بهشت را به ایشان عنایت فرماید. من ایشان را به خود ترجیح می‌دهم، اما اگر خداوند را منحصر به محمد رسول الله دانسته و در راه حب و قرب خدا با ایشان رقابت نکنم؛ جدم، محمد رسول الله را، بیش از خداوند دوست داشته‌ام! و پناه بر خدا که از مشرکان باشم. آیا محبت من به محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم دلیلی جز این دارد که خداوند او را دوست دارد؟ اما سزاوار نیست که من ایشان را بیش از خدا دوست داشته باشم و خدا را برای او بگذارم؛ پناه بر خدا. بلکه برای حب و قرب بیشتر به خدا با ایشان رقابت می‌کنم و تمام بندگان مقرب خداوند برای حب و قرب پروردگارشان رقابت می‌کنند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{يَبْتَغُونَ إِلَى ربّهم الْوَسِيلَةَ أيّهم أَقْرَبُ } صدق الله العظيم [الإسراء:٥٧]
محمد مصری! اگر تنها خدا را عبادت می‌کنی، پس چرا نمی‌خواهی تو هم از آنان باشی؟ می‌بینم راه راست را گم کرده‌ای،.همانا که محمد رسول الله و تمام انبیاء و رسولان خداوند؛ بندگانی مانند شما هستند و
{يَبْتَغُونَ إِلَى ربّهم الْوَسِيلَةَ أيّهم أَقْرَبُ } صدق الله العظيم [الإسراء:٥٧]
پس چرا برای حب و قرب خداوند با آنان رقابت نمی‌کنید؟ یا تصور می‌کنی نباید برای حب و قرب خدا با آنان رقابت کنی؟ اگر چنین است برهانت را بیاور اگر راست می‌گویی. ما تلاش کردیم کاری کنیم که در امر حق پایدار بمانی و با وجود عقیده جاری‌ات بیعت تو را پذیرفتیم، ولی تو [برای خودت] جز فتنه چیزی نخواستی لا قوة إلا بالله! آیا مقصود خداوند از برانگیختن محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم و تمام انبیا و رسولان، چیزی جز این است که مردم را به عبادت خداوند یکتا دعوت کرده و از ایشان بخواهند در راه حب و قرب خداوند رقابت کنند؟ و به مردم فرمان ندهند که آنان را بیش از خداوندشان دوست داشته باشند و رقابت برای حب و قرب او را رها کنند؟ پس از جاهلان مباش. همانا که پیروی از محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم، یعنی خداوند را به یگانگی و بدون شرک عبادت کنی؛ نه اینکه محمد رسول الله را پرستیده و ایشان را بیش از خدا دوست داشته باشی. این کار تو مبالغه به‌ناحق است. من به تو امر نمی‌کنم مهدی منتظر را بیش از محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم دوست داشته باشی؛ بلکه از تو دعوت می‌کنم با محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم و مهدی منتظر رقابت کنی و از ربانییونی باشی که برای حب و قرب خداوند رقابت می‌کنند و آنان را به‌جای خداوند نمی‌خوانند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{أُولَٰئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَىٰ ربّهم الْوَسِيلَةَ أيّهم أقرب وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ ربّك كَانَ مَحْذُورًا } صدق الله العظيم [الإسراء:٥٧]
انصار پیشگام برگزیده! بی گمان، مهدی منتظر ناصر محمد یمانی از شما دعوت نمی‌کند تا او را به‌جای خداوند پرستش کنید و خدا را برای مهدی منتظر بگذارید تا بیش از شما مقرب درگاه خداوند و محبوب او باشد؛ اگر چنین کردید به خدا شرک آورده‌اید. بلکه من از شما دعوت می‌کنم خداوند را به یگانگی عبادت کرده و در حب عظیم خود به خداوند برای او شریکی نگیرید و اگر تنها خدا را بدون شرک عبادت می‌نمایید، با مهدی منتظر در راه حب و قرب بیشتر به خدا رقابت نمایید تا روشن شود کدام یک بیش از مهدی منتظر مورد حب خداوند قرار داشته و مقرب درگاه او هستید. کسانی که در مورد انبیا و رسولان خداوند مبالغه می‌کنند، از پیروان مهدی منتظر نخواهند شد. آنان که درِ رقابت در راه حب و قرب خداوند را قفل کرده و خدا را برای انبیا و رسولانش گذاشته‌اند، خداوند را آن گونه که باید، نشناختند و محبتشان به انبیا و رسولان الهی بیش از محبتشان به خداوند است. اگر خدا را بیشتر از انبیا و رسولان دوست داشتند، غیرتی شده و با تمام بندگان خدا رقابت می‌کردند تا کدام یک به او مقرب‌تر باشند و امید به رحمت خدا داشته و از عذاب او می‌ترسیدند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ أُولَٰئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَىٰ ربّهم الْوَسِيلَةَ أيّهم أقرب وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ ربّك كَانَ مَحْذُورًا } صدق الله العظيم [الإسراء:٥٧]
اما محمود مصری به دلیل اینکه مهدی منتظر ناصر محمد یمانی مردم را به عبادت خداوند یکتا دعوت کرده و از ایشان می‌خواهد در راه حب و قرب خدا رقابت کنند، می‌خواهد از بیعت خود بازگردد؛ چرا که محبت او به محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم بیش از محبت او به خداست و لذا ولی و یاوری جز خدا نخواهد یافت...به خداوند بزرگ قسم می‌خورم بعد از این روز، قلبش در پیشگاه خدا خاشع نشده و چشم‌هایش اشک‌بار نخواهد شد مگر به درگاه خداوند انابه کند و حب به خدا در قلبش بیش از علاقه او به محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم و مهدی منتظر گردد و کاملاً در برابر حق تسلیم شود. محمود المصری! آیا چون ناصر محمد یمانی از مسلمانان می‌خواهد انبیا و رسولان خدا را پرستش نکنند و در راه حب و قرب خدا با آنان رقابت نمایند، او را گمراه می‌دانی؟ چون به مردم فتوا می‌دهد که خداوند منحصر به انبیا و رسولان نیست و آنها نیز باید برای حب و قرب بیشتر به خداوند رقابت کنند تا روشن شود چه کسی مقرب‌تر است، «آیا او گمراه است چون] به مسلمانان فتوا می‌دهد رسولان خداوند نیز مانند شما بنده خداوندهستند:
{يَبْتَغُونَ إِلَىٰ ربّهم الْوَسِيلَةَ أيّهم أقرب وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ ربّك كَانَ مَحْذُورًا } صدق الله العظيم [الإسراء:٥٧]
چطور ممکن است کسی که از بندگان خداوند دعوت می‌کند برای حب و قرب بیشتر به معبودشان رقابت کنند، گمراه باشد؟ برادر گرامی، چطور به من می‌گویی از خدا بترس و تقوا کن؟ آیا من تو را به‌سوی امری باطل دعوت می‌کنم؟ باب رقابت هنوز باز است:
{ مَا لَكُمْ لاَ تَرْجُونَ لِلَّهِ وَقَاراً } [نوح:۱۳]
همانا که رقابت برای حب وقرب خداوند، تعظیم مقام خداست. آیا نمی‌خواهی از ربانیّیونی باشی که با عنایت به دعوت کسی که علم کتاب به او عطا شده، برای حب و قرب خداوند رقابت می‌کنند؟ او که به شما نگفته است، به‌جای خداوند بندگان من باشید و مرا بیش از خدا دوست بدارید. بلکه فرمانی که به شما می‌ٔهد، حق است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ مَا كَانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُؤْتِيَهُ اللَّهُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِبَادًا لِي مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَٰكِنْ كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِمَا كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتَابَ وَبِمَا كُنْتُمْ تَدْرُسُونَ ﴿٧٩﴾} صدق الله العظيم [آل عمران]
و اما درمورد اینکه آیا مهدی منتظر در نزد خدا بیش از همه محبوب و مقرب خواهد بود، باب عبادت و رقابت بسته نیست و این خداوند است که رحمت خود را تقسیم می‌کند نه محمود مصری در این امر نقشی دارد و نه مهدی منتظر. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ أَهُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَةَ رَبِّكَ } صدق الله العظيم [الزخرف:۳۲]
این امر به خدا اختصاص دارد. اوست که درجات را میان بندگان تقسیم می‌کند و خداوند، محمود مصری را داور و تعیین‌کننده حب و قرب به خدا و یا تعیین‌کننده درجات علمی قرار نداده است. مهدی منتظر فتوا نداده است که او بیش از محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم، مورد حب و قرب خداوند است. باب رقابت در راه حب و قرب خدا هم‌چنان باز است؛ پس خداوند را به یگانگی و به دور از شرک عبادت کنید و انبیا را بیش از پروردگارشان دوست نداشته باشید و برای حب و قرب به خدا، آنان را بر خود ارجح ندانید. بلکه با ایشان رقابت کنید و اگر محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم، را بیش از خود دوست دارید، درجه عالی و رفیع بهشت را برای ایشان درخواست نمایید، هم‌چنان که من او را بیش از خود دوست داشته ومقام خود در بهشت را به جدم محمدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم، بخشیدم تا وسیله‌ای باشد برای اینکه خداوند مرا به مقام حب و قرب بیشتر خود رسانده و نعیم رضوان نفسش را به من عنایت نماید. خداوند تعالی می‌فرماید:
{ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴿٣٥﴾} صدق الله العظيم [المائدة]
ممکن است کسی سخن مرا قطع کرده و بگوید: «پس اگر مقام خود در بهشت را به جدت بخشیده‌ای، پس بهشت تو کجاست؟». در پاسخ او می‌گویم: همانا که حب و قرب خداوند و نعیم رضوان نفس او، برای من بزرگترین نعیم و بهشت [نعیم اعظم] است و اما درمورد بهشت باید گفت قدرت خداوند محدود نیست که نتواند غیر از بهشت فعلی، بهشت دیگری بیافریند. در هر صورت؛ بهشت برای من مهم نیست و حب و قرب و نعیم اعظم رضوان نفس خداوند برایم مهم است و این هدف حق آفرینش من و آفرینش انس و جن است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَمَا خَلَقْتُ الجنّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ﴿۵۶﴾} صدق الله العظيم [الذاريات]
و اما برهان تو درمورد دیدن آشکار خداوند سبحان که می‌گویی:
{ ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ ذَٰلِكَ يَوْمُ الْخُلُودِ ﴿٣٤﴾ لَهُمْ مَا يَشَاءُونَ فِيهَا وَلَدَيْنَا مَزِيدٌ ﴿٣٥﴾ } صدق الله العظيم [ق]
پیش از این به شما خبر دادیم که این «مَزِيدٌ» نعیمی مزیدِ بر نعیم بهشت خدا و همان «نعیم رضوان الهی» است که از نعیم جنت خدا بزرگتر است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْآنهارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿۷۲﴾} صدق الله العظيم [التوبة]
و در این آیه محکم، خداوند برایتان روشن می‌فرماید مقصود از نعیمی که «مَزِيدٌ» بر جنات نعیم است، چیست:
{ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ أَكْبَرُ}صدق الله العظيم
از آنجا که تو قرآن را از روی ظن و گمان و بدون برهان تأویل می‌کنی، تصور کرده‌ای مقصود از «نعیم اضافی»، دیدن آشکار خداوند سبحان و تعالی است؛ ولی این برتری جویی بزرگی است! اما من برهانی آشکار برایت آوردیم که این نعیم اضافهِ، نعیم رضوان خدا بر بندگانش است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْآنهارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿۷۲﴾} صدق الله العظيم [التوبة]
ای مرد! تو را چه می‌شود؟ چرا می‌خواهی بعد از اینکه خداوند، تو را به‌سوی حق هدایت نمود، از راه حق دور شده و از کسانی پیروی کنی که ندانسته به خداوند نسبت می‌دهند؟ إنا لله وإنا إليه لراجعون و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِلَّ قَوْمًا بَعْدَ إِذْ هَدَاهُمْ حَتَّىٰ يُبَيِّنَ لَهُم مَّا يَتَّقُونَ ۚ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿١١٥﴾ إِنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ يُحْيِي وَيُمِيتُ ۚ وَمَا لَكُم مِّن دُونِ اللَّهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ ﴿١١٦﴾ لَّقَد تَّابَ اللَّهُ عَلَى النَّبِيِّ وَالْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنصَارِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ فِي سَاعَةِ الْعُسْرَةِ مِن بَعْدِ مَا كَادَ يَزِيغُ قُلُوبُ فَرِيقٍ مِّنْهُمْ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ ۚ إِنَّهُ بِهِمْ رَءُوفٌ رَّحِيمٌ ﴿١١٧﴾ وَعَلَى الثَّلَاثَةِ الَّذِينَ خُلِّفُوا حَتَّى إِذَا ضَاقَتْ عَلَيْهِمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ وَضَاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنْفُسُهُمْ وَظَنُّوا أَنْ لَا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَيْهِ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ ﴿١١۸﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ﴿١١۹﴾ } صدق الله العظيم [التوبة]
وسلامٌ على المرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
أخو الأنصار السابقين الأخيار المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني.
ــــــــــــــــــــــ
الإمام ناصر محمد اليماني
14 - رمضان - 1430 هـ
03 - 09 - 2009 مـ
۱۲ -شهریور-۱۳۸۸ه.ش.
04:56 صباحاً
ــــــــــــــــــــــ
ای مسلمانان! اگر خداپرست هستید، پس چگونه کسی که شما را به عبادت خداوند یکتا و رقابت در راه حب و قرب او فرا می‌خواند، گمراه می‌دانید؟
بسم الله الرحمن الرحيم و صلوات و سلام بر خاتم الأنبياء والمرسلين و پیروان حق تا یوم الدین والحمدُ لله ربّ العالمين:
خداوند تعالی می‌فرماید:
{ قُلْ رَبِّي أعلم بِعِدَّتِهِمْ مَا يَعْلَمُهُمْ إِلَّا قَلِيلٌ فَلَا تُمَارِفِيهِمْ إِلَّا مِرَاءً ظَاهِرًا وَلَا تَسْتَفْتِ فِيهِمْ مِنْهُمْ أَحَدًا } صدق الله العظيم [الكهف:٢٢]
محمود مصری! آیا می‌دانی خداوند به رسول الله امر نمود از چه کسانی در مورد اصحاب کهف فتوا نخواهد؟ مقصود گروهی ازاهل کتاب یعنی نصارا [مسیحیان] و یهودیان بود، کسانی که بدون دانش و برهان، تیری در تاریکی انداخته و تعداد اصحاب کهف را حدس می‌زدند. از آنجا که خداوند، نه محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم را از امر آنان باخبر کرد و نه اهل کتاب را و از آنجا که شأن آنها [اصحاب کهف] به محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم مربوط نبود؛ لذا به ایشان امر نمود که علم مربوط به اصحاب کهف را به خداوند بسپارد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{ قُلْ رَبِّي أعلم بِعِدَّتِهِمْ مَا يَعْلَمُهُمْ إِلَّا قَلِيلٌ فَلَا تُمَارِ فِيهِمْ إِلَّا مِرَاءً ظَاهِرًا وَلَا تَسْتَفْتِ فِيهِمْ مِنْهُمْ أَحَدًا } صدق الله العظيم [الكهف:٢٢]
خداوند به رسول خود، صلّى الله عليه وآله وسلّم امر نفرموده بود که تعداد و داستان آنها را برای مردم روشن و ثابت نماید و برای همین هم رسول خود را از حال ایشان آگاه نکرد، بلکه مهدی منتظر را که علم کتاب به او عنایت شده از حال آنان باخبر نمود؛ چرا که آنها وزرای مهدی منتظر هستند و امر آنها به او اختصاص دارد. آنان نشانه‌ای برای اثبات خلافت او هستند و مهدی منتظر از حزب محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم است و به همین دلیل خداوند تعالی می‌فرماید:
{ثُمَّ بَعَثْنَاهُمْ لِنَعْلَمَ أَيُّ الْحِزْبَيْنِ أَحْصَىٰ لِمَا لَبِثُوا أَمَدًا} صدق الله العظيم [الكهف:١٢]
مقصود برانگیخته شدن دوم آنها در برابر مردم است تا روشن شود کدام حزب در مورد تعداد و مدت اقامت آنها در غار درست می‌گویند.
برادر گرامی، بعد از بیعت کردنت، شیطان در آرزو و خواسته تو پیرامون حق شک ایجاد کرده است؛ من دلیل آن را برایت بیان خواهم کرد: تو یقین کرده‌ای ناصر محمد یمانی مهدی منتظر است و در قلبت این اعتقاد محکم را داشتی که به هیچ وجه قلبت در مورد مهدی منتظر بودن ناصر محمد یمانی دچار فتنه نخواهد شد؛ در این مورد اشتباه کردی! از کجا می‌دانی قلبت گرفتار فتنه نمی‌شود؟ درحالی‌که این خداوند است که بین قلب و انسان حائل می‌گردد... خداوند اراده نمود تو را ادب کند تا هیچ به خودت اعتماد نکنی و مطمئن نباشی؛ بلکه همان را بگویی که خداوند در آیات محکم خود فرموده است تا بعد از هدایت بگویید:
{ رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ } صدق الله العظيم [آل عمران:٨]
لذا به تو خبر می‌دهم که قلبت از ذکر پروردگار خاشع نخواهد شد و اشک از چشمانت جاری نمی‌گردد، مگر اینکه به درگاه خداوند انابه کنی تا قلبت را هدایت نماید. برادر گرامی، این تو نیستی که رحمت خدا و درجات علمی بین بندگان را تقسیم می‌کنی. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ أَهُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَةَ رَبِّكَ } صدق الله العظيم [الزخرف:٣٢].
می‌بینم که با دعایت، برای اینکه محمد رسول الله بیش از تو مورد محبت خدا باشد و به قرب او برسد، گرفتار شرک شده‌ای. چون در قلبت، محمد رسول الله را بیش از خداوند دوست داری. اما مهدی منتظر می‌گوید: خداوندا! من درجه عالی و رفیع بهشت را در برابر اینکه مرا به حب و قرب بیشتر خود برسانی، به جّدم محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم انفاق می‌کنم. علت این دعا این است که مهدی منتظر از کسانی است که برای حب و قرب خداوند رقابت می‌کنند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ يَبْتَغُونَ إِلَى ربّهم الْوَسِيلَةَ أيّهم أَقْرَبُ } صدق الله العظيم [الإسراء:٥٧]
و اگر دعا کنم که جدّم بیش از من مورد حب و قرب خدا باشد، به خدا شرک آورده‌ام و محبت من نسبت به جدّم، بیش از محبت من به پروردگارم شده است و پناه برخدا که از مشرکان باشم. فقط اینکه من رسول الله را به خودم و مادر و پدرم و ملکوت دنیا و آخرت ترجیح می‌دهم مگر در امر حب وقرب خداوند، چون من محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم را نمی‌پرستم بلکه از ایشان در عبادت خداوند یکتا پیروی کرده و با او تمام بندگان مقرب خداوند رقابت می‌کنم تا کدام یک به بالاترین مقام قرب خدا دست یابیم. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ يَبْتَغُونَ إِلَى ربّهم الْوَسِيلَةَ أيّهم أَقْرَبُ } صدق الله العظيم [الإسراء:٥٧]
و از آنجا که می‌دانم به این فوز نائل شده و رفیع‌ترین و عالی‌ترین درجه بهشت را به دست آورده‌ام، آن را وسیله‌ای برای تحقق نعیم اعظم قرار داده و در این راه آن را به جدّم محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم بخشیدم تا به درجه حب و قرب من نزد خداوند افزوده شود، چون خدا را بیش از جدم دوست دارم. اگر ترجیح می‌دادم جدّم بیش از من مورد حب خدا ب.ده و از من مقرب‌تر باشد؛ محبت من به جدم بیش از محبتم به خداست و در این صورت ولی و نصیری جز خدا نخواهم یافت. هان که محبت باعث غیرت می‌شود و من در مورد حب خداوند در برابر جدّم محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم و تمام مقربان دچار غیرت می‌شوم، چون خداوند از همه چیز در نزد من محبوب‌تر است. جناب محمود مصری! اگر تو هم خداوند را بیش از محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم و مهدی منتظر دوست داری باید در برابر محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم و مهدی منتظر و تمام مقربین به‌خاطر خدا احساس غیرت کنی و در راه حب و قرب خداوند با ما رقابت نمایی. اگر جز خدا، چیزی را نمی‌پرستی، پس از بندگانی باش که خداوند در آیات محکم کتابش در باره آنان می‌فرماید:
{ يَبْتَغُونَ إِلَىٰ ربّهم الْوَسِيلَةَ أيّهم أقرب وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ ربّك كَانَ مَحْذُورًا } صدق الله العظيم [الإسراء:٥٧]
ای جماعت مسلمانان! اگرتنها خدا را می‌پرستید و لاغیر، اگر معبودی جز او ندارید، پس چگونه ممکن است کسی که شما را به عبادت خداوند یکتا و رقابت در راه حب و قرب او دعوت می‌کند، گمراه باشد؟ و بله من، مهدی منتظر، محمد رسول الله را بیش از خود و مادر و پدر و تمام انسان‌ها دوست دارم و لذا آرزو دارم خداوند درجه عالی و رفیع بهشت را به ایشان عنایت فرماید. من ایشان را به خود ترجیح می‌دهم، اما اگر خداوند را منحصر به محمد رسول الله دانسته و در راه حب و قرب خدا با ایشان رقابت نکنم؛ جدم، محمد رسول الله را، بیش از خداوند دوست داشته‌ام! و پناه بر خدا که از مشرکان باشم. آیا محبت من به محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم دلیلی جز این دارد که خداوند او را دوست دارد؟ اما سزاوار نیست که من ایشان را بیش از خدا دوست داشته باشم و خدا را برای او بگذارم؛ پناه بر خدا. بلکه برای حب و قرب بیشتر به خدا با ایشان رقابت می‌کنم و تمام بندگان مقرب خداوند برای حب و قرب پروردگارشان رقابت می‌کنند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{يَبْتَغُونَ إِلَى ربّهم الْوَسِيلَةَ أيّهم أَقْرَبُ } صدق الله العظيم [الإسراء:٥٧]
محمد مصری! اگر تنها خدا را عبادت می‌کنی، پس چرا نمی‌خواهی تو هم از آنان باشی؟ می‌بینم راه راست را گم کرده‌ای،.همانا که محمد رسول الله و تمام انبیاء و رسولان خداوند؛ بندگانی مانند شما هستند و
{يَبْتَغُونَ إِلَى ربّهم الْوَسِيلَةَ أيّهم أَقْرَبُ } صدق الله العظيم [الإسراء:٥٧]
پس چرا برای حب و قرب خداوند با آنان رقابت نمی‌کنید؟ یا تصور می‌کنی نباید برای حب و قرب خدا با آنان رقابت کنی؟ اگر چنین است برهانت را بیاور اگر راست می‌گویی. ما تلاش کردیم کاری کنیم که در امر حق پایدار بمانی و با وجود عقیده جاری‌ات بیعت تو را پذیرفتیم، ولی تو [برای خودت] جز فتنه چیزی نخواستی لا قوة إلا بالله! آیا مقصود خداوند از برانگیختن محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم و تمام انبیا و رسولان، چیزی جز این است که مردم را به عبادت خداوند یکتا دعوت کرده و از ایشان بخواهند در راه حب و قرب خداوند رقابت کنند؟ و به مردم فرمان ندهند که آنان را بیش از خداوندشان دوست داشته باشند و رقابت برای حب و قرب او را رها کنند؟ پس از جاهلان مباش. همانا که پیروی از محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم، یعنی خداوند را به یگانگی و بدون شرک عبادت کنی؛ نه اینکه محمد رسول الله را پرستیده و ایشان را بیش از خدا دوست داشته باشی. این کار تو مبالغه به‌ناحق است. من به تو امر نمی‌کنم مهدی منتظر را بیش از محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم دوست داشته باشی؛ بلکه از تو دعوت می‌کنم با محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم و مهدی منتظر رقابت کنی و از ربانییونی باشی که برای حب و قرب خداوند رقابت می‌کنند و آنان را به‌جای خداوند نمی‌خوانند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{أُولَٰئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَىٰ ربّهم الْوَسِيلَةَ أيّهم أقرب وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ ربّك كَانَ مَحْذُورًا } صدق الله العظيم [الإسراء:٥٧]
انصار پیشگام برگزیده! بی گمان، مهدی منتظر ناصر محمد یمانی از شما دعوت نمی‌کند تا او را به‌جای خداوند پرستش کنید و خدا را برای مهدی منتظر بگذارید تا بیش از شما مقرب درگاه خداوند و محبوب او باشد؛ اگر چنین کردید به خدا شرک آورده‌اید. بلکه من از شما دعوت می‌کنم خداوند را به یگانگی عبادت کرده و در حب عظیم خود به خداوند برای او شریکی نگیرید و اگر تنها خدا را بدون شرک عبادت می‌نمایید، با مهدی منتظر در راه حب و قرب بیشتر به خدا رقابت نمایید تا روشن شود کدام یک بیش از مهدی منتظر مورد حب خداوند قرار داشته و مقرب درگاه او هستید. کسانی که در مورد انبیا و رسولان خداوند مبالغه می‌کنند، از پیروان مهدی منتظر نخواهند شد. آنان که درِ رقابت در راه حب و قرب خداوند را قفل کرده و خدا را برای انبیا و رسولانش گذاشته‌اند، خداوند را آن گونه که باید، نشناختند و محبتشان به انبیا و رسولان الهی بیش از محبتشان به خداوند است. اگر خدا را بیشتر از انبیا و رسولان دوست داشتند، غیرتی شده و با تمام بندگان خدا رقابت می‌کردند تا کدام یک به او مقرب‌تر باشند و امید به رحمت خدا داشته و از عذاب او می‌ترسیدند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ أُولَٰئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَىٰ ربّهم الْوَسِيلَةَ أيّهم أقرب وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ ربّك كَانَ مَحْذُورًا } صدق الله العظيم [الإسراء:٥٧]
اما محمود مصری به دلیل اینکه مهدی منتظر ناصر محمد یمانی مردم را به عبادت خداوند یکتا دعوت کرده و از ایشان می‌خواهد در راه حب و قرب خدا رقابت کنند، می‌خواهد از بیعت خود بازگردد؛ چرا که محبت او به محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم بیش از محبت او به خداست و لذا ولی و یاوری جز خدا نخواهد یافت...به خداوند بزرگ قسم می‌خورم بعد از این روز، قلبش در پیشگاه خدا خاشع نشده و چشم‌هایش اشک‌بار نخواهد شد مگر به درگاه خداوند انابه کند و حب به خدا در قلبش بیش از علاقه او به محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم و مهدی منتظر گردد و کاملاً در برابر حق تسلیم شود. محمود المصری! آیا چون ناصر محمد یمانی از مسلمانان می‌خواهد انبیا و رسولان خدا را پرستش نکنند و در راه حب و قرب خدا با آنان رقابت نمایند، او را گمراه می‌دانی؟ چون به مردم فتوا می‌دهد که خداوند منحصر به انبیا و رسولان نیست و آنها نیز باید برای حب و قرب بیشتر به خداوند رقابت کنند تا روشن شود چه کسی مقرب‌تر است، «آیا او گمراه است چون] به مسلمانان فتوا می‌دهد رسولان خداوند نیز مانند شما بنده خداوندهستند:
{يَبْتَغُونَ إِلَىٰ ربّهم الْوَسِيلَةَ أيّهم أقرب وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ ربّك كَانَ مَحْذُورًا } صدق الله العظيم [الإسراء:٥٧]
چطور ممکن است کسی که از بندگان خداوند دعوت می‌کند برای حب و قرب بیشتر به معبودشان رقابت کنند، گمراه باشد؟ برادر گرامی، چطور به من می‌گویی از خدا بترس و تقوا کن؟ آیا من تو را به‌سوی امری باطل دعوت می‌کنم؟ باب رقابت هنوز باز است:
{ مَا لَكُمْ لاَ تَرْجُونَ لِلَّهِ وَقَاراً } [نوح:۱۳]
همانا که رقابت برای حب وقرب خداوند، تعظیم مقام خداست. آیا نمی‌خواهی از ربانیّیونی باشی که با عنایت به دعوت کسی که علم کتاب به او عطا شده، برای حب و قرب خداوند رقابت می‌کنند؟ او که به شما نگفته است، به‌جای خداوند بندگان من باشید و مرا بیش از خدا دوست بدارید. بلکه فرمانی که به شما می‌ٔهد، حق است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ مَا كَانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُؤْتِيَهُ اللَّهُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِبَادًا لِي مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَٰكِنْ كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِمَا كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتَابَ وَبِمَا كُنْتُمْ تَدْرُسُونَ ﴿٧٩﴾} صدق الله العظيم [آل عمران]
و اما درمورد اینکه آیا مهدی منتظر در نزد خدا بیش از همه محبوب و مقرب خواهد بود، باب عبادت و رقابت بسته نیست و این خداوند است که رحمت خود را تقسیم می‌کند نه محمود مصری در این امر نقشی دارد و نه مهدی منتظر. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ أَهُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَةَ رَبِّكَ } صدق الله العظيم [الزخرف:۳۲]
این امر به خدا اختصاص دارد. اوست که درجات را میان بندگان تقسیم می‌کند و خداوند، محمود مصری را داور و تعیین‌کننده حب و قرب به خدا و یا تعیین‌کننده درجات علمی قرار نداده است. مهدی منتظر فتوا نداده است که او بیش از محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم، مورد حب و قرب خداوند است. باب رقابت در راه حب و قرب خدا هم‌چنان باز است؛ پس خداوند را به یگانگی و به دور از شرک عبادت کنید و انبیا را بیش از پروردگارشان دوست نداشته باشید و برای حب و قرب به خدا، آنان را بر خود ارجح ندانید. بلکه با ایشان رقابت کنید و اگر محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم، را بیش از خود دوست دارید، درجه عالی و رفیع بهشت را برای ایشان درخواست نمایید، هم‌چنان که من او را بیش از خود دوست داشته ومقام خود در بهشت را به جدم محمدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم، بخشیدم تا وسیله‌ای باشد برای اینکه خداوند مرا به مقام حب و قرب بیشتر خود رسانده و نعیم رضوان نفسش را به من عنایت نماید. خداوند تعالی می‌فرماید:
{ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴿٣٥﴾} صدق الله العظيم [المائدة]
ممکن است کسی سخن مرا قطع کرده و بگوید: «پس اگر مقام خود در بهشت را به جدت بخشیده‌ای، پس بهشت تو کجاست؟». در پاسخ او می‌گویم: همانا که حب و قرب خداوند و نعیم رضوان نفس او، برای من بزرگترین نعیم و بهشت [نعیم اعظم] است و اما درمورد بهشت باید گفت قدرت خداوند محدود نیست که نتواند غیر از بهشت فعلی، بهشت دیگری بیافریند. در هر صورت؛ بهشت برای من مهم نیست و حب و قرب و نعیم اعظم رضوان نفس خداوند برایم مهم است و این هدف حق آفرینش من و آفرینش انس و جن است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَمَا خَلَقْتُ الجنّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ﴿۵۶﴾} صدق الله العظيم [الذاريات]
و اما برهان تو درمورد دیدن آشکار خداوند سبحان که می‌گویی:
{ ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ ذَٰلِكَ يَوْمُ الْخُلُودِ ﴿٣٤﴾ لَهُمْ مَا يَشَاءُونَ فِيهَا وَلَدَيْنَا مَزِيدٌ ﴿٣٥﴾ } صدق الله العظيم [ق]
پیش از این به شما خبر دادیم که این «مَزِيدٌ» نعیمی مزیدِ بر نعیم بهشت خدا و همان «نعیم رضوان الهی» است که از نعیم جنت خدا بزرگتر است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْآنهارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿۷۲﴾} صدق الله العظيم [التوبة]
و در این آیه محکم، خداوند برایتان روشن می‌فرماید مقصود از نعیمی که «مَزِيدٌ» بر جنات نعیم است، چیست:
{ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ أَكْبَرُ}صدق الله العظيم
از آنجا که تو قرآن را از روی ظن و گمان و بدون برهان تأویل می‌کنی، تصور کرده‌ای مقصود از «نعیم اضافی»، دیدن آشکار خداوند سبحان و تعالی است؛ ولی این برتری جویی بزرگی است! اما من برهانی آشکار برایت آوردیم که این نعیم اضافهِ، نعیم رضوان خدا بر بندگانش است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْآنهارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿۷۲﴾} صدق الله العظيم [التوبة]
ای مرد! تو را چه می‌شود؟ چرا می‌خواهی بعد از اینکه خداوند، تو را به‌سوی حق هدایت نمود، از راه حق دور شده و از کسانی پیروی کنی که ندانسته به خداوند نسبت می‌دهند؟ إنا لله وإنا إليه لراجعون و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِلَّ قَوْمًا بَعْدَ إِذْ هَدَاهُمْ حَتَّىٰ يُبَيِّنَ لَهُم مَّا يَتَّقُونَ ۚ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿١١٥﴾ إِنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ يُحْيِي وَيُمِيتُ ۚ وَمَا لَكُم مِّن دُونِ اللَّهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ ﴿١١٦﴾ لَّقَد تَّابَ اللَّهُ عَلَى النَّبِيِّ وَالْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنصَارِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ فِي سَاعَةِ الْعُسْرَةِ مِن بَعْدِ مَا كَادَ يَزِيغُ قُلُوبُ فَرِيقٍ مِّنْهُمْ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ ۚ إِنَّهُ بِهِمْ رَءُوفٌ رَّحِيمٌ ﴿١١٧﴾ وَعَلَى الثَّلَاثَةِ الَّذِينَ خُلِّفُوا حَتَّى إِذَا ضَاقَتْ عَلَيْهِمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ وَضَاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنْفُسُهُمْ وَظَنُّوا أَنْ لَا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَيْهِ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ ﴿١١۸﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ﴿١١۹﴾ } صدق الله العظيم [التوبة]
وسلامٌ على المرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
أخو الأنصار السابقين الأخيار المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني.
ــــــــــــــــــــــ
اقتباس المشاركة 110783 من موضوع السبب الحقيقي للإشراك بالله وسرّ الشفاعة ..
- 2 -
الإمام ناصر محمد اليماني
14 - 09 - 1430 هـ
03 - 09 - 2009 مـ
04:56 صباحاً
ــــــــــــــــــــــ
ويا معشر المسلمين، كيف يكون على ضلالٍ من يدعوكم إلى عبادة الله وحده والتّنافس على حُبِّ الله وقربه إن كنتم تعبدون الله وحده؟
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على خاتم الأنبياء والمرسلين، والتّابعين للحقّ إلى يوم الدين والحمدُ لله ربّ العالمين..
قال الله تعالى: {قُلْ رَبِّي أعلم بِعِدَّتِهِمْ مَا يَعْلَمُهُمْ إِلَّا قَلِيلٌ فَلَا تُمَارِ فِيهِمْ إِلَّا مِرَاءً ظَاهِرًا وَلَا تَسْتَفْتِ فِيهِمْ مِنْهُمْ أَحَدًا} صدق الله العظيم [الكهف:٢٢].
ويا محمود المصري، فهل تعلم من هم المقصودين الذي نهى الله رسوله أن يستفتيهم عن أصحاب الكهف؟ إنّه يقصد أهل الكتاب من النّصارى واليهود من الذين قالوا عن عددهم رجماً بالغيب من غير علمٍ ولا سلطانٍ، وبما أنّ محمداً رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- لم يُحِطهُ الله بعلمهم وكذلك لم يُحِط أهل الكتاب، وبما أنّ شأنهم لا يخصّ محمداً رسول الله صلّى الله عليه وأمره أن يردّ علمهم إلى الله. وقال تعالى: {قُلْ رَبِّي أعلم بِعِدَّتِهِمْ مَا يَعْلَمُهُمْ إِلَّا قَلِيلٌ فَلَا تُمَارِ فِيهِمْ إِلَّا مِرَاءً ظَاهِرًا وَلَا تَسْتَفْتِ فِيهِمْ مِنْهُمْ أَحَدًا} [الكهف:22]، ولم يأمر الله رسوله صلّى الله عليه وآله وسلّم ليثبت عددهم وقصتهم للناس، ولذلك لم يُحِط رسوله بهم علماً؛ بل يحيط المهديّ المنتظَر الذي يؤتيه الله علم الكتاب لأنّهم وزراء المهديّ المنتظَر ويخصّه شأنهم لإثبات الخلافة، والمهديّ المنتظَر من حزب محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم. ولذلك قال الله تعالى: {ثُمَّ بَعَثْنَاهُمْ لِنَعْلَمَ أَيُّ الْحِزْبَيْنِ أَحْصَىٰ لِمَا لَبِثُوا أَمَدًا} صدق الله العظيم [الكهف:١٢]؛ ويقصد بعثهم الثاني لخروجهم إلى النّاس ليعلم النّاس أي الحزبين أحصى لعددهم ولبثهم لما لبثوا أمداً.
ويا أخي الكريم، فبما أنّه ألقى الشيطان في أمنيتك شكّاً في الحقّ من بعد المبايعة فسوف أخبرك بالسبب وهو: إنّك أيقنت أنّ ناصر محمد اليماني هو المهديّ المنتظَر واعتقدت الاعتقاد المُطلق أنّ قلبك لا يفتنه شيءٌ أبداً في أنّ ناصر محمد اليماني هو المهديّ المنتظَر، وأخطأتَ في ذلك! وما يدريك أنّ قلبك لا يفتنه شيءٌ عن الحقّ والله يحول بينك وبين قلبك؟ وأراد الله أن يؤدَّبك لكي لا تثق في نفسك شيئاً؛ بل تقول ما علمكم الله في محكم كتابه أن تقولوا من بعد الهدى: {رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ} صدق الله العظيم [آل عمران:٨].
وكذلك سوف أخبرك أنّ قلبك لا ولن يخشع من بعد اليوم لذكر ربّك ولن تدمع عينك حتى تنيب إلى ربّك أن يثبتك على الحقّ، ويا أخي الكريم لست أنت من يُقسِم رحمة الله ودرجات العلم بين عباده. تصديقاً لقول الله تعالى: {أَهُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَةَ رَبِّكَ} صدق الله العظيم [الزخرف:٣٢]. وإني أراك قد أشركت بالله بدعائك أن يكون محمداً رسول الله هو أحبّ وأقرب منك إلى الله، وذلك لأنّ محمداً رسول الله قد أصبح أحبّ إلى قلبك من الله، ولكن المهديّ المنتظَر يقول: اللهم إنّي أنفقت الدرجة العالية الرفيعة في الجنّة لجدّي محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم مُقابل أن تزيدني بحبِّك وقربّك، وذلك لأنّ المهديّ المنتظَر من الذين يتنافسون على حُبِّ الله وقربه. تصديقاً لقول الله تعالى: {يَبْتَغُونَ إِلَى ربّهم الْوَسِيلَةَ أيّهم أَقْرَبُ} صدق الله العظيم [الإسراء:٥٧].
ولو أدعو أن يكون جدّي هو أحبّ وأقرب فقد أشركت بالله وأصبح حبّي لجدّي أكثر من حبّي لربّي وأعوذُ بالله أن أكون من المشركين، غير أنّي أفضله على نفسي وأمي وأبي في ملكوت الدنيا والآخرة إلا في حبِّ الله وقربه لأنّي لا أعبد محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم بل اتّبعتُه في عبادة الله وحده وأنافسه وكافة عباد الله المُقربين أيُّنا أقرب إلى الله. تصديقاً لقول الله تعالى: {يَبْتَغُونَ إِلَى ربّهم الْوَسِيلَةَ أيّهم أَقْرَبُ} صدق الله العظيم [الإسراء:٥٧].
وبما أنّي أعلم أنّي فزت بالدرجة العالية الرفيعة في الجنّة ومن ثم أنفقتها لجدي محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم وسيلةً لتحقيق النّعيم الأعظم درجة في حبِّ الله وقربه لأنّي أحبّ الله أكثر من جدي، ولو فضَّلت جدّي أن يكون هو الأحبّ إلى الله وأقرب مني لأصبحت أحبّ جدّي أكثر من الله، ثم لا أجد لي من دون الله ولياً ولا نصيراً، ألا وإنّ الحُبّ هو الغيرة وإنّي أغير على الله من جدّي محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم ومن كافة المقربين ذلك لأن الله هو أحبّ شيء إلى نفسي يا محمود المصري، فإن كنت تحبّ الله أكثر من محمدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم وأكثر من المهديّ المنتظَر فعليك أن تَغار من محمدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم ومن المهديّ المنتظَر ومن كافة المقربين فتنافسنا في حبِّ الله وقربه إن كنت لا تعبد إلا الله فكن من عباد الله الذين قال الله عنهم في محكم كتابه: {يَبْتَغُونَ إِلَىٰ ربّهم الْوَسِيلَةَ أيّهم أقرب وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ ربّك كَانَ مَحْذُورًا} صدق الله العظيم [الإسراء:٥٧].
ويا معشر المسلمين، كيف يكون على ضلالٍ من يدعوكم إلى عبادة الله وحده والتنافس على حُبِّ الله وقربه إن كنتم تعبدون الله وحده لا إله غيره ولا معبود سواه؟ ونعم أنا المهديّ المنتظَر أحبّ محمد رسول الله أكثر من نفسي ومن أمّي وأبي ومن النّاس جميعاً، ولذلك أرجو من الله أن يؤتيه الدرجة العالية الرفيعة في الجنّة وأفضِّله على نفسي تفضيلاً إلا إني لو أترك الله لمحمدٍ رسول الله فلا أنافسه على حبِّه وقربه إذا لأصبحت أحبّ جدّي محمد رسول الله أكثر من الله! وأعوذُ بالله أن أكون من المشركين. وهل حبّي لمحمدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم إلا لأنّ الله يحبّه ولا ينبغي لي أن أحبّه أكثر من الله وأترك الله له وأعوذ بالله؛ بل أنافسه في حبِّ الله وقربه وكافة عباد الله المقربين يتنافسون على حُبِّ ربّهم وقربه: {يَبْتَغُونَ إِلَى ربّهم الْوَسِيلَةَ أيّهم أَقْرَبُ} صدق الله العظيم [الإسراء:٥٧].
فلماذا لا تريد أن تكون منهم إن كنت تعبد الله يا محمود المصري؟ إنّي أراك زغت عن الصراط المستقيم وإنّما محمد رسول الله وكافة الأنبياء والمرسلين عليهم الصلاة والسلام عبادٌ أمثالكم {يَبْتَغُونَ إِلَى ربّهم الْوَسِيلَةَ أيّهم أَقْرَبُ} صدق الله العظيم [الإسراء:٥٧]، فلماذا لا تنافسهم في حبِّ الله وقُربه؟ أم ترى إنّه لا ينبغي لك أن تنافسهم في حبِّ الله وقربه؟ إذاً فهات برهانك إن كنت من الصادقين، ولقد حاولنا تثبيتك على الحقّ وقبلنا بيعتك بعقيدتك الراهنة، فأبيتَ إلا الفتنة لا قوة إلا بالله! فهل ابتعث الله محمداً رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- وكافة الأنبياء والمرسلين إلا ليدعوا النّاس إلى عبادة الله وحده والتنافس على حُبِّ الله وقربه؟ ولم يأمروا النّاس أن يحبّونهم أكثر من الله فيذروا التنافس على ربّهم لهم، فلا تكن من الجاهلين، وإنّما اتِّباع محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم أن تعبد الله وحده لا شريك له وليس أن تعبد محمداً رسول الله فتحبه أكثر من الله فهذه مبالغة منك بغير الحقّ، ولم آمرك أن تحبّ المهديّ المنتظَر أكثر من محمدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم؛ بل أدعوك أن تنافس محمد رسول الله صلّى الله عليه وسلم وتنافس المهديّ المنتظَر فتكون من الربانيين المُتنافسين على حُبِّ الله وقُربه فلا تدعوهم من دون الله. وقال الله تعالى: {أُولَٰئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَىٰ ربّهم الْوَسِيلَةَ أيّهم أقرب وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ ربّك كَانَ مَحْذُورًا} صدق الله العظيم [الإسراء:٥٧].
ويا معشر الأنصار السابقين الأخيار إنّ المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني لا يدعوكم إلى عبادته من دون ربّه فتتركون الله للمهديّ المنتظَر ليكون أحبّ وأقرب منكم فإن فعلتم فقد أشركتم بالله؛ بل أدعوكم إلى عبادة الله وحده لا شريك له في حُبّكم الأكبر فتنافسون المهديّ المنتظَر في حبِّ الله وقربه أيُّكم أقرب من المهديّ المنتظَر إن كنتم تعبدون الله وحده لا شريك له ولن يتبع المهديّ المنتظَر المُبالغين في أنبياء الله ورسله من الذين أقفلوا الباب على التنافس على حُبِّ الله وقربه فتركوا الله لأنبيائه ورسله أولئك ما قدروا الله حقّ قدره، وحُبّهم لأنبياء الله ورسله هو أكبر من حبّهم لله! ولو كانوا يحبّون الله أكثر من حبّهم للأنبياء والرسل لأخذتهم الغيرة ونافسوا عباد الله أجمعين في حبِّ الله أيّهم أقرب ويرجون رحمته يخافون عذابه. تصديقاً لقول الله تعالى: {أُولَٰئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَىٰ ربّهم الْوَسِيلَةَ أيّهم أقرب وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ ربّك كَانَ مَحْذُورًا} صدق الله العظيم [الإسراء:٥٧].
ولكن محمود المصري أراد أن يرتدَّ عن البيعة للمهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني بسبب أنّه يدعو إلى عبادة الله وحده وإلى التنافس على حُبِّ الله وقربه وذلك لأنّه يحبّ محمداً رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم أكثر من حبّه لله فلن يجد له من دون الله ولياً ولا نصيراً، وأقسم بالله العظيم لا يخشع قلبه بعد اليوم ولن تدمع عينه حتى يُنيب إلى الله فيكون حُبّ الله في قلبه هو الأكبر من حبّه لمحمدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم وأكبر من حُبّه للمهديّ المنتظَر فيُسلم للحقّ تسليماً.
ويا محمود المصري، فهل ترى أنّ ناصر محمد اليماني على ضلالٍ لأنّه يدعو المسلمين إلى عدم عبادة أنبياء الله ورسله وأن ينافسونهم على حُبِّ الله وقربه، ويفتي النّاس إنّ الله ليس حصريّاً للأنبياء والرسل ليتنافسوا عليه أيّهم أقرب ويفتي المسلمين إنَّ رسل الله ليس إلا عباداً أمثالكم: {يَبْتَغُونَ إِلَىٰ ربّهم الْوَسِيلَةَ أيّهم أقرب وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ ربّك كَانَ مَحْذُورًا} صدق الله العظيم [الإسراء:٥٧]؟
فكيف يكون على ضلالٍ مَنْ كان يدعو إلى عبادة الله بالتنافس على مَنْ يعبدون أيّهم أحبّ وأقرب، فكيف تقول لي أن أتّقي الله أخي الكريم؟ فهل دعوتك إلى باطل؟ ولا يزال التنافس مفتوحاً: {مَا لَكُمْ لاَ تَرْجُونَ لِلَّهِ وَقَاراً} [نوح:13]، وإنّما ذلك من تعظيم الله أن تتنافسوا على حُبِّ الله وقربه، أفلا تكن من الربّانيين الذين يتنافسون على حُبِّ الله وقربه كما يدعوكم الذي آتاه الله علم الكتاب ولم يقُل لكم كونوا عباداً لي من دون الله وأحبوني أكثر من الله بل يأمركم بالحقّ. تصديقاً لقول الله تعالى: {مَا كَانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُؤْتِيَهُ اللَّهُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِبَادًا لِي مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَٰكِنْ كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِمَا كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتَابَ وَبِمَا كُنْتُمْ تَدْرُسُونَ} صدق الله العظيم [آل عمران:٧٩].
وأما بالنسبة هل يكون المهديّ المنتظَر أحبّ إلى الله وأقرب؟ فإنّ باب العبادة والتنافس لم يُغلق بعد، والله هو الذي يقسم رحمته وليس محمود المصري ولا المهديّ المنتظَر. تصديقاً لقول الله تعالى: {أَهُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَةَ رَبِّكَ} صدق الله العظيم [الزخرف:32]، فهذا شيء يختصّ به الله مُقسّم الدرجات بين عباده، ولم يجعل اللهُ محمودَ المصري حكماً في حبِّ الله وقربه ولا حكماً في درجات العلم، ولم يُفتِ المهديّ المنتظَر أنّهُ أحبّ وأقرب من محمدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم، ولا يزال الباب مفتوحاً للتنافس على حُبِّ الله وقربه فاعبدوا الله وحده لا شريك له ولا تُحبّوا أنبياء الله أكثر من ربّهم فتفضلونهم على حُبِّ الله وقربه بل نافسوهم وسلوا لمحمدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم الدرجة العالية الرفيعة في الجنّة إن كنتم تحبونه أكثر من أنفسكم كما أحببته أكثر من نفسي وأنفقت درجتي في الجنّة لجدي محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم وسيلة إلى الله ليزيدني بحُبه وقربه ونعيم رضوان نفسه. وقال الله تعالى: {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ} صدق الله العظيم [المائدة:٣٥].
ولربّما يودّ أن يقاطعني أحدٌ فيقول: "فإذا أنفقت درجتك في الجنّة لجدك فأين جنتك؟". ثم أردّ عليه: إن حُبّ الله وقربه ونعيم رضوان نفسه هو النّعيم الأعظم بالنسبة لي، وأما الجنّة فليست قدرة الله محدودة بخلق الجنّة الحالية ولا يهمني أمر الجنّة أكثر من اهتمامي بحُب الله وقربه ونعيم رضوان نفسه ذلك الهدف الحقّ من خلقي وخلق الإنس والجانّ. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَمَا خَلَقْتُ الجنّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ} صدق الله العظيم [الذاريات:٥٦].
وأما بالنسبة لبرهانك في رؤية الله سبحانه فتقول: {ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ ذَٰلِكَ يَوْمُ الْخُلُودِ ﴿٣٤﴾ لَهُمْ مَا يَشَاءُونَ فِيهَا وَلَدَيْنَا مَزِيدٌ ﴿٣٥﴾} صدق الله العظيم [ق]، فسبق وأن علّمناكم ما هو النّعيم المزيد من النّعيم، وإنّه نعيم رضوان الله الأكبر من نعيم جنّته. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ} صدق الله العظيم [التوبة:٧٢].
وفي هذه الآية المُحكمة بيّن الله لكم المزيد من النّعيم على جنات النّعيم وهو: {وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ أَكْبَرُ} صدق الله العظيم، وبما أنّ تأويلك للقرآن بالظنّ من غير برهانٍ ظننت أنّ النّعيم الزائد هو رؤية الله جهرةً سبحانه وتعالى علواً كبيراً! ولكنّي آتيتك بالبرهان المُبين أنّ النّعيم الزائد هو نعيم رضوان الله على عباده. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ} صدق الله العظيم [التوبة:٧٢].
فما خطبك يا رجل تريد أن تزيغ عن الحقّ بعد إذ هداك الله إليه وتريد أن تتّبع الذين يقولون على الله ما لا يعلمون؟ إنّا لله وإنا إليه لراجعون. وقال الله تعالى: {وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِلَّ قَوْمًا بَعْدَ إِذْ هَدَاهُمْ حَتَّى يُبَيِّنَ لَهُمْ مَا يَتَّقُونَ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ (١١٥) إِنَّ اللَّهَ له مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يُحْيِي وَيُمِيتُ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ (١١٦) لَقَدْ تَابَ اللَّهُ عَلَى النَّبِيِّ وَالْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ فِي سَاعَةِ الْعُسْرَةِ مِنْ بَعْدِ مَا كَادَ يَزِيغُ قُلُوبُ فَرِيقٍ مِنْهُمْ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ إِنَّهُ بِهِمْ رَءُوفٌ رَحِيمٌ (١١٧) وَعَلَى الثَّلَاثَةِ الَّذِينَ خُلِّفُوا حَتَّى إِذَا ضَاقَتْ عَلَيْهِمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ وَضَاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنْفُسُهُمْ وَظَنُّوا أَنْ لَا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَيْهِ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ (١١٨) يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ (١١٩)} صدق الله العظيم [التوبة].
وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
أخو الأنصار السابقين الأخيار المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني.
__________________
الإمام ناصر محمد اليماني
14 - 09 - 1430 هـ
03 - 09 - 2009 مـ
04:56 صباحاً
ــــــــــــــــــــــ
ويا معشر المسلمين، كيف يكون على ضلالٍ من يدعوكم إلى عبادة الله وحده والتّنافس على حُبِّ الله وقربه إن كنتم تعبدون الله وحده؟
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على خاتم الأنبياء والمرسلين، والتّابعين للحقّ إلى يوم الدين والحمدُ لله ربّ العالمين..
قال الله تعالى: {قُلْ رَبِّي أعلم بِعِدَّتِهِمْ مَا يَعْلَمُهُمْ إِلَّا قَلِيلٌ فَلَا تُمَارِ فِيهِمْ إِلَّا مِرَاءً ظَاهِرًا وَلَا تَسْتَفْتِ فِيهِمْ مِنْهُمْ أَحَدًا} صدق الله العظيم [الكهف:٢٢].
ويا محمود المصري، فهل تعلم من هم المقصودين الذي نهى الله رسوله أن يستفتيهم عن أصحاب الكهف؟ إنّه يقصد أهل الكتاب من النّصارى واليهود من الذين قالوا عن عددهم رجماً بالغيب من غير علمٍ ولا سلطانٍ، وبما أنّ محمداً رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- لم يُحِطهُ الله بعلمهم وكذلك لم يُحِط أهل الكتاب، وبما أنّ شأنهم لا يخصّ محمداً رسول الله صلّى الله عليه وأمره أن يردّ علمهم إلى الله. وقال تعالى: {قُلْ رَبِّي أعلم بِعِدَّتِهِمْ مَا يَعْلَمُهُمْ إِلَّا قَلِيلٌ فَلَا تُمَارِ فِيهِمْ إِلَّا مِرَاءً ظَاهِرًا وَلَا تَسْتَفْتِ فِيهِمْ مِنْهُمْ أَحَدًا} [الكهف:22]، ولم يأمر الله رسوله صلّى الله عليه وآله وسلّم ليثبت عددهم وقصتهم للناس، ولذلك لم يُحِط رسوله بهم علماً؛ بل يحيط المهديّ المنتظَر الذي يؤتيه الله علم الكتاب لأنّهم وزراء المهديّ المنتظَر ويخصّه شأنهم لإثبات الخلافة، والمهديّ المنتظَر من حزب محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم. ولذلك قال الله تعالى: {ثُمَّ بَعَثْنَاهُمْ لِنَعْلَمَ أَيُّ الْحِزْبَيْنِ أَحْصَىٰ لِمَا لَبِثُوا أَمَدًا} صدق الله العظيم [الكهف:١٢]؛ ويقصد بعثهم الثاني لخروجهم إلى النّاس ليعلم النّاس أي الحزبين أحصى لعددهم ولبثهم لما لبثوا أمداً.
ويا أخي الكريم، فبما أنّه ألقى الشيطان في أمنيتك شكّاً في الحقّ من بعد المبايعة فسوف أخبرك بالسبب وهو: إنّك أيقنت أنّ ناصر محمد اليماني هو المهديّ المنتظَر واعتقدت الاعتقاد المُطلق أنّ قلبك لا يفتنه شيءٌ أبداً في أنّ ناصر محمد اليماني هو المهديّ المنتظَر، وأخطأتَ في ذلك! وما يدريك أنّ قلبك لا يفتنه شيءٌ عن الحقّ والله يحول بينك وبين قلبك؟ وأراد الله أن يؤدَّبك لكي لا تثق في نفسك شيئاً؛ بل تقول ما علمكم الله في محكم كتابه أن تقولوا من بعد الهدى: {رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ} صدق الله العظيم [آل عمران:٨].
وكذلك سوف أخبرك أنّ قلبك لا ولن يخشع من بعد اليوم لذكر ربّك ولن تدمع عينك حتى تنيب إلى ربّك أن يثبتك على الحقّ، ويا أخي الكريم لست أنت من يُقسِم رحمة الله ودرجات العلم بين عباده. تصديقاً لقول الله تعالى: {أَهُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَةَ رَبِّكَ} صدق الله العظيم [الزخرف:٣٢]. وإني أراك قد أشركت بالله بدعائك أن يكون محمداً رسول الله هو أحبّ وأقرب منك إلى الله، وذلك لأنّ محمداً رسول الله قد أصبح أحبّ إلى قلبك من الله، ولكن المهديّ المنتظَر يقول: اللهم إنّي أنفقت الدرجة العالية الرفيعة في الجنّة لجدّي محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم مُقابل أن تزيدني بحبِّك وقربّك، وذلك لأنّ المهديّ المنتظَر من الذين يتنافسون على حُبِّ الله وقربه. تصديقاً لقول الله تعالى: {يَبْتَغُونَ إِلَى ربّهم الْوَسِيلَةَ أيّهم أَقْرَبُ} صدق الله العظيم [الإسراء:٥٧].
ولو أدعو أن يكون جدّي هو أحبّ وأقرب فقد أشركت بالله وأصبح حبّي لجدّي أكثر من حبّي لربّي وأعوذُ بالله أن أكون من المشركين، غير أنّي أفضله على نفسي وأمي وأبي في ملكوت الدنيا والآخرة إلا في حبِّ الله وقربه لأنّي لا أعبد محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم بل اتّبعتُه في عبادة الله وحده وأنافسه وكافة عباد الله المُقربين أيُّنا أقرب إلى الله. تصديقاً لقول الله تعالى: {يَبْتَغُونَ إِلَى ربّهم الْوَسِيلَةَ أيّهم أَقْرَبُ} صدق الله العظيم [الإسراء:٥٧].
وبما أنّي أعلم أنّي فزت بالدرجة العالية الرفيعة في الجنّة ومن ثم أنفقتها لجدي محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم وسيلةً لتحقيق النّعيم الأعظم درجة في حبِّ الله وقربه لأنّي أحبّ الله أكثر من جدي، ولو فضَّلت جدّي أن يكون هو الأحبّ إلى الله وأقرب مني لأصبحت أحبّ جدّي أكثر من الله، ثم لا أجد لي من دون الله ولياً ولا نصيراً، ألا وإنّ الحُبّ هو الغيرة وإنّي أغير على الله من جدّي محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم ومن كافة المقربين ذلك لأن الله هو أحبّ شيء إلى نفسي يا محمود المصري، فإن كنت تحبّ الله أكثر من محمدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم وأكثر من المهديّ المنتظَر فعليك أن تَغار من محمدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم ومن المهديّ المنتظَر ومن كافة المقربين فتنافسنا في حبِّ الله وقربه إن كنت لا تعبد إلا الله فكن من عباد الله الذين قال الله عنهم في محكم كتابه: {يَبْتَغُونَ إِلَىٰ ربّهم الْوَسِيلَةَ أيّهم أقرب وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ ربّك كَانَ مَحْذُورًا} صدق الله العظيم [الإسراء:٥٧].
ويا معشر المسلمين، كيف يكون على ضلالٍ من يدعوكم إلى عبادة الله وحده والتنافس على حُبِّ الله وقربه إن كنتم تعبدون الله وحده لا إله غيره ولا معبود سواه؟ ونعم أنا المهديّ المنتظَر أحبّ محمد رسول الله أكثر من نفسي ومن أمّي وأبي ومن النّاس جميعاً، ولذلك أرجو من الله أن يؤتيه الدرجة العالية الرفيعة في الجنّة وأفضِّله على نفسي تفضيلاً إلا إني لو أترك الله لمحمدٍ رسول الله فلا أنافسه على حبِّه وقربه إذا لأصبحت أحبّ جدّي محمد رسول الله أكثر من الله! وأعوذُ بالله أن أكون من المشركين. وهل حبّي لمحمدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم إلا لأنّ الله يحبّه ولا ينبغي لي أن أحبّه أكثر من الله وأترك الله له وأعوذ بالله؛ بل أنافسه في حبِّ الله وقربه وكافة عباد الله المقربين يتنافسون على حُبِّ ربّهم وقربه: {يَبْتَغُونَ إِلَى ربّهم الْوَسِيلَةَ أيّهم أَقْرَبُ} صدق الله العظيم [الإسراء:٥٧].
فلماذا لا تريد أن تكون منهم إن كنت تعبد الله يا محمود المصري؟ إنّي أراك زغت عن الصراط المستقيم وإنّما محمد رسول الله وكافة الأنبياء والمرسلين عليهم الصلاة والسلام عبادٌ أمثالكم {يَبْتَغُونَ إِلَى ربّهم الْوَسِيلَةَ أيّهم أَقْرَبُ} صدق الله العظيم [الإسراء:٥٧]، فلماذا لا تنافسهم في حبِّ الله وقُربه؟ أم ترى إنّه لا ينبغي لك أن تنافسهم في حبِّ الله وقربه؟ إذاً فهات برهانك إن كنت من الصادقين، ولقد حاولنا تثبيتك على الحقّ وقبلنا بيعتك بعقيدتك الراهنة، فأبيتَ إلا الفتنة لا قوة إلا بالله! فهل ابتعث الله محمداً رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- وكافة الأنبياء والمرسلين إلا ليدعوا النّاس إلى عبادة الله وحده والتنافس على حُبِّ الله وقربه؟ ولم يأمروا النّاس أن يحبّونهم أكثر من الله فيذروا التنافس على ربّهم لهم، فلا تكن من الجاهلين، وإنّما اتِّباع محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم أن تعبد الله وحده لا شريك له وليس أن تعبد محمداً رسول الله فتحبه أكثر من الله فهذه مبالغة منك بغير الحقّ، ولم آمرك أن تحبّ المهديّ المنتظَر أكثر من محمدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم؛ بل أدعوك أن تنافس محمد رسول الله صلّى الله عليه وسلم وتنافس المهديّ المنتظَر فتكون من الربانيين المُتنافسين على حُبِّ الله وقُربه فلا تدعوهم من دون الله. وقال الله تعالى: {أُولَٰئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَىٰ ربّهم الْوَسِيلَةَ أيّهم أقرب وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ ربّك كَانَ مَحْذُورًا} صدق الله العظيم [الإسراء:٥٧].
ويا معشر الأنصار السابقين الأخيار إنّ المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني لا يدعوكم إلى عبادته من دون ربّه فتتركون الله للمهديّ المنتظَر ليكون أحبّ وأقرب منكم فإن فعلتم فقد أشركتم بالله؛ بل أدعوكم إلى عبادة الله وحده لا شريك له في حُبّكم الأكبر فتنافسون المهديّ المنتظَر في حبِّ الله وقربه أيُّكم أقرب من المهديّ المنتظَر إن كنتم تعبدون الله وحده لا شريك له ولن يتبع المهديّ المنتظَر المُبالغين في أنبياء الله ورسله من الذين أقفلوا الباب على التنافس على حُبِّ الله وقربه فتركوا الله لأنبيائه ورسله أولئك ما قدروا الله حقّ قدره، وحُبّهم لأنبياء الله ورسله هو أكبر من حبّهم لله! ولو كانوا يحبّون الله أكثر من حبّهم للأنبياء والرسل لأخذتهم الغيرة ونافسوا عباد الله أجمعين في حبِّ الله أيّهم أقرب ويرجون رحمته يخافون عذابه. تصديقاً لقول الله تعالى: {أُولَٰئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَىٰ ربّهم الْوَسِيلَةَ أيّهم أقرب وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ ربّك كَانَ مَحْذُورًا} صدق الله العظيم [الإسراء:٥٧].
ولكن محمود المصري أراد أن يرتدَّ عن البيعة للمهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني بسبب أنّه يدعو إلى عبادة الله وحده وإلى التنافس على حُبِّ الله وقربه وذلك لأنّه يحبّ محمداً رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم أكثر من حبّه لله فلن يجد له من دون الله ولياً ولا نصيراً، وأقسم بالله العظيم لا يخشع قلبه بعد اليوم ولن تدمع عينه حتى يُنيب إلى الله فيكون حُبّ الله في قلبه هو الأكبر من حبّه لمحمدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم وأكبر من حُبّه للمهديّ المنتظَر فيُسلم للحقّ تسليماً.
ويا محمود المصري، فهل ترى أنّ ناصر محمد اليماني على ضلالٍ لأنّه يدعو المسلمين إلى عدم عبادة أنبياء الله ورسله وأن ينافسونهم على حُبِّ الله وقربه، ويفتي النّاس إنّ الله ليس حصريّاً للأنبياء والرسل ليتنافسوا عليه أيّهم أقرب ويفتي المسلمين إنَّ رسل الله ليس إلا عباداً أمثالكم: {يَبْتَغُونَ إِلَىٰ ربّهم الْوَسِيلَةَ أيّهم أقرب وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ ربّك كَانَ مَحْذُورًا} صدق الله العظيم [الإسراء:٥٧]؟
فكيف يكون على ضلالٍ مَنْ كان يدعو إلى عبادة الله بالتنافس على مَنْ يعبدون أيّهم أحبّ وأقرب، فكيف تقول لي أن أتّقي الله أخي الكريم؟ فهل دعوتك إلى باطل؟ ولا يزال التنافس مفتوحاً: {مَا لَكُمْ لاَ تَرْجُونَ لِلَّهِ وَقَاراً} [نوح:13]، وإنّما ذلك من تعظيم الله أن تتنافسوا على حُبِّ الله وقربه، أفلا تكن من الربّانيين الذين يتنافسون على حُبِّ الله وقربه كما يدعوكم الذي آتاه الله علم الكتاب ولم يقُل لكم كونوا عباداً لي من دون الله وأحبوني أكثر من الله بل يأمركم بالحقّ. تصديقاً لقول الله تعالى: {مَا كَانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُؤْتِيَهُ اللَّهُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِبَادًا لِي مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَٰكِنْ كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِمَا كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتَابَ وَبِمَا كُنْتُمْ تَدْرُسُونَ} صدق الله العظيم [آل عمران:٧٩].
وأما بالنسبة هل يكون المهديّ المنتظَر أحبّ إلى الله وأقرب؟ فإنّ باب العبادة والتنافس لم يُغلق بعد، والله هو الذي يقسم رحمته وليس محمود المصري ولا المهديّ المنتظَر. تصديقاً لقول الله تعالى: {أَهُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَةَ رَبِّكَ} صدق الله العظيم [الزخرف:32]، فهذا شيء يختصّ به الله مُقسّم الدرجات بين عباده، ولم يجعل اللهُ محمودَ المصري حكماً في حبِّ الله وقربه ولا حكماً في درجات العلم، ولم يُفتِ المهديّ المنتظَر أنّهُ أحبّ وأقرب من محمدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم، ولا يزال الباب مفتوحاً للتنافس على حُبِّ الله وقربه فاعبدوا الله وحده لا شريك له ولا تُحبّوا أنبياء الله أكثر من ربّهم فتفضلونهم على حُبِّ الله وقربه بل نافسوهم وسلوا لمحمدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم الدرجة العالية الرفيعة في الجنّة إن كنتم تحبونه أكثر من أنفسكم كما أحببته أكثر من نفسي وأنفقت درجتي في الجنّة لجدي محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم وسيلة إلى الله ليزيدني بحُبه وقربه ونعيم رضوان نفسه. وقال الله تعالى: {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ} صدق الله العظيم [المائدة:٣٥].
ولربّما يودّ أن يقاطعني أحدٌ فيقول: "فإذا أنفقت درجتك في الجنّة لجدك فأين جنتك؟". ثم أردّ عليه: إن حُبّ الله وقربه ونعيم رضوان نفسه هو النّعيم الأعظم بالنسبة لي، وأما الجنّة فليست قدرة الله محدودة بخلق الجنّة الحالية ولا يهمني أمر الجنّة أكثر من اهتمامي بحُب الله وقربه ونعيم رضوان نفسه ذلك الهدف الحقّ من خلقي وخلق الإنس والجانّ. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَمَا خَلَقْتُ الجنّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ} صدق الله العظيم [الذاريات:٥٦].
وأما بالنسبة لبرهانك في رؤية الله سبحانه فتقول: {ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ ذَٰلِكَ يَوْمُ الْخُلُودِ ﴿٣٤﴾ لَهُمْ مَا يَشَاءُونَ فِيهَا وَلَدَيْنَا مَزِيدٌ ﴿٣٥﴾} صدق الله العظيم [ق]، فسبق وأن علّمناكم ما هو النّعيم المزيد من النّعيم، وإنّه نعيم رضوان الله الأكبر من نعيم جنّته. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ} صدق الله العظيم [التوبة:٧٢].
وفي هذه الآية المُحكمة بيّن الله لكم المزيد من النّعيم على جنات النّعيم وهو: {وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ أَكْبَرُ} صدق الله العظيم، وبما أنّ تأويلك للقرآن بالظنّ من غير برهانٍ ظننت أنّ النّعيم الزائد هو رؤية الله جهرةً سبحانه وتعالى علواً كبيراً! ولكنّي آتيتك بالبرهان المُبين أنّ النّعيم الزائد هو نعيم رضوان الله على عباده. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ} صدق الله العظيم [التوبة:٧٢].
فما خطبك يا رجل تريد أن تزيغ عن الحقّ بعد إذ هداك الله إليه وتريد أن تتّبع الذين يقولون على الله ما لا يعلمون؟ إنّا لله وإنا إليه لراجعون. وقال الله تعالى: {وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِلَّ قَوْمًا بَعْدَ إِذْ هَدَاهُمْ حَتَّى يُبَيِّنَ لَهُمْ مَا يَتَّقُونَ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ (١١٥) إِنَّ اللَّهَ له مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يُحْيِي وَيُمِيتُ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ (١١٦) لَقَدْ تَابَ اللَّهُ عَلَى النَّبِيِّ وَالْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ فِي سَاعَةِ الْعُسْرَةِ مِنْ بَعْدِ مَا كَادَ يَزِيغُ قُلُوبُ فَرِيقٍ مِنْهُمْ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ إِنَّهُ بِهِمْ رَءُوفٌ رَحِيمٌ (١١٧) وَعَلَى الثَّلَاثَةِ الَّذِينَ خُلِّفُوا حَتَّى إِذَا ضَاقَتْ عَلَيْهِمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ وَضَاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنْفُسُهُمْ وَظَنُّوا أَنْ لَا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَيْهِ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ (١١٨) يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ (١١٩)} صدق الله العظيم [التوبة].
وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
أخو الأنصار السابقين الأخيار المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني.
__________________