- 55 -
الإمام ناصر محمد اليماني
25 - ربیع الأول - 1432 هـ
01 - 03 - 2011 مـ
۱۰-اسفند-۱۳۸۹ه.ش.
04:09 صبح
ـــــــــــــــــــ

مباهله‌ی مهدی منتظر ناصر محمد يمانی با شیطانی از شیاطین بشر محمود ابو حمزه المصری...

بسم الله الرحمن الرحيم
{فَمَنْ حَآجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءنَا وَأَبْنَاءكُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءكُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةَ اللّه عَلَى الْكَاذِبِينَ}صـــــدق الله العظيم

خداوندا من بنده‌ی تو امام مهدی منتظر ناصر محمد یمانی به درگاه تو التماس و ابتهال می‌کنم؛ به حق تمام اسماء الحسنی و صفات العلی و به حق لا اله الا انت و به حق رحمتی که برخود فرض نمودی و به حق بزرگی نعیم رضوان نفست از تو درخواست می‌کنم اگر می‌دانی که بنده‌ات امام ناصر محمد یمانی به تو افترا زده که او را به عنوان مهدی منتظر برگزیده‌ای و او را امام مردم قرارنداده‌ای؛ پس لعنت خدا و ملایکه و تمام مردم تا یوم الدین بر او باد و اگر می‌دانی ابوحمزه مصری از شیاطین بشر است که تظاهر به ایمان کرده و کفر خود را پنهان می‌کنند تا بشریت را از پیروی از مهدی منتظر و تبعیت از ذکر بازدارند؛ همان ذکری که-قرآن- مهدی منتظر مردم را به پیروی از آن فرا می‌خواند تا در برخورد با احادیث شیاطین بشر که مخالف ذکر است بر اساس آن حکمیت کنند. اگر او-ابو حمزه- از ذریّه آنانی است که درباره آنان در آیات محکم کتاب فرموده‌ای:
{إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنذَرْ‌تَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْ‌هُمْ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿٦﴾ خَتَمَ اللَّـهُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ وَعَلَىٰ سَمْعِهِمْ وَعَلَىٰ أَبْصَارِ‌هِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿٧﴾ وَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّـهِ وَبِالْيَوْمِ الْآخِرِ‌ وَمَا هُم بِمُؤْمِنِينَ ﴿٨﴾ يُخَادِعُونَ اللَّـهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَمَا يَخْدَعُونَ إِلَّا أَنفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُ‌ونَ ﴿٩﴾ فِي قُلُوبِهِم مَّرَ‌ضٌ فَزَادَهُمُ اللَّـهُ مَرَ‌ضًا وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ ﴿١٠﴾ وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْ‌ضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ ﴿١١﴾ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَـٰكِن لَّا يَشْعُرُ‌ونَ ﴿١٢﴾ وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُوا أَنُؤْمِنُ كَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ وَلَـٰكِن لَّا يَعْلَمُونَ ﴿١٣﴾ وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا إِلَىٰ شَيَاطِينِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ ﴿١٤﴾ اللَّـهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَيَمُدُّهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ ﴿١٥﴾ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَ‌وُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَىٰ فَمَا رَ‌بِحَت تِّجَارَ‌تُهُمْ وَمَا كَانُوا مُهْتَدِينَ ﴿١٦﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
خدایا تو از کید آنان آگاهی؛ خداوندا اگر ابوحمزه محمود مصری از آنان است که می‌دانند امام ناصر محمد یمانی، مهدی منتظر است و بعد از آن که برایش روشن شد او به حقّ از نزد پروردگارش آمده است؛ با تکذیب دعوت او می‌خواهد مردم را از صراط مستقیم بازدارد؛ خدایا اگر از شیاطین بشر است که تظاهر به ایمان کرده و کفر و مکر خود را پنهان نگاه می‌دارد تا مردم را از بیان حق ذکر باز دارد؛ خدایا او را لعنت کن؛ لعنتی کبیر و ابوحمزه را به خوک مسخ نما که بد سرانجامی است تا عبرتی باشد برای تمام مردمی که از ذکر رومی‌گردانند. و در دوران گفتگو قبل از ظهور او را از نشانه‌‌های تصدیق مهدی منتظر امام ناصر محمد یمانی قرار ده! ای کسی که از چشم‌های خیانت کار و رازهای پنهان در سینه‌ها آگاهی و همانا که تو علیم و خبیری وهمه‌ی فرجام‌ها به سوی توست؛ مگر این که قبل از مرگش به درگاه تو واقعاً توبه کند و وعده‌ی تو حق است وتو ارحم الراحمینی.
خداوندا اگر ابوحمزه محمود المصری از شیاطین بشر نیست که تظاهر به ایمان کرده و کفر خود را پنهان می‌کنند، بلکه از گمراهان و یا کسانی است که مسّ شیطان رجیم او را آشفته کرده و از راه راست بازداشته است و ابوحمزه نمی‌داند مسّ شیطان رجیم او را سرگردان کرده، خدایا تو غفور و رحیمی؛ او را مورد مغفرت خود قرار ده و از مسّ شیطان تطهیرش فرما و حق را به او حق نشان بده و پیروی از آن را روزیش فرما و باطل را به او باطل نشان بده و اجتناب از آن را روزیش کن. و تو از بنده‌ات رحیم‌تری و وعده‌ی تو حق است و ارحم الراحمینی.
ابوحمزه محمود المصری! کار تو عجیب است، اگر امام ناصر محمد یمانی، مهدی منتظر است؛ پس هر فتوایی که به مردم می‌دهم حق است و از نزد خداوند واحد قهار آمده است. پس چرا مسایل دیگری را به میان کشیده و می‌خواهی گفتگوی جدیدی را آغاز کنیم؟ خاتمه گفتگوی من و تو با مباهله‌ی حقّ است. قلم زمین گذاشته و دفتر بسته شد و ما منتظر هستیم خدا هر وقت که اراده نماید، به حقّ میان ما حکم کند و چیزی به دست من وتو نیست. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَإِلَى اللّهِ تُرْجَعُ الأمُورُ} صدق الله العظيم [البقرة:۲۱۰].
خداوندی که از خیانت چشم‌ها و رازهای پنهان در سینه‌ها باخبر است و می‌داند که او امام ناصر محمد یمانی را به حقّ به عنوان مهدی منتظر برگزیده و امام کریم مردم قرار داده تا با قرآن مجید، ایشان را به راه خداوند عزیز و حمید هدایت کند. و اگر خداوند واحد قهار می‌داند که ناصر محمد یمانی را به عنوان مهدی منتظر برنگزیده و امام کریم مردم قرار نداده است؛ پس لعنت خدا و ملایکه و جن و انس بر او باد اگر دروغ می‌گوید و مهدی منتظر حق پروردگار عالمیان نیست؛ و شما شاهد باشید. چطور اگر به دروغ وانمود می‌کردم مهدی منتظرم؛ حاضر می‌شدم خودم را لعنت کنم؟ همانا که من به یقین و از پروردگارعالمیان می‌دانم که مهدی منتظرم و خداوند مرا امام مردم قرار داده است...آیا تقوا نمی‌کنید؟
اما من به درگاه خدا التماس و ابتهال می‌کنم تا به حق لا اله الا هو و به حق رحمتی که بر خود فرض نموده وبه حق بزرگی نعیم رضوان نفسش؛ گمراهان مسلمان و مسیحی و یهودی و تمام مردمی را که اگر بدانند امام ناصر محمد یمانی به حق مهدی منتظر است، پیرو او می‌گردند؛ لعنت نکند و این که حقّ را به آنان حق نشان دهد و پیروی از آن را روزیشان فرماید و باطل را در نظرشان باطل نشان داده و اجتناب از آن را روزیشان کند که رحمت پروردگارشان بر آنان بیش از بنده‌اش است و وعده او حق و ارحم الراحمین است. من درمورد هیچ یک از آنان ابداً کوتاهی نمی‌کنم. همانا که این ابتهال برای شیاطین جن و انس از هر جنس است که اگر یقین کنند ناصر محمد یمانی به حق مهدی منتظر است و مردم را به پیروی از ذکر-قرآن- فرا می‌خواند، به شدت تلاش می‌کنند آنان را از پیروی از ذکر پروردگارشان باز دارند؛ آن هم بعد از این که برایشان آشکار شد او حق است؛ چرا که از حق بیزارند و از کسانی هستند که خداوند تعالی درمورد آنان در آیات محکم کتابش می‌فرماید:
{أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّـهُ فَأَصَمَّهُمْ وَأَعْمَىٰ أَبْصَارَ‌هُمْ ﴿٢٣﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُ‌ونَ الْقُرْآن أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا ﴿٢٤﴾ إِنَّ الَّذِينَ ارْ‌تَدُّوا عَلَىٰ أَدْبَارِ‌هِم مِّن بَعْدِ مَا تبيّن لَهُمُ الْهُدَى الشَّيْطَانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَأَمْلَىٰ لَهُمْ ﴿٢٥﴾} [محمد].
{ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمُ اتَّبَعُوا مَا أَسْخَطَ اللَّـهَ وَكَرِ‌هُوا رِ‌ضْوَانَهُ فَأَحْبَطَ أَعْمَالَهُمْ ﴿٢٨﴾ أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَ‌ضٌ أَن لَّن يُخْرِ‌جَ اللَّـهُ أَضْغَانَهُمْ ﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم [محمد].
آنها بیش از همه‌ی مردم در برابر خداوند طغیان کرده و به سقوط در آتش جهنم سزاوارترند چون دشمنان سرسخت پروردگارشان هستند و شدیدترین دشمنی و عداوت را با خداوند و پروردگار حقّشان دارند و شدیدترین دشمن تمام کسانی هستند که خداوند الرحمن را به ولایت می‌گیرند. چون به جای خداوند الرحمن؛ با آگاهی کامل شیطان رجیم را به ولایت گرفته‌اند و دشمنی آنها با مؤمنان تنها به خاطر ایمان مؤمنان به خداوند عزیز و حمید است. آنان با این که می‌دانند حقّ آمده از نزد پروردگارشان چیست؛ آن را کتمان می‌کنند. همانا که لعنت خدا و ملایکه و تمام مردم بر آنان است، مگر توبه کرده و قبل از مرگشان؛ به حقّ آمده از نزد پروردگارشان اعتراف نمایند و از رحمت خداوند مأیوس نشوند که خداوندشان را غفور و رحیم خواهند یافت. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ البيّنات وَالْهُدَىٰ مِن بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُولَـٰئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّـهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ ﴿١٥٩﴾ إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَبَيَّنُوا فَأُولَـٰئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّ‌حِيمُ ﴿١٦٠﴾ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا وَمَاتُوا وَهُمْ كُفَّارٌ‌ أُولَـٰئِكَ عَلَيْهِمْ لَعْنَةُ اللَّـهِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ ﴿١٦١﴾ خَالِدِينَ فِيهَا لَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ يُنظَرُ‌ونَ ﴿١٦٢﴾} صدق الله العظيم [البقرة]
مانند امثال ابوحمزه محمود مصری که تلاش می‌کند با تعظیم و بزرگداشت انبیا و رسولان خدا شما را به فتنه بیندازد؛ سبحان ربی! آیا می‌دانید علت این که علی‌ رغم ترس شدیدش از مباهله، دست به خطر زده چیست؟ برای این است که درمورد راست‌گویی ناصر محمد یمانی شک ایجاد کند،چون ناصر محمد یمانی گفته بود: ابوحمزه جرأت نمی‌کند با امام ناصر محمد یمانی مباهله کند و سپس بگوید دیدید که من با او مباهله کردم؛ آیا این به معنای آن نیست که ناصر محمد یمانی به خدا افترا می‌زند؟ چون ناصر محمد یمانی گفته بود ابوحمزه مصری با او مباهله نخواهد کرد و می‌بینید که من مباهله کردم. آیا این برهان آن نیست که او به خداوند الرحمن افترا می‌زند؟ امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ می‌گوید: ابو حمزه محمود مصری تو در دام افتادی و با امام مهدی ناصر محمد یمانی مباهله کردی؛ امام ناصر محمد یمانی نگفته بود که خداوند به او وحی کرده که ابوحمزه محمود مصری مباهله نخواهد کرد؛ بلکه علت این بود که تو هر بار از مباهله فرار می‌کردی ولی آخر گرفتارش شدی. با این که می‌دانی ریسک بزرگی است؛ اما این خطر کردن تو مانند خطرکردن شیاطین برای استراق سمع از ملاء اعلی است. با این که استراق سمع برای شیاطین خطری جدی است، چون با شهاب آنها را از هر سو می‌زنند؛ ولی به این خطر تن می‌دهند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ ﴿٦﴾ وَحِفْظًا مِّن كُلِّ شَيْطَانٍ مَّارِ‌دٍ ﴿٧﴾ لَّا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَىٰ وَيُقْذَفُونَ مِن كُلِّ جَانِبٍ ﴿٨﴾ دُحُورً‌ا وَلَهُمْ عَذَابٌ وَاصِبٌ ﴿٩﴾ إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ ﴿١٠﴾} صدق الله العظيم [الصافات].
اما آیا می‌دانید با وجود خطر زیاد چرا دست به چنین ماجراجویی‌هایی زده و خود را در ورطه هلاکت می‌افکنند؟ این به خاطر شدت اخلاصشان برای جنگ با خدا و انبیا اوست و شنیده‌های دزدکی خود را به اطلاع شیاطین بشر که از دوستان و اولیایشان هستند، می‌رسانند تا مردم خبرهایی که خداوند اراده کرده و ازعالم غیب به برخی از انبیا می‌دهد را باور نکنند و اگر پیامبری از امری غیبی سخن گفت و آن امر رخ داد؛ مردم به پیامبر پروردگارشان بگویند تو کاهنی و کاهنان و پیشگویان هم به ما اخباری را می‌دادند که اتفاق می‌افتاد و سپس به انبیا الهی بگویند که از پیشگویان و منجمین غیبگو هستند و علت چنین سخنانی؛ مکر شیاطین جن و انس است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نبيّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الإِنسِ وَالْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا وَلَوْ شَاء رَبُّكَ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ} صدق الله العظیم[الأنعام:۱۱۲].
و خداوند تعالى می‌فرماید:
{وَمَا تَنَزَّلَتْ بِهِ الشَّيَاطِينُ ﴿٢١٠﴾ وَمَا يَنبَغِي لَهُمْ وَمَا يَسْتَطِيعُونَ ﴿٢١١﴾ إِنَّهُمْ عَنِ السَّمْعِ لَمَعْزُولُونَ ﴿٢١٢﴾} صدق الله العظیم.[الشعراء].
وخداوند تعالى می‌فرماید:
{هَلْ أُنَبِّئُكُمْ عَلَىٰ مَن تَنَزَّلُ الشَّيَاطِينُ ﴿٢٢١﴾ تَنَزَّلُ عَلَىٰ كُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ ﴿٢٢٢﴾ يُلْقُونَ السَّمْعَ وَأَكْثَرُ‌هُمْ كَاذِبُونَ ﴿٢٢٣﴾} صدق الله العظيم [الشعراء].
لذا علت ماجراجویی و خطر کردن شیاطین برای استراق سمع از ملاء الأعلی برایتان روشن شد. این به خاطر شدت اخلاص آنها به ابلیس و برای خاموش ساختن نور خداوند است تا مردم انبیا و رسولان خدا را تصدیق نکنند و با این که استراق سمع از ملاء الأعلی به واسطه شهاب‌هایی که از هر جانب به سویشان پرتاب می‌شود؛ کار بسیارخطرناکی است -ولی به آن تن می‌دهند-. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{لَا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَىٰ وَيُقْذَفُونَ مِن كُلِّ جَانِبٍ ﴿٨﴾ دُحُورً‌ا وَلَهُمْ عَذَابٌ وَاصِبٌ ﴿٩﴾ إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ ﴿١٠﴾} صدق الله العظيم [الصافات].
با وجود این می‌بینید شیاطین برای استراق سمع دست به خطر می‌زنند. خطر کردن ابوحمزه مصری برای مباهله با امام مهدی ناصر محمد یمانی هم به همین دلیل است. چون نمی‌تواند در برابر امام ناصر محمد یمانی، برهان علمی بیاورد؛ شیطان او را به دام انداخته تا با خودش بگوید:" محمود چرا با ناصر محمد یمانی مباهله نمی‌کنی؛ تا انصارش به ناصر محمد یمانی شک کنند که گفته بود محمود مباهله نخواهد کرد... مباهله کن...." محمود هم از نصیحت شیطان پیروی کرد تا مانند شیاطین مورد لعن خداوند قرار گیرد. محمود فراموش کرده بود که ناصر محمد یمانی نگفته که خداوند تعالی فرموده است أبو حمزه با من مباهله نمی‌کند و هم چنین نگفته که محمد رسول الله فرموده که ابوحمزه مباهله نمی‌کند؛ بلکه امام ناصر محمد یمانی گفت: ابوحمزه مباهله نخواهد کرد چون هربار از مباهله فرار کرده و از پیش خود برای آن شرط مقرر می‌داشت ولی شیطان بالاخره او را به دام انداخت و بعد شیطان از محمود اعلان برائت می‌کند و می‌گوید:

{إِنِّيَ أَخَافُ اللّهَ وَاللّهُ شَدِيدُ الْعِقَابِ} [الأنفال:۴۸].
محمود؛ شیطان تو را گرفتار این مباهله کرده است وبه خداوند بزرگ قسم که پروردگار تو را لعنت کرده و از تو خشمگین است و وعده عذاب بزرگی را به تو می‌دهد. اما من به تو نصیحت می‌کنم به درگاه پروردگار توبه و انابه کنی و از رحمت خداوند مأیوس نشوی و تصور نکنی بعد از این که مورد لعنت و خشم خدا واقع شدی؛ تو را نمی‌بخشد. فرموده خداوند تعالی را به یاد داشته باش:
{كَيْفَ يَهْدِي اللَّـهُ قَوْمًا كَفَرُ‌وا بَعْدَ إِيمَانِهِمْ وَشَهِدُوا أَنَّ الرَّ‌سُولَ حَقٌّ وَجَاءَهُمُ البيّنات وَاللَّـهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿٨٦﴾ أُولَـٰئِكَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللَّـهِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ ﴿٨٧﴾ خَالِدِينَ فِيهَا لَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ يُنظَرُ‌ونَ ﴿٨٨﴾ إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِن بَعْدِ ذَٰلِكَ وَأَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ‌ رَّ‌حِيمٌ ﴿٨٩﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
و این نصیحت امام مهدی به دشمن سرسختش محمود ابوحمزه مصری است؛ با این که او به ناحق با ما دشمنی شدیدی دارد.
اما نصیحت شیطان به ابوحمزه این است و به او خواهد گفت:" محمود؛ اکنون خدا تو را لعنت کرده، همان طور که شیاطین را لعنت کرده و بر تو غضب کرده، همان طور که بر آنان غضب کرده است؛ راهی نداری جز این که به ما ملحق شوی تا نور خدا را خاموش ساخته و مردم را گمراه کنیم تا از حق آمده از نزد پروردگارشان پیروی نکنند تا مانند ما از اهالی آتش و جهنم گردند"
ولی امام مهدی ناصر محمد یمانی می‌گوید: ای محمود؛ از شیاطین پیروی نکن من ناصح امین توام. ای محمود گفتگوها بین مهدی منتظرناصر محمد یمانی و ابوحمزه محمود مصری تمام شده است و حکم با خداست و اگر توبه و انابه به سوی پروردگار سبحان نکنی؛ و تا زمانی که به جنگ با مهدی منتظر ناصر محمد یمانی ادامه داده و تلاش کنی مردم را از پیروی از بیان حق ذکر-قرآن- و حکمیت بر اساس آیات محکم کتاب باز داری؛حتما گرفتار لعن و خشم خدا خواهی شد و جز خدا ولیّ و نصیری برایت نمی‌یابم و حکم با خداوند خیرالفاصلین است.
وسلامٌ على المرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
گفتگو میان مهدی منتظر و ابوحمزه محمود مصری تمام شد و گفتگوی مهدی منتظر با مسلمانان و تمام مردم حق‌جویان عالم ادامه دارد.....
ای جماعت مسلمین! درمورد امام مهدی منتظر که خداوند او را امام کریم رسول الله مسيح عيسى ابن مريم عليه وعلى أمّه الصلاة والسلام قرار داده چه گمانی دارید؟ شما از درجه علمی مسیح عیسی بن مریم در آیات محکم کتاب باخبرید. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَيُعَلِّمُهُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالإِنجِيلَ} صدق الله العظيم [آل عمران:۴۸].
با وجود این، خداوند خلیفه‌ی خود مهدی منتظر را امام مسيح عيسى ابن مريم -صلى الله عليهم وسلم وعلى جميع المُسلمين- قرار داده است؛ آیا اندیشه نمی‌کنید؟ ابوحمزه مصری شما را گرفتار فتنه نکند؛ به خداوند که مسایلی را که مطرح می‌کند از روی حرص او برای به فتنه انداختن شماست. و شایسته نیست درشئون خداوند الغفور الودود ذو العرش المجيد دخالت کرد؛ خداوندی که آن چه که بخواهد انجام داده و درمورد اعمالش مورد سؤال واقع نمی‌شود و جز او همه‌ بندگان مورد سؤال واقع خواهند شد. رحمت خدا را شما تقسیم نمی‌کنید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{أَهُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَةَ رَبِّكَ نَحْنُ قَسَمْنَا بَيْنَهُم مَّعِيشَتَهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ} صدق الله العظيم [الزخرف:۳۲].
هنوزاعلان نشده که داناترین و مکرم‌ترین بنده خدا در تمام ملکوت چه کسی است، با این که نصاری- مسیحیان- مسيح عيسى ابن مريم عليه الصلاة والسلام و مسلمانان محمّد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم، را برگزیده‌اند. به خداوند قسم اگر خداوند امام مهدی و مسيح عيسى ابن مريم ومحمد رسول الله- صلى الله عليهم جميعاً- را برانگیزد و به مسلمانان بگویند خداوند امام مهدی را امام انبیاء قرار داده چون درمیان تمام ملایکه و جن و انس؛ علم وآگاهی نسبت به نام اعظم الهی به او اختصاص یافته؛ کسانی که بیشتر از همه کافر می‌شوند آنانی هستند که فضل و تکریم را منحصر به انبیا و رسولان خدا دانسته و رقابت برای حب و قرب خدا را به آنان واگذار کرده‌اند به این خیال که آنها در یوم الدین شفاعتشان را خواهند کرد؛ اینها مؤمنان مشرک هستند!! کسانی که ایمان خود را به ظلم آلوده کرده‌اند و هیچ کدام با قلبی سلیم در درگاه پروردگارشان حاضر نمی‌شوند چون درمورد انبیا ور سولان الهی مبالغه کرده و"وسیله به سوی پروردگار" را منحصر به آنان کردند و باورشان این است که اجازه ندارند برای رسیدن به حب و قرب الهی از روش انبیا پیروی و با آنان رقابت کنند و این چنین حکمت ناشناس ماندن بنده‌ای که در تمام ملکوت داناتر و پیش از همه محبوب و مقرب پروردگار است را فروگذاشته‌اند. امام مهدی ناصر محمد یمانی فتوا نداده است که او محبوب‌ترین ومقرب‌ترین بنده پروردگاراست؛ ولی من شما و خدا را به شهادت می‌گیرم و شاهد بودن خداوند کافی است که من عبد خداوند هستم و جز او را عبادت نکرده و پروردگاری جز او ندارم وإعلان می‌کنم برای حب و قرب خداوند با تمام انبیا و رسولان و تمام ملایکه و جن و انس وتمام بندگان خدا در تمام ملکوت عالم وجود رقابت می‌نمایم. چون خداوند در ملکوت فرزندی ندارد تا برای حب و قرب الهی به دیگران اولویت داشته باشد، بلکه همه موجودات ملکوت؛ بنده خدا هستند و در مورد پروردگار از حق برابربرخوردارند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَقَالُوا اتَّخَذَ الرَّ‌حْمَـٰنُ وَلَدًا ﴿٨٨﴾ لَّقَدْ جِئْتُمْ شَيْئًا إِدًّا ﴿٨٩﴾ تَكَادُ السَّمَاوَاتُ يَتَفَطَّرْ‌نَ مِنْهُ وَتَنشَقُّ الْأَرْ‌ضُ وَتَخِرُّ‌ الْجِبَالُ هَدًّا ﴿٩٠﴾ أَن دَعَوْا لِلرَّ‌حْمَـٰنِ وَلَدًا ﴿٩١﴾ وَمَا يَنبَغِي لِلرَّ‌حْمَـٰنِ أَن يَتَّخِذَ وَلَدًا ﴿٩٢﴾ إِن كُلُّ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ إِلَّا آتِي الرَّ‌حْمَـٰنِ عَبْدًا ﴿٩٣﴾ لَّقَدْ أَحْصَاهُمْ وَعَدَّهُمْ عَدًّا ﴿٩٤﴾ وَكُلُّهُمْ آتِيهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَرْ‌دًا ﴿٩٥﴾إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّ‌حْمَـٰنُ وُدًّا ﴿٩٦﴾ فَإِنَّمَا يَسَّرْ‌نَاهُ بِلِسَانِكَ لِتُبَشِّرَ‌ بِهِ الْمُتَّقِينَ وَتُنذِرَ‌ بِهِ قَوْمًا لُّدًّا ﴿٩٧﴾} صدق الله العظيم [مريم].
ای جماعت جن و انس؛ از خدا پروا کرده و آن گونه که باید حق شناخت پروردگار را بجا آورید. خداوند ملایکه و جن و انس را جز برای این نیافریده که او را به یگانگی و بدون شریک عبادت کنند ودر جستجوی وسیله باشند تا به بالاترین مقام قرب الهی دست یابند؛ چون خداوند محبوب‌ترین و مقرب‌ترین بنده از بین بندگان خود را ناشناس گذارده و نه خدا و نه رسول خدا به شما فتوا نداده‌اند این بنده یکی از انبیای الهی است، بلکه محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم فرموده است:
[قال رسول الله ‏ ‏صلى الله عليه وسلم: ‏ ‏سلوا الله الوسيلة. قالوا: يا رسول الله وما الوسيلة؟ قال: أعلى درجة في الجنة لا ينالها إلا عبد من عبيد الله وأرجو أن أكون أنا هو].
[رسول الله ‏ ‏صلى الله عليه وسلم فرمودند: از خدا وسیله را بخواهید. گفتند: یا رسول الله وسیله چیست؟ فرمود: بالاترین درجه‌ی بهشت است که تنها یکی از بندگان خدا به آن نایل می‌گردد و امیدوارم من آن بنده باشم] صدق عليه الصلاة والسلام.
اما تمام کسانی که خدا آنان را هدایت نموده است؛ آرزو دارند خودشان صاحب آن درجه عالی و رفیع گردند و محبوب‌ترین ومقرب‌ترین بنده درگاه خدا باشند و برای همین هم می‌بینید بندگانی که خداوند آنان را هدایت نموده است در تلاش‌اند که:
{يَبْتَغُونَ إِلَى ربّهم الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا} صدق الله العظيم [الإسراء:۵۷].
خداوند "وسیله" به سوی پروردگار برای رقابت در راه حب و قربش را منحصر به انبیا و رسولان نکرده، بلکه "وسیله به سوی پروردگار" برای تمام بندگان خدا در کل ملکوت است؛ کسانی که امر خداوند در آیات محکم کتابش را استجابت کرده‌اند. خداوند درآیات محکم کتابش به مؤمنان فرمان داده تا "وسیله" را به سوی پروردگار جستجو کرده و برای رسیدن به بالاترین مقام حب و قرب الهی رقابت کنند:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴿٣٥} صدق الله العظيم [المائدة].
به خدا قسم کسی که "وسیله" را تنها منحصر به انبیا و رسولان الهی بداند نه صالحان؛ ابداً رستگار نخواهد شد.و از کسانی است که خداوند تعالی درمورد ایشان فرموده است:
{وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلا وَهُمْ مُشْرِكُونَ﴿١٠٦} صدق الله العظيم [يوسف]،
واین به دلیل مبالغه درمورد انبیا و رسولان الهی است؛ ای عجب از علمای مسلمین در " اسلام وب" چگونه فتوایی می‌دهند که خدا ورسولش نداده‌اند و وسیله را متعلق به محمدٍ رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم می‌دانند. نقل قول زیر از فتوای آنهاست که می‌گویند:
اقتباس المشاركة :
وسیله" راهی برای رسیدن به مقصود است و هم چنین "وسیله" بالاترین درجه‌ی بهشت است و منزل و خانه رسول الله صلى الله عليه وسلم در بهشت. این نزدیک‌ ترین مکان بهشت نسبت به عرش است.
انتهى الاقتباس
پایان امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ می‌گوید خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِنْ عِندَكُم مِّن سُلْطَانٍ بِهَـذَا أَتقُولُونَ عَلَى اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ} صدق الله العظيم [يونس:۶۸].
چطور؟ شما که می‌دانید محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- برایتان فتوا نداده است که خود ایشان صاحب آن مقام است؛ همانا که ایشان علیه الصلاة و السلام فرموده‌اند:
[وأرجو أن أكون أنا هو]
[و امیدوارم من آن بنده باشم] .
هم چنین محمد رسول الله -صلى الله عليه وسلم- به شما فتوا نداده‌اند که این درجه تنها شایسته یکی از انبیا و رسولان الهی است بلکه ایشان علیه الصلاة و السلام فرمودند:
[قالوا: يا رسول الله وما الوسيلة؟ قال: أعلى درجة في الجنة لا ينالها إلا عبد من عبيد الله].
[گفتند: با رسول الله وسیله چیست؟ فرمود: بالاترین درجه‌ی بهشت است که تنها یکی از بندگان خدا به آن نایل می‌گردد]
یعنی خداوند مشخص نفرموده کدام بنده از میان بندگان صاحب این درجه است؛ آیا تصور می‌کنید فقط انسان‌ها بنده خدا هستند! خیر بندگان خدا؛ تمام موجودات ملکوت او، از ملایکه و جن و انس و از هر جنسی هستند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِن كُلُّ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ إِلَّا آتِي الرَّ‌حْمَـٰنِ عَبْدًا ﴿٩٣﴾ لَّقَدْ أَحْصَاهُمْ وَعَدَّهُمْ عَدًّا ﴿٩٤﴾ وَكُلُّهُمْ آتِيهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَرْ‌دًا ﴿٩٥﴾ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّ‌حْمَـٰنُ وُدًّا ﴿٩٦﴾ فَإِنَّمَا يَسَّرْ‌نَاهُ بِلِسَانِكَ لِتُبَشِّرَ‌ بِهِ الْمُتَّقِينَ وَتُنذِرَ‌ بِهِ قَوْمًا لُّدًّا ﴿٩٧﴾} صدق الله العظيم [مريم].
چطور؟ مگر شما رحمت خدا را تقسیم می‌کنید؟ سزاوار شما نیست و کاری هم به دست شما نیست. آیا می‌دانید به خاطر این فتوایی که ندانسته به خدا نسبت داده‌اید؛ حکمت ربانی از ناشناس ماندن بنده‌ای که ازمیان تمام بندگان ملکوت خدا به آن مقام عالی و رفیع می‌رسد را به زمین گذاشته‌اید؟ همانا که حکمت این کار پروردگار و مجهول ماندن بنده‌ای که از میان بندگان خدا به مقرب‌ترین مکان نسبت به عرش دست می‌یابد این است که تمام بندگان خدا در ملکوت، به سوی رب المعبود شتافته و برای این که به عرش خدا نزدیک‌تر باشند رقابت کنند. برای همین هم می‌بینید بندگانی که خدا هدایتشان نموده، برای رقابت به سوی ذات خداوند سبحان، کسی را بر دیگری افضل نمی‌دانند؛ چون سزاوار نیست کسی را بیش از خداوند دوست داشته باشند. آنها خداوند را بیش از هرچیزدیگری دوست دارند و برای همین راه هدایت آنها به سوی پروردگار این است:
{يَبْتَغُونَ إِلَى ربّهم الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ} صدق الله العظيم [الإسراء:۵۷].
اما کسانی که ایمان نمی‌آورند مگر آن را با شرک آلوده باشند؛ راضی نمی‌شوند با مسيح عيسى ابن مريم -صلى الله عليه وآله وسلم- رقابت کنند و راضی نمی‌شوند با محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم-رقابت کنند. نصاری-مسیحیان- خواهند گفت:" دیوانه شده‌ای ناصر محمد یمانی، چگونه ممکن است سزاوار ما باشد که با مسیح عیسی بن مریم فرزند خدا رقابت کنیم؟ بلکه او سزاوارتر است تا صاحب آن درجه عالی و رفیع باشد؛ آیا فرزند در پیشگاه پدر اولویت ندارد؟" و مسلمانان هم خواهند گفت:" دیوانه شده‌ای ناصر محمد یمانی، ای کسی که تصور می‌کند مهدی منتظری؛ ولی دروغ‌گویی گستاخی! چگونه می‌خواهی ما مسلمانان برای نزدیک‌ترین مقام حب و قرب الهی با محمد رسولَ الله -صلى الله عليه وآله وسلم- رقابت کنیم؛ محمدا رسولَ الله -صلى الله عليه وآله وسلم- عبد و رسول خداست و برای نزدیک‌ترین مقام حب و قرب الهی ارجحیت دارد". امام مهدی در پاسخشان می‌گوید: ای مسیحیان نصاری؛ ای مسلمانان امی؛ آیا برای حب خدا؛ از میان بندگانش شریک و همانندی قایل شده‌اید؟ اما کسانی که به پروردگارشان ایمان دارند و ایمان خود را به ظلم شرک نیالوده‌اند؛ خدا را بیش از هر چیزی که غیر او باشد، او دوست دارند. سُبحانه وتعالى علوّا كبيراً، آیا مسيح عيسى ابن مريم و محمد رسول الله صلى الله عليهم وآلهم وسلم را بیش از خدا دوست دارید؟ اما کسانی که ایمان داشته و ایمان خود را با ظلم شرک آلوده نکرده‌اند؛ خدا را بیش از هر چیز غیر او دوست دارند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَندَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ وَالَّذِينَ آمَنُوا أشدّ حُبًّا لِله} صدق الله العظيم [البقرة:۱۶۵].
چون در قلبشان شدیدترین محبت نسبت به پروردگارشان است؛ برای همین می‌بینید:
{يَبْتَغُونَ إِلَى ربّهم الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ} صدق الله العظيم،
و در راه حب و قرب پروردگار۷ کسی را بر دیگری افضل نمی‌دانند و شایسته نیست چنین کنند سُبحانه وتعالى علواً کبیرا. اما اگر من به آن درجه‌ی عالی و رفیع نایل شوم؛ به خاطر خدا آن را به جدم محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- انفاق می‌کنم به طمع این که نعیمی محقق شود که از بهشت خداوند بسیار بزرگ‌تر است، یعنی خداوند در نفس خود راضی بوده و به خاطر بندگان گمراهی که درحق خود ظلم کرده‌اند متحسر نباشد. برای همین به این درجه‌ی عالی و رفیع هم چنان "وسیله" گفته می‌شود، چون هدف غایی آفرینش مخلوقات نیست؛ بلکه وسیله‌ای برای تحقق نعیمی است که بسیاراز این مقام بزرگ‌تر است یعنی {{{وَيَرْضَى}}} [النجم:۲۶]. با این که این مقام، بالاترین درجه‌ی نعیم بهشت خداوند است ولی آن بنده‌ی مجهول خدا و پیروانش؛ در پی تحقق نعیمی هستند که از آن درجه بسیار بزرگ‌تر است و آن رضوان خداوند الرحمن در نفسش و مشمول رحمت کردن بندگانش است و گمراهان به بندگان مقرب خدا می‌گویند:
{مَاذَا قَالَ رَبُّكُمْ قَالُوا الحقّ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ}
صدق الله العظيم [سبأ:۲۳].
چون خداوند تمام بندگان گمراهی که به خود ظلم کرده‌اند را مشمول رحمت خود می‌فرماید و آن وحشت بزرگ از قلبشان می‌رود. آن بنده و پیروانش برای آنان شفاعت نمی‌کنند سُبحان الله العظيم، هربار که آن درجه به یکی از کسانی که با جان و دل پیرو امام مهدی هستند، عطا می‌شود - چون این مقام تنها به یکی از بندگان خدا تعلق می‌گیرد-می‌گویند ما تحقق نعیم اعظم را می‌خواهیم تا جایی که انبیا و رسولان الهی از کار آنان دهشت می‌کنند! چطور است که هر بار که وسیله که عالی‌ترین و رفیع‌ترین مقام بهشت است به یکی از آنها عرضه می‌شود؛ از آن به عنوان وسیله‌ای برای تحقق نعیمی که از آن بزرگ‌تر است استفاده می‌کند و آن را به محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم انفاق می‌کند؟

روزی که مردم در پیشگاه پروردگارعالمیان می‌ایستند
کسی(از بین جمعیت می گوید): ای عجب از این قوم! کدام نعیم بزرگ‌تر از این درجه عالی و رفیع در بهشت نعیم است؛ درجه‌ای که همه‌ی انبیا ورسولان خدا برایش رقابت می‌کنند؟ پس جواب از پروردگار می‌آید: {{{وَيَرْضَى}}} و اعلان می‌کند که او در نفس خود راضی است و بندگانش را وارد بهشتش می‌کند و این واقعه‌ای بسیار بزرگ و غیرمنتظره است. کسانی که قلب‌هایشان پر از رعب و وحشت از آتش جهنم بود به بندگان مقرب خدا می‌گویند:
{{مَاذَا قَالَ رَبُّكُمْ قَالُوا الحقّ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ}}صدق الله العظيم [سبأ:۲۳].
و اینجا نعیمی محقق می‌شود که از بالاترین درجه در جنات النعیم بزرگ‌تر است" و خداوند در نفس خود راضی می‌شود" تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَكَمْ مِنْ مَلَكٍ فِي السَّمَاوَاتِ لا تُغْنِي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئاً إلا مِنْ بَعْدِ أَنْ يَأْذَنَ اللَّهُ لِمَنْ يَشَاءُ وَيَرْضَى﴿٢٦} صدق الله العظيم [النجم].
و وقتی خداوند در نفس خود راضی باشد، یعنی دیگراز بندگان گمراهی که در حق خود ظلم کرده‌اند؛ خشمگین نبوده و متحسر نیست. همانا که رحمت خدا در نفسش، شفاعت بندگانش را می‌کند؛ چون شفاعت تماما از آن خداست و سزاوار نیست هیچ بنده‌ای از بندگان خدا در پیشگاه پروردگار برای احدی از بندگان درخواست شفاعت کند؛ چون کسی بیش از پروردگار نسبت به بندگان خدا رحم ندارد و او ارحم الراحمین است. همانا کسانی که " وسیله" یعنی آن درجه عالی و رفیع بهشت را وسیله تحقق نعیم اعظم قرار می‌دهند؛ وقتی این درجه به آنان عرضه می‌شود،تک تکشان آن را رد کرده و به محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- انفاق می‌کنند تا وسیله‌ای باشد برای این که خداوند نعیم اعظم خود را برای آنان محقق گرداند و{{{وَيَرْضَى}}} آنها همان قومی هستند که خداوند وعده داده بعد از این که عده کثیری از مؤمنان نسبت به دین خدا مرتد شدند؛ با آنها دین خود را یاری خواهد کرد:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ} صدق الله العظيم [المائدة:۵۴].
آنها انصار مهدی منتظر ناصر محمد یمانی‌اند که امر خداوند برای رقابت در راه حب و قربش را استجابت کرده و طمع دارند رضوان نفس خدا بر بندگانش محقق شده و خداوند راضی شود: {{{وَيَرْضَى}}}. پس خدا آنان را دوست دارد و به قرب خود می‌رساند تا جایی که انبیا و رسولان و شهداء به آنان غبطه می‌خورند. تصدیق حدیث محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم:
[إِنَّ مِنْ عِبَادِ اللَّهِ لأُنَاسًا مَا هُمْ بِأَنْبِيَاءَ وَلاَ شُهَدَاءَ يَغْبِطُهُمُ الأَنْبِيَاءُ وَالشُّهَدَاءُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ بِمَكَانِهِمْ مِنَ اللَّهِ تَعَالَى، قَالُوا: يَا رَسُولَ اللَّهِ تُخْبِرُنَا مَنْ هُمْ؟ قَالَ: "هُمْ قَوْمٌ تَحَابُّوا بِرُوحِ اللَّهِ عَلَى غَيْرِ أَرْحَامٍ بَيْنَهُمْ وَلاَ أَمْوَالٍ يَتَعَاطَوْنَهَا، فَوَاللَّهِ إِنَّ وُجُوهَهُمْ لَنُورٌ وَإِنَّهُمْ عَلَى منابر من نُورٍ، لاَ يَخَافُونَ إِذَا خَافَ النَّاسُ وَلاَ يَحْزَنُونَ إِذَا حَزِنَ النَّاسُ"].
[ از بندگان خدا کسانی هستند که نه از جمله پیامبران هستند و نه از شهدا هستند.پیامبران و شهدا به جایگاه شان نزد خداوند در روز قیامت غبطه میبرند.گفتند:ای رسول خدا به ما می گویید چه کسانی هستند؟فرمود:کسانی هستند که به خاطر ( در راه خدا ) خدا باهم دوست هستند.بدون هیچ صله رحم در بین شان و نه تجارت مالی.سوگند به خدا که چهره هایشان پر از نور است.و بر
منابری از نور هستند.اگر دیگران بترسند؛ آنها بیمی از هیچ ندارند وناراحت نیستند در حالی که اگر دیگران ناراحت باشند]
و محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم فرمود:
[يا أيها الناس، اسمعوا واعقلوا، واعلموا أن لله -عز وجل- عباداً ليسوا بأنبياء ولا شهداء، يغبطهم النبيون والشهداء على منازلهم، وقربّهم من الله ". فجثا رجل من الأعراب من قاصية الناس، وألوى بيده إلى النّبيّ -صلى الله عليه وسلم- فقال: يا رسول الله، ناس من المؤمنين ليسوا بأنبياء ولا شهداء، يغبطهم الأنبياء والشهداء على مجالسهم وقربّهم [من الله].؟ انعتهم لنا حلهم لنا -يعني صفهم لنا- شكلهم لنا، فسر وجه النّبيّ -صلى الله عليه وسلم- بسؤال الأعرابي، فقال رسول الله -صلى الله عليه وسلم-: " هم ناس من أفناء الناس، ونوازع القبائل، لم تصل بينهم أرحام متقاربة، تحابوا في الله وتصافوا، يضع الله لهم يوم القيامة منابر من نور، فيجلسهم عليها، فيجعل وجوههم نوراً، وثيابهم نوراً، يفزع الناس يوم القيامة ولا يفزعون]. صدق عليه الصلاة والسلام.
[ ای مردم بشنوید و بیندیشید و بدانید خداوند عزوجل بندگانی دارد که از انبیا و شهدا نیستند و انبیا و شهدا به منازل آنها و نزدیکی‌شان به پروردگار غبطه می‌خورند مردی عرب از دوردست‌ها زانو زد و نّبيّ -صلى الله عليه وسلم- را بین دستش گرفت و گفت : یا رسول الله انسان‌هایی مؤمن که از انبیا و شهدا نیستند و شهدا و انبیا به مجالست و قرب آنان به خدا غبطه می‌خورند؟ از آنها برایمان بگو و توصیف‌شان کن. چهره نبی از سؤال عرب صحرانشیت مسرور شد و رسول الله -صلى الله عليه وسلم- فرمود: آنان مردمی گمنام و از گروه های ناشناخته اند، نسبت خویشاوندی سبب ارتباط ایشان با یکدیگر نیست، [بلکه] با خداوندعزوجل پیمان مستحکم دوستی بستند.روز قیامت [نیز]، خداوند عزوجل منبرهایی از نور برایشان قرار داده، ایشان را بر روی آن می نشاند و صورت هایشان را نور می گرداند. و لباسشان را نور می گرداند انسان ها در روز قیامت هراسناکند امّا آنان نمی هراسند. آنان اولیای خدا هستند که هیچ هراسی ندارند و اندوهناک نمی شوند.]
[عن عمر بن الخطاب رضي الله عنه أن رسول الله صلى الله عليه وسلم قال: "إن من عباد الله لأناساً ما هم بأنبياء ولا شهداء، يغبطهم الأنبياء والشهداء يوم القيامة بمكانهم في الله" قالوا: يا رسول الله، تخبرنا من هم؟ قال: "هم قوم تحابوا بروح الله، على غير أرحام بينهم، ولا أموال يتعاطونها، فوالله إن وجوههم لنور، وإنهم على نور، لا يخافون إذا خاف الناس، ولا يحزنون إذا حزن الناس]. صدق عليهم الصلاة والسلام.
[عمر بن الخطاب رضي الله عنه از رسول الله صلى الله عليه وسلم نقل کرد: از بندگان خدا کسانی هستند که نه از جمله پیامبران هستند و نه از شهدا هستند.پیامبران و شهدا به جایگاه شان نزد خداوند در روز قیامت غبطه میبرند.گفتند:ای رسول خدا به ما میگویید چه کسانی هستند؟فرمود:کسانی هستند که به خاطر خدا باهم دوست هستند.بدون هیچ صله رحم در بین شان و نه تجارت مالی.سوگند به خدا که چهره هاشون پر از نور است.وبر نور هستند.بیمی از هیچ ندارند در حالی که اگر دیگران بترسند.وناراحت نیستند در حالی که اگر دیگران ناراحت باشند]
اینها قومی هستند که خداوند در آیات محکم کتابش وعده آمدنشان را داده است درزمانی که عده کثیری از مؤمنان از دین خدا برگشته‌اند:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ﴿٥٤} صدق الله العظيم [المائدة].
آنها انصار مهدی منتظر در دوران گفتگو قبل از ظهور و از نقاط مختلف جهان هستند. بیابان‌ها و مسافتهای زیادی بین آنهاست؛ ولی قلب‌‌هایشان به خاطر محبت خدا و رقابت برای حب و قرب الهی به هم نزدیک شده است و طمع دارند رضوان نفس خدا بربندگانش محقق گردد. صله رحم آنها را جمع نکرده چون در مناطق پراکنده و دور عالم زندگی می‌کنند و دعوت کسی را تصدیق کرده‌اند که از راه اینترنت جهانی در دوران گفتگو قبل از ظهور مردم را به رقابت برای حب و قرب الهی و تحقق نعیم رضوان نفس خدا دعوت می‌کند. ولی کسانی که خداوند تعالی درمورد آنان فرموده است:
{وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِكُونَ} صدق الله العظيم
حتی اگر مؤمن باشند؛ کتاب خدا و احادیث حقّ سنت رسولش را تصدیق نمی‌کنند و ما سخن خداوند تعالی را می‌گوییم که می‌فرماید:
{وَمَا كَانَ اللّهُ لِيُضِلَّ قَوْماً بَعْدَ إِذْ هَدَاهُمْ حَتَّى يُبَيِّنَ لَهُم مَّا يَتَّقُونَ إِنَّ اللّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ﴿١١٥} صدق الله العظيم [التوبة].
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
أخو المؤمنين الذليل على المُسلمين العزيز على الكافرين الذين يحاربوننا في الدين؛ خليفة الله وعبده الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.

اقتباس المشاركة 36894 من موضوع سلسلة حوارات الإمام في منتديات أشراف أونلاين..

- 55 -
الإمام ناصر محمد اليماني
25 - 03 - 1432 هـ
01 - 03 - 2011 مـ
04:09 صباحاً

[ لمتابعة رابط المشاركة الأصليّة للبيان ]
https://nasser-alyamani.org/showthread.php?p=12278
ـــــــــــــــــــ



مباهلة المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني إلى شيطانٍ من شياطين البشر محمود أبو حمزة المصري ..

بسم الله الرحمن الرحيم
{فَمَنْ حَآجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءنَا وَأَبْنَاءكُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءكُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةَ اللّه عَلَى الْكَاذِبِينَ} صـــــدق الله العظيم ..






اللهم إنّي عبدك الإمام المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني إليك أبتهل بجميع أسمائك الحسنى وصفاتك العُلى بحقّ لا إله إلا أنت وبحقّ رحمتك التي كتبت على نفسك وبحقّ عظيم نعيم رضوان نفسك إن كنت تعلم أنّ عبدك الإمام ناصر محمد اليماني افترى عليك أنّك اصطفيتَه المهديّ المنتظَر ولم تجعله للناس إماماً فإنّ عليَّ لعنة الله والملائكة والناس أجمعين إلى يوم الدين، وإن كنتَ تعلم أنّ أبا حمزة المصري من شياطين البشر من الذين يُظهرون الإيمان ويُبطنون الكفر فيصدون البشر عن اتّباع المهديّ المنتظَر ويصدّون عن اتّباع الذكر الذي يدعوهم المهديّ المنتظَر إلى اتّباعه والاحتكام إليه فيما خالفه من أحاديث شياطين البشر من ذريات الذين قال الله عنهم في محكم كتابه: {إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنذَرْ‌تَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْ‌هُمْ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿٦﴾ خَتَمَ اللَّـهُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ وَعَلَىٰ سَمْعِهِمْ وَعَلَىٰ أَبْصَارِ‌هِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿٧﴾ وَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّـهِ وَبِالْيَوْمِ الْآخِرِ‌ وَمَا هُم بِمُؤْمِنِينَ ﴿٨﴾ يُخَادِعُونَ اللَّـهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَمَا يَخْدَعُونَ إِلَّا أَنفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُ‌ونَ ﴿٩﴾ فِي قُلُوبِهِم مَّرَ‌ضٌ فَزَادَهُمُ اللَّـهُ مَرَ‌ضًا وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ ﴿١٠﴾ وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْ‌ضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ ﴿١١﴾ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَـٰكِن لَّا يَشْعُرُ‌ونَ ﴿١٢﴾ وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُوا أَنُؤْمِنُ كَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ وَلَـٰكِن لَّا يَعْلَمُونَ ﴿١٣﴾ وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا إِلَىٰ شَيَاطِينِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ ﴿١٤﴾ اللَّـهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَيَمُدُّهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ ﴿١٥﴾ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَ‌وُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَىٰ فَمَا رَ‌بِحَت تِّجَارَ‌تُهُمْ وَمَا كَانُوا مُهْتَدِينَ ﴿١٦﴾} صدق الله العظيم [البقرة].

اللهم إنّك بكيدهم عليم، اللهم إنْ كان أبو حمزة محمود المصري منهم يصدُّ عن الصراط المستقيم وهو يعلمُ أنّ المهديّ المنتظَر هو الإمام ناصر محمد اليماني ثم يكذِّب بدعوته أبو حمزة محمود المصري بعدما تبيّن له أنّه الحقّ من ربّه، اللهم إن كان من شياطين البشر من الذين يُظهرون الإيمان ويبْطنون الكفر والمكر ويصدون عن البيان الحقّ للذكر، اللهمّ فالعنهُ لعناً كبيراً وامسخه إلى خنزيرٍ وبئس المصير عبرةً لمن يعتبر للمعرضين عن الذكر من كافة البشر، واجعله من آيات التصديق للمهديّ المنتظَر الإمام ناصر محمد اليماني في عصر الحوار من قبل الظهور يا من يعلمُ خائنة الأعين وما تُخفي الصدور إنّك أنت العليم الخبير وإليك المصير، إلا أن يتوب إليك متاباً من قبل موته فوعدك الحقّ وأنت أرحم الراحمين.

اللهم وإن كان أبو حمزة محمود المصري ليس من شياطين البشر الذين يُظهرون الإيمان ويُبطنون الكفر وإنّما من الضالين أو يتخبّطه مسُّ شيطانٍ رجيمٍ فيصدّه عن الصراط المستقيم وأبو حمزة لا يعلم أنّه يتخبّطه مسُّ شيطان رجيم، اللهمّ فإنّك أنت الغفور الرحيم، اللهم فاغفر له وطهِّره من مسِّ الشيطان تطهيراً، وأرِهِ الحقّ حقاً وارزقه اتّباعه وأرهِ الباطل باطلاً وارزقه اجتنابه، وأنت أرحم بعبادك من عبدك ووعدك الحقّ وأنت أرحم الراحمين.

ويا أبا حمزة محمود المصري عجباً أمرك، فهل إذا كان الإمام ناصر محمد اليماني هو المهديّ المنتظَر إذاً فكلّ فتوى أفتى بها البشر فهو الحقّ من الله الواحد القهار، فلماذا تذكر مسائل أُخر تريدنا أن ندخل مرةً أخرى في الحوار من جديدٍ؟ بل استكمل الحوار بيني وبينك بخاتمة المباهلة بالحقّ ورفعت الأقلام وجفت الصحف؛ بل سوف ننتظر لحكم الله يقضيه بيننا بالحقّ حينما يشاء وقت ما يشاء فليس لي ولا لك من الأمر شيء. تصديقاً لقول الله تعالى:
{وَإِلَى اللّهِ تُرْجَعُ الأمُورُ} صدق الله العظيم [البقرة:210]، الذي يعلمُ خائنة الأعين وما تخفي الصدور والذي يعلم أنه حقاً اصطفى الإمام ناصر محمد اليماني المهديّ المنتظَر فجعله للناس إماماً كريماً ليهديهم بالقرآن المجيد إلى صراط العزيز الحميد، وإن كان الله الواحد القهار يعلمُ أنه لم يصطفِ المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني ولم يجعله للناس إماماً كريماً فإنّ علي لعنة الله ولعنة الملائكة والجنّ والإنس أجمعين إن كنتُ من الكاذبين وليس المهديّ المنتظَر الحقّ من ربّ العالمين فكونوا على ذلك من الشاهدين، فكيف ألعن نفسي لو كنتُ مفترياً شخصيّة المهديّ المنتظَر إلّا وأنا أعلمُ علم اليقين من ربّ العالمين أنّي المهديّ المنتظَر جعلني الله للناس إماماً! أفلا تتقون؟

غير أنّي أبتهل إلى الله بحقّ لا إله إلا هو وبحقّ رحمته التي كتبت على نفسه وبحقّ عظيم نعيم رضوان نفسه أن لا يلعن الضالين الذين لو علموا أنّ المهديّ المنتظَر هو حقًا الإمام ناصر محمد اليماني لاتبعوه من المسلمين والنصارى واليهود والجنّ والإنس أجمعين وأن يريهم الحقّ حقاً فيرزقهم اتّباعه ويريهم الباطل باطلاً ويرزقهم اجتنابه وربّهم أرحم بهم من عبده ووعده الحقّ وهو أرحم الراحمين، فلن أُفرط في أحدٍ منهم أبداً، وإنما نفرط في شياطين الجنّ والإنس في كل جنسٍ الذين لو علموا علم اليقين أنّ ناصر محمد اليماني هو حقًا المهديّ المنتظَر يدعو البشر إلى اتّباع الذكر ثمّ يصدون عن اتّباع ذكر ربّهم صدوداً كبيراً بعد ما تبيّن لهم أنه الحقّ كونهم للحقّ كارهون كونهم من الذين قال الله عنهم في محكم كتابه:
{أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّـهُ فَأَصَمَّهُمْ وَأَعْمَىٰ أَبْصَارَ‌هُمْ ﴿٢٣﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُ‌ونَ الْقُرْآن أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا ﴿٢٤﴾ إِنَّ الَّذِينَ ارْ‌تَدُّوا عَلَىٰ أَدْبَارِ‌هِم مِّن بَعْدِ مَا تبيّن لَهُمُ الْهُدَى الشَّيْطَانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَأَمْلَىٰ لَهُمْ ﴿٢٥﴾} [محمد].

{ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمُ اتَّبَعُوا مَا أَسْخَطَ اللَّـهَ وَكَرِ‌هُوا رِ‌ضْوَانَهُ فَأَحْبَطَ أَعْمَالَهُمْ ﴿٢٨﴾ أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَ‌ضٌ أَن لَّن يُخْرِ‌جَ اللَّـهُ أَضْغَانَهُمْ ﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم [محمد].

أولئك من أشدّ الناس على الرحمن عتيّاً وأولى بنار جهنم صلياً، كونهم ألدُّ الخصام لربهم، وأشدُّ عداوة لله ربّهم الحقّ، وأشدّ عداوة لمن اتخذ الرحمن ولياً، كونهم اتخذوا الشيطان ولياً من دون الرحمن وهم يعلمون أنّه الشيطان الرجيم، وما نقموا من المؤمنين إلا أنهم ليؤمنوا بالله العزيز الحميد ويكتمون الحقّ وهم يعلمون أنه الحقّ من ربهم، فإن عليهم لعنة الله والملائكة والناس أجمعين إلا الذين تابوا واعترفوا بالحقّ من ربّهم من قبل موتهم ولم يستيئسوا من رحمة الله فسوف يجدون لهم رباً غفوراً رحيماً. تصديقاً لقول الله تعالى:
{إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ البيّنات وَالْهُدَىٰ مِن بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُولَـٰئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّـهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ ﴿١٥٩﴾ إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَبَيَّنُوا فَأُولَـٰئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّ‌حِيمُ ﴿١٦٠﴾ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا وَمَاتُوا وَهُمْ كُفَّارٌ‌ أُولَـٰئِكَ عَلَيْهِمْ لَعْنَةُ اللَّـهِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ ﴿١٦١﴾ خَالِدِينَ فِيهَا لَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ يُنظَرُ‌ونَ ﴿١٦٢﴾} صدق الله العظيم [البقرة].

كأمثال أبي حمزة محمود المصري الذي يسعى لفتنتكم لتعظيم الأنبياء والمرسلين، ويا سبحان ربي! فهل تدرون ما هو سبب مغامرته بالمباهلة برغم تخوّفه الشديد؟ وذلك لعله يشكك في مصداقية ناصر محمد اليماني كون ناصر محمد اليماني قال: إنّ أبا حمزة لن يجرؤ لمباهلة الإمام ناصر محمد اليماني ثم يقول أفلا ترون أنّي باهلته أليس يعني هذا أنّه يفتري على الله كون ناصر محمد اليماني قال أن أبو حمزة المصري لن يباهله وها أنا باهلته أليس هذا برهان على أنه يفتري على الرحمن؟ ومن ثم يردّ عليه الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني وأقول: لقد وقعت يا أبا حمزة محمود المصري فباهلتَ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني، ولم يقل الإمام ناصر محمد اليماني أنّ الله أوحى إليه أنّه لن يباهله أبو حمزة محمود المصري؛ بل قلت ذلك كونك تهرّبت من المباهلة في كل مرةٍ ولكنك وقعت أخيراً برغم أنّك تعلم أنّها مغامرة كبرى، ولكن ما أشبه مغامرتك هذه بمغامرة الشياطين الذين يسترقون السمع من الملأ الأعلى، فبرغم أنّ استراق السمع لمن أعظم المغامرات لدى الشياطين لاستراق السمع كونها ترميهم الشهب الثاقبة من كل جانب تصديقاً لقول الله تعالى:
{إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ ﴿٦﴾ وَحِفْظًا مِّن كُلِّ شَيْطَانٍ مَّارِ‌دٍ ﴿٧﴾ لَّا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَىٰ وَيُقْذَفُونَ مِن كُلِّ جَانِبٍ ﴿٨﴾ دُحُورً‌ا وَلَهُمْ عَذَابٌ وَاصِبٌ ﴿٩﴾ إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ ﴿١٠﴾} صدق الله العظيم [الصافات].

ولكن هل تعلمون عن سبب مغامرتهم هذه الشديدة الخطورة فيلقون بأنفسهم إلى التهلكة؟ وذلك من شدّة إخلاصه في حرب الله وأنبيائه، فيوحون إلى أوليائهم من شياطين البشر بالخطفة الغيبية حتى لا يصدق الناس أنبياء الله الذين يحيطهم الله بما شاء من علم الغيب، ولكن إذا تكلم النّبيّ عن شيء غيبي فحدث حتى يقول الناس لنبي ربّهم إنما أنت كاهن فقد أخبرنا الكهنة والمنجمون العرافون بأشياء فحدثت، ثم يقولون لأنبياء الله أنهم كهنة عرّافون منجمون، وسبب قولهم هذا هو بسبب مكر شياطين الجنّ والإنس تصديقاً لقول الله تعالى:
{وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نبيّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الإِنسِ وَالْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا وَلَوْ شَاء رَبُّكَ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ} [الأنعام:112].

وقال الله تعالى:
{وَمَا تَنَزَّلَتْ بِهِ الشَّيَاطِينُ ﴿٢١٠﴾ وَمَا يَنبَغِي لَهُمْ وَمَا يَسْتَطِيعُونَ ﴿٢١١﴾ إِنَّهُمْ عَنِ السَّمْعِ لَمَعْزُولُونَ ﴿٢١٢﴾} [الشعراء].

وقال الله تعالى:
{هَلْ أُنَبِّئُكُمْ عَلَىٰ مَن تَنَزَّلُ الشَّيَاطِينُ ﴿٢٢١﴾ تَنَزَّلُ عَلَىٰ كُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ ﴿٢٢٢﴾ يُلْقُونَ السَّمْعَ وَأَكْثَرُ‌هُمْ كَاذِبُونَ ﴿٢٢٣﴾} صدق الله العظيم [الشعراء].

إذاً تبيّن لكم سبب مغامرة الشياطين ليسترقوا السمع من الملأ الأعلى فإنهم يفعلون ذلك من شدّة إخلاصهم لإبليس في إطفاء نور الله حتى لا يصدق الناس أنبياء الله ورسله برغم أنّ في استراق السمع من الملأ الأعلى مغامرة كبرى كون الشهب تقذفهم من كل جانب. تصديقاً لقول الله تعالى:
{إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ ﴿٦﴾ وَحِفْظًا مِّن كُلِّ شَيْطَانٍ مَّارِ‌دٍ ﴿٧﴾ لَّا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَىٰ وَيُقْذَفُونَ مِن كُلِّ جَانِبٍ ﴿٨﴾ دُحُورً‌ا وَلَهُمْ عَذَابٌ وَاصِبٌ ﴿٩﴾ إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ ﴿١٠﴾} صدق الله العظيم [الصافات].

وبرغم ذلك تجدون الشياطين يغامرون لاستراق السمع، وكذلك مغامرة أبو حمزة المصري في مباهلة الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني، فبما أنّه لم يستطع أن يقيم على الإمام ناصر محمد اليماني الحجّة بسلطان العلم فأوقعه الشيطان وقال في نفسه: "أفلا تُباهل ناصر محمد اليماني يا محمود حتى تشكك أنصاره فيه كون ناصر محمد اليماني قال إنّك لن تباهله يا محمود؟ فتقدم للمباهلة". ومن ثم أطاع محمود نصيحة الشيطان حتى يلعنه الله كما لعن الشياطين، ونسي محمود أنّ ناصر محمد اليماني لم يقل قال الله تعالى أنّ أبا حمزة لن يباهلني ولم يقل قال محمد رسول الله أن أبا حمزة لن يباهلني بل قال ذلك الإمام ناصر محمد اليماني أنّ أبا حمزة لن يباهله كونه يتهرب من المباهلة في كلّ مرةٍ ويجعل لها شروطاً من عند نفسه، ولكن الشيطان أوقعه أخيراً ثم يتبرأ شيطان محمود منه ويقول:
{إِنِّيَ أَخَافُ اللّهَ وَاللّهُ شَدِيدُ الْعِقَابِ} [الأنفال:48].

فقد أوقعك الشيطان يا محمود في المباهلة، وأقسمُ بالله العظيم أنّ الله لعنك وغضب عليك وأعدّ لك عذاباً عظيماً، ولكني أنصحك بالتوبة والإنابة إلى الربّ فلا تستيئِس من رحمة الله أن يغفر لك بعد أن لعنك الله وغضب عليك، وتذكر قول الله تعالى:
{كَيْفَ يَهْدِي اللَّـهُ قَوْمًا كَفَرُ‌وا بَعْدَ إِيمَانِهِمْ وَشَهِدُوا أَنَّ الرَّ‌سُولَ حَقٌّ وَجَاءَهُمُ البيّنات وَاللَّـهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿٨٦﴾ أُولَـٰئِكَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللَّـهِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ ﴿٨٧﴾ خَالِدِينَ فِيهَا لَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ يُنظَرُ‌ونَ ﴿٨٨﴾ إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِن بَعْدِ ذَٰلِكَ وَأَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ‌ رَّ‌حِيمٌ ﴿٨٩﴾} صدق الله العظيم [آل عمران]. وهذه نصيحة الإمام المهديّ إلى عدوه اللدود محمود أبو حمزة المصري برغم أنه لنا لمن أشدّ الخصام بغير الحقّ.

وأما نصيحة الشيطان إلى محمود أبو حمزة فسوف يقول له: "يا محمود لقد لعنك الله الآن وغضب عليك كما لعن الشياطين وغضب عليك كما غضب عليهم، فليس لك إلا أن تنضم معنا لإطفاء نور الله وإضلال الناس عن اتّباع الحقّ من ربّهم حتى يكونوا معنا في أصحاب السعير"، ولكن الإمام المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني يقول فلا تتبع الشياطين يا محمود إنّي لك ناصح أمين.

وانتهت الحوارات بين المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني وأبو حمزة محمود المصري والحكمُ لله يا محمود إن لم تتُب وتُنِبْ إلى الربّ سبحانه فحتماً تصيبك لعنةُ الله وغضبه ولن تجد لك من دون الله ولياً ولا نصيراً ما دمت تحارب المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني، وتصدّ عن البيان الحقّ للذكر والاحتكام إلى الله في محكم كتابه والحكم لله وهو خير الفاصلين. وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..

وانتهى الحوار بين المهديّ المنتظَر وأبو حمزة محمود المصري، ويستمر الحوار بين المهديّ المنتظَر والباحثين عن الحقّ من المسلمين والناس أجمعين..

ويا معشر المسلمين ما ظنّكم بالإمام المهديّ المنتظَر الذي جعله الله إماماً كريماً لرسول الله المسيح عيسى ابن مريم عليه وعلى أمّه الصلاة والسلام وقد علمتم بدرجة رسول الله المسيح عيسى ابن مريم العلميّة في محكم الكتاب. في قول الله تعالى:
{وَيُعَلِّمُهُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالإِنجِيلَ} صدق الله العظيم [آل عمران:48]؟ ورغم ذلك جعل الله خليفته المهديّ المنتظَر إماماً للمسيح عيسى ابن مريم صلى الله عليهم وسلم وعلى جميع المسلمين أفلا تتفكرون؟ فلا يفتنكم أبو حمزة المصري وتالله ما ذكر تلك المسائل إلا حرصاً على فتنتكم، وما ينبغي التدخل في شؤون الله الغفور الودود ذو العرش المجيد فعالٌ لما يريد لا يُسأل عمّا يفعل وما دونه من عبيده يُسألون، ولستم أنتم من يقسّم رحمة الله تصديقاً لقول الله تعالى: {أَهُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَةَ رَبِّكَ نَحْنُ قَسَمْنَا بَيْنَهُم مَّعِيشَتَهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ} صدق الله العظيم [الزخرف:32].

ولم يتمّ بعد إعلان العبد الأعلم والأكرم في الملكوت كله برغم أنّ النصارى اختاروا أنّه المسيح عيسى ابن مريم عليه الصلاة والسلام، وكذلك المسلمين اختاروا العبد الأعلم والأكرم أنّه محمّد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم، ألا والله لو يبعث الله الإمامَ المهديّ والمسيحَ عيسى ابن مريم ومحمداً رسول الله صلى الله عليهم جميعاً ثم يقولون للمسلمين لقد جعل الله الإمام المهديّ إماماً للأنبياء كون الله اختصه بعلم الاسم الأعظم على كافة الملكوت من الملائكة والجنّ والإنس لكان أشدّ كفراً بقولهم الذين حصروا الفضل والتكريم حصرياً للأنبياء والمرسلين وتركوا منافستهم في حبِّ الله وقربه وزعموا أنهم شفعاؤهم يوم الدين، أولئك هم (المؤمنون المشركون)! الذين ألبسوا إيمانهم بظلم، ولن يأتي أحدٌ منهم ربَّه بقلبٍ سليمٍ بسبب المبالغة في الأنبياء والرسل فحصروا لهم الوسيلة إلى ربهم، واعتقدوا أنهم لا يجوز لأتباعهم منافستهم في حبِّ الله وقربه فأذهبوا الحكمة من العبد المجهول في الملكوت كله الأعلم والأحب والأقرب إلى الرب، ولن يفتي الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني أنّه هو العبد الأحبّ والأقرب إلى الرب، ولكنّي أشهدكم وأشهدُ الله وكفى بالله شهيداً أنّي عبدٌ لله لا أعبدُ غيره وليس لي رباً سواه أعلن المنافسة في حبِّ الله وقربه لجميع كافة أنبياء الله ورسله وكافة الملائكة والجن والإنس وكافة عبيده في الملكوت كله كونه لا يوجد في الملكوت ولدٌ لله حتى يكون هو الأولى بأقرب درجة في حبِّ الله وقربه بل جميع الذين في الملكوت كلهم عبيدٌ لله لهم الحقّ سواء في ربهم. تصديقاً لقول الله تعالى:
{وَقَالُوا اتَّخَذَ الرَّ‌حْمَـٰنُ وَلَدًا ﴿٨٨﴾ لَّقَدْ جِئْتُمْ شَيْئًا إِدًّا ﴿٨٩﴾ تَكَادُ السَّمَاوَاتُ يَتَفَطَّرْ‌نَ مِنْهُ وَتَنشَقُّ الْأَرْ‌ضُ وَتَخِرُّ‌ الْجِبَالُ هَدًّا ﴿٩٠﴾ أَن دَعَوْا لِلرَّ‌حْمَـٰنِ وَلَدًا ﴿٩١﴾ وَمَا يَنبَغِي لِلرَّ‌حْمَـٰنِ أَن يَتَّخِذَ وَلَدًا ﴿٩٢﴾ إِن كُلُّ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ إِلَّا آتِي الرَّ‌حْمَـٰنِ عَبْدًا ﴿٩٣﴾ لَّقَدْ أَحْصَاهُمْ وَعَدَّهُمْ عَدًّا ﴿٩٤﴾ وَكُلُّهُمْ آتِيهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَرْ‌دًا ﴿٩٥﴾ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّ‌حْمَـٰنُ وُدًّا ﴿٩٦﴾ فَإِنَّمَا يَسَّرْ‌نَاهُ بِلِسَانِكَ لِتُبَشِّرَ‌ بِهِ الْمُتَّقِينَ وَتُنذِرَ‌ بِهِ قَوْمًا لُّدًّا ﴿٩٧﴾} صدق الله العظيم [مريم].

ويا معشر الجنّ والإنس اتّقوا الله وقدِّروه حقَّ قدره، وما خلق الله ملائكته وخلق الجنّ والإنس إلا ليعبدوه وحده لا شريك له، فيبتغون إلى ربّهم الوسيلة أيهم أقرب كون الله جعل الله العبد الأحبّ والأقرب عبداً مجهولاً من بين العبيد ولم يفتِكم الله ورسوله أنّه من الأنبياء بل قال محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم:
[قال رسول الله ‏ ‏صلى الله عليه وسلم: ‏ ‏سلوا الله الوسيلة. قالوا: يا رسول الله وما الوسيلة؟ قال: أعلى درجة في الجنة لا ينالها إلا عبد من عبيد الله وأرجو أن أكون أنا هو] صدق عليه الصلاة والسلام.

ولكن جميع الذين هدى الله من عباده يرجون أن يكون هو ذلك العبد صاحب الدرجة العالية الرفيعة ليكون العبد الأحبّ والأقرب إلى الرب، ولذلك تجدون الذين هداهم من كافة عبيده
{يَبْتَغُونَ إِلَى ربّهم الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا} صدق الله العظيم [الإسراء:57].

ولم يجعل الله الوسيلة إلى الربّ للتنافس في حبّه وقربه حصرياً للأنبياء والمرسلين بل الوسيلة إلى الربّ هي لكافة عبيد الله في الملكوت كله للذين استجابوا لأمر ربّهم في محكم كتابه أن يبتغوا إلى ربّهم الوسيلة فيتنافسوا إليه أيّهم أحبّ وأقرب تنفيذاً لأمر الله للمؤمنين به في محكم كتابه:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّـهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿٣٥} صدق الله العظيم [المائدة].

ألا والله ما أفلح أبداً من ترك الوسيلة للأنبياء والمرسلين من دون الصالحين وإنّه من الذين قال الله عنهم:
{وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُم بِاللَّـهِ إِلَّا وَهُم مُّشْرِكُونَ ﴿١٠٦} صدق الله العظيم [يوسف]، وذلك بسبب المبالغة في أنبياء الله ورسله.

ويا عجبي من علماء "إسلام ويب" كيف أنهم أفتوا بما لم يفتِ به الله ولا رسوله أنّ الوسيلة هي لمحمدٍ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم! وما يلي اقتباس من فتواهم وقالوا ما يلي:
اقتباس المشاركة :
والوسيلة: هي التي يتوصل بها إلى تحصيل المقصود، والوسيلة أيضًا: علم على أعلى منزلة في الجنة، وهي منزلة رسول الله صلى الله عليه وسلم وداره في الجنة، وهي أقرب أمكنة الجنة إلى العرش
انتهى الاقتباس
انتهى

ومن ثمّ يردّ عليهم الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني وأقول قال الله تعالى:
{إِنْ عِندَكُم مِّن سُلْطَانٍ بِهَـذَا أَتقُولُونَ عَلَى اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ} صدق الله العظيم [يونس:68]، فكيف أنّكم لتعلمون أنّ محمد رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلم - لم يُفتِكم أنّه صاحب تلك الدرجة وإنما قال عليه الصلاة والسلام: [وأرجو أن أكون أنا هو]، وكذلك لم يفتِكم محمد رسول الله - صلى الله عليه وسلم - أن تلك الدرجة العالية لا تنبغي إلا أن تكون لأحد الأنبياء والمرسلين بل قال عليه الصلاة والسلام: [قالوا يا رسول الله وما الوسيلة قال أعلى درجة في الجنة لا ينالها إلا عبد من عبيد الله]؛ بمعنى أنّ صاحبها جعله الله عبداً مجهولاً من بين العبيد، أم تظنّون الإنس فقط عبيد الله! ولكن عبيد الله هم كافة الذين في ملكوته من الملائكة والجن والإنس ومن كل جنس. تصديقاً لقول الله تعالى: {إِن كُلُّ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ إِلَّا آتِي الرَّ‌حْمَـٰنِ عَبْدًا ﴿٩٣﴾ لَّقَدْ أَحْصَاهُمْ وَعَدَّهُمْ عَدًّا ﴿٩٤﴾ وَكُلُّهُمْ آتِيهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَرْ‌دًا ﴿٩٥﴾ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّ‌حْمَـٰنُ وُدًّا ﴿٩٦﴾ فَإِنَّمَا يَسَّرْ‌نَاهُ بِلِسَانِكَ لِتُبَشِّرَ‌ بِهِ الْمُتَّقِينَ وَتُنذِرَ‌ بِهِ قَوْمًا لُّدًّا ﴿٩٧﴾} صدق الله العظيم [مريم].

فكيف أنكم تقسِّمون أنتم رحمة الله؟ وما ينبغي لكم وليس لكم من الأمر شيء، أفلا تعلمون أنّه بسبب فتواكم بما لم يُفتِكم به الله ولا رسوله قد أذهبتم الحكمة الربانيّة من جعل ذلك العبد صاحب الدرجة العالية الرفيعة عبداً مجهولاً بين عبيد الله في كافة الملكوت؟ ألا وإن الحكمة من الربّ أن جعل صاحب أقرب درجة إلى عرش الربّ عبداً مجهولاً من بين العبيد وذلك لكي يتمّ تنافس كافة العبيد في الملكوت إلى الربّ المعبود أيُّهم أقرب إلى عرش الرب، ولذلك تجدون الذين هداهم الله من عباده لم يفضِّلوا بعضهم بعضاً في التنافس إلى ذات الله سبحانه كونه لا ينبغي لهم أن يحب بعضهم بعضاً أكثر من الله بل هم أشدّ حباً لله لما دونه ولذلك تجدون سبيل هداهم إلى ربهم
{يَبْتَغُونَ إِلَى ربّهم الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ} صدق الله العظيم [الإسراء:57].

ولكن الذين لا يؤمنون بالله إلا وهم به مشركون لن يرضوا أن ينافسوا المسيح عيسى ابن مريم صلى الله عليه وآله وسلم، ولن يرضوا أن ينافسوا محمداً رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم، وسوف يقول النصارى: "أجننت يا ناصر محمد اليماني، فكيف ينبغي لنا أن ننافس رسول الله المسيح عيسى ابن مريم ولد الله؟ بل هو الأولى أن يكون صاحب تلك الدرجة العالية الرفيعة، أليس الولد هو الأولى بأبيه؟"، وكذلك المسلمون فسوف يقولون: "أجننت يا ناصر محمد اليماني يا من يزعم أنّه المهديّ المنتظَر بل كذاب أشر! فكيف تريدنا نحن المسلمين أن ننافس محمداً رسولَ الله - صلى الله عليه وآله وسلم - في أقرب درجة في حبِّ الله وقربه؟ بل محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم عبد الله ورسوله هو الأولى بأقرب درجة في حبِّ الله وقربه". ثمّ يردّ عليهم الإمام المهديّ وأقول: يا معشر النصارى المسيحيين والمسلمين الأميين، فهل جعلتم لله أنداداً له في الحبّ في عبيده؟ ولكن الذين آمنوا بربّهم ولم يُلبِسوا إيمانهم بظلم هم أشدّ حباً لله عمّا سواه سبحانه وتعالى علوّا كبيراً، فهل أحببتم المسيح عيسى ابن مريم ومحمداً رسول الله صلى الله عليهم وآلهم وسلم أكثر من الله؟ ولكن الذين آمنوا ولم يلبِسوا إيمانهم بظلمٍ هم أشدّ حباً لله عمّن سواه. تصديقاً لقول الله تعالى:
{وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَندَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ وَالَّذِينَ آمَنُوا أشدّ حُبًّا لِله} صدق الله العظيم [البقرة:165].

وبما أنّ الحبّ الأعظم في قلوبهم هو لربّهم ولذلك تجدونهم
{يَبْتَغُونَ إِلَى ربّهم الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ} صدق الله العظيم، ولم يفضِّلوا بعضهم بعضاً في التنافس في حب ربّهم وقربّه، وما ينبغي لهم، سبحانه وتعالى علواً! ولكنّي لو نلتُ الدرجة العالية الرفيعة لأنفقتها لوجه الله لجدي محمد رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلم - طمعاً في تحقيق النّعيم الأعظم منها فيكون الله راضياً في نفسه وليس متحسراً على عباده الضالين الذين ظلموا أنفسهم، ولذلك لا تزال تُسمى الدرجة العالية الرفيعة "بالوسيلة" كونها ليست الغاية من خلق الخلق بل الوسيلة إلى تحقيق النّعيم الأعظم منها {{{وَيَرْضَى}}} [النجم:26]، برغم أنّها أرفع درجة في جنات النّعيم ولكن ذلك العبد المجهول ومن اتّبعه يريدون تحقيق النّعيم الأعظم منها فيرضى الرحمن في نفسه فيُدخِل عبادَه في رحمته فيقول الضّالون لعباد الله المقربين: {مَاذَا قَالَ رَبُّكُمْ قَالُوا الحقّ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ} صدق الله العظيم [سبأ:23].

كون الله قد أدخل كافة عباده الضالين الذين ظلموا أنفسهم في رحمته فذهب الفزع عن قلوبهم ولم يشفع لهم ذلك العبد وأتباعه، سبحان الله العظيم! وإنما كلّما عُرضت تلك الدرجة على أحدٍ من أتباع الإمام المهديّ قلباً وقالباً كونها لا تنبغي إلا لعبدٍ من عبيد الله قالوا: "بل نريد تحقيق النّعيم الأعظم منها"، حتى أصابت الدهشة منهم كافة أنبياء الله ورسله! فكيف أنّه كلما عرض الله على أحدٍ منهم الوسيلة الدرجة العالية الرفيعة في جنة النّعيم اتخذها وسيلة لتحقيق النّعيم الأعظم منها فينفقها لمحمدٍ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم؟ فقال من قال يوم يقوم الناس لربّ العالمين: "عجباً لأمر هؤلاء القوم فأي نعيمٍ هو أكبر من هذه الدرجة العالية الرفيعة في جنة النّعيم التي تنافس عليها كافة الأنبياء والمرسلين!"، فإذا الجواب يأتي من الربّ
{{{وَيَرْضَى}}} فيعلن أنّه رضي في نفسه فيُدخل عباده جنّته وهنا المفاجأة الكبرى، فقال الذين مُلِئت قوبهم فزعاً ورهباً من نار جهنم لعباد الله المقربين: {{مَاذَا قَالَ رَبُّكُمْ قَالُوا الحقّ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ}} صدق الله العظيم [سبأ:23].

وهنا تحقق النّعيم الأعظم من نعيم أعلى درجة في جنات النّعيم (ويرضى الله في نفسه). تصديقاً لقول الله تعالى:
{وَكَم مِّن مَّلَكٍ فِي السَّمَاوَاتِ لَا تُغْنِي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا إِلَّا مِن بَعْدِ أَن يَأْذَنَ اللَّـهُ لِمَن يَشَاءُ وَيَرْضَىٰ ﴿٢٦} صدق الله العظيم [النجم].

فإذا رضي الله في نفسه فهذا يعني أنه لم يعد غضباناً ولا متحسراً على عباده الضالين الذين ظلموا أنفسهم وأنها شفعت لعباده رحمته في نفسه كون الشفاعة لله جميعاً وما ينبغي لعبدٍ من عبيد الله جميعاً أن يتقدم لطلب الشفاعة بين يدي الربّ لأحدٍ من عباد الله كونه ليس بأرحم بعباده من ربّهم الله أرحم الراحمين، وإنما الذين اتخذوا الوسيلة الدرجة العالية الرفيعة وسيلةً لتحقيق النّعيم الأعظم منها رفضوها بعد أن عُرضت عليهم واحداً واحداً فأنفقوها لمحمدٍ رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلم - وسيلة إلى ربّهم ليحقق لهم النّعيم الأعظم منها
{{{وَيَرْضَى}}}، أولئك هم القوم الذين وعد الله بهم لينصرن بهم دينه من بعد أن يرتدّ عن دينه كثيرٌ من المؤمنين في قول الله تعالى: {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ} صدق الله العظيم [المائدة:54].

أولئك هم أنصار المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني الذين استجابوا للتنافس في حبِّ الله وقربه ويطمعون في تحقيق رضوان نفس ربّهم على عباده
{{{وَيَرْضَى}}} فأحبهم الله وقربّهم منه حتى غبطهم الأنبياء والمرسلون والشهداء. تصديقاً لحديث محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم: [إِنَّ مِنْ عِبَادِ اللَّهِ لأُنَاسًا مَا هُمْ بِأَنْبِيَاءَ وَلاَ شُهَدَاءَ يَغْبِطُهُمُ الأَنْبِيَاءُ وَالشُّهَدَاءُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ بِمَكَانِهِمْ مِنَ اللَّهِ تَعَالَى، قَالُوا: يَا رَسُولَ اللَّهِ تُخْبِرُنَا مَنْ هُمْ؟ قَالَ: "هُمْ قَوْمٌ تَحَابُّوا بِرُوحِ اللَّهِ عَلَى غَيْرِ أَرْحَامٍ بَيْنَهُمْ وَلاَ أَمْوَالٍ يَتَعَاطَوْنَهَا، فَوَاللَّهِ إِنَّ وُجُوهَهُمْ لَنُورٌ وَإِنَّهُمْ عَلَى منابر من نُورٍ، لاَ يَخَافُونَ إِذَا خَافَ النَّاسُ وَلاَ يَحْزَنُونَ إِذَا حَزِنَ النَّاسُ"].

وقال محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم:
[يا أيها الناس، اسمعوا واعقلوا، واعلموا أن لله -عز وجل- عباداً ليسوا بأنبياء ولا شهداء، يغبطهم النبيون والشهداء على منازلهم، وقربّهم من الله ". فجثا رجل من الأعراب من قاصية الناس، وألوى بيده إلى النّبيّ - صلى الله عليه وسلم - فقال: يا رسول الله، ناس من المؤمنين ليسوا بأنبياء ولا شهداء، يغبطهم الأنبياء والشهداء على مجالسهم وقربّهم [من الله]؟ انعتهم لنا حلهم لنا - يعني صفهم لنا - شكلهم لنا، فسر وجه النّبيّ - صلى الله عليه وسلم - بسؤال الأعرابي، فقال رسول الله صلى الله عليه وسلم: "هم ناس من أفناء الناس، ونوازع القبائل، لم تصل بينهم أرحام متقاربة، تحابوا في الله وتصافوا، يضع الله لهم يوم القيامة منابر من نور، فيجلسهم عليها، فيجعل وجوههم نوراً، وثيابهم نوراً، يفزع الناس يوم القيامة ولا يفزعون] صدق عليه الصلاة والسلام.

[عن عمر بن الخطاب رضي الله عنه أن رسول الله صلى الله عليه وسلم قال: "إن من عباد الله لأناساً ما هم بأنبياء ولا شهداء، يغبطهم الأنبياء والشهداء يوم القيامة بمكانهم في الله" قالوا: يا رسول الله، تخبرنا من هم؟ قال: "هم قوم تحابوا بروح الله، على غير أرحام بينهم، ولا أموال يتعاطونها، فوالله إن وجوههم لنور، وإنهم على نور، لا يخافون إذا خاف الناس، ولا يحزنون إذا حزن الناس] صدق عليهم الصلاة والسلام.

أولئك هم القوم الذي وعد الله بهم في محكم كتابه بعد أن يرتدَّ كثيرٌ من المؤمنين عن دينه في قول الله تعالى:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّـهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ۚ ذَٰلِكَ فَضْلُ اللَّـهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاءُ ۚ وَاللَّـهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﴿٥٤} صدق الله العظيم [المائدة].

أولئك هم أنصار المهديّ المنتظَر في عصر الحوار من قبل الظهور من مختلف الأقطار، فكم بينهم من المسافات والأقفار اجتمعت قلوبهم في محبة الله وتنافسوا في حبِّ الله وقربه ويطمعون في تحقيق رضوان الله في نفسه على عباده، وأمّا أنّهم لا تجمعهم أرحام فكونهم من مناطق متباعدة في العالمين صدّقوا الداعي عبر الإنترنت العالميّة في عصر الحوار من قبل الظهور إلى التنافس في حبِّ الله وقربه وتحقيق نعيم رضوان نفسه، ولكنّ الذي قال الله تعالى عنه:
{وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِكُونَ} صدق الله العظيم، لن يصدق كتاب الله ولا الأحاديث الحقّ في سنة رسوله حتى ولو كان مؤمناً، ونقول قال الله تعالى: {وَمَا كَانَ اللَّـهُ لِيُضِلَّ قَوْمًا بَعْدَ إِذْ هَدَاهُمْ حَتَّىٰ يُبَيِّنَ لَهُم مَّا يَتَّقُونَ ۚ إِنَّ اللَّـهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿١١٥} صدق الله العظيم [التوبة].

وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين ..
أخو المؤمنين الذليل على المسلمين العزيز على الكافرين الذين يحاربوننا في الدين؛ خليفة الله وعبده الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
__________________