- 4 -
الإمام ناصر محمد اليماني
01 - 08 - 1429 هـ
03 - 08 - 2008 مـ

۱۳-مرداد-۱۳۸۷ه.ش.
03:11 مساءً
ـــــــــــــــــــــ


مهدی منتظر تمام علمای شیعه و سنی را به گفت‌وگو فرا می‌خواند...

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جميع الأنبياء والمرسلين وآله الطيبين من أوّلهم إلى خاتم مسكهم محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم، ولا أفرق بين أحدٍ من رسله وأنا من المسلمين، السلام علينا وعلى جميع المسلمين التابعين للحقّ إلى يوم الدّين، وبعد..

ای علمای اهل سنت؛ ای علمای شیعه و ای علمای تمام مذاهب اسلامی که در دین‌تان دچار اختلاف شده‌اید! من مهدی منتظر، از شما دعوت می‌کنم تا در دوران "گفتگو قبل از ظهور" بر سر میز گفتگو حاضر شوید. من با دین جدیدی نیامده‌ام، بلکه از شما دعوت می‌کنم به کتاب خداوند و سنت حق رسولش که مخالفتی با آیات محکم کتاب خدا نداشته باشد بازگردید و شهادت می‌دهم: لا إله إلا الله و شهادت می‌دهم: محمد رسول الله و شهادت می دهم من مهدی منتظر حق و رحمتی هستم که از جانب خداوند شامل همگان خواهد شد مگر کسانی که روبرگردانند و از حق پیروی نکنند. اما شما هنوز بر سر نام او مجادله می‌کنید. محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم – در این فرمایش خود (علیه الصلاة والسلام ) به راستی همگان را از نامیدن مهدی منتظر
جز با صفت "مهدی منتظر" نهی نموده‌اند ایشان (علیه الصلاة والسلام ) فرموده اند:
[ من سماه فقد كفر ]
[هرکس نامی برای او قایل شد؛ نسبت به او کافر شد
]
صدق عليه الصلاة والسلام وآله

و حال شما سنیان و شیعیان اولین کسانی هستید که به شأن مهدی منتظر کافر شده و بر سر نام او مجادله می‌کنید. حجت خداوند که در نام فرد نیست، بلکه در علم و دانش اوست. فرض کنیم در قرآن آیه‌ای آمده باشد که نام مهدی منتظر را به شما خبر داده باشد و خداوند فرموده باشد نام مهدی منتظر"محمد" است و من به شما بگویم من همان محمدی هستم که در کتاب آمده است و من ناصر محمدم؛ همان گونه که محمد رسول الله به منکران زمان خود فرمود؛ مسیحیان در زمان ایشان می‌گفتند نام آن نبیّ که خداوند بعد از عیسی علیه الصلاة و السلام برخواهد انگیخت "احمد" است و نام تو محمد؛ نبیّ که سلام و صلوات بر ایشان باد در پاسخ‌شان می‌گفتند من همان "احمد"ی هستم که درکتاب آمده است و من "محمد"م ولی خداوند "نام "را حجت برای شما مسیحیان قرار نداده است بلکه آگاهی و علم من که تأیید کننده کتابی است که درنزد شماست حجت است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{فَمَنْ حَآجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءنَا وَأَبْنَاءكُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءكُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةَ اللّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ (۶۱)}صدق الله العظيم [ازآل عمران]
اما شما سنیان و شیعیان با تمسک جستن به نام فرد به عنوان حجت؛ مردم را از راه حقی که رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم –آورده است باز می‌دارید. آیا می‌خواهید برهانی به دست مسیحیان بدهید که بتوانند قرآن را تکذیب کنند و بگویند نام آن نبیّ که بعد ازمسيح عيسى ابن مريم می‌آید "احمد" است و سپس کفرشان نسبت به آن چه که محمد رسول الله صلّى الله عليه و آله و سلّم آورده است عمیق‌تر گردد؟ ای مسلمانان و مسیحیان؛ آیا می‌دانید حکمت این که خداوند دو نام برای محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم معین فرموده در چیست، یکی نام "احمد" و دیگری نام "محمد" ؟ این برای آن است که بدانید حجت در نام فرد نیست بلکه علم او حجت است و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَمَنْ حَآجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءنَا وَأَبْنَاءكُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءكُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةَ اللّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ (۶۱)} صدق الله العظيم [ازآل عمران]
و مهدی منتظری که به حق از جانب خداوند آمده است به شما می‌گوید: همانا که خداوند حجت را در نام فرد قرار نمی‌دهد بلکه حجت "علم" است؛ با این که سه نام – و نه دو نام- برای مهدی منتظر قائل شده است وهر سه نام مهدی در بطن خود حکمت رسا و بالغه‌ای دارند. اسامی او به این شرح است:
۱- مهدی منتظر: که حامل صفت اوست و خداوند به واسطه او تمامی مردم را هدایت خواهد کرد.
۲- عبدالنعیم الأعظم: که صفت بندگی و عبودیت مهدی را نشان می‌دهد و او خداوند را همان گونه که سزاوار است بندگی و عبادت می‌نماید. او امید دارد به آن درجه عالی‌(مقام وسیله) برسد تا آن را وسیله تحقق غایت خود که هدایت تمام مردم به راه راست-صراط مستقیم – است، قرار دهد. به این ترتیب نعیم اعظم من محقق خواهد شد و خداوند درنفس خود راضی شده و نسبت به بندگانی که به خاطر عدم تصدیق رسولان خداوند درحق خود ظلم کرده و هلاک شده‌اند؛ متحسر نباشد. زمانی که خداوند آنها را هلاک می‌کند در نزد خود چیزی را می‌گوید که نه فرشتگان آن را می‌شنوند و نه تمام موجوداتی که در آسمان‌ها و زمین او هستند از آن آگاه می‌گردند.
مادری را در نظر بیاورید که فرزندش صد سال دربرابرش عصیان کرده و به اوامرش وقعی ننهاده باشد و بعد از مرگ؛ مادر او را در حالی که در آتش جهنم عذاب می‌کشد ببیند؛ مطمئناً مادر او را شماتت نمی‌کند بلکه خواهد گفت:" حسرت بر فرزندم" و شما می‌دانید حسرت مادر نسبت به فرزند عاق شده‌اش چقدر عظیم و بزرگ است؛ پس با عظمت حسرت خداوند درنفسش چه می‌کنید که از مادر به فرزند رحیم تر است!! این خداوند و پروردگار ارحم الراحمین شماست.
ممکن است "کاشف" یا کس دیگری حرف مرا قطع کرده و بگوید:" صبر کن صبر کن خداوند منزه از آن است که متحسر شود! و منزه از آن است که برای کافران متحسر گردد". خبیر به الرحمن؛ مهدی منتظر ناصر محمد یمانی در پاسخ می‌گوید: بله خداوند نسبت به بندگان کافری که به خاطر عدم پذیرش رسولان پروردگارشان هلاک شده‌اند متحسر گردیده و نزد خود سخنی را می‌گوید که نه فرشتگان مقرب و نه هیچ موجود دیگر در آسمان‌ها و زمین و هیچ یک از خلائق آن را نمی‌شنوند. اما خبیر به خداوند رحمان؛ مهدی منتظر می‌داند که خداوند در نفس خود چه می‌گوید. خداوند این سخن را به صورت واضح و روشن در آیات محکم قرآن عظیم جای داده است؛ البته اگر شما در آیات تدبر کنید. خداوند تعالی می‌فرماید:

{إِن كَانَتْ إلا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ (۲۹) يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إلا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُون (۳۰) أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنْ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لاَ يَرْجِعُونَ(۳۱) وَإِن كلّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ (۳۲)}صدق الله العظيم [يس]
مهدی منتظر از این سخن آگاه شده و می‌گوید: من از میزان تحسر جدّم محمد رسول الله نسبت به امتش آگاهم به طوری که ایشان از شدت حسرت بر آنها و ترس از اینکه خداوند آنها را هلاک کرده و به آتش جهنم بفرستد؛ نزدیک بود جان بدهد. حال حسرت خداوند ارحم الراحمین که نسبت به بندگانش بیشتر از محمد رسول الله رحیم است چقدر است؟ چگونه بر بندگانی که با تکذیب رسولان در حق خود ظلم کرده‌اند حسرت می‌خورد؛ و خداوند وعده داده است که اگر مردم، حق فرستاده شده از جانب او را تکذیب کنند آنها را هلاک خواهد کرد و در وفای به این وعده؛ وقتی رسولان خداوند برعلیه مردم او را می‌خوانند، مردم را هلاک می‌نماید سپس بلافاصله بعد از به هلاکت رساندنشان می‌فرماید:

{يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إلا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُون (۳۰) أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنْ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لاَ يَرْجِعُونَ (۳۱) وَإِن كلّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ (۳۲)}صدق الله العظيم [يس]
برای همین مهدی منتظر عبد نعیم اعظم و خبیر به خدای رحمان؛ تا زمانی که خداوند نعیم اعظم خود یعنی راضی بودن در نفسش را برایش محقق نسازد؛ بهشت نعیم را برخود حرام نموده است. ولی بین من و تحقق نعیم اعظم تمام امت‌ها از پشه گرفته تا فراتر از آن و تمام جنبندگان و پرندگان حائل شدند و به اذن خداوند همه آنها را به راه راست-صراط مستقیم- هدایت کرده و مشمول رحمت خداوند خواهند شد و همگی مردم به صورت امتی واحد در راه راست قرار خواهند گرفت. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّ اللَّهَ لاَ يَسْتَحْيِي أَن يَضْرِبَ مَثَلاً مَّا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا فَأَمَّا الَّذِينَ آمنوا فَيَعْلَمُونَ أنّه الحقّ مِن ربّهم وَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُواْ فَيَقُولُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَـذَا مَثَلاً يُضِلُّ بِهِ كَثِيراً وَيَهْدِي بِهِ كَثِيراً وَمَا يُضِلُّ بِهِ إلا الْفَاسِقِينَ (۲۶) الَّذِينَ يَنقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِن بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الأرض أُولَـئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ (۲۷) كَيْفَ تَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَكنتم أَمْوَاتاً فَأَحْيَاكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ إِلَيْهِ ترجعونَ (۲۸)} صدق الله العظيم [البقرة]
برای همین خداوند در کتاب نام مرا "عبدالنعیم الأعظم"قرار داده است و این نام حاوی صفت بندگی برای خداوند است و برای همین من رضوان نفس خداوند تعالی را عبادت می‌کنم تا او در نفس خود راضی شود و این نعیم؛ از بهشت نعیم خداوند بزرگ‌تر است ولی اکثر مردم از آن آگاه نیستند و این اسم اعظم الهی است که خداوند صفت رضوان نفس خود نسبت به بندگانش را در آن نهاده است و رضوان نفس خداوند از نعیم جنت عظیم‌تر و بزرگ‌تر است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَعَدَ اللّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالدّين فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ (۷۲)} صدق الله العظيم [التوبة]
خداوند حکمت خلقت شما را در این نعیم نهاده، ولی اکثر شما از آن غافلید. حیات دنیوی شما را به خود مشغول کرده؛ در حالی که خداوند شما را برای دنیا نیافریده است ولی شما آن را نهایت آرزو و خواسته و غایت خود قرار داده‌اید و روزی درباره حکمت خلقت‌تان و محقق شدن آن مورد سؤال واقع خواهید شد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ (۱) حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ (۲) كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ (۳) ثُمَّ كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ (۴) كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ (۵) لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ (۶) ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَيْنَ الْيَقِينِ (۷) ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النّعيم (۸)}صدق الله العظيم [ازالتكاثر]
به شما آموختیم که: نعیم؛ حقیقت اسم اعظم الهی است و خداوند آن را صفتی برای رضوان نفس خود قرار داده است و شما برای آن که رضوان نفس خداوند را عبادت کنید، آفریده شده‌اید ولی اکثر شما نمی‌دانید این هدف آفرینش شماست واگر حیات دنیوی شما را به خود مشغول سازد؛ درباره آن (نعیم اعظم) مورد سؤال قرار خواهید گرفت.
ای علمای امت؛ خداوند هدف خلقت شما را در سوره "التکاثر" بصورت روشن و واضح بیان نموده است؛ اما مفسرانی که شما مرا به پیروی از آنها فرا می‌خوانید؛ آیات این سوره را بدون آگاهی از حقیقت آن معنی کرده و باعث تحریف منظور و مقصود آن شده‌اند. برخی می‌گویند معنی این فرموده خداوند تعالی: {ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النّعيم (۸)} خرما و آب است؛ و حدیثی را که به دروغ به محمد رسول الله نسبت داده شده را برای تفسیر آن ارائه می‌کنند حاشالله که محمد رسول الله چنین گفته باشد؛ مگر خداوند شما را برای خرما وآب آفریده است ! خداوند کسانی را که به او افترا می‌زنند بکشد...هرکدام‌شان تفسیری آورده و بعد حدیثی می‌آورند که دروغ و افترا است تا دلیلی برای تفسیر باطلشان باشد. ببینید چقدر با جعلیات؛ از احادیث دروغ تبعیت کرده‌اند. به گفتار یکی از آنها توجه کنید:
{
اقتباس المشاركة :
‏ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النّعيم (8)} در پیشگاه خداوند از شراب خنک و منازل سایه دار و شکم های سیر و اعتدال خلق و لذت خواب پرسیده می شود تا جایی که اگر یکی از شما عزم ازدواج با زنی را بکند به محض عزم کردن همسر او خواهد شد ودیگران از آن زن منع خواهند شد.
انتهى الاقتباس
اقتباس المشاركة :
یکی دیگر گفته است:" ابن جرير وابن أبي حاتم وابن مردويه والبيهقي في شعب الإيمان عن ابن عباس نقل کرده است‏:‏:::: {‏ ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ (8) }یعنی سلامتی و صحت بدن و گوش و چشم.
انتهى الاقتباس
اقتباس المشاركة :
یکی دیگر گفته است:"[ازالفريابي وعبد بن حميد وابن جرير وابن المنذر عن مجاهد نقل کرده‏: {‏ ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ (8) } یعنی تمام لذات دنیایی
یکی دیگر عنوان کرده که عبد الله بن أحمد في زوائد الزهد وابن أبي حاتم وابن مردويه عن ابن مسعود عن النبي صلى الله عليه وسلم نقل کرده: { ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ (8) }یعنی از امن و صحت سؤال می شود.
یکی دیگر گفته است:" هناد وعبد بن حميد وابن جرير وابن المنذر وابن مردويه والبيهقي في شعب الإيمان عن ابن مسعود في از النعيم‏ در این آیه پرسیده است:‏ جواب داده شده امن و صحت‏.‏ البيهقي في شعب الإيمان عن علي بن أبي طالب نقل می کند منظور از: { ‏ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ (8) }سؤال شده و ایشان گفته اند : نعیم عافیت
‏دیگری می گوید:[از عبد بن حميد وابن المنذر وابن أبي حاتم وابن مردويه از علي بن أبي طالب از این فرموده سؤال شده است‏ :{ ‏ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ (8) } و فرمود از خوردن نان خشک وآب سؤال می شود از خنکی اب فرات که همچون منزلگاهی است و این نعیمی است که از آن مورد سؤال واقع خواهید شد
دیگری می گوید[از ابن مردويه عن أبي الدرداء قال‏:‏ قال رسول الله صلى الله عليه وسلم‏:‏: { ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ (8) } فرمود از امت کسانی هستند که روغن و عسل خالص را غلیظ کرده و می خورند..
دیگری گفته است [از عبد بن حميد عن حمران بن أبان عن رجل من أهل الكتاب قال‏:‏ خداوند از هر چیزی که افزون به بنده اش داده سوال می کند جز سه چیز نانی که با آن خود را نگهدارد ؛ و سایه ای که بر سر داشته و لباسی که با آن خود را از مردم پوشیده نگاه می داشته است..
دیگری گفته است [ازعبد بن حميد وابن أبي حاتم عن عكرمة نفل کرده:این ایه چرا نازل شده: {‏ ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ (8) } صحابه گفته اند یا رسول الله ما در کدام نعیم هستیم در حالی که شکم خود را با نان جو سیر می کنیم و خداوند به نبی خود وحی نمود که به آنها بگوید آیا کفش بپا نداشته و اب خنک نمی نوشید؟ این نعیم است.
دیگری می گوید: [ازابن أبي شيبة وهناد وأحمد وابن جرير وابن مردويه والبيهقي في شعب الإيمان عن محمود بن لبيد نقل می کند چرا این آیه نازل شده است ‏{‏ أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ و به قرائت ادامه داد تا به این آیه رسید: { ‏ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ (8) }‏ وگفت یا رسول الله از کدام نعیم مورد سؤال واقع خواهیم شد ؛ که غذایمان آب و خرماست وشمشیرهایمان دایم آماده کشیده شدن و دشمنانمان در کمین. از کدام نعیم مورد سؤال قرار خواهیم گرفت؟ فرمود: " از همین هم سؤال خواهد شد"
و دیگری گفته است[ازأحمد والترمذي وحسنه وابن ماجة وابن المنذر وابن مردويه عن الزبير بن العوام نقل شده چرا این ایه نازل شده است {‏ ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ (8) }‏یا رسول الله از کدام نعیم سؤال خواهد شد ما که تنها نان و خرمایی می خوریم .فرمودند: از همین هم سؤال خواهد شد"
‏دیگری گفته است[از الطبراني وابن مردويه وأبو نعيم في الحلية عن ابن الزبير نقل شده چرا این آیه نازل شده است که {‏ ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ (8) }‏ الزبير بن العوام گفت یا رسول الله از کدام نعیم سؤال خواهد شد ما که تنها نان و خرمایی می خوریم .فرمودند: از همین هم سؤال خواهد شد"‏‏.
‏و دیگری گفته است[از عبد بن حميد عن صفوان بن سليم نقل شده چرا این آیات ‏{‏ أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ }‏ تا آخر سوره{‏ ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ (8) }‏ نازل شده است أصحا ب نبي صلى الله عليه وسلم‏ سؤال کردند کدام نعیم خوراک ما نان و خرماست و شمشیرهای مان آماده نبرد ؟نبي صلى الله عليه وسلم‏:‏ "همین خواهد شد"
دیگری گفته است: [از ابن جرير عن ثابت البناني ازنبي صلى الله عليه وسلم نقل کرده است:‏ ‏"‏ نعیمی که از آن مورد سؤال قرار خواهید گرفت خوراک و آبی است که می نوشید و لباسی است که شما را می پوشاند.
و دیگری گفته است [از أحمد والنسائي وابن جرير وابن المنذر وابن مردويه والبيهقي في شعب الإيمان عن جابر بن عبد الله نقل شده: رسول الله صلى الله عليه وسلم وأبو بكر وعمر آمدند و ما به آنها خرما و آب دادیم. رسول الله صلى الله عليه وسلم فرمود این نعیمی است که از آن مورد سؤال واقع خواهید شد..
و دیگری می گوید:[از مسلم وأبو داود والترمذي والنسائي وابن ماجة وابن جرير وابن مردويه عن أبي هريرة نقل شده‏:‏ روزی رسول الله صلى الله عليه وسلم از خانه خارج شده و با أبي بكر وعمر روبرو شدند و از آنها پرسیدند درچنین ساعتی چه چیز شما را از خانه بیرون کشیده است جواب دادند یا رسول الله گرسنگی ایشان جواب دادند به خدایی که جان من به دست اوست؛ من نیز به همین دلیل از خانه بیرون آمده ام.با من بیایید وآنها با ایشان به نزد یکی از انصار رفتند؛ مرد در خانه نبود و زن آنها را دید وخوش آمد گفت .نبی الله صلی علیه و آله و سلم پرسید: فلانی کجاست .زن جواب داد رفته است تا برایمان آب بیاورد. زمانی که مرد بازگشت و نبی صلی علیه و آله و سلم و همراهانش را دید گفت: الحمدالله تا امروز میهمانانی به این گرامی نداشتم و رفت و با شاخه ای که پر از خرما بود بازگشت و گفت از این میل کنید و چاقویی در آورد. رسول الله صلى الله عليه وسلم‏ به او گفتند :شیرده را نباید سر ببری ، برای آنان بره ای سر برید و از آن و از خرما خوردند و نوشیدند . هنگامی که سیر شدند و نوشیدند رسول الله به ابوبکر و عمر گفتند : به کسی که جانم در دست اوست در روز قیامت از این نعیم سوال خواهید شد .
و دیگری گفته است:[از أبو يعلى وابن مردويه از أبي بكر الصديق نقل می کند ‏"‏با نبی صلى الله عليه وسلم می رفتیم و عمر با ما بود نزد مردی رفتیم که الواقفی نام داشت و برایمان گوسفندی ذبح نمود و نبی الله صلی الله علیه و سلم فرمود: شیرده را ذبح نکن ، نان درآبگوشت خوردیم و آب آشامیدیم ، پس پیامبر صلى الله عليه وسلم‏فرمود : این از نعیمی است که در باره آن سوال خواهید شد
انتهى الاقتباس

سبحان الله النّعيم الأعظم عما تصفون وتعالى علواً كبيراً؛
اینها نعمت های خداوندند اما خداوند ما را برای این نعمت‌ها نیافریده است تا تبدیل به هدف خلقت‌مان شوند بلکه این نعمت‌ها را برای خاطر ما آفریده است و ما را برای نعیم رضوان نفسش خلق نموده است.

تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَا خَلَقْتُ الجنّ وَالْإِنسَ إلا لِيَعْبُدونِ (۵۶) مَا أُرِيدُ مِنْهُم مِّن رِّزْقٍ وَمَا أُرِيدُ أَن يُطْعِمُونِ(۵۷) إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ (۵۸)} صدق الله العظيم [الذاريات]
همانا که خداوند با ذکراین نعمت‌ها با شما محاجه کرده تا شاید پروا کنید و بدانید این نعمت‌ها را به خاطر شما خلق شده وشما نیز برای عبادت کردن رضوان نفس خداوند خلق شده‌اید و این نعیم حقی است که در مورد آن مورد سؤال قرار خواهید گرفت. روز قیامت از شما درباره هدفی که برای آن آفریده شده‌اید سؤال می‌شود و آن هدف" نعیم رضوان نفس او" بر شماست. آیا هدف خداوند از آفرینش‌تان را محقق کردید و پروردگار را آن گونه که سزا
وار است عبادت نمودید؟ اما اکثر شما نمی‌دانید و خود را به جهالت می‌زنید.
مهدی منتظر حق از امیال و خواسته‌های شما پیروی نمی‌کند که اگر چنین کند آسمان‌ها و زمین به فساد کشیده می‌شوند و حکمت آفرینش آسمان‌ها و زمین و آنچه مابین آنهاست تحقق پیدا نکرده است. خداوند آسمان‌ها و زمین را به حق و برای آن آفریده است تا برای‌تان روشن شود کدام یک از شما بهترین اعمال را انجام داده و خداوند را آن گونه که شایسته عبادت است؛ عبادت می‌کند و هدف خلقت خود توسط خداوند را محقق می‌سازد وخداوند روز قیامت از نعیم رضوان نفس خود از او سؤال خواهد کرد؛ چرا که این هدف او از خلقت آن عبد بوده است.
ای اهل سنت و شیعیان و ای تمام مسلمانان و مردم جهان! قسم به پروردگار عالمیان، کسی که مهدی منتظر بنده نعیم اعظم ناصر محمد یمانی را انکار نماید، مانند آن است که نسبت به تمام انبیاء و رسولان خداوند کافر شده باشد و تنها کسانی از من تبعیت خواهند کرد که به حق شهادت دهند رضوان خداوند نعیم اعظم است و برای همین نیز خلق شده‌اند.
و حال سه نام او را می‌آوریم و هر یک از نام‌ها صفتی را با خود دارند:
ا- المهدی:که صفت هدایت تمامی مردم را با خود دارد و خداوند همگان را به واسطه مهدی به راه راست-صراط مستقیم- هدایت خواهد کرد تا تمام مردم یک امت شده و یک دین داشته باشند و به این خاطر مهدی نامیده می‌شود.
۲- عبدالنعیم الاعظم: و این نام صفت عبودیت مهدی منتظر را در خود دارد و او خداوند را آن گونه که باید، عبادت می‌کند و هدف خلقت را محقق می‌سازد.
۳-ناصر محمد: و این صفت، نشانه آن است که او یاری دهنده محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم است.
کسی که مرا تکذیب کند؛ نام اعظم خداوند را تکذیب کرده است و خداوند حقیقت رضوان نفس خود را در اسم اعظم خود نهاده است. کسی که مرا تکذیب کند غضب خداوند را بر خود خریده و رضوان او را با نارضایتی و ناخشنودی او عوض کرده است.
آیا اگر ببینید در آغاز ماه رمضان سال ۱۴۲۹هجری(۱۳۸۷ه.ش.) روز یکشنبه خورشید به ماه برسد و ادراک رخ دهد؛ واقعا می‌پذیرید و یقین خواهید کرد که یکی از نشانه‌های بزرگ ساعت ( اشراط ساعت ) رخ داده و خورشید به ماه رسیده است؟ یا منتظر می‌مانید تا سیاره عذاب را ببینید که بر سرتان سنگ ببارد و سپس ایمان می‌آورید ؟ آیا کسی هست که پند گرفته و متذکر شود؟
ای شیعیان اثنی عشری من مهدی منتظرم و اگر شما واقعاً انصار آل بیت مطهر هستید از سرداب سامراء بیرون بیایید که ماه بدر ظاهر شده است و به خداوند واحد قهار قسم تا شما از آن سرداب سامراء بیرون نیایید بدر ماه را نخواهید دید؛ آیا کسی که در تاریکی سرداب است می‌تواند ماه بدر را در آسمان ببیند!
خداوند کسی که داستان سرداب را ساخته است بکشد که اگر این داستان نبود، شیعیان به کسی که خداوند به او علم کتاب را عطا کرده ایمان می‌آوردند و از انصار پیشگام می‌شدند. اگر این سردابی که تصور می‌کنند او وارد آن شده و هنوز از آن بیرون نیامده نبود، آنها بیش از همه مردم در مورد مهدی منتظر آگاهی دارند. اما این امر باعث تردید آنها شده و مرددند که آیا ناصر محمد یمانی واقعاً مهدی منتظر است یا دروغ‌گویی بی‌شرم؟ به زودی حقیقت امر را خواهند دانست. آنها در مورد من شک دارند که چه تردید خوبی خواهد بود اگر به یقین بدل شود .
ولی شیعیانی که خداوند آنها را از امر من باخبر کرده است، می‌ترسند ناصر محمد یمانی مهدی منتظر باشد و آنها از او رو گردانده باشند و هنوز یقین پیدا نکرده‌اند.
همچنین سنیانی که خداوند از راه اینترنت آنها را از امر من با خبر کرده است، می‌ترسند من مهدی منتظر باشم یا یک دروغ‌گوی بی شرم و به زودی در روز عذاب دردناک و بی‌نظیر-یوم عقیم- همگی سنیان و شیعیان از حقیقت امر من آگاه خواهند شد؛ به چه حقی مرا تکذیب می‌کنید؟ من شما را به عبادت خود فرا نمی‌خوانم و پناه بر خداوند که سخن ناحق بزنم. من از شما دعوت می‌کنم خداوند یکتا را آن گونه که باید عبادت نمایید؛ من شما را به بازگشت به کتاب خداوند و سنت رسولش فرا می‌خوانم تا تمام احادیثی را که به دروغ از محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است به شما نشان دهم و حکم بطلان احادیث دروغ را برای‌تان از کتاب خداوند که از تحریف محفوظ است استنباط نمایم؛ احادیث دروغی که به کلی با قرآن- که مرجع حق شما درموارد اختلاف در احادیث سنت است – مغایرت دارند و اگر می‌دانستید پس چرا حقی که از جانب پروردگارتان آمده است را تکذیب کردید.
ای "کاشف" مهدی منتظر بر سر دوراهی که هر دو بی فرجام باشد قرار ندارد و من به کتاب حق پروردگارم و سنت حق رسول شکی ندارم ولی احادیث باطل درباره مهدی منتظررا که با حقایق کتاب خداوند اختلاف داشته باشند رد می‌کنم. و اما این سخنت:
({ص وَالقرآن ذِي الذِّكْرِ (1) } خداوند به حرفی از حروف نام مهدی قسم می خورد و چرا نام او صالح نباشد , این که با قاعده شما مغایرتی ندارد و {ن} چرا به معنی نادر و یا ناجی و یا نورالدین نباشد!!! به سخنان علما درباره حروف مقطعه توجه کن)
انتهى الاقتباس
"کاشف"در جوابت می‌گوییم این حرف نیز از حروف نام ناصر است و سپس برایت بیان حق در این باره را می‌آوریم و شایسته نیست که به ناحق از جانب خداوند چیزی بگوییم. من از سخنان علمای تو که بر اساس ظن و گمان بیان می‌شوند تبعیت نمی‌کنم، چون ظن و گمان کسی را از حق بی‌نیاز نمی‌کند.
برادر گرامی من "کاشف"! اندیشه و تدبر کن؛ باشد که تو و تمام علمای اهل سنت و علمای شیعه دوازده امامی متذکر شوید. خداوند به
{ن} ناصر محمد یمانی قسم خورده است که تو ( پیامبر ) به نعمت خداوند مجنون نیستی و سپس وعده حق خداوند به نبی خود می‌آید که دین او بر همه ادیان غلبه خواهد کرد ولو مجرمان را خوش نیاید و این امر به دست امام {ن} خواهد بود و این رمز نام مهدی منتظر است اگر می‌دانستید....
و حروفی که در اوائل سوره‌ها آمده‌اند رمز اسامی انبیاء وخلفای خداوند در زمین هستند. اسامی که خداوند به آدم علیه الصلاة و السلام آموخت و زمانی که خداوند به حرفی سوگند می‌خورد؛ سوگند به یک حرف نیست بلکه سوگند به نام یکی از انبیاء و خلفای اوست و حرفی از حروف نام کسی که به او قسم خورده می‌شود به صورت رمز می‌آید؛ ولی شرط این است که حرف از حروف اسم اول نبی یا امام و خلیفه باشد و از نام او تجاوز نکند و به نام پدرش نرسد که خداوند به نام پدر قسم نمی‌خورد. بلکه حرفی که به آن قسم خورده می‌شود حرف اول یا دوم یا سوم یا حرف آخر نام اول است و از نام اول فراتر نمی‌رود و قسم به نام پدر نمی‌رسد. فقط به یکی از حروف نام اول قسم خورده می‌شود که ممکن است حرف اول، وسط یا آخر باشد.
بیا تا به انبیاء آل یعقوب در سوره مریم دختر عمران نظری بیندازیم و خداوند تعالی می‌فرماید:
{كهيعص} و این قسم مخفیانه پروردگار عالمیان است.
- و اما (ک) رمز نام نبی الله (زکریا) است.
- و اما (ه) رمز نام نبی الله ( هارون ) پسر عمران و برادر مریم است
- و اما (ی) رمز نام (یحیی) علیه السلام است.
- و اما (ع) رمز کلمة الله (قدرت خداوند ) است که خداوند با کن فیکون بر مریم نازل کرد یعنی ( مسیح عیسی بن مریم) و اوعليه الصلاة والسلام در مهد در حالی که خردسال بود با مردم سخن گفت.
- و اما (ص) از ( نامی که صفت مریم) عليها الصلاة والسلام است گرفته شده است چون او نه نبی خداست و نه رسول یا خلیفه اش. بلکه خداوند نام او را صدیقه گذاشته و به نامی که صفت مریم عليها الصلاة والسلام است قسم خورده می‌شود.
اما اگر قسم به حرفی خورده شد و خداوند نام قرآن عظیم را همراه آن آورد؛ حرفی که با قسم به قرآن همراهی می‌کند اغلب از نام مهدی منتظر گرفته شده است برای مثال این فرموده خداوند تعالی :
{ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ (۱)}صدق الله العظيم [القلم]
و همین طور:
{ص وَالقرآن ذِي الذِّكْرِ (۱)}صدق الله العظيم [ص]
و در این جا خداوند وعده داده است که اسلام و مسلمین به دست مهدی منتظر به عزت و بزرگی می‌رسند و او در زمانی که اسلام و مسلمین ذلیل شده‌اند می‌آید، در عصری که کافران مغرور و ستیزه جو هستند. این همان چیزی است که شما در دوران "گفتگو قبل از پیروزی " شاهد آن هستید و او یک شبه بر عالمیان ظهور خواهد کرد و دشمنان خداوند از خوار شدگان خواهند بود در حالی که مغرورانه با تهمت تروریسم در برابر دین خداوند ستیزه‌جویی می‌کنند. برای همین می‌بینید که خداوند به حرفی از حروف نام مهدی منتظر قسم می‌خورد . خداوند با شدت و به واسطه سیاره عذاب دردناک؛ یک شبه او را بر عالمیان چیره خواهد کرد. پس در حرفی از حروف نام ناصر که خداوند به آن قسم می خورد{ص} اندیشه کنید. خداوند او را برمی‌انگیزد تا در دورانی که در آن دچار ذلت شده‌اید و دشمنان‌تان قدرتمند بوده و با خداوند ستیزه کرده و با مسلمانان و دین شان می‌جنگند ؛ به شما کمک نماید. خداوند به یکی از حروف نام (ناصر) قسم می خورد و آن حرف:
{ص وَالقرآن ذِي الذِّكْرِ (۱) بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي عِزَّةٍ وَشِقَاقٍ (۲) كَمْ أَهْلَكْنَا مِن قَبْلِهِم مِّن قَرْنٍ فَنَادَوْا وَلَاتَ حِينَ مَنَاصٍ (۳)} صدق الله العظيم [ص]
که اگر به حق در آن تدبر کنید برای خردمندان واضح و روشن خواهد بود. و اما {ن} این حرفی از حروف نام ناصر است و در قسم به حرف نون؛ خداوند وعده پیروزی بزرگی را می‌دهد و این وعده زمانی به نبی علیه الصلاة و السلام داده می‌شود که کافران به ایشان نسبت جنون می‌دادند. خداوند به او وعده می‌دهد که دین او بر تمامی دین‌ها غلبه خواهد کرد ولو این که مشرکان ناراضی باشند. ولی قسم به قرآن که همراهش حرفی می‌آید که خداوند به آن قسم می‌خورد از حروف نام مهدی است و قرآن حجت مهدی بوده و مردم را به سوی قرآن فرا می‌خواند تا آنها را به واسطه قرآن به راه خداوند عزیز و حمید هدایت نماید و برای همین خداوند باعزت و جلال با حرف دیگری از نام ناصر و قرآن که برای ذکر است قسم می‌خورد و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ص وَالقرآن ذِي الذِّكْرِ (۱) بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي عِزَّةٍ وَشِقَاقٍ (۲) كَمْ أَهْلَكْنَا مِن قَبْلِهِم مِّن قَرْنٍ فَنَادَوْا وَلَاتَ حِينَ مَنَاصٍ (۳)} صدق الله العظيم [ص]
این آیه کوتاه اسرار و اخباری در خود دارد که اگر در قرآن تدبر می‌کردید قادر به درک چیزهایی می‌شدید که نمی‌دانستید، ولی اکثریت شما بدون فکر و تدبر از چیزهایی حرف می‌زنند که از آن آگاهی ندارند. خردمندان چه چیزی را از این آیه درک می‌کنند؟ آیه‌ای که خداوند در آن سوگندی را پنهان کرده است که به بنده خود و قرآن عظیم و مؤمنان وعده می‌دهد که به واسطه قرآن آنها را نصرت خواهد کرد. این را در قسمی که خداوند می‌خورد که نصرت عطا خواهد کرد می‌یابید:
{ص وَالقرآن ذِي الذِّكْرِ (۱)} صدق الله العظيم [ص]
سپس از وضعی که شما مسلمانان در دوران دعوت به گفتگو به آن دچار هستید می‌گوید؛ از ذلت شما و ستیزه جویی مغرورانه دشمنان‌تان می‌گوید که آن هم به علت پراکندگی و عدم اعتصام شما به ریسمان الهی قرآن عظیم است. قرآنی که خداوند شما را به پیروی از آن و رها کردن هرآن چه که مخالف آن است دعوت کرده است؛ به تمسک به قرآن و سنت هدایت‌گری که مغایرتی با قرآن نداشته باشد و تنها توضیح و بیانی بیشتر درباره قرآن برای مسلمین باشد.
ممکن است یکی از شما سخن مرا قطع کرده و بگوید : " از کجا می‌دانی که خداوند در این آیه می گوید مثل حرف {ص} که به آن قسم خورده همانند حرف {ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ(1)} است و منظور او از آن مهدی و قرآن عظیم است و وعده‌ای که خداوند به عزت خود به آن قسم خورده است برای مهدی و قرآن عظیم محقق خواهد شد و هم چنین وضع مسلمانان را در عصری که به ذلت و خواری دچار شده و خداوند مهدی منتظر را در آن برمی‌انگیزد را توصیف می‌کند و این که به ما خبر می‌دهی که از جانب خداوند به واسطه سیاره عذاب یاری خواهی شد و کسانی از مردمان عالم را که خداوند اراده کند نابود شده و سپس خداوند با عذاب خود مهدی منتظر را یک شبه بر کسانی که خوار شده واز عذاب شدید خداوند جایی برای فرار ندارند غلبه می دهد". پس مهدی منتظر در جواب او می‌گوید: این حق است و اگر باور نمی‌کنی بر توست که بیان این آیه را با واقعیات تطبیق دهی. خواهی دید که از همه نظر با آن تطابق دارد و اما قسمی که من باب تکریم خورده شده است برای ناصر و قرآن عظیم است و در این فرموده خداوند تعالی است:
{ص وَالقرآن ذِي الذِّكْرِ (۱)}صدق الله العظيم [ص]
اما این که این آیه توصیف وضعیت ذلت‌بار شما در دورانی است که می‌آید؛ در خبری است که درباره دشمنان تان آمده: آنان که مغرورانه با شما و دین تان در ستیزه‌اند و خداوند این را در آیه خود بیان می‌فرماید:
{ص وَالقرآن ذِي الذِّكْرِ (۱) بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي عِزَّةٍ وَشِقَاقٍ (۲)} صدق الله العظيم [ص]
و شما در این زمان و عصر از آن خبر دارید؛ شما ذلیل بوده و دشمنانتان مغرورانه در ستیزند و با خداوند و رسول و حزب او مبارزه می‌کنند و به بهانه تروریسم با مسلمانان در ستیزه‌اند و این بیان حق فرموده خداوند تعالی است:
{ص وَالقرآن ذِي الذِّكْرِ (۱) بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي عِزَّةٍ وَشِقَاقٍ (۲)}صدق الله العظيم [ص]
سپس به شما خبر داده می‌شود که سبب پیروزی و نوع یاری به مهدی منتظر چگونه است. خداوند او را به واسطه عذابی دردناک در یک شب پیروز کرده و مفسدین در زمین را که با خداوند و رسول و دینش و مسلمانان ستیزه می‌کنند توسط پروردگار هلاک خواهند شد . خداوند به دشمنانش وعده هلاکت آشکاری را می‌دهد:
{ص وَالقرآن ذِي الذِّكْرِ (۱) بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي عِزَّةٍ وَشِقَاقٍ (۲) كَمْ أَهْلَكْنَا مِن قَبْلِهِم مِّن قَرْنٍ فَنَادَوْا وَلَاتَ حِينَ مَنَاصٍ (۳)} صدق الله العظيم [ص]
کسی که تفسیر بهتری از این آیه دارد و تأویل بهتری برایش می کند؛ تشریف آورده و تفسیرحق خود را – اگر راست می گوید-بیاورد.
به پروردگار عالمیان قسم که این بیان حق و روشنی است که واقعیاتی را بیان می کند که شما در آن زندگی می کنید اگر می دانستید..
وسلامٌ على المرسلين والحمد لله ربّ العالمين.
المهدي المنتظر عبد النّعيم الأعظم ناصر محمد اليماني


اقتباس المشاركة 4053 من موضوع رد الإمام على العضو كاشف وبياناته إلى الشيعة الاثني عشر ..





- 4 -
الإمام ناصر محمد اليماني
01 - 08 - 1429 هـ
03 - 08 - 2008 مـ
03:11 مساءً
ـــــــــــــــــــــ



المهديّ المنتظَر يدعو جميع علماء السُّنة والشيعة للحوار ..

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جميع الأنبياء والمرسلين وآله الطيبين من أوّلهم إلى خاتم مسكهم محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم، ولا أفرّق بين أحدٍ من رسله وأنا من المسلمين، السلام علينا وعلى جميع المسلمين التابعين للحقّ إلى يوم الدّين، وبعد..

ويا معشر جميع علماء السُّنة والشيعة وجميع علماء الفرق الإسلاميّة المُختلفين في دينهم، إني أنا المهديّ المنتظر أدعوكم إلى طاولة الحوار في عصر الحوار من قبل الظهور، ولم أتيكم بدينٍ جديدٍ بل أدعوكم إلى الرجوع إلى كتاب الله وسُنّة رسوله الحقّ التي لا تخالف محكم كتاب الله، وأشهد أن لا إله إلا الله وأشهد أن محمد رسول الله وأشهد أني المهديّ المنتظَر الحقّ رحمة الله الشاملة إلا من أبى ولم يتبع الحقّ، ولا تزالون تجادلون في شأن الاسم وصدق محمد رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- في قوله عليه الصلاة والسلام في حديث النفي لتسمية المهديّ المنتظَر بغير اسم الصفة (المهدي المُنتظر) وقال عليه الصلاة والسلام:
[من سماه فقد كفر] صدق عليه الصلاة والسلام وآله.

وها أنتم يا معشر السُّنة والشيعة أول من كفر بشأن المهديّ المنتظَر وتجادلونني في الاسم ولم يجعل الله الحجّة في الاسم بل في العلم، فلنفرض بأنّه قد نزلت في القرآن آيةٌ تخبركم باسم المهدي المنتظر فقال الله لكم بأنّ اسم المهدي المنتظر (محمد) لقلت لكم أنا محمد في الكتاب وأنا ناصر محمد كما قال محمد رسول الله للمُنكرين من النّصارى حين قالوا بأنّ النّبي الذي يبعثه الله من بعد عيسى عليه الصلاة والسلام بأن اسمه (أحمد) وأنت اسمك محمد، ومن ثم ردّ عليهم النّبي عليه الصلاة والسلام وقال أنا أحمد في الكتاب وأنا محمد ولم يجعل الله حُجتكم علي يا معشر النّصارى في الاسم بل في العلم المصدق لما معكم. تصديقاً لقول الله تعالى:
{فَمَنْ حَآجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءنَا وَأَبْنَاءكُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءكُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةَ اللّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ (61)} صدق الله العظيم [آل عمران].

ولكنكم يا معشر السُّنة والشيعة إنكم لتصدُّون عن الحقّ الذي جاء به محمد رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- بتمسككم بحجّة الاسم، فهل تريدون أن تجعلوا للنصارى سلطاناً على التكذيب بالقرآن فيقولون إن اسم النّبي الذي يأتي من بعد المسيح عيسى ابن مريم اسمه (أحمد) ومن ثم يزدادون كفراً بما جاء به محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم؟ أفلا تعلمون يا معشر المسلمين والنّصارى ما هي الحكمة بأن يجعل الله لمحمدٍ رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- اسمين مُختلفين (أحمد) وكذلك (محمد)؟ وذلك لكي تعلموا بأنّ الله لم يجعل الحجّة في الاسم بل في العلم. ولذلك قال الله تعالى:
{فَمَنْ حَآجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءنَا وَأَبْنَاءكُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءكُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةَ اللّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ (61)}صدق الله العظيم [آل عمران].

وكذلك المهديّ المنتظَر الحقّ من ربّكم أقول: بأنّ الله لم يجعل الحجّة في الاسم بل في العلم برغم أنّ الله جعل للمهديّ المنتظَر ثلاثة أسماء وليس اثنين فقط بل ثلاثة وكلّ اسمٍ يحمل في باطنه حكمةً بالغةً، وهي:

1- المهدي المنتظر : ويحمل صفة الهُدى فيهدي به الله النّاس أجمعين.

2- عبد النّعيم الأعظم : ويحمل للمهديّ المنتظَر صفة العبوديّة، فعبد الله كما ينبغي أن يُعبد فتمنّى الفوز بالدرجة العالية لتكون وسيلةً لتحقيق الغاية ليهدي النّاس أجمعين إلى الصراط المستقيم حتى يتحقق نعيمي الأعظم فيكون الله راضياً في نفسه وليس متحسِّراً على عباده الذين ظلموا أنفسهم بعدم تصديق الرُّسل فأهلكهم الله، حتى إذا أهلكهم فيقول الله في نفسه قولاً لا تسمعه ملائكته ولا جميع من في سماواته وأرضه.

أرأيتم لو عصى الولد أمَّه فلم يُطِع لها أمراً لمدة مائة عامٍ ومن ثم مات فرأته أمَّه يتعذب في نار جهنّم، فحتماً لن تشمت بولدها وسوف تقول (يا حسرةً على ولدي)، فأنتم تعلمون كم مدى العظمة في حسرة هذه الأمّ على ولدها العاق فما بالكم بعظمة الحسرة في نفس من هو أرحم بولدها منها! ذلكم الله أرحم الراحمين.

ولربّما يودّ الكاشف أو غيره أن يُقاطِعني فيقول: "مهلاً مهلاً سبحان الله أن يتحسر! وعلى أن يتحسر على الكافرين". ومن ثم يَردّ عليه الخبير بالرحمان المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني وأقول: بلى إنَّ الله يتحسَّر على عباده الكافرين الذين أهلكهم بسبب التكذيب لرسل ربّهم فيقول قولاً في نفسه لا يسمعه من عنده من الملائكة المقرّبين ولا يسمعه جميع من في سماواته وأرضه ولا يسمعه الخلائق أجمعين، ولكن الخبير بالرحمان المهديّ المنتظَر يعلم بهذا القول في نفس الله وأعلم بعظمة مداه في نفس أرحم الراحمين.

وإليكم السلطان لهذا القول في نفس الله وقد جعل الله هذا القول قولاً محكماً واضحاً وبيَناً في القرآن العظيم لو كنتم تتدبرون، وقال الله تعالى:
{إِن كَانَتْ إلا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ (29) يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إلا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُون (30) أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنْ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لاَ يَرْجِعُونَ(31) وَإِن كلّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ (32)} صدق الله العظيم [يس].

وعلِم بذلك المهديّ المنتظر وقال: قد علمتُ عظيم تُحسِّر جدّي محمد رسول الله على الأمّة حتى كاد أن يُذْهِبَ نفسه حسرات عليهم خشية أن يهلكهم الله فيدخلهم نار جهنّم، فكيف بتحسِّر من هو أرحم من محمدٍ رسول الله بعباده الله أرحم الراحمين؟ فكيف بتحسُّرِه عليهم إذا أهلكهم بسبب ظُلمهم لأنفسهم بتكذيب رسل ربّهم حتى إذا كذّبوا رسل الله فيدعو الرسل على قومهم ثم يُجيبهم الله تصديقاً لوعده إن كذبّوا بالحقّ فيهلكهم ومن ثمّ يقول فور إهلاكِهم:
{يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إلا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُون (30) أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنْ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لاَ يَرْجِعُونَ (31) وَإِن كلّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ (32)} صدق الله العظيم [يس].

ومن أجل ذلك فإنّ الخبير بالرحمن المهديّ المنتظَر عبد النّعيم الأعظم قد حرّم على نفسه جنّة النّعيم حتى يُحقِّق له الله النّعيم الأعظم من ذلك وهو أن يكون الله راضياً في نفسه، ولكنّه حال بيني وبين تحقيق نعيمي الأعظم جميع الأمم من الباعوضة فما فوقها كلّ ما يَدِبُّ أو يطير فأهديهم بإذن الله إلى الصراط المستقيم فيدخلهم الله في رحمته أجمعين فيجعل الله النّاس أمّةً واحدةً على الصراط المستقيم. تصديقاً لقول الله تعالى:
{إِنَّ اللَّهَ لاَ يَسْتَحْيِي أَن يَضْرِبَ مَثَلاً مَّا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا فَأَمَّا الَّذِينَ آمنوا فَيَعْلَمُونَ أنّه الحقّ مِن ربّهم وَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُواْ فَيَقُولُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَـذَا مَثَلاً يُضِلُّ بِهِ كَثِيراً وَيَهْدِي بِهِ كَثِيراً وَمَا يُضِلُّ بِهِ إلا الْفَاسِقِينَ (26) الَّذِينَ يَنقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِن بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الأرض أُولَـئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ (27) كَيْفَ تَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَكنتم أَمْوَاتاً فَأَحْيَاكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ إِلَيْهِ ترجعونَ (28)} صدق الله العظيم [البقرة].

ولذلك جعل الله اسمي في الكتاب (عبد النّعيم الأعظم)، وهذا الاسم جعل الله فيه صفة العبوديّة لله وذلك لأني أعبد رضوان نفسه تعالى حتى يكون هو راضياً في نفسه، وذلك هو النّعيم الأعظم من جنّة النّعيم ولكن أكثر النّاس لا يعلمون، وذلك هو اسم الله الأعظم جعله الله صفة رضوان نفسه على عباده ورضوان نفس الله نعيماً أعظم وأكبر من نعيم الجنّة. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَعَدَ اللّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالدّين فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ (72)} صدق الله العظيم [التوبة].

وذلك هو النّعيم الذي جعل الله فيه الحكمة من خلقكم وأكثركم عنه غافلون، فألهَتْهُمُ الحياةُ الدُّنيا ولم يخلُقْهُمْ من أجلها حتى تكون غايتهم ومنتهى أملهم وعن الحكمة من خلقهم سوف يسألهم عن تحقيقها. تصديقاً لقول الله تعالى:
{أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ (1) حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ (2) كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ (3) ثُمَّ كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ (4) كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ (5) لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ (6) ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَيْنَ الْيَقِينِ (7) ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النّعيم (8)} صدق الله العظيم [التكاثر].

وقد علمّناكم بأنّ: النّعيم هو حقيقة اسم الله الأعظم الذي جعله صفةً لرضوان نفسه، ولذلك خلقكم لتعبدون رضوان نفس ربّكم، ولكن أكثركم لا يعلمون بأنّ ذلك هو الهدف من خلقكم وعنه سوف تُسألون إنْ أَلهَتْكُم عنه الحياة الدُّنيا.

ويا معشر علماء الأمّة، لقد جعل الله الهدف من خلقكم بيِّنٌ وواضحٌ في سورة التكاثر ولكنّ الُمفسِّرين منكم الذين تدعوني لاتِّباعهم قد حرَّفوا هذه الآية السورة عن موضعها المُراد، والمقصود بتحريفهم للمعنى بغير علمٍ فمنهم من قال بأنّ معنى قول الله تعالى: {ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النّعيم (8)} [التكاثر]، بأنّه الأسودان التمر والماء، وجاء بحديث مفترى مصدق لتفسيره عن محمد رسول الله! وحاشا لله أن يقول ذلك محمد رسول الله، فهل خلقكم الله من أجل التمر! والماء قاتلهم الله أنى يؤفكون؛ بل كُلٌّ أتى له بتفسير وأتى بحديث عن محمد رسول الله كذِباً من الأحاديث المفتراة مصدقاً لتفسيره الباطل! فانظر إلى كثرة تزييفهم لأنَّهم اتّبعوا الأحاديث المفتراة فانظروا لقولهم وقال أحدهم:
اقتباس المشاركة :
{‏ ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النّعيم (8) } بين يدي ربكم عن بارد الشراب وظلال المساكن وشبع البطون واعتدال الخلق ولذاذة النوم حتى خطبة أحدكم المرأة مع خطاب سواه فزوجها ومنعها غيره‏"‏‏..

وقال آخر: [وأخرج ابن جرير وابن أبي حاتم وابن مردويه والبيهقي في شعب الإيمان عن ابن عباس في قوله‏:‏:::: {‏ ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ (8) } قال‏:‏ صحة الأبدان والأسماع والأبصار.

وقال آخر: [وأخرج الفريابي وعبد بن حميد وابن جرير وابن المنذر عن مجاهد في قوله‏:‏: {‏ ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ (8) } قال‏:‏ كل شيء من لذة الدنيا‏.‏..

وقال آخر: [وأخرج عبد الله بن أحمد في زوائد الزهد وابن أبي حاتم وابن مردويه عن ابن مسعود عن النبي صلى الله عليه وسلم في قوله‏:‏:: { ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ (8) } قال‏:‏ الأمن والصحة‏.‏..

وقال آخر: [وأخرج هناد وعبد بن حميد وابن جرير وابن المنذر وابن مردويه والبيهقي في شعب الإيمان عن ابن مسعود في الآية قال النعيم‏:‏ الأمن والصحة‏.‏ وأخرج البيهقي في شعب الإيمان عن علي بن أبي طالب: { ‏ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ (8) } قال‏:‏ النعيم العافية.

‏. وقال آخر:[وأخرج عبد بن حميد وابن المنذر وابن أبي حاتم وابن مردويه عن علي بن أبي طالب أنه سئل عن قوله‏:‏ :{ ‏ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ (8) } قال‏:‏ عن أكل خبز البر وشرب ماء الفرات مبردا، وكان له منزل يسكنه، فذاك من النعيم الذي يسأل عنه‏.‏..

وقال آخر: [وأخرج ابن مردويه عن أبي الدرداء قال‏:‏ قال رسول الله صلى الله عليه وسلم‏:‏: { ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ (8) } قال‏:‏ ناس من أمتي يعقدون السمن والعسل بالنقى فيأكلونه‏..

وقال آخر: [وأخرج عبد بن حميد عن حمران بن أبان عن رجل من أهل الكتاب قال‏:‏ ما الله معط عبدا فوق ثلاث إلا سائله عنهم يوم القيامة‏:‏ قدر ما يقيم به صلبه من الخبز، وما يكنه من الظل وما يواري به عورته من الناس.

وقال آخر: [وأخرج عبد بن حميد وابن أبي حاتم عن عكرمة قال‏:‏ لما نزلت هذه الآية {‏ ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ (8) } قال الصحابة‏:‏ وفي أي نعيم نحن يا رسول الله‏؟‏ وإنما نأكل في أنصاف بطوننا خبز الشعير فأوحى الله إلى نبيه أن قل لهم‏:‏ أليس تحتذون النعال وتشربون الماء البارد‏؟‏ فهذا من النعيم.

وقال آخر: [وأخرج ابن أبي شيبة وهناد وأحمد وابن جرير وابن مردويه والبيهقي في شعب الإيمان عن محمود بن لبيد قال‏:‏ لما أنزلت ‏{‏ أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ }‏ فقرأ حتى بلغ ثم { ‏ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ (8) }‏ قالوا يا رسول الله‏:‏ عن أي نعيم نسأل‏؟‏ وإنما هما الأسودان الماء والتمر وسيوفنا على رقابنا والعدو حاضر فعن أي نعيم نسأل‏؟‏ قال‏:‏ ‏أما إن ذلك سيكون.

وقال آخر: [وأخرج أحمد والترمذي وحسنه وابن ماجة وابن المنذر وابن مردويه عن الزبير بن العوام قال‏:‏ لما نزلت {‏ ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ (8) }‏قالوا يا رسول الله‏:‏ وأي نعيم نسأل عنه وإنما هما الأسودان التمر والماء‏؟‏ قال‏:‏ ‏" إمأ ‏إن ذلك سيكون.

‏"‏‏.‏ وقال آخر: [وأخرج الطبراني وابن مردويه وأبو نعيم في الحلية عن ابن الزبير قال‏:‏ لما نزلت {‏ ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ (8) }‏ قال الزبير بن العوام‏: :‏ يا رسول الله أي نعيم نسأل عنه‏؟‏ وإنما هما الأسودان الماء والتمر‏.‏ قال‏:‏ ‏"‏أما ذلك سيكون.‏"‏‏.

‏ وقال آخر: [وأخرج عبد بن حميد عن صفوان بن سليم قال‏:‏ لما نزلت ‏{‏ أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ }‏ إلى آخرها {‏ ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ (8) }‏ قال أصحاب النبي صلى الله عليه وسلم‏:‏ عن أي نعيم نسأل‏؟‏ إنما هما الأسودان الماء والتمر وسيوفنا على عواتقنا‏.‏ فقال النبي صلى الله عليه وسلم‏:‏ ‏"‏إنه سيكون.

وقال آخر: [وأخرج ابن جرير عن ثابت البناني عن النبي صلى الله عليه وسلم قال‏:‏ ‏"‏النعيم المسؤول عنه يوم القيامة كسرة تقوته وماء يرويه وثوب يواريه.

وقال آخر: [وأخرج أحمد والنسائي وابن جرير وابن المنذر وابن مردويه والبيهقي في شعب الإيمان عن جابر بن عبد الله قال‏:‏ جاءنا رسول الله صلى الله عليه وسلم وأبو بكر وعمر فأطعمناهم رطبا وسقيناهم ماء، فقال رسول الله صلى الله عليه وسلم‏:‏ ‏"‏هذا النعيم الذي تسألون عنه.

وقال آخر: [وأخرج مسلم وأبو داود والترمذي والنسائي وابن ماجة وابن جرير وابن مردويه عن أبي هريرة قال‏:‏ خرج رسول الله صلى الله عليه وسلم ذات يوم فإذا هو بأبي بكر وعمر فقال‏:‏ ما أخرجكما من بيوتكما هذه الساعة‏؟‏ قالا‏:‏ الجوع يا رسول الله‏.‏ قال‏:‏ والذي نفسي بيده لأخرجني الذي أخرجكما، فقوموا، فقاما معه فأتى رجلا من الأنصار، فإذا هو ليس في بيته، فلما رأته المرأة قالت‏:‏ مرحبا وأهلا فقال النبي صلى الله عليه وسلم‏:‏ أين فلان‏؟‏ قالت‏:‏ انطلق يستعذب لنا الماء إذ جاء الأنصاري فنظر إلى النبي صلى الله عليه وسلم وصاحبيه، فقال‏:‏ الحمد لله ما أحد اليوم أكرم أضيافا مني، فانطلق فجاء بعذق فيه بسر وتمر فقال‏:‏ كلوا من هذا، وأخذ المدية، فقال له رسول الله صلى الله عليه وسلم‏:‏ إياك والحلوب فذبح لهم فأكلوا من الشاة ومن ذلك العذق وشربوا‏.‏ فلما شبعوا ورووا قال رسول الله صلى الله عليه وسلم لأبي بكر وعمر‏:‏ ‏"‏والذي نفسي بيده لتسألن عن هذا النعيم يوم القيامة.

وقال آخر:[وأخرج أبو يعلى وابن مردويه عن أبي بكر الصديق قال‏:‏ ‏"‏انطلقت مع النبي صلى الله عليه وسلم ومعنا عمر إلى رجل يقال له الواقفي، فذبح لنا شاة، فقال النبي صلى الله عليه وسلم‏:‏ إياك وذات الدر، فأكلنا ثريدا ولحما وشربنا ماء، فقال النبي صلى الله عليه وسلم‏:‏ هذا من النعيم الذي تسألون عنه.
..............................

انتهى الاقتباس

فسبحان الله النّعيم الأعظم عمَّا تصفون وتعالى علوَّاً كبيراً فتلك نِعمُ الله لم يخلقنا الله من أجلها حتى تكون الهدف من خلقنا بل خلقها الله من أجلنا وخلقنا من أجل نعيم رضوان نفسه. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَمَا خَلَقْتُ الجنّ وَالْإِنسَ إلا لِيَعْبُدونِ (56) مَا أُرِيدُ مِنْهُم مِّن رِّزْقٍ وَمَا أُرِيدُ أَن يُطْعِمُونِ(57) إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ (58)} صدق الله العظيم [الذاريات].

إنّما هذه النِّعم يُحاجُّكم الله بها في الدُّنيا لعلكم تتقون فتعلمون إنّما خلقها الله من أجلكم وخلقكم من أجل أن تعبدوا رضوان نفس الله وذلك هو النّعيم الحقّ الذي عنه سوف تُسألون يوم القيامة عن الهدف الذي خلقكم من أجله وهو نعيم رضوان نفسه عليكم، فهل حقّقْتُم الهدف المقصود فعبدتُم الله كما ينبغي أن يُعبد؟ ولكنّ أكثركم يجهلون.

ولن يتّبع المهديُّ المنتظر الحقّ أهواءَكم إذاً لفسدت السماوات والأرض ولم تنقضِ الحكمة من خلق السماوات والأرض وما فيهن، بل خلق الله السماوات والأرض بالحقّ ليبلوكم أيُّكم أحسن عملاً فيعبد الله كما ينبغي أن يُعبد فيحقِّق الهدف الذي خلقه الله من أجله وعن نعيم رضوان نفس ربِّه سوف يَسأله الله يوم القيامة لأنّه الهدف من خلق هذا العبد.

ويا معشر السُّنة والشيعة وجميع المسلمين والنّاس أجمعين، أقسم بالله ربّ العالمين بأنّ من كفر بشأن المهديّ المنتظَر عبد النّعيم الأعظم ناصر محمد اليماني بأنّه يساوي الكفر بجميع الأنبياء والمرسلين، ولن يتَّبعني إلا من شهد بالحقّ بأنّ رضوان الله هو النّعيم الأعظم ولذلك خلقكم.

ونأتي الآن لذكر الأسماء الثلاثة وكلّ اسم يحمل صفته:
1- المهديّ : ويحمل صفة الهدى للناس أجمعين فيهديهم الله بالمهديّ إلى الصراط المستقيم فيكونون أمّةً واحدةً على دينٍ واحدٍ ولذلك يُسمى بالمهديّ.

2- عبد النّعيم الأعظم : ويحمل هذا الاسم صفة العبوديّة للمهديّ المنتظَر لأنه يعبد الله كما ينبغي أن يُعبد فحقّق الهدف من الخلق.

3- ناصر محمد : ويحمل هذا الاسم صفة النّصرة لمحمدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم.

فمن كذَّبني فقد كذَّب باسم الله الأعظم، واسم الله الأعظم جعله الله حقيقة لرضوان نفسه، فمن كذبني فقد نال غضب الله وبدّل نعيم رضوانه بسخطه.

أفلا ترون لو تدرك الشمس القمر فتكون غرّة رمضان 1429 يوم الأحد، فهل سوف توقنون بأنّها حقاً أدركت الشمس القمر تصديقاً لأحد أشراط الساعة الكُبر أم إنّكم سوف تُنْظِرون إيمانكم بالأمر حتى تروا كوكب العذاب يُمطر عليكم بالأحجار؟ فهل من مُدَّكر؟

ويا معشر الشيعة الاثني عشر، إني أنا المهديّ المنتظَر فإن كنتم حقاً الأنصار لآل البيت المطّهر فاخرجوا من سرداب سامراء فقد ظهر البدر، وأقسم بالله الواحد القهّار بأنّكم لن تشاهدوا البدر ما لم تخرجوا من سرداب سامراء فهل يشاهد البدر في السماء من كان في سردابٍ مظلمٍ! وقاتل الله المفتري بأسطورة السرداب ولولاه لصدّقت الشيعة بمن آتاه الله علمَ الكتاب وكانوا من السابقين الأنصار فهم أكثر النّاس دراية بشأن المهديّ المنتظَر لولا السرداب الذي دخلوا فيه ولم يخرجوا منه بعد، ولذلك لا يزالون في ريبهم يتردّدون هل ناصر محمد اليماني هو حقاً المهديّ المنتظَر أم إنّه شيطان أشِر؟ وسوف يعلمون بعد قليل حقيقة الأمر وإنّهم لفي شكٍّ من أمري مُريب! فنِعم الشك لو يتلوه اليقين، وذلك لأنّ الشيعة من الذين أظهرهم الله على أمري يخشون بأن يكون ناصر محمد اليماني هو المهديّ المنتظَر وهم عنه معرضون، ولكنهم لم يوقنوا بعد.

وكذلك السُّنة من الذين أظهرهم الله على أمري في الإنترنت العالمية يخشون بأنّي لربّما أكون المهديّ المنتظَر ولربّما شيطانٌ أَشِر، وسوف يعلمون بعد قليل حقيقة الأمر يوم العذاب العقيم يعلم بشأني جميع السُّنة والشيعة، فبأي حقٍّ تُكذِّبوني؟ وما أدعوكم لعبادتي وأعوذ بالله أن أقول ما ليس لي بحقّ بل لعبادة الله وحده كما ينبغي أن يُعبد، وأدعوكم إلى الرجوع إلى كتاب الله وسُنّة رسوله لكي أبيِّن لكم جميع الأحاديث المفتراة عن محمد رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- فأستنبط لكم الحكم في بُطلان الحديث المُفترى فآتيكم بما يخالفه جملةً وتفصيلاً من كتاب الله المحفوظ ليكون المرجعيّة الحقّ فيما اختلفتم فيه من السّنة، فلو كنتم تعلمون لما كذّبتم الحقّ من ربّكم.

ويا أيّها الكاشف، ليس المهديّ المنتظَر أمام أمرين أحلاهما مرّ، وليس عندي شكٌّ في كتاب ربّي وسُنّة رسوله الحقّ ولكنّي أُنكِر الباطل لأنّه مخالفٌ للحقّ في الكتاب في شأن المهدي المنتظر. وأمّا قولك:
اقتباس المشاركة :
({ ص وَالقرآن ذِي الذِّكْرِ (1) } أقسم الله بحرف من حروف المهدي فيكون صالح فما المانع على قاعدتك، و{ ن } لما لاتكون نادر أو ناجي أو نور الدّين !!!انظر اقوال العلماء في الحروف المقطعة)
ــــــــــــــــــ
انتهى الاقتباس
ومن ثم أردّ عليك أيّها الكاشف وأقولك ذلك الحرف كذلك من حروف الاسم (ناصر) وسوف آتيك بالبيان الحقّ في ذلك حقيق لا أقول على الله غير الحقّ ولا أتّبع علماءك بقول الظنّ الذي لا يُغني من الحقّ شيئاً.

ويا أخي الكريم الكاشف، تدبّر وتفكّر لعلك تتذكّر وجميع علماء السُّنة وجميع علماء الشيعة الاثني عشر، وقد أقسم الله بنون
{ن} ناصر محمد اليماني ما أنت بنعمة ربّك بمجنون، ومن ثم جاء وعد الله لنبيه بالحقّ بأن يظهر دينه على الدّين كله ولو كره المجرمون وذلك على يد الإمام {ن} [القلم:1]، وذلك رمز لاسم المهديّ المنتظَر لو كنتم تعلمون.

فإنّ الأحرف التي في أوائل السور إنّما هي رموز الأسماء من الأنبياء والخلفاء في الأرض من الأسماء التي علّمها الله لآدم عليه الصلاة والسلام، ولا يقسم الله بالحرف (فهو حرف)، وإنما يُقسِم باسم أحد الأنبياء أو الخلفاء، ويرمز للقسم به بحرف من اسم المقسوم به، ولكن شرطٌ أن يكون الحرف من الاسم الأول للنّبي أو الإمام الخليفة فلا يتجاوز إلى اسم الأب فيقسم بحرف من اسم أبيه، غير أنّه ليس شرط أن يكون الحرف من أول الحروف في الاسم الأول بل قد يكون من أول حروف الاسم الأول أو الحرف الثاني من حروف الاسم الأول أو الثالث أو الأخير من أحرف الاسم الأول إلا إنه لا يتجاوز القَسَم إلى اسم الأب بل فقط من أحد حروف الاسم الأول سواءً من أوله أو وسطه أو آخره.

فتعالوا للنظر إلى أنبياء آل يعقوب في سورة مريم ابنة عمرآن، وقال تعالى:
{ كهيعص } وذلك قسمٌ خفيٌّ من ربّ العالمين.
- فأمّا
(ك) فهو رمز اسم نبيّ الله ( زكريا ).
- وأما
(هـ) فرمز لاسم نبيّ الله ( هارون ) بن عمران أخو مريم.
- وأما
(ي) فيرمز ليحيا عليه السلام.
- وأما
(ع) فيرمز لكلمة الله التي ألقاها إلى مريم بكن فكان ( المسيح عيسى ابن مريم ) الذي كلم النّاس في المهد صبياً عليه الصلاة والسلام.
- وأما
(ص) فقد أُخذ من ( اسم الصفة لمريم ) عليها الصلاة والسلام ذلك لأنها ليست نبيّةً ولا رسولة ولا خليفة بل كما سماها الله صدّيقة فأخذ القَسَم من اسم الصفة لمريم عليها الصلاة والسلام.

وأما إذا جاء القَسَم بحرفٍ وذكر الله معه القرآن العظيم فذلك الحرف الذي رافقه القَسَم بالقرآن غالباً ما يكون من أحرف اسم المهديّ المنتظر، مثال قوله تعالى:
{ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ (1)} صدق الله العظيم [القلم].

وكذلك:
{ص وَالقرآن ذِي الذِّكْرِ (1)} صدق الله العظيم [ص].

وفي هذا القَسَم وعد الله بالعزّ الأكبر للإسلام والمسلمين على يد المهديّ المنتظَر، فيأتي في عصر الذُلّ للإسلام والمسلمين والذين كفروا في عزّة وشقاق في ذلك العصر كما ترون ذلك في هذا العصر عصر زمن الحوار من قبل النّصر والظهور في ليلةٍ واحدةٍ على العالمين وأعداء الله يكونون من الصاغرين وقد كانوا في عزّةٍ وشقاقٍ لدين الله بحجّة الإرهاب، ولذلك تجدون القَسَم بأحد حروف الاسم الأول للمهديّ المنتظَر الذي سوف يظهره الله في ليلةٍ واحدة بالبأس الشديد من كوكب العذاب الأليم، فتدبّروا القَسَم بحرفٍ من حروف الاسم ناصر وهو
{ص}، ومن ثمّ إنّ الله يبعثه لنصرتكم في عصرٍ أنتم فيه أذلةً والعزّة لأعدائكم الذين يشاقّون الله ويحاربون المسلمين ودينهم ولكن الله أقسم بأحد حروف اسم (ناصر) وهو الحرف: {ص وَالقرآن ذِي الذِّكْرِ (1) بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي عِزَّةٍ وَشِقَاقٍ (2) كَمْ أَهْلَكْنَا مِن قَبْلِهِم مِّن قَرْنٍ فَنَادَوْا وَلَاتَ حِينَ مَنَاصٍ (3)} صدق الله العظيم [ص].

فإذا تدبّرتم الحقّ تجدوه واضحاً وبيّناً لأولي الألباب، فأمّا
{ن} فهو حرف من حروف الاسم ناصر، وتجدون في القَسَم بنون وعداً من الله بالنّصر الكبير وذلك الوعد لنبيّه عليه الصلاة والسلام ردّاً على الذين وصفوه بالجنون فوعده الله بأنه سوف يظهره على الدّين كله ولو كره المشركون، ولكن القَسَم بالقرآن يأتي يرافقه حرف يقسم الله به كذلك من أحرف اسم المهديّ والقرآن حجّة المهديّ فيدعو النّاس إليه ليهديهم بالقرآن العظيم إلى صراط العزيز الحميد ولذلك أقسم ربّ العزة والجلال بحرفٍ آخر من حروف الاسم ناصر وكذلك القرآن ذي الذكر، وقال الله تعالى: {ص وَالقرآن ذِي الذِّكْرِ (1) بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي عِزَّةٍ وَشِقَاقٍ (2) كَمْ أَهْلَكْنَا مِن قَبْلِهِم مِّن قَرْنٍ فَنَادَوْا وَلَاتَ حِينَ مَنَاصٍ (3)} صدق الله العظيم [ص].

وهذه الآية القصيرة تحمل في طياتها أسراراً وأخباراً فلو كنتم تتدبرون القرآن لعلمتم ما لم تكونوا تعلمون ولكن أكثركم يهرفون بما لا يعرفون من غير تدبرٍ ولا تفكرٍ، فماذا يفهم أولو الألباب من هذه الآية التي جعل الله فيها القَسَم خفياً بوعده بأن ينصر عبده والقرآن العظيم والمؤمنين بالقرآن العظيم؟ وتجدون ذلك في قسم الله بالنّصر في قوله تعالى:
{ص وَالقرآن ذِي الذِّكْرِ (1)} صدق الله العظيم [ص].

ومن ثم يخبركم بوضعكم يا معشر المسلمين في عصر الدعوة للحوار بأنّكم أذلّة يا معشر المسلمين والعزة والشقاق لأعدائكم بسبب تفرّقكم وعدم اعتصامكم بحبل الله القرآن العظيم الذي أدعوكم إليه وترك ما خالفه والتمسّك به وبالسنة المُهداة التي لا تخالفه ولا تزيده إلا بياناً وتوضيحاً للمسلمين.

ولربّما يودّ أحدكم ان يقاطعني فيقول: "وكيف علمت أنّ الله يقول في هذه الآية بأنّ الحرف المقسم به
{ص} أنّ مثله كمثل الحرف {ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ(1)} وإنه يقصد بذلك المهديّ والقرآن العظيم ووعد الله المحقق بعزّته للمهديّ والقرآن العظيم؟ وكذلك تصِف وضع المسلمين بأنّ الله يبعث إليهم المهديّ المنتظَر في عصر الذلة والهوان، ومن ثم تخبرنا بأنّ نصرك سوف يكون من الله وحده بكوكب العذاب والهلاك لمن يشاء من العالمين فيظهر بعذابه المهديّ المنتظَر في ليلةٍ واحدةٍ وهم من الصاغرين وأنّهم لن يجدوا مكاناً للهرب من بأس الله الشديد". ومن ثم يردّ عليه المهديّ المنتظَر وأقول: هذا هو الحقّ وإذا لم تُصدِّق فعليك بالتطبيق لبيان هذه الآية على الواقع فتجد أنّه الحقّ في جميع النقاط، فأمّا المُقسَم به من باب التكريم فهو ناصر والقرآن العظيم، وذلك في قول الله تعالى: {ص وَالقرآن ذِي الذِّكْرِ (1)} صدق الله العظيم [ص].

وأما وصف أخباركم في عصر المجيء بأنّكم أذلّة فيُعرف ذلك من خبر عدوكم بأنّه في عزّةٍ وشقاقٍ لكم ولدينكم، وذلك في قول الله تعالى:
{ص وَالقرآن ذِي الذِّكْرِ (1) بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي عِزَّةٍ وَشِقَاقٍ (2)} صدق الله العظيم [ص].

وأنتم تعلمون ذلك الآن وفي هذا العصر والزمان بأنّكم أذلة وعدوكم في عزّةٍ وشقاقٍ يشاقون الله ورسوله بحرب على الإسلام والمسلمين بحجّة الإرهاب، وذلك هو البيان الحقّ لقوله تعالى:
{ص وَالقرآن ذِي الذِّكْرِ (1) بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي عِزَّةٍ وَشِقَاقٍ (2)} صدق الله العظيم [ص].

ومن ثم يأتي الخبر عن نوعية سبب النّصر للمهديّ المنتظَر فيُظهره الله في ليلةٍ بعذاب أليم فيُهلك الله المفسدين في الأرض الذين يُشاقّون الله ورسوله ودينه والمسلمين فيعد أعدائه بالهلاك المبين، وذلك البيان لقول الله تعالى:
{ص وَالقرآن ذِي الذِّكْرِ (1) بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي عِزَّةٍ وَشِقَاقٍ (2) كَمْ أَهْلَكْنَا مِن قَبْلِهِم مِّن قَرْنٍ فَنَادَوْا وَلَاتَ حِينَ مَنَاصٍ (3)} صدق الله العظيم [ص].

ومن كان لديه تفسيراً لهذه الآية هو خيراً من تفسيري وأحسن تأويلاً فليتفضل بتفسيره الحقّ إن كان من الصادقين، وأقسم بربّ العالمين أنّه البيان الحقّ المبين يصدقه الواقع الحقّ الذي أنتم فيه لو كنتم تعلمون.

وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
المهدي المنتظر عبد النّعيم الأعظم؛ ناصر محمد اليماني.
ـــــــــــــــــــ

اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..